عقبماندگی نظام اسلامی در تحقق عدالت
پرسش :
با توجه به اینکه رهبر معظم انقلاب در بیاناتشان تصدیق کردهاند که نظام اسلامی در تحقق عدالت دچار عقبماندگی است و نمرهی مطلوبی هم کسب نکرده، مهمترین چالش و مانع در این زمینه چیست؟
پاسخ :
البته سطح جامعه نسبت به سالیان گذشته خیلی رشد داشته است، امّا با توقعی که از انقلاب اسلامی میرود و با آرمانهایی که داریم خیلی فاصلهمان زیاد است.
وقتی مقام معظم رهبری میفرمایند الگوی ما حکومت امیرالمؤمنین صلواتاللّهعلیه است، ما تصویر روشنی بهعنوان الگو از حکومت حضرت در ابعاد مختلف ارائه نکردیم که بخواهد ملاک قرار بگیرد. بلکه کار کاریکاتوری انجام شده است، و گاهی آن را هم وجهالمصالحهی اتفاقات سیاسی کردیم.
یک بخش دیگرش این است که گاهی سیاستهای ما چون از یک الگوی جامع برداشته نشده، تعارض زیادی با هم دارند. ما بعضی اوقات یا قانون نداریم، یا قانون زیادی داریم که معارضاند و باید در تفسیر و توجیه آن کار شود. مثلاً گاهی رفتارهایمان تولید فقر میکند. یا بحرانهایی مثل دستکاری قیمت ارز، طلا، افزایش چندبرابری قیمت مسکن، توزیع یارانه و... که بهشدت به زندگی مردم آسیب وارد میکند. عملاً قانون است، ولی غیرعادلانه است. ما قوانین غیرعادلانه کم نداریم. قوانین ما با هم سازگاری و یکپارچگی ندارند. وقتی الگوی حکمرانی جامع نداشته باشیم، معارض عمل میکنیم. لذا اگر بخواهم روی یک نقطهی ساختاری دست بگذارم، اول الگوی حکمرانی جامع است.
خیلی از اوقات هم سعی شده یک اتفاقی بیفتد، امّا حداکثر دنبال یک الگوی حکمرانی غربی بودیم. اگر الگوی حکمرانی اسلامی باشد آنوقت شفافیتش، قوهی قضائیهاش و مبارزه با فسادش ممکن است نزدیک به غرب باشد و یا نباشد، ولی منبعش غرب نیست. یک بازنگری از درون است. به نظر من علتالعلل همهی مشکلاتمان اینجا است. این دولت میرود، آن دولت میآید و الگوها تغییر میکند. عملاً نگاه روندی نداریم. وقتی نگاه روندی نباشد، احتمال بیعدالتی زیاد است. کمااینکه الان داریم فقر تولید میکنیم و بهشدت سبد زندگی معیشتی مردم دچار آسیب شده است. چرا؟ چون الگوی حکمرانی نداریم.
منبع: پایگاه دفتر حفظ و نشر آثار مقام معظم رهبری
پاسخ از حجت الاسلام حامد کاشانی، پژوهشگر تاریخ اسلام:
چالش اصلی ما در بسیاری از موضوعات حکمرانی بهویژه در مسئلهی عدالت، الگوی حکمرانی ما است. ما به یک الگوی جامع حکمرانی هم در مسئلهی عدالت، هم در مسئلهی اقتصاد، هم در سیاست خارجی و هم در سیاستهای کلان نیاز داریم. ما در سیاست مدوّنی که با تغییر دولتها دائم تغییر نکند و بهصورت الگوی عملی درآمده باشد، ضعف جدی داریم و باید روی آن خیلی کار کنیم. ما یک ضعف نظری از مبانی دینی خودمان داریم که آن مبانی دینی تبدیل به الگوی حکمرانی نشده است، لذا گاهی سلیقهای عمل میشود. و خیلی اوقات وجهالمصالحهی جنگهای سیاسی و انتخاباتی میشود.البته سطح جامعه نسبت به سالیان گذشته خیلی رشد داشته است، امّا با توقعی که از انقلاب اسلامی میرود و با آرمانهایی که داریم خیلی فاصلهمان زیاد است.
وقتی مقام معظم رهبری میفرمایند الگوی ما حکومت امیرالمؤمنین صلواتاللّهعلیه است، ما تصویر روشنی بهعنوان الگو از حکومت حضرت در ابعاد مختلف ارائه نکردیم که بخواهد ملاک قرار بگیرد. بلکه کار کاریکاتوری انجام شده است، و گاهی آن را هم وجهالمصالحهی اتفاقات سیاسی کردیم.
یک بخش دیگرش این است که گاهی سیاستهای ما چون از یک الگوی جامع برداشته نشده، تعارض زیادی با هم دارند. ما بعضی اوقات یا قانون نداریم، یا قانون زیادی داریم که معارضاند و باید در تفسیر و توجیه آن کار شود. مثلاً گاهی رفتارهایمان تولید فقر میکند. یا بحرانهایی مثل دستکاری قیمت ارز، طلا، افزایش چندبرابری قیمت مسکن، توزیع یارانه و... که بهشدت به زندگی مردم آسیب وارد میکند. عملاً قانون است، ولی غیرعادلانه است. ما قوانین غیرعادلانه کم نداریم. قوانین ما با هم سازگاری و یکپارچگی ندارند. وقتی الگوی حکمرانی جامع نداشته باشیم، معارض عمل میکنیم. لذا اگر بخواهم روی یک نقطهی ساختاری دست بگذارم، اول الگوی حکمرانی جامع است.
خیلی از اوقات هم سعی شده یک اتفاقی بیفتد، امّا حداکثر دنبال یک الگوی حکمرانی غربی بودیم. اگر الگوی حکمرانی اسلامی باشد آنوقت شفافیتش، قوهی قضائیهاش و مبارزه با فسادش ممکن است نزدیک به غرب باشد و یا نباشد، ولی منبعش غرب نیست. یک بازنگری از درون است. به نظر من علتالعلل همهی مشکلاتمان اینجا است. این دولت میرود، آن دولت میآید و الگوها تغییر میکند. عملاً نگاه روندی نداریم. وقتی نگاه روندی نباشد، احتمال بیعدالتی زیاد است. کمااینکه الان داریم فقر تولید میکنیم و بهشدت سبد زندگی معیشتی مردم دچار آسیب شده است. چرا؟ چون الگوی حکمرانی نداریم.
منبع: پایگاه دفتر حفظ و نشر آثار مقام معظم رهبری