جایگاه انجیل برنابا نزد مسیحیان
پرسش :
انجیل برنابا چه جایگاهی نزد مسیحیان دارد؟
پاسخ :
برنابا از مبشران سده ی اول میلادی و از اشخاص مورد اعتماد حواریان است. نام اصلی وی یوسف و از پدر و مادری یهودی است که به دلیل کوشش بسیاری که در راه ترویج مسیحیت کرد، رسولان او را بَرنابا، یعنی مبلّغ توانا لقب دادند(1): «و یوسف که رسولان او را برنابا یعنی ابن الوعظ لقب دادند، مردی از سبط لاوی و از طایفه ی قپرسی. زمینی را که داشت فروخت و قیمت آن را آورد و پیش قدمهای رسولان گذارد.»(2)
عهد جدید برنابا را شخص صالح و مورد عنایت ویژه ی خداوند می داند: «چون این خبر به سمع کلیسای اورشلیم رسید، ایشان برنابا را مقرر کرده و به انطاکیه فرستادند و چون رسید و فیض خدا را دید. شاد خاطر شده همه را نصیحت نمود که از صمیم قلب به خدا بپیوندند، زیرا که مردی صالح و پر از روح القدس و ایمان بود.»(3)
منابع مسیحی برای برنابا دو اثر مهم معرفی کرده اند. رساله ای منسوب به برنابا است که گفته می شود در قرون اول میلادی رساله ای شناخته شده بود و افراد زیادی از جمله کلمنس اسکندرانی و اوریجن از آن اقتباس کرده اند. این رساله قرن ها فراموش شده بود تا آن که در قرن هفدهم میلادی شخصی به نام سرمند نسخه ای از آن را کشف کرد. نسخه ی یونانی و لاتینی این رساله به طبع رسیده است.
به غیر از رساله ی برنابا، انجیلی را هم به برنابا نسبت داده اند. منابع مسیحی انجیل برنابا را کتابی می دانند که در زمره ی کتب غیر قانونی و ممنوع بود.
امروزه کتابی با نام انجیل برنابا در دست است که خلیل سعادت، محقق مسیحی آن را از انگلیسی به عربی و محقق گرانمایه، سردار کابلی، از عربی به فارسی برگردانده است.
گرچه در وجود تاریخی کتابی به نام انجیل برنابا تردیدی نیست، اشکال مهم در اعتبار کتابی است که از قرن 17، نام انجیل برنابا در دسترس قرار گرفته است. تنها نکاتی که از انجیل واقعی برنابا بر ما معلوم است دو چیز است: اول آن که این کتاب شامل بر مطالبی است که با اعتقادات رسمی کلیسا ناسازگار است و به همین دلیل در زمره ی کتب غیر قانونی قرار گرفته است و دوم آن که مخالفت هایی با پولس و اعتقادات وی در این کتاب یافت می شود. اما این مطلب که انجیل برنابایی که فرامرینو ادعای کشف آن را دارد همان انجیل برنابای قدیس باشد، نیازمند ادله ی محکمی است که تا کنون اقامه نشده است.
داوری در مورد نویسنده ی این کتاب کار ساده ای نیست. از بررسی عمیق محتوای این کتاب یکی از دو احتمال زیر تقویت می شود، گرچه نمی توان بر قطعیت هیچکدام دلیلی محکم اقامه نمود. اول آنکه نویسنده ی انجیل، شخص برنابا باشد که خود را مورد عنایت عیسی (علیه السلام) می داند. این شخص در کتاب خود اصول تعالیم مسیحیت، از جمله بشارت به پیامبر آخر الزمان را درج کرده است. در پی تحولات مهم دنیای مسیحیت و حاکمیت الهیات عیسی ـ خدایی و پس از آن که بشارت مهم عیسی (علیه السلام) به ظهور موعودی به نام فارقلیط را دستگاه پاپی به هدایتگری روح القدس تفسیر کرد، انجیل برناب(4) در فهرست کتب ممنوع قرار گرفت. به فرض صحت این نظریه، باید پذیرفت که در طول زمان تحریفاتی در این انجیل ایجاد شده است که به روح تعالیم آن لطمه ی اساسی وارد نمی سازد. بیشتر این تحریفات از اعتقادات کلیسای حاکم است که به این کتاب رخنه کرده است.
احتمال دوم آن است که شخصی نو مسلمان که در ابتدا با ادبیات دینی یهود و مسیحیت آشنایی کاملی داشته، اقدام به تألیف این اثر کرده باشد. این احتمال تنها در صورتی قابل پذیرش است که نویسنده ی این انجیل شخصی نابغه و حکیمی توانمند باشد. برخی مضامین انجیل برنابا به قدری ظریف و عالمانه نگاشته شده که برای اندیشمندان اسلامی نیز جالب توجه است. خلیل سعادت معتقد است که این کتاب دارای نشانه های روشن و بیان درخشانی از فلسفه ی ادبی و روش هایی است که با بلاغت بلند پایه ی خود، در عین سادگی و روشنی تعبیر، خرد را مسحور می سازد و هدف غایی این کتاب ارتقای عواطف بشری به مدارجی والا و پاک ساختن میل آدمیان از شهوات پست حیوانی است.(5)
انجیل مذکور حاوی مطالب بسیار جالب و مفیدی است که استفاده از آن را برای خوانندگان پر فایده می سازد. در اینجا توجه به دو نکته خالی از فایده نیست.
الف) برخی از مضامین موجود در انجیل برنابا در توضیح آموزه های دینی قابل توجه و مفید است که به چند مورد بسنده می کنیم:
1_ در مواضع متعددی از این انجیل بر معاد جسمانی تأکید شده است. در فصل 176، عیسی (علیه السلام) فرموده است: «... و لیکن فایده ی نهرهای چهارگانه از آب های پرقیمت در بهشت با میوه های بس فراوان چیست؟ پر واضح است که خدا نمی خورد و فرشتگان نمی خورند و نفس نمی خورد و حسّ نمی خورد بلکه خورنده همان جسد و جسم ماست پس مجد بهشت همان طعام جسد است. اما نفس و حسّ، پس برای آن هر دو است سخن گفتن با خدا و فرشتگان و روانان خجسته.»(6)
2_ در این انجیل بر خلود کفار و عدم خلود مؤمنان در عذاب تأکید شده است. عیسی (علیه السلام) در فصل 136 فرموده است: «پس در این بقعه کافران جاوید بمانند حتی اینکه اگر فرضاً جهان از دانه ی ارزن پر شود و یک مرغی در هر صد سال یک دانه از آن بردارد تا آخر جهان هر آینه کافران خوشحال شدندی اگر بعد از تمام شدن آن مقدر بودی رفتن به بهشت برای ایشان و لکن این آرزو برای ایشان سر نگیرد زیرا که عذاب ایشان را نهایتی نیست زیرا که ایشان به ضد محبت خدا حدّی برای گناه خود قرار نداده اند. اما مؤمنان پس برای ایشان تسلّی خواهد بود زیرا که عذاب ایشان نهایت دارد.»(7)
3_ مواضع متعددی از انجیل برنابا در رد نظریه ی جبر، وارد شده است. در فصل 154 چنین آمده است: «از این رو خدای فرخنده انسان را صالح و نیکوکار خلق نمود و لیکن او را آزاد گذاشت که آنچه می خواهد بکند از حیث صلاح و خلاص خودش یا لعنت خودش.»(8) و در جای دیگر چنین آمده است: «زیرا وقتی که او را آفرید به قدرت خود بر همه چیز او را به خود آزاد و رها گذاشت به طریقی که ممکن باشد او را مقاومت در شر و بجا آوردن خیر و خدا با اینکه قدرت در منع گناه دارد نخواسته که تضادی با جود خود نماید زیرا که نزد خدا ضدیت نیست و چون که قدرت او بر همه چیز موجود در انسان کار خود را کرده است او نبایستی علیه گناه انسان مقاومت نماید.»(9)
ب) اگر فرض کنیم انجیل برنابا را برنابا بر اساس تعالیم صحیح عیسی (علیه السلام) تدوین کرده باشد، آنگاه می توانیم به برخی پرسش ها و ابهامات پاسخ دهیم و در مواردی از آیاتی از کتاب مقدس را مورد تردید قرار دهیم یا تشریح کنیم. ذکر مواردی خالی از فایده نیست:
1_ این انجیل نشان می دهد که زمینه ی اعتقاد به الوهیت عیسی (علیه السلام) در زمان حضور وی شکل گرفته است و به ویژه لشکریان بت پرست رومی مقیم در سرزمین فلسطین، پس از معجزات خارق العاده ی این پیامبر، به الوهیت وی معتقد شده اند و عیسی (علیه السلام) خود بیشترین مبارزه را در از میان بردن این عقیده انجام داده است.(10)
2_ انجیل برنابا مهم ترین انگیزه ی مقابله ی دانشمندان یهودی با عیسی (علیه السلام) را اعتقاد به مذبوح بودن اسماعیل و اینکه مسیحای موعود از نسل اوست می داند: «یسوع گفت: ... راست می گویم که پسر ابراهیم (علیه السلام) همان اسماعیل بود که واجب است که از نسل او بیاید مسیا ... پس همین که رئیس کاهنان این شنید به خشم درآمده فریاد برآورد که ما باید این فاجر را سنگسار کنیم زیرا که او اسماعیلی است.»(11)
3_ انجیل برنابا خداوند را عادل، غیر مادی و ابسط بسائط معرفی می کند: «زیرا که او صاحب جسد نیست و مرکب نیست و مادی نیست و بسیط ترین بسائط و او جوادی است که دوست نمی دارد مگر جود را و او عادل است به اندازه ای که هرگاه او قصاص نماید یا گذشت بفرماید پس از آن گریزی نیست.»(12)
مطالعه انجیل برنابا از دو جهت حائز اهمیت است: مقایسه میان این متن و اناجیل رسمی و بهره مندی از مضامین حکیمانه آن. علاوه بر آن، می توان نکات تاریخی مفیدی از این کتاب به دست آورد.(13)
پی نوشت:
(1). پطرس بستانی، دایرة المعارف بستانی، ج 5، ص 362، ذیل لفظ برنابا.
(2). اعمال رسولان 36:4.
(3). اعمال رسولان 22:11.
(4). برنابا 10:98.
(5). برنابا، انجیل برنابا، ص 53.
(6). برنابا 3:173.
(7). برنابا 1:136.
(8). برنابا 24:154.
(9). برنابا 15:155.
(10). از جمله: برنابا 11:52، 35:53.
(11). برنابا 7:208، 17:142، 5:191.
(12). برنابا 14:17.
منبع: مسیحیت شناسی مقایسه ای ،محمد رضا زیبائی نژاد، انتشارات صداوسیما جمهوری اسلامی ایران ،تهران، 1384، ص 161.
برنابا از مبشران سده ی اول میلادی و از اشخاص مورد اعتماد حواریان است. نام اصلی وی یوسف و از پدر و مادری یهودی است که به دلیل کوشش بسیاری که در راه ترویج مسیحیت کرد، رسولان او را بَرنابا، یعنی مبلّغ توانا لقب دادند(1): «و یوسف که رسولان او را برنابا یعنی ابن الوعظ لقب دادند، مردی از سبط لاوی و از طایفه ی قپرسی. زمینی را که داشت فروخت و قیمت آن را آورد و پیش قدمهای رسولان گذارد.»(2)
عهد جدید برنابا را شخص صالح و مورد عنایت ویژه ی خداوند می داند: «چون این خبر به سمع کلیسای اورشلیم رسید، ایشان برنابا را مقرر کرده و به انطاکیه فرستادند و چون رسید و فیض خدا را دید. شاد خاطر شده همه را نصیحت نمود که از صمیم قلب به خدا بپیوندند، زیرا که مردی صالح و پر از روح القدس و ایمان بود.»(3)
منابع مسیحی برای برنابا دو اثر مهم معرفی کرده اند. رساله ای منسوب به برنابا است که گفته می شود در قرون اول میلادی رساله ای شناخته شده بود و افراد زیادی از جمله کلمنس اسکندرانی و اوریجن از آن اقتباس کرده اند. این رساله قرن ها فراموش شده بود تا آن که در قرن هفدهم میلادی شخصی به نام سرمند نسخه ای از آن را کشف کرد. نسخه ی یونانی و لاتینی این رساله به طبع رسیده است.
به غیر از رساله ی برنابا، انجیلی را هم به برنابا نسبت داده اند. منابع مسیحی انجیل برنابا را کتابی می دانند که در زمره ی کتب غیر قانونی و ممنوع بود.
امروزه کتابی با نام انجیل برنابا در دست است که خلیل سعادت، محقق مسیحی آن را از انگلیسی به عربی و محقق گرانمایه، سردار کابلی، از عربی به فارسی برگردانده است.
گرچه در وجود تاریخی کتابی به نام انجیل برنابا تردیدی نیست، اشکال مهم در اعتبار کتابی است که از قرن 17، نام انجیل برنابا در دسترس قرار گرفته است. تنها نکاتی که از انجیل واقعی برنابا بر ما معلوم است دو چیز است: اول آن که این کتاب شامل بر مطالبی است که با اعتقادات رسمی کلیسا ناسازگار است و به همین دلیل در زمره ی کتب غیر قانونی قرار گرفته است و دوم آن که مخالفت هایی با پولس و اعتقادات وی در این کتاب یافت می شود. اما این مطلب که انجیل برنابایی که فرامرینو ادعای کشف آن را دارد همان انجیل برنابای قدیس باشد، نیازمند ادله ی محکمی است که تا کنون اقامه نشده است.
داوری در مورد نویسنده ی این کتاب کار ساده ای نیست. از بررسی عمیق محتوای این کتاب یکی از دو احتمال زیر تقویت می شود، گرچه نمی توان بر قطعیت هیچکدام دلیلی محکم اقامه نمود. اول آنکه نویسنده ی انجیل، شخص برنابا باشد که خود را مورد عنایت عیسی (علیه السلام) می داند. این شخص در کتاب خود اصول تعالیم مسیحیت، از جمله بشارت به پیامبر آخر الزمان را درج کرده است. در پی تحولات مهم دنیای مسیحیت و حاکمیت الهیات عیسی ـ خدایی و پس از آن که بشارت مهم عیسی (علیه السلام) به ظهور موعودی به نام فارقلیط را دستگاه پاپی به هدایتگری روح القدس تفسیر کرد، انجیل برناب(4) در فهرست کتب ممنوع قرار گرفت. به فرض صحت این نظریه، باید پذیرفت که در طول زمان تحریفاتی در این انجیل ایجاد شده است که به روح تعالیم آن لطمه ی اساسی وارد نمی سازد. بیشتر این تحریفات از اعتقادات کلیسای حاکم است که به این کتاب رخنه کرده است.
احتمال دوم آن است که شخصی نو مسلمان که در ابتدا با ادبیات دینی یهود و مسیحیت آشنایی کاملی داشته، اقدام به تألیف این اثر کرده باشد. این احتمال تنها در صورتی قابل پذیرش است که نویسنده ی این انجیل شخصی نابغه و حکیمی توانمند باشد. برخی مضامین انجیل برنابا به قدری ظریف و عالمانه نگاشته شده که برای اندیشمندان اسلامی نیز جالب توجه است. خلیل سعادت معتقد است که این کتاب دارای نشانه های روشن و بیان درخشانی از فلسفه ی ادبی و روش هایی است که با بلاغت بلند پایه ی خود، در عین سادگی و روشنی تعبیر، خرد را مسحور می سازد و هدف غایی این کتاب ارتقای عواطف بشری به مدارجی والا و پاک ساختن میل آدمیان از شهوات پست حیوانی است.(5)
انجیل مذکور حاوی مطالب بسیار جالب و مفیدی است که استفاده از آن را برای خوانندگان پر فایده می سازد. در اینجا توجه به دو نکته خالی از فایده نیست.
الف) برخی از مضامین موجود در انجیل برنابا در توضیح آموزه های دینی قابل توجه و مفید است که به چند مورد بسنده می کنیم:
1_ در مواضع متعددی از این انجیل بر معاد جسمانی تأکید شده است. در فصل 176، عیسی (علیه السلام) فرموده است: «... و لیکن فایده ی نهرهای چهارگانه از آب های پرقیمت در بهشت با میوه های بس فراوان چیست؟ پر واضح است که خدا نمی خورد و فرشتگان نمی خورند و نفس نمی خورد و حسّ نمی خورد بلکه خورنده همان جسد و جسم ماست پس مجد بهشت همان طعام جسد است. اما نفس و حسّ، پس برای آن هر دو است سخن گفتن با خدا و فرشتگان و روانان خجسته.»(6)
2_ در این انجیل بر خلود کفار و عدم خلود مؤمنان در عذاب تأکید شده است. عیسی (علیه السلام) در فصل 136 فرموده است: «پس در این بقعه کافران جاوید بمانند حتی اینکه اگر فرضاً جهان از دانه ی ارزن پر شود و یک مرغی در هر صد سال یک دانه از آن بردارد تا آخر جهان هر آینه کافران خوشحال شدندی اگر بعد از تمام شدن آن مقدر بودی رفتن به بهشت برای ایشان و لکن این آرزو برای ایشان سر نگیرد زیرا که عذاب ایشان را نهایتی نیست زیرا که ایشان به ضد محبت خدا حدّی برای گناه خود قرار نداده اند. اما مؤمنان پس برای ایشان تسلّی خواهد بود زیرا که عذاب ایشان نهایت دارد.»(7)
3_ مواضع متعددی از انجیل برنابا در رد نظریه ی جبر، وارد شده است. در فصل 154 چنین آمده است: «از این رو خدای فرخنده انسان را صالح و نیکوکار خلق نمود و لیکن او را آزاد گذاشت که آنچه می خواهد بکند از حیث صلاح و خلاص خودش یا لعنت خودش.»(8) و در جای دیگر چنین آمده است: «زیرا وقتی که او را آفرید به قدرت خود بر همه چیز او را به خود آزاد و رها گذاشت به طریقی که ممکن باشد او را مقاومت در شر و بجا آوردن خیر و خدا با اینکه قدرت در منع گناه دارد نخواسته که تضادی با جود خود نماید زیرا که نزد خدا ضدیت نیست و چون که قدرت او بر همه چیز موجود در انسان کار خود را کرده است او نبایستی علیه گناه انسان مقاومت نماید.»(9)
ب) اگر فرض کنیم انجیل برنابا را برنابا بر اساس تعالیم صحیح عیسی (علیه السلام) تدوین کرده باشد، آنگاه می توانیم به برخی پرسش ها و ابهامات پاسخ دهیم و در مواردی از آیاتی از کتاب مقدس را مورد تردید قرار دهیم یا تشریح کنیم. ذکر مواردی خالی از فایده نیست:
1_ این انجیل نشان می دهد که زمینه ی اعتقاد به الوهیت عیسی (علیه السلام) در زمان حضور وی شکل گرفته است و به ویژه لشکریان بت پرست رومی مقیم در سرزمین فلسطین، پس از معجزات خارق العاده ی این پیامبر، به الوهیت وی معتقد شده اند و عیسی (علیه السلام) خود بیشترین مبارزه را در از میان بردن این عقیده انجام داده است.(10)
2_ انجیل برنابا مهم ترین انگیزه ی مقابله ی دانشمندان یهودی با عیسی (علیه السلام) را اعتقاد به مذبوح بودن اسماعیل و اینکه مسیحای موعود از نسل اوست می داند: «یسوع گفت: ... راست می گویم که پسر ابراهیم (علیه السلام) همان اسماعیل بود که واجب است که از نسل او بیاید مسیا ... پس همین که رئیس کاهنان این شنید به خشم درآمده فریاد برآورد که ما باید این فاجر را سنگسار کنیم زیرا که او اسماعیلی است.»(11)
3_ انجیل برنابا خداوند را عادل، غیر مادی و ابسط بسائط معرفی می کند: «زیرا که او صاحب جسد نیست و مرکب نیست و مادی نیست و بسیط ترین بسائط و او جوادی است که دوست نمی دارد مگر جود را و او عادل است به اندازه ای که هرگاه او قصاص نماید یا گذشت بفرماید پس از آن گریزی نیست.»(12)
مطالعه انجیل برنابا از دو جهت حائز اهمیت است: مقایسه میان این متن و اناجیل رسمی و بهره مندی از مضامین حکیمانه آن. علاوه بر آن، می توان نکات تاریخی مفیدی از این کتاب به دست آورد.(13)
پی نوشت:
(1). پطرس بستانی، دایرة المعارف بستانی، ج 5، ص 362، ذیل لفظ برنابا.
(2). اعمال رسولان 36:4.
(3). اعمال رسولان 22:11.
(4). برنابا 10:98.
(5). برنابا، انجیل برنابا، ص 53.
(6). برنابا 3:173.
(7). برنابا 1:136.
(8). برنابا 24:154.
(9). برنابا 15:155.
(10). از جمله: برنابا 11:52، 35:53.
(11). برنابا 7:208، 17:142، 5:191.
(12). برنابا 14:17.
منبع: مسیحیت شناسی مقایسه ای ،محمد رضا زیبائی نژاد، انتشارات صداوسیما جمهوری اسلامی ایران ،تهران، 1384، ص 161.