فلسفه اعمال حج
پرسش :
فلسفه اعمال حج از نگاه قرآن چیست؟
پاسخ :
حج تنها مناسک نیست، بلکه سیر و سلوک باطنى و طى منازل روحانى است. هر یک از منازل و مشاهد، رازهاى عرفانى، اخلاقى، تربیتى و ارشادى فراوانى در بر دارد که ذکر همه آن ها از حوصله این پاسخ کوتاه خارج است در عین حال به برخى از اسرار بعضى از اعمال حج اشاره مىکنیم.
قبل از شروع اعمال حج، حاجى نخست باید براى اعمال حج آماده شود. شاید اولین مرحله و ابتداى سیر الى اللّٰه، نیّت است که باید تمام اعمال براى خدا باشد و بس.
چنان که قرآن در اینباره مىفرماید: «و اتِمُّوا الحَجَّ والعُمرَةَ لِلّٰهِ؛1 (همه اعمال) حج و عمره را براى (رضاى) خدا به پایان ببرید.» امام صادق علیه السلام در این باره مىفرماید:
«هرگاه اراده حج کردى، قبل از عزیمت، قلب خویش را از مشاغل و موانع تهى ساز و براى خداى بزرگ خالص گردان. همۀ امورت را به آفریدگارت واگذار و در تمام حرکات و سکنات به او توکل نما و تسلیم حکم و قضا و قدر الهى باش. دنیا و راحتى و خلق را رها ساز و در اداى حقوق واجب مردم بکوش. بر زاد و راحلهات و یاران و همسفران و قدرت و ثروت و جوانىات تکیه مکن. چه، بیم آن است که اینها دشمن و وبال تو گردند تا معلوم شود که براى او و براى هیچ کس توان و چارهاى جز در پناه خداوند متعال و توفیق او نیست و بدان گونه آمادگى پیدا کن که گویى امید بازگشت ندارى.2
نخستین واجب از مناسک حج و عمره، مُحرم شدن در میقات است که بهطور معمول با غسل مستحبى انجام مىشود و بیرون شدن از لباس معمولى یعنى لباس تشخص و تعیّن ملى و نشان دار، و پوشیدن دو قطعه پارچه ساده بى نام و نشان با نیّت و تلبیه، مانند همه زائران. این صورت احرام است، اما باطن آن پوشیدن لباس آخرت است و آماده شدن براى حضور نزد پروردگار. امام صادق مىفرماید: «آنگاه با آب توبه، خالصانه از گناهان غسل کن و جامۀ صدق و صفا بپوش و از آنچه مانع ذکر خداوند بزرگ است و تو را از طاعت او محجوب مىگرداند، احرام بند.»3 پس راز معنوى غسل، پیرایش درون و تصفیه قلب و روان از گناهانى است که نفس را تیره مىسازد و حجاب چهره جان مىشود و این به توبه خالص و انابه به خدا و پشیمانى از معاصى و تصمیم بر ترک گناه در آینده محقق مىشود و ریاضت و مجاهده مىخواهد.
احرام، با تلبیه؛ یعنى لبیک گفتن محقّق مىشود. امام صادق علیه السلام مىفرماید:
«لبیک بگو، بدین معنا که خداوند بزرگ را - در دعوتى که فرموده - استجابت نموده و با صفا و اخلاص و بدون غل و غش پاسخ دهى و به رشتۀ استوار او چنگ زنى.»4
پیمودن صفا و مروه تأسّى به هاجر است آن گاه که تنها و سرگردان و تشنه کام در طلب آب بود تا جرعه آبى بیابد و کودک تشنهاش را از مرگ برهاند و چون درمانده و بیچاره شد با نومیدى برگشت و جوشیدن آب زمزم را مشاهده کرد.
قرآن کریم درباره سعى صفا و مروه مىفرماید:«اِنَّ الصَّفا والمَروةَ مِن شَعارِ اللّٰهِ...؛6 صفا و مروه از شعائر و نشانههاى خدااست....» شعائر جمع شعیره به معنى علامت است و شعائر اللّه علامت هایى است که انسان را به یاد خدا مىاندازد و خاطرهاى از خاطرات مقدس را در نظرها تجدید مىکند.
سعى بین صفا و مروه حکمتهاى زیادى داشته و به ما درسهاى فراوانى مىآموزد. سعى به ما مىآموزد که: براى احیاى نام حق و به دست آوردن عظمت آئین او همه حتى کودک شیرخوار باید تا پاى جان بایستند. سعى صفا و مروه به ما مىآموزد در نومیدىها بسى امیدها است، هاجر مادر اسماعیل در جایى که آبى به چشم نمىخورد تلاش کرد خدا هم از راهى که تصور نمىکرد او را سیراب نمود.
سعى صفا و مروه به ما مىگوید: روزگارى بر سر آنها بت هایى نصب بود، اما امروز در اثر فعالیتهاى پىگیر پیغمبر اسلام صلى الله علیه و آله و سلم شب و روز در دامنهاش بانگ لا اله الّا اللّٰه طنین انداز است. سعى صفا و مروه به ما مىگوید شما که امروز سعى صفا و مروه مىکنید به خاطر داشته باشید که اگر امروز هزاران نفر در کنار این کوه دعوت پیغمبر صلى الله علیه و آله و سلم را اجابت کردهاند روزگارى بود که پیغمبر در بالاى این کوه مردم را به خدا دعوت مىکرد کسى او را اجابت نمىنمود، شما نیز در راه حق گامى بردارید و اگر از کسانى که امید استقبال دارید جوابى نیافتید مأیوس نشوید و به کار خود همچنان ادامه دهید.
کسانى که در اثر کبر و غرور حاضر نبودند حتى در معابر عمومى قدم بردارند و ممکن نبود در خیابانها به سرعت راه بروند در آن جا باید به خاطر امتثال فرمان خدا گاهى آهسته و زمانى هروله7 کنان با سرعت پیش بروند و بنا به روایات متعدد، این جا مکانى است که دستوراتش براى بیدار کردن متکبران است.!8
توقف بر صفا و خواندن دعا مستحب است. امام صادق علیه السلام با توجه به واژه «صفا» - که به تصفیه روح اشاره دارد - فرمود: با توقف بر صفا، روح و ضمیرت را براى دیدار خدا در قیامت تصفیه کن و با رسیدن به مروه مروت و جوانمردى را براى خداوند پیش گیر و صفات بد خویش را از میان بردار و بر شرایط حج خود و عهدى که با خداوند بستهاى و بدان گردن نهادهاى، تا قیامت ثابت و استوار باش.9
امام همچنین به هروله اشاره فرموده و آن را رمزى از گریختن از معاصى دانستهاند و زیر پا نهادن غرور و قدرت که آدمى را از خدا غافل مىسازد.10
سایر اعمال حج مانند وقوف در عرفات و منى و رمى جمرات و حلق یا تقصیر و بیتوته در منى هر کدام فلسفهها و راز و رمزهاى فراوانى دارند که براى آگاهى از آنها به منابعى که در پاورقى آمده مراجعه کنید.11
پینوشتها:
(1). بقره/ 196
(2). مستدرک الوسایل، ج 10، ص 172.
(3). وسایل الشیعه، ج 8، ص 5.
(4). بحارالانوار، ج 96، ص 124.
(5). مستدرک الوسایل، ج 10، ص 172.
(6). بقره/ 158.
(7). نوعى قدم زدن که نه دویدن است و نه راه رفتن.
(8). تفسیر نمونه، ج 1، ص 543
(9). مستدرکالوسائل، ج 10، ص 173
(10). همان، ص 172.
(11). ر.ک: میقات حج، سال چهارم، شماره سیزدهم، پاییز 1374، مقاله نگرشى بر اسرار معنوى حج، محمدتقى رهبر؛ حج در قرآن و روایات، محمدى رىشهرى؛ عرفان حج، آیت اللّٰه جوادى آملى؛ الحج و العمرة فى الکتاب و السنة، محمدى رىشهرى؛ حج و حرمین شریفین در تفسیر نمونه، سید على قاضى عسکر؛ فلسفه و اهداف حج، محمود مهدىپور؛ فرهنگنامه اسرار و معارف، معاونت امور روحانیون.
منبع: پرسمان قرآنی فلسفه احکام، سید علی هاشمی نشلجی، نشر جمال، 1390.
حج تنها مناسک نیست، بلکه سیر و سلوک باطنى و طى منازل روحانى است. هر یک از منازل و مشاهد، رازهاى عرفانى، اخلاقى، تربیتى و ارشادى فراوانى در بر دارد که ذکر همه آن ها از حوصله این پاسخ کوتاه خارج است در عین حال به برخى از اسرار بعضى از اعمال حج اشاره مىکنیم.
قبل از شروع اعمال حج، حاجى نخست باید براى اعمال حج آماده شود. شاید اولین مرحله و ابتداى سیر الى اللّٰه، نیّت است که باید تمام اعمال براى خدا باشد و بس.
چنان که قرآن در اینباره مىفرماید: «و اتِمُّوا الحَجَّ والعُمرَةَ لِلّٰهِ؛1 (همه اعمال) حج و عمره را براى (رضاى) خدا به پایان ببرید.» امام صادق علیه السلام در این باره مىفرماید:
«هرگاه اراده حج کردى، قبل از عزیمت، قلب خویش را از مشاغل و موانع تهى ساز و براى خداى بزرگ خالص گردان. همۀ امورت را به آفریدگارت واگذار و در تمام حرکات و سکنات به او توکل نما و تسلیم حکم و قضا و قدر الهى باش. دنیا و راحتى و خلق را رها ساز و در اداى حقوق واجب مردم بکوش. بر زاد و راحلهات و یاران و همسفران و قدرت و ثروت و جوانىات تکیه مکن. چه، بیم آن است که اینها دشمن و وبال تو گردند تا معلوم شود که براى او و براى هیچ کس توان و چارهاى جز در پناه خداوند متعال و توفیق او نیست و بدان گونه آمادگى پیدا کن که گویى امید بازگشت ندارى.2
احرام
نخستین واجب از مناسک حج و عمره، مُحرم شدن در میقات است که بهطور معمول با غسل مستحبى انجام مىشود و بیرون شدن از لباس معمولى یعنى لباس تشخص و تعیّن ملى و نشان دار، و پوشیدن دو قطعه پارچه ساده بى نام و نشان با نیّت و تلبیه، مانند همه زائران. این صورت احرام است، اما باطن آن پوشیدن لباس آخرت است و آماده شدن براى حضور نزد پروردگار. امام صادق مىفرماید: «آنگاه با آب توبه، خالصانه از گناهان غسل کن و جامۀ صدق و صفا بپوش و از آنچه مانع ذکر خداوند بزرگ است و تو را از طاعت او محجوب مىگرداند، احرام بند.»3 پس راز معنوى غسل، پیرایش درون و تصفیه قلب و روان از گناهانى است که نفس را تیره مىسازد و حجاب چهره جان مىشود و این به توبه خالص و انابه به خدا و پشیمانى از معاصى و تصمیم بر ترک گناه در آینده محقق مىشود و ریاضت و مجاهده مىخواهد.
تلبیه
احرام، با تلبیه؛ یعنى لبیک گفتن محقّق مىشود. امام صادق علیه السلام مىفرماید:«لبیک بگو، بدین معنا که خداوند بزرگ را - در دعوتى که فرموده - استجابت نموده و با صفا و اخلاص و بدون غل و غش پاسخ دهى و به رشتۀ استوار او چنگ زنى.»4
طواف
دومین واجب از مناسک عمره و یکى از مناسک حج، هفت دور طواف گرد خانه خداوند است، اما حقیقت طواف همسویى است با جهان هستى از ملک تا ملکوت و بر محور توحید همچون پرگار گردیدن و حیات و ممات و مناسک و عبادات را براى خدا خالص کردن و هماهنگ شدن با فرشتگان خدا که لحظهاى از اطاعت حق غافل و فارغ نیستند. امام صادق علیه السلام مىفرماید: «همان گونه که با دیگر زائران در طواف کعبه هستى با قلب خود همپاى فرشتگان که پیرامون عرش در طوافند، طواف کن.»5صفا و مروه
زائر پس از طواف و نماز طواف، به کوه صفا مىرود و از آن جا تا مروه را سعى مىکند و باز به صفا بر مىگردد تا هفت شوط و سعى را به مروه به پایان برد.پیمودن صفا و مروه تأسّى به هاجر است آن گاه که تنها و سرگردان و تشنه کام در طلب آب بود تا جرعه آبى بیابد و کودک تشنهاش را از مرگ برهاند و چون درمانده و بیچاره شد با نومیدى برگشت و جوشیدن آب زمزم را مشاهده کرد.
قرآن کریم درباره سعى صفا و مروه مىفرماید:«اِنَّ الصَّفا والمَروةَ مِن شَعارِ اللّٰهِ...؛6 صفا و مروه از شعائر و نشانههاى خدااست....» شعائر جمع شعیره به معنى علامت است و شعائر اللّه علامت هایى است که انسان را به یاد خدا مىاندازد و خاطرهاى از خاطرات مقدس را در نظرها تجدید مىکند.
سعى بین صفا و مروه حکمتهاى زیادى داشته و به ما درسهاى فراوانى مىآموزد. سعى به ما مىآموزد که: براى احیاى نام حق و به دست آوردن عظمت آئین او همه حتى کودک شیرخوار باید تا پاى جان بایستند. سعى صفا و مروه به ما مىآموزد در نومیدىها بسى امیدها است، هاجر مادر اسماعیل در جایى که آبى به چشم نمىخورد تلاش کرد خدا هم از راهى که تصور نمىکرد او را سیراب نمود.
سعى صفا و مروه به ما مىگوید: روزگارى بر سر آنها بت هایى نصب بود، اما امروز در اثر فعالیتهاى پىگیر پیغمبر اسلام صلى الله علیه و آله و سلم شب و روز در دامنهاش بانگ لا اله الّا اللّٰه طنین انداز است. سعى صفا و مروه به ما مىگوید شما که امروز سعى صفا و مروه مىکنید به خاطر داشته باشید که اگر امروز هزاران نفر در کنار این کوه دعوت پیغمبر صلى الله علیه و آله و سلم را اجابت کردهاند روزگارى بود که پیغمبر در بالاى این کوه مردم را به خدا دعوت مىکرد کسى او را اجابت نمىنمود، شما نیز در راه حق گامى بردارید و اگر از کسانى که امید استقبال دارید جوابى نیافتید مأیوس نشوید و به کار خود همچنان ادامه دهید.
کسانى که در اثر کبر و غرور حاضر نبودند حتى در معابر عمومى قدم بردارند و ممکن نبود در خیابانها به سرعت راه بروند در آن جا باید به خاطر امتثال فرمان خدا گاهى آهسته و زمانى هروله7 کنان با سرعت پیش بروند و بنا به روایات متعدد، این جا مکانى است که دستوراتش براى بیدار کردن متکبران است.!8
توقف بر صفا و خواندن دعا مستحب است. امام صادق علیه السلام با توجه به واژه «صفا» - که به تصفیه روح اشاره دارد - فرمود: با توقف بر صفا، روح و ضمیرت را براى دیدار خدا در قیامت تصفیه کن و با رسیدن به مروه مروت و جوانمردى را براى خداوند پیش گیر و صفات بد خویش را از میان بردار و بر شرایط حج خود و عهدى که با خداوند بستهاى و بدان گردن نهادهاى، تا قیامت ثابت و استوار باش.9
امام همچنین به هروله اشاره فرموده و آن را رمزى از گریختن از معاصى دانستهاند و زیر پا نهادن غرور و قدرت که آدمى را از خدا غافل مىسازد.10
سایر اعمال حج مانند وقوف در عرفات و منى و رمى جمرات و حلق یا تقصیر و بیتوته در منى هر کدام فلسفهها و راز و رمزهاى فراوانى دارند که براى آگاهى از آنها به منابعى که در پاورقى آمده مراجعه کنید.11
پینوشتها:
(1). بقره/ 196
(2). مستدرک الوسایل، ج 10، ص 172.
(3). وسایل الشیعه، ج 8، ص 5.
(4). بحارالانوار، ج 96، ص 124.
(5). مستدرک الوسایل، ج 10، ص 172.
(6). بقره/ 158.
(7). نوعى قدم زدن که نه دویدن است و نه راه رفتن.
(8). تفسیر نمونه، ج 1، ص 543
(9). مستدرکالوسائل، ج 10، ص 173
(10). همان، ص 172.
(11). ر.ک: میقات حج، سال چهارم، شماره سیزدهم، پاییز 1374، مقاله نگرشى بر اسرار معنوى حج، محمدتقى رهبر؛ حج در قرآن و روایات، محمدى رىشهرى؛ عرفان حج، آیت اللّٰه جوادى آملى؛ الحج و العمرة فى الکتاب و السنة، محمدى رىشهرى؛ حج و حرمین شریفین در تفسیر نمونه، سید على قاضى عسکر؛ فلسفه و اهداف حج، محمود مهدىپور؛ فرهنگنامه اسرار و معارف، معاونت امور روحانیون.
منبع: پرسمان قرآنی فلسفه احکام، سید علی هاشمی نشلجی، نشر جمال، 1390.