شبهه: علم فقه علمى اقلى است
پرسش :
شبهه: علم فقه علمى اقلى است؛ یعنى اقلّ احکامى را که براى رفع خصومت لازم است مى دهد و لا غیر؛ نه این که حداکثر کارى را که براى اداره و تدبیر زندگى لازم است بیاموزد.
پاسخ :
اسلام در عین حالى که رفع خصومت مى کند، وظایف را هم بیان مى کند. خیلى از جامعه ها هست که خصومت ندارند امّا وظیفه مى خواهند. اسلام وظایف را هم بیان کرده است.
امّا این که مى فرمایید اسلام اقل برنامه را گفته است، عرض مى کنیم که اسلام دین خاتم است و خاتم نمى تواند به تمام جزئیات بپردازد. اگر دین خاتم جزئیات را بگوید که دیگر خاتم نیست؛ چرا که هر قرنى براى خود اقتضائاتى دارد و هر استانى براى خود فرهنگى و هر منطقه اى براى خود نیازى؛ بنا بر این او باید کلیّات را بگوید، «عَلّمُوا اولادکم القرآن» باید احکام دانش را بگوید «طلب العلم فریضة لکل مسلم مسلمه». امّا برنامه ها و این که با قلم نى بنویسم یا با خودکار و یا با ماژیک و یا ... کار اسلام خاتم نیست. این ها را باید اندیشه ها بگویند.
اسلام باید بگوید (وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّة) امّا برنامه ریزى در هر عصر کار اسلام نیست. نیروى نظامى در دوران عباسى غیر از نیروى نظامى در دوران ما است.
شهید مطهرى(رحمه الله) کتابى در مورد خاتمیت دارد که در آن تأکید مى کند که لباس، شأن اسلام نیست بلکه اسلام باید مُخ را بگوید و لباس ها و برنامه ها و پیاده کردن ها مربوط به شوراها و عاقلان و اندیشمندان که نبض جامعه را در دست گرفته اند مى شود.
فقه اقل را نگفته، بلکه اکثر را بیان کرده است. در حدود پنجاه هزار حدیث فقهى داریم. اگر ده یا بیست هزار آن تکرارى باشد، سى هزار کم نیست. اسلام نیامده که عقول مردم را تعطیل کند و مانند یک مادر لقمه کند و در دهان کودک بگذارد؛ چرا که این کودک هیچ گاه رشد پیدا نمى کند. رشد انسان در کشاکش سختى ها و اندیشه ها است. پدر و مادرى که همه چیز بچه را فراهم کنند و دست خود کودک را ببندند، این کودک هیچ گاه ترقّى نمى کند.
منبع: کتابخانه دیجیتال امام علی علیه السلام
پاسخ آیت الله العظمی جعفر سبحانی (دام ظله):
ایشان مى گوید: اسلام فقط قوانینى براى دفع خصومت دارد. این سخن اشتباهى است؛ چرا که اسلام در رفع خصومت خلاصه نمى شود. شرح لمعه مشتمل بر چهل و هشت کتاب است؛ قضا و شهادت دو کتاب آن است؛ آن چهل و شش تاى دیگر براى چیست؟اسلام در عین حالى که رفع خصومت مى کند، وظایف را هم بیان مى کند. خیلى از جامعه ها هست که خصومت ندارند امّا وظیفه مى خواهند. اسلام وظایف را هم بیان کرده است.
امّا این که مى فرمایید اسلام اقل برنامه را گفته است، عرض مى کنیم که اسلام دین خاتم است و خاتم نمى تواند به تمام جزئیات بپردازد. اگر دین خاتم جزئیات را بگوید که دیگر خاتم نیست؛ چرا که هر قرنى براى خود اقتضائاتى دارد و هر استانى براى خود فرهنگى و هر منطقه اى براى خود نیازى؛ بنا بر این او باید کلیّات را بگوید، «عَلّمُوا اولادکم القرآن» باید احکام دانش را بگوید «طلب العلم فریضة لکل مسلم مسلمه». امّا برنامه ها و این که با قلم نى بنویسم یا با خودکار و یا با ماژیک و یا ... کار اسلام خاتم نیست. این ها را باید اندیشه ها بگویند.
اسلام باید بگوید (وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّة) امّا برنامه ریزى در هر عصر کار اسلام نیست. نیروى نظامى در دوران عباسى غیر از نیروى نظامى در دوران ما است.
شهید مطهرى(رحمه الله) کتابى در مورد خاتمیت دارد که در آن تأکید مى کند که لباس، شأن اسلام نیست بلکه اسلام باید مُخ را بگوید و لباس ها و برنامه ها و پیاده کردن ها مربوط به شوراها و عاقلان و اندیشمندان که نبض جامعه را در دست گرفته اند مى شود.
فقه اقل را نگفته، بلکه اکثر را بیان کرده است. در حدود پنجاه هزار حدیث فقهى داریم. اگر ده یا بیست هزار آن تکرارى باشد، سى هزار کم نیست. اسلام نیامده که عقول مردم را تعطیل کند و مانند یک مادر لقمه کند و در دهان کودک بگذارد؛ چرا که این کودک هیچ گاه رشد پیدا نمى کند. رشد انسان در کشاکش سختى ها و اندیشه ها است. پدر و مادرى که همه چیز بچه را فراهم کنند و دست خود کودک را ببندند، این کودک هیچ گاه ترقّى نمى کند.
منبع: کتابخانه دیجیتال امام علی علیه السلام