چهارشنبه، 19 آذر 1399
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

جمع بین وقوع بلاهای طبیعی و مسئله عدل الهی

پرسش :

آیا آفرینش بلاهای طبیعی با عدل الهی در تضاد نیست؟!


پاسخ :
قرآن کریم در آیه 7 سوره سجده می فرماید: «الَّذِی أَحْسَنَ کُلَّ شَیْ‏ءٍ خَلَقَهُ»؛ (خدا کسى است که هر چه را آفرید، به نیکوترین وجه آفرید). با این حال، گاهی شاهد حوادث تلخ و بلاهای طبیعی مانند سیل و زلزله یا شیوع بیماری و... در جهان هستیم که منجر به مرگ انسانها و بی خانمان شدن بازماندگان می گردد. آیا وجود چنین اموری با نظام احسن و مساله عدل الهی منافات ندارد؟

در پاسخ به این اشکال، لازم است چند نکته مورد توجه قرار گیرد:
 
شرور امور عدمی هستند و آنچه در ظاهر بلا می پنداریم در جای خود خیر است.
علاوه بر آفرینش نیکویی که در تک تک موجودات مشاهده می کنیم، بر سرتاسر جهان آفرینش نیز قوانین هماهنگ و منظمی به نحو احسن حکمفرما است. اما اینکه چرا برخی اوقات شاهد حوادث ناگواری در جهان هستیم بخاطر تعارض بین اموری است که در جای خود خیر بوده اند اما در جای دیگر، نه. به عبارت دیگر خیر و شر را مى توان به اقسامى تقسیم کرد: 1. خیر مطلق‏؛ 2. شر مطلق‏؛ 3. خیر و شر نسبى‏. خیر مطلق آن است که هیچ جنبه منفى نداشته باشد، و به عکس شر مطلق آن است که: هیچ جنبه مثبت نداشته باشد، و در خارج کمتر مصداقى براى این دو مى توان یافت؛ غالباً به اشیاءِ، یا حوادث و پدیده هایى برخورد مى‏ کنیم که ترکیبى از جنبه هاى مثبت و منفى است. این جنبه هاى مثبت و منفى ممکن است نسبت به اشخاص یا اقوام فرق کند، آنچه مهم است آن است که براى داورى نهایى، باید مجموعه آثار آن پدیده را در کلّ جهان، و در مجموعه زمان و مکان در نظر گرفت.(1)

به عبارتی، جهان مانند یک بدن است که تمام اجزای آن با یکدیگر هماهنگ می باشند؛ حتی برفرض ایجاد نقصی در یکی از اجزاء ـ به هر دلیلی ـ به هماهنگی مجموعه اجزاء و بدن خللی وارد نمی گردد؛ چرا که آنچه ما به عنوان نقص می بینیم بذاته نقص نیست و اگر درست با آنها مواجه شویم خیر محض خواهد بود. مثلًا سمومى که حیوانات سم دار دارند نیز شرّ نیست؛ چون از یک سو وسیله دفاعى آن حیوان در مقابل خطرات مختلف است و از سوى دیگر، با این سموم، بسیارى از داروهاى حیاتبخش ساخته مى شود. بسیارى از شرکت هاى داروسازى در دنیا، انواع حیوانات سمّى را پرورش مى دهند و از سموم آنها دارو تهیّه مى کنند. باران زیاد نیز باعث پر شدن سفره های زیرزمینی می گردد و فواید فراوانی دارد اما بخاطر ساخت و سازهای غیر اصولی انسان یا مدیریت نکردن مسیر باران ممکن است منجر به سیل مرگباری گردد که خانه های فراوانی را تخریب کرده و عده ای را به سوی مرگ بکشاند. در نتیجه حوادث طبیعی بذاته شر نیستند و با عدل الهی منافات ندارند.(2)

حوادث جهان از جمله این حوادث مانند حلقه هاى زنجیر به هم پیوسته اند. طوفان یا خشکسالی در یک منطقه حلقه ای از این سلسله طولانى است که با حوادث پر برکت نقاط دیگر کاملا به هم مربوط است، کما اینکه با حوادث پر برکت «گذشته» و «آینده» نیز ارتباط دارد. حال به علت تضاد با منافع جزئی؛ انگشت گذاردن روى یک قسمت کوچک و درباره کلیت آن قضاوت منفی و قطعى کردن از منطق و عقل به دور است. آنچه در آفرینش الهی نیست، «شر مطلق» است، و در تمام پدیده ها این خیر است که غلبه دارد، کما اینکه، عمل جرّاحى از جهتى ناراحت کننده و از جهات بسیاری مفید است بنابراین خیرش غالب است، زلزله، طوفان، سیل ... شاید در یک نقطه ویرانى هایى به بار آورند امّا اگر ارتباط زنجیره اى آن ها را با مسائل دیگر در نظر بگیریم چه بسا قضاوت ما عوض شود.
 
حوادث طبیعی از اسباب و مسببات پیروی می کنند و این ما هستیم که خود را در معرض آنها قرار می دهیم.
همان طور که بیان شد حوادث طبیعی از اموری نشأت می گیرد که وجود آنها در جای خود خیر است و سنت الهی بر این است که جریان امور دنیوی به طور عادی و طبیعی پیش رود؛ چنانکه در حدیثی از امام صادق(علیه السلام) می خوانیم: «أَبَى اللَّهُ أَنْ یُجْرِیَ الْأَشْیَاءَ إِلَّا بِأَسْبَابِهَا»(3)؛ (خداوند از جریان و تحقق اشیا جز از راه اسباب و علل ابا دارد). لذا اگر انسان خود را در معرض این امور قرار دهد و اتفاقی برای او بیفتد نباید نظام آفرینش را مقصر بداند. به عبارت دیگر انسانها را زلزله، طوفان، سیل ... نمی کشد، بلکه سکنی گزیدن در مناطق حادثه خیز و خانه های سست بنیاد خودشان می کشد. بلاهای طبیعی با منشاء ساده؛ حوادثی کما بیش قابل پیش بینی هستند و بالطبع اقدامات پیش گیرانه مناسب و مدیریت حادثه را می طلبند.(4) در مورد زلزله که قابل پیش بینی نیست نیز راه چاره ای که در همه زمان ها مطرح بوده است ساختن خانه هایی با استحکام بالاتر می باشد. حتی در خانه های با استحکام پایین نیز نقاطی وجود دارد که احتمال آسیب دیدن کمتر است؛ لذا برای مواجه شدن با این حوادث طبیعی نیاز به آگاهی داریم.
 
خداوند در کنار عوامل حادثه ساز اموری مانند عقل را به کمک انسان فرستاده است.
خداوند برای پیشگری از حوادث طبیعی و آسیب ندیدن بشر، ابزار فراوانی در اختیار او قرار داده است. یکی از این ابزارها عقل است و انسان با مطالعه درباره عواملی که منجر به حادثه می گردد به خوبی می تواند از آنها پیشگیری کند. به عنوان مثال هر عقل سلیمی زندگی در خانه ای که فرسوده شده و ممکن است خراب شود را خطرناک تشخیص می دهد؛ لذا اگر کسی در چنین خانه ای زندگی کند و بر اثر افتادن بخشی از آن دچار حادثه گردد باید خود را ملامت کند نه اینکه به قضا و قدر الهی شکایت کند و به عدل خدا شک کند. چنانکه امیرالمؤمنین(علیه السلام) از کنار دیوار شکسته و کجى برخاست. پرسیدند: از قضاى الهى فرار مى کنی؟ فرمود: «از قضاى الهى به قدر او پناه مى برم».(5) یعنى درست است که تا قانون علیت که منتهى به فرمان خداست، نباشد، دیوار شکسته سقوط نخواهد کرد، اما همان خداوند به من عقلى داده که آن خود یک حلقه از سلسله قانون علیت است و یک عامل بازدارنده در برابر این گونه حوادث. البته دیوار عقل و شعور ندارد و بدون اعلام قبلى سقوط مى کند. اما من مى توانم به قدر الهى پناه ببرم؛ یعنى با عقل خود چنان محل نشستن را اندازه گیرى کنم که اگر دیوار سقوط کند روى من نیفتد.(6)
 

مصائب بیدارگر

بخشى از حوادث ناراحت کننده، اثر مثبتى در پاره کردن پرده هاى غرور، و بیدار ساختن انسان از خواب غفلت، و نجات او از چنگال خود کامگى و هوسرانى دارد، و بسیارى از آنها نقطه عطفى در زندگى انسان هایى که آمادگى دارند محسوب مى شود. دیده ایم در بسیارى از جاده هاى یکنواخت دست اندازهاى مصنوعى ایجاد مى کنند، تا مانع خواب رانندگان گردد، و از سقوط آنها در پرتگاه جلوگیرى کند. بخشى از مصائب دنیوی نیز «دست اندازهاى جاده زندگى انسان» است که ماشین وجود او را سخت تکان مى دهد، و از خواب زدگى و غفلت که منجر به هلاکت او مى شود، باز مى دارد.

در آیات و روایات نیز به این نکته در مورد برخی از حوادث اشاره شده است. به عنوان مثال در آیه 94 سوره اعراف می خوانیم: «وَمَا أَرْسَلْنَا فِی قَرْیَةٍ مِنْ نَبِىٍّ إِلَّا أَخَذْنَا أَهْلَهَا بِالْبَأْسَاءِ وَالضَّرَّاءِ لَعَلَّهُمْ یَضَّرَّعُونَ»؛ (و ما در هیچ شهر و آبادى پیامبرى نفرستادیم مگر این که اهل آن را به سختى ها و رنج ها گرفتار ساختیم؛ شاید [به خود آیند، و به سوى خدا] بازگردند و تضّرع کنند). از این آیه به خوبى استفاده مى شود که یکى از فلسفه هاى حوادث ناراحت کننده، در مورد اقوامى که غرق انواع گناه بودند هشدار و بیدارى بوده و تقارن این حوادث با دعوت انبیاء از این جهت صورت مى گرفته که زمینه را براى پذیرش دعوت آنها آماده سازد، و هماهنگى «تکوین» و «تشریع» تأثیر اندرزهاى آنها را قوی تر سازد.(7) در حدیثى از امیرمؤمنان على(علیه السلام) نیز مى خوانیم: «انَّ الْبَلاءَ لِلظّالِمِ ادَبٌ، وَ لِلْمُؤْمِنِ امْتِحانٌ، وَ لِلأَنْبِیاءِ دَرَجَةٌ، وَ لِلأَوْلیاءِ کَرامَةٌ»(8)؛ (بلا براى ظالم ادب است، و براى مؤمن آزمایش، و براى انبیاء درجه، و براى اولیاء کرامت است).

خداوند رنج حاصل از حوادثی که بر ما وارد می شود را جبران خواهد کرد.
اگر انسان وظیفه دینی خود را انجام داده باشد و تمام تلاش خود را برای در امان بودن از حوادث نیز بکند و با وجود این در بلاهای طبیعی گرفتار شود، از آنجا که خداوند فضل بی کران به بندگانش دارد رنج ها و مصائب این افراد را با پاداش های عظیم جبران می نماید؛ چنانکه رسول خدا(صلى اللَّه علیه و آله) فرموند: «إِنَّ عَظِیمَ الْبَلَاءِ یُکَافَأُ بِهِ عَظِیمُ الْجَزَاء»(9)؛(حقیقتا بلاى بزرگ به اجر بزرگ، پاداش داده مى‏ شود). امام صادق(ع) نیز می‌ فرمایند: «ْثُمَّ لِلَّذِینَ یَنْزِلُ بِهِمْ هَذِهِ الْبَلَایَا مِنَ الثَّوَابِ بَعْدَ الْمَوْتِ إِنْ شَکَرُوا وَ أَنَابُوا مَا یَسْتَصْغِرُونَ مَعَهُ مَا یَنَالُهُمْ مِنْهَا حَتَّى إِنَّهُمْ لَوْ خُیِّرُوا بَعْدَ الْمَوْتِ لَاخْتَارُوا أَنْ یُرَدُّوا إِلَى الْبَلَایَا لِیَزْدَادُوا مِنَ الثَّوَاب‏»(10)؛(براى آنان که بچنین بلاها دچارند اگر شکر کنند و بخدا بازگردند پس از مرگ ثوابى است که فائده دنیوى آن را کم شمارند و اگر پس از مردن مخیر شوند، برگشت به همان بلاها را برگزینند تا ثواب بیشتر یابند).

جمع بندی اینکه فرآیند حوادث طبیعی نه شر است و نه منافی عدل الهی، بلکه خیرشان غالب است. اگر انسان ها از مناطق حادثه خیز و بناهای سست بنیان پرهیز نماید دلیلی برای گرفتاری به بلاء و مصیبت ندارد، البته خداوند نیز تمامی رنج ها و مصائب وارد شده به افراد قاصر را با پادش های بزرگ جبران می نماید.

پی‌نوشت‌ها:
(1). پیام قرآن، مکارم شیرازی، ناصر، دار الکتب الاسلامیه‏، تهران، 1386 هـ ش، چاپ نهم،‏ ج ‏4، ص 560.
(2). مثالهاى زیباى قرآن، مکارم شیرازی، ناصر، انتشارات نسل جوان، قم، 1382 هـ ش، چاپ اول‏، ج ‏2، ص 170.
(3). الکافی، کلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق‏، دار الکتب الإسلامیة، تهران، 1407 هـ ق، چاپ چهارم،‏ ج 1، ص 183.
(4). «جهان هستی، جهان سیستم هاست» وجه اشتراک همه پدیده های عالم این است که همه آنها سیستم با معادلات مشخص هستند کما اینکه بلاهای طبیعی مثل خشک سالی، سیل، زلزله ... و بلاهای انسانی مثل جنگ ها، کودتاها، بحران های اجتماعی و... فرآیندی با معادلات طبیعی است که در«سیستم های آشوب ناک» اتفاق می افتد؛ چون تغییری اندک در شرایط اولیه چنین سیستم‌ هایی باعث تغییرات بسیار در آینده خواهد شد، این پدیده به «اثر پروانه‌ ای» مشهور است، مثلا در بلایای طبیعی مثل طوفان گفته شده یک بار بال زدن پروانه می تواند طوفان بزرگی را در گوشه دیگری از جهان ایجاد نماید، کما اینکه در بلاهای انسانی نیز چنین است، مثلا؛ جنگ جهانی اول با ده ها میلیون کشته، تنها با شلیک یک نوجوان به نام «گاوریلو پرنسیپ» آغاز شد. لذا حوادث و بلاها هرچند وسیع و عظیم باشند چون منشاء ساده ای دارند می توان آنها را با اقدامات پیشگرانه مدیریت نمود. ر.ک: نخستین درس در سیستم های دینامیکی آشوبناک، رابرت دوینی، مترجم: اکبری، منیژه - ربیعی،مریم، دانشگاه الزهرا، تهران، 1391 هـ ش، چاپ اول، ص 50 الی 80 با تلخیص.
(5). التوحید، شیخ صدوق، محمد بن علی، انتشارات جامعه مدرسین، قم، 1398 هـ ق، چاپ اول، ص 369.
(6). پیدایش مذاهب، مکارم شیرازی، ناصر، مدرسه الامام علی بن ابی طالب(علیه السلام)، قم، 1384 هـ ش، چاپ اول، ص 31.
(7). ر.ک: پیام قرآن، همان، ج ‏4، ص 540-543.
(8). بحار الأنوار، مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، 1403 هـ ق، چاپ دوم، ج 64، ص 235، باب «شِدَّةِ ابْتِلَاءِ الْمُؤْمِن و...‏»، ح 54.
(9). الکافی، همان، ج 2، ص 253، باب «شِدَّةِ ابْتِلَاءِ الْمُؤْمِن‏»، ح 8.
(10). بحار الأنوار، همان، ج‏ 3، ص 57، «الخبر المشتهر بتوحید المفضل بن عمر».


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
پرسش و پاسخ مرتبط