پاسخ به شبهه اتهام نسبت کفر به غیر شیعه
پرسش :
اخیرا این اتهام به عالمان شیعه دوازده امامی وارد شده که «هیچ عالم شیعی اثنی عشری یافت نمیشود مگر اینکه به کفر باطنی تمامی مسلمانان [غیر از شیعیان] حکم کرده باشد، البته نظر عالمان شیعه در اینکه دیگر مسلمانان محکوم به اسلام ظاهری هستند یا نه، مختلف است. بعضی همچون صاحب حدائق، غیرشیعه را ظاهرا مسلمان نمی داند، اما مشهور شیعه از جمله سید خویی غیرشیعه را ظاهرا مسلمان و باطنا کافر می داند. اما از جنبه باطنی و حشر اخروی و کلامی عالمان شیعه بر کفر دیگر مسلمانان اتفاق نظر دارند.» لطفا این اتهام را مورد نقد و بررسی قرار دهید.
پاسخ :
دین اسلام، گوهر واحد و مشترکی است که در پی تفسیر و اجرای آن، مذاهب مختلفی تشکیل شده است که به دو بخش عمده شیعه و اهل سنت تقسیم می شوند و هر یک از آنها دارای زیرشاخههای متعددی است.
اخیرا در رسانه ها و فضای مجازی، این اتهام به شیعه امامیه (دوازده امامی) وارد شده که شیعیان، به تکفیر باطنی و اخروی سایر مذاهب اسلامی حکم کرده اند بدین بیان که سایر مذاهب اسلامی اگرچه ظاهرا مسلمان هستند و دارای احکام فقهی مسلمان می باشند، اما باطنا کافر هستند و در آخرت کافر محشور می شوند. در ادامه، این ددر قالب چند نکته به نقد و بررسی این اتهام می پردازیم:
از این منظر، هر گاه کسی منکر این امور شود، مرتد شده و از اسلام خارج می شود؛ فرقی نمی کند ادعای شیعیگری داشته باشد یا ادعای اهل سنت. از این رو، شیعیان هم ناصبی ها را کافر می دانند و هم غلات را. ناصبی ها از این جهت کافرند که بر خلاف تصریحات پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) مبنی بر لزوم حبّ اهل بیت و حرمت بغض آنها، عداوت و بغض نسبت به اهل بیت دارند و با آنها دشمنی دارند. غلات نیز از این جهت کافرند که در توصیف اهل بیت و تجلیل از مقام آنها، به کفرگویی و شرک مبتلا شده و توحید را پاس نمی دارند. بنابراین، عالمان شیعه، به مسلمانی اکثر مذاهب اسلامی شیعه وسنی معتقدند و تنها کسانی را کافر می دانند که خود صراحتا کفر پیشه می کنند؛ خواه خود را اهل سنت بنامند، خواه شیعه.[3]
مثلا صاحب حدائق از عالمان اخباری به کفر گروهی از اهل سنت تصریح کرده است. وی به کفر کسانی حکم کرده که به شناخت حق نائل شده و حقانیت شیعه را فهمیده اند اما باز هم از روی دشمنی و لجاجت، انکارش می کنند و با تصریحات نبوی مبنی بر ولایت اهل بیت و لزوم پیروی از آن، مخالفت می نمایند. اما با این حال، او نیز مستضعفان از اهل سنت را استثناء نموده است؛ کسانی که حقانیت شیعه برایشان اثبات نشده و به همین جهت نمی توان آنها را مخالف و معاند دانست و به کفر آنها حکم کرد.[4]
صاحب حدائق تصریح می کند که دیدگاه او برخلاف دیدگاه مشهور است.[5] او همچنین توضیح می دهد که مشهور بر این باورند که منظور از «کفر» مخالفان در روایات، کفر به معنای ترک اطاعت خدا است؛ چنانکه به تارک الصلوه (بینماز) نیز کافر گفته شده است بی آن که او را حقیقتا کافر بدانیم و احکام کافر را بر او جاری کنیم.[6]
فعلا به این نتیجه رسیدیم که دیدگاه مشهور چنین است که اهل سنت مسلمان هستند و از جهت احکام ظاهری اسلام، هیچ فرقی با شیعیان ندارند؛ مگر این که از روی دشمنی و لجاجت و با علم به حقانیت اهل بیت و دستور خدا و پیامبرش به لزوم پیروی از اهل بیت، با آنها مخالفت کنند و کفر بورزند. در این صورت، به جهت آن که انکارشان نسبت به حقانیت ائمه، به انکار توحید یا نبوت می انجامد، آنها کافر تلقی می شوند. این مطلب محدود به اهل سنت نیست و حتی شیعیانی که به غلو گرفتار شده و در توصیف و تجلیل امامان، عالمانه و عمدا از مدار توحید یا نبوت، خارج می شوند نیز کافر به حساب می آیند.
اینک به مساله کفر باطنی می پردازیم. آیا بنا بر دیدگاه مشهور، اهل سنت از جهت باطنی و کلامی و اخروی، کافرند و همچون کافران و منافقان محشور می شوند یا نه؟
در این قسمت نیز دیدگاه بسیاری از عالمان شیعه از این قرار است که اهل سنت ظاهرا و باطنا مسلمان هستند و در آخرت، همچون کافران و منافقان محشور نمی شوند. آیت الله سیستانی و بسیاری از مراجع شیعه، طرفدار این دیدگاه هستند. آیت الله سیستانی در این زمینه فرموده اند: «مسلمان غیرشیعه اثنی عشری واقعا و ظاهرا مسلمان است، نه اینکه فقط ظاهرا مسلمان باشد. به همین دلیل عباداتشان همانند نماز، روزه، و حج درست انجام شده باشد، مُجزی و مُبرء ذمه از تکلیف است. بین شیعه و جمیع طوایف مسلمین از این حیث که همگی واقعا و ظاهرا مسلمان هستند فرقی نیست.»[7]
بنابراین، این ادعا که «هیچ عالم شیعی اثنی عشری یافت نمی شود مگر اینکه به کفر باطنی تمامی مسلمانان [غیر از شیعیان] حکم کرده باشد» قطعا ادعای نادرستی است و قابل قبول نمی باشد.
در توضیح و تبیین این مطلب بهتر است به این نکته اشاره کرد که در برابر آیین حق سه گروه وجود دارند:
گروه اول: عدّهای که آگاهانه با حق مخالفت میکنند و با توجّه و علم و آگاهى با حقیقت سر ستیز دارند. در حقیقت این گروه اهل لجبازی و عناد هستند و با علم بهاشتباه خود، باز برای حفظ منافع و یا تعصبات و احساسات بیجا، حاضر به پذیرش حق نیستند: «از روىِ ستم و عصیان منکر آنها شدند، اما ضمیرهایشان بدان یقین داشت»[8]. روشن است که این گروه اگر بر همین حال از دنیا بروند در قیامت گرفتار قهر و عذاب الهی خواهند شد.
گروه دوم: گروهی نیز جاهل مقصّر هستند، یعنی باآنکه توانایى تحقیق و جستجو و پرسش داشتند اما از رویِ تنبلی و بیتفاوت و یا دنیاپرستی و ولنگاری، از حقیقت پرسش نمیکنند تا مبادا حقیقت به گوششان برسد و متوجه وظایف انسانی و الهی خود بشوند: «دست در گوش خود گذاشته و جامه به سر میپیچند تا صدای حق را نشنوند»[9]. روشن است اگر این افراد حق را نیابند یا پیروی از حق نکنند، در قیامت عذر آنها پذیرفته نخواهد بود هر چند جاهل باشند.
گروه سوم: گروهی نیز مستضعف و جاهلان قاصِرند؛ یعنى افرادی که به علماء و دانشمندان دسترسى ندارند یا کسى که در مرکز علم و دانش و در کنار دانشمندان زندگى مىکند امّا تاکنون به ذهنش خطور نکرده که فلان عملش اشتباه میباشد تا آن را اصلاح کند و طرز صحیح آن را از آگاهان بپرسد. این گروه اگر بهحق دست نیابند در قیامت نیز عذر آنها پذیرفته خواهد بود به شرطی که به اخلاق و بایدها و نبایدهای عقلی و دینی خویش پایبند باشند.[10] این قسم، اکثریت جمعیت اهل سنت در جهان را نیز تشکیل میدهند و امید است که خداوند در سرای دیگر، با لطف و محبت خود با ایشان رفتار کند.[11]
پینوشتها:
[1] از قبیل طهارت، حلال بودن ذبیحه، جواز ازدواج، جواز ارث، جواز دفن در قبرستان مسلمانان و غیره.
[2] طباطبائی یزدی، محمدکاظم، العروة الوثقی مع تعلیقات عدة من الفقهاء العظام، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، ۱۴۲۱ق، ج۱ ص ۱۴۱-۱۴۰.
[3] همان.
[4] بحرانی، یوسف، الحدائق الناضرة فی احکام العترة الطاهرة، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، ۱۴۰۵ق ج۵، ص175-185.
[5] همان، ص184.
[6] همان.
[7] به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری حوزه (https://www.hawzahnews.com/news/924255) در پی سخنان آقای سید کمال حیدری، حجت الاسلام والمسلمین سید منیر خباز نظر حضرت آیت الله تاعظمی سیستانی را درباره کفر باطنی پیروان سایر مذاهب اسلامی اعلام کرد.
در ویدیویی که از این فاضل حوزوی منتشر شده وی اظهارداشت: مرجع عظیم الشأن شیعیان اثنی عشری [دوزاده امامی] در این زمینه فتوایی دارند که امروز از نجف اشرف دریافت کردم؛ ایشان می فرمایند: "مسلمانان غیر اثنی عشری [دوازده امامی] در ظاهر و واقع مسلمان هستند. نه اینکه فقط ظاهراً مسلمان باشند. بنابراین عبادات آنها مانند نماز، روزه و حج اگر طبق شرایط باشد مجزی و مبرئالذمة است."
وی افزود این نظر مختص به آیت الله سیستانی نیست بلکه استاد ایشان آیت الله بروجردی نیز چنین نظری داشتند.
حجت الاسلام والمسلمین خباز افزود: پس این کلام که «عالمی شیعی اصلا وجود ندارد که به کفر باطنی همه مسلمانان فتوا نداده باشد» صحیح نیست.
[8] نمل: 14.
[9] نوح: 7.
[10] نساء: 97-99.
[11] بقره: 105.
منبع: اندیشه قم
پاسخ اجمالی
این اتهام که عالمان شیعه، اهل سنت را ظاهرا و باطنا کافر می دانند و هیچ عالم شیعه حکم به اسلام باطنی اهل سنت نکرده است، اتهام ناواردی است. دیدگاه رایج و مشهور عالمان شیعه، اسلام ظاهری و باطنی مسلمانان شیعه و سنی است؛ مگراین که شخص مسلمان از روی دشمنی و لجاجت، با حقیقت مخالفت کند؛ مثلا با این که به ولایت امام علی معتقد است، امامت شخص دیگر را بر او ترجیح دهد؛ یا با این که به مخلوق بودن امام التفات دارد، در توصیف امام شرک بورزد و برایش شان الوهی در نظر بگیرد؛ چنین کسانی خود را از زمره اسلام خارج ساخته اند، خواه خود را شیعه بنامند، خواه سنی.
پاسخ تفصیلی
دین اسلام، گوهر واحد و مشترکی است که در پی تفسیر و اجرای آن، مذاهب مختلفی تشکیل شده است که به دو بخش عمده شیعه و اهل سنت تقسیم می شوند و هر یک از آنها دارای زیرشاخههای متعددی است.اخیرا در رسانه ها و فضای مجازی، این اتهام به شیعه امامیه (دوازده امامی) وارد شده که شیعیان، به تکفیر باطنی و اخروی سایر مذاهب اسلامی حکم کرده اند بدین بیان که سایر مذاهب اسلامی اگرچه ظاهرا مسلمان هستند و دارای احکام فقهی مسلمان می باشند، اما باطنا کافر هستند و در آخرت کافر محشور می شوند. در ادامه، این ددر قالب چند نکته به نقد و بررسی این اتهام می پردازیم:
نکته اول:
اکثر عالمان شیعه امامیه اتفاق نظر دارند که پیروان سایر مذاهب اسلامی، به شرط شهادتین، مسلمان هستند و تا زمانی که توحید، نبوت، معاد و یا یکی از ضروریات دین -که منکر نیز به ضرورتش آگاه است- را انکار نکنند، احکام اسلام[1] بر آنها جاری است. (دیدگاه مشهور و اکثریت) [2]از این منظر، هر گاه کسی منکر این امور شود، مرتد شده و از اسلام خارج می شود؛ فرقی نمی کند ادعای شیعیگری داشته باشد یا ادعای اهل سنت. از این رو، شیعیان هم ناصبی ها را کافر می دانند و هم غلات را. ناصبی ها از این جهت کافرند که بر خلاف تصریحات پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) مبنی بر لزوم حبّ اهل بیت و حرمت بغض آنها، عداوت و بغض نسبت به اهل بیت دارند و با آنها دشمنی دارند. غلات نیز از این جهت کافرند که در توصیف اهل بیت و تجلیل از مقام آنها، به کفرگویی و شرک مبتلا شده و توحید را پاس نمی دارند. بنابراین، عالمان شیعه، به مسلمانی اکثر مذاهب اسلامی شیعه وسنی معتقدند و تنها کسانی را کافر می دانند که خود صراحتا کفر پیشه می کنند؛ خواه خود را اهل سنت بنامند، خواه شیعه.[3]
نکته دوم:
با این حال، انکار نمی کنیم که تعداد انگشتشماری از عالمان شیعه، اهل سنت را کافر به حساب آورده و احکام اسلامی را بر آنها جاری نمی دانند. (دیدگاه غیرمشهور و اقلیت)مثلا صاحب حدائق از عالمان اخباری به کفر گروهی از اهل سنت تصریح کرده است. وی به کفر کسانی حکم کرده که به شناخت حق نائل شده و حقانیت شیعه را فهمیده اند اما باز هم از روی دشمنی و لجاجت، انکارش می کنند و با تصریحات نبوی مبنی بر ولایت اهل بیت و لزوم پیروی از آن، مخالفت می نمایند. اما با این حال، او نیز مستضعفان از اهل سنت را استثناء نموده است؛ کسانی که حقانیت شیعه برایشان اثبات نشده و به همین جهت نمی توان آنها را مخالف و معاند دانست و به کفر آنها حکم کرد.[4]
صاحب حدائق تصریح می کند که دیدگاه او برخلاف دیدگاه مشهور است.[5] او همچنین توضیح می دهد که مشهور بر این باورند که منظور از «کفر» مخالفان در روایات، کفر به معنای ترک اطاعت خدا است؛ چنانکه به تارک الصلوه (بینماز) نیز کافر گفته شده است بی آن که او را حقیقتا کافر بدانیم و احکام کافر را بر او جاری کنیم.[6]
نکته سوم:
فعلا به این نتیجه رسیدیم که دیدگاه مشهور چنین است که اهل سنت مسلمان هستند و از جهت احکام ظاهری اسلام، هیچ فرقی با شیعیان ندارند؛ مگر این که از روی دشمنی و لجاجت و با علم به حقانیت اهل بیت و دستور خدا و پیامبرش به لزوم پیروی از اهل بیت، با آنها مخالفت کنند و کفر بورزند. در این صورت، به جهت آن که انکارشان نسبت به حقانیت ائمه، به انکار توحید یا نبوت می انجامد، آنها کافر تلقی می شوند. این مطلب محدود به اهل سنت نیست و حتی شیعیانی که به غلو گرفتار شده و در توصیف و تجلیل امامان، عالمانه و عمدا از مدار توحید یا نبوت، خارج می شوند نیز کافر به حساب می آیند.اینک به مساله کفر باطنی می پردازیم. آیا بنا بر دیدگاه مشهور، اهل سنت از جهت باطنی و کلامی و اخروی، کافرند و همچون کافران و منافقان محشور می شوند یا نه؟
در این قسمت نیز دیدگاه بسیاری از عالمان شیعه از این قرار است که اهل سنت ظاهرا و باطنا مسلمان هستند و در آخرت، همچون کافران و منافقان محشور نمی شوند. آیت الله سیستانی و بسیاری از مراجع شیعه، طرفدار این دیدگاه هستند. آیت الله سیستانی در این زمینه فرموده اند: «مسلمان غیرشیعه اثنی عشری واقعا و ظاهرا مسلمان است، نه اینکه فقط ظاهرا مسلمان باشد. به همین دلیل عباداتشان همانند نماز، روزه، و حج درست انجام شده باشد، مُجزی و مُبرء ذمه از تکلیف است. بین شیعه و جمیع طوایف مسلمین از این حیث که همگی واقعا و ظاهرا مسلمان هستند فرقی نیست.»[7]
بنابراین، این ادعا که «هیچ عالم شیعی اثنی عشری یافت نمی شود مگر اینکه به کفر باطنی تمامی مسلمانان [غیر از شیعیان] حکم کرده باشد» قطعا ادعای نادرستی است و قابل قبول نمی باشد.
نکته چهارم:
در توضیح و تبیین این مطلب بهتر است به این نکته اشاره کرد که در برابر آیین حق سه گروه وجود دارند:گروه اول: عدّهای که آگاهانه با حق مخالفت میکنند و با توجّه و علم و آگاهى با حقیقت سر ستیز دارند. در حقیقت این گروه اهل لجبازی و عناد هستند و با علم بهاشتباه خود، باز برای حفظ منافع و یا تعصبات و احساسات بیجا، حاضر به پذیرش حق نیستند: «از روىِ ستم و عصیان منکر آنها شدند، اما ضمیرهایشان بدان یقین داشت»[8]. روشن است که این گروه اگر بر همین حال از دنیا بروند در قیامت گرفتار قهر و عذاب الهی خواهند شد.
گروه دوم: گروهی نیز جاهل مقصّر هستند، یعنی باآنکه توانایى تحقیق و جستجو و پرسش داشتند اما از رویِ تنبلی و بیتفاوت و یا دنیاپرستی و ولنگاری، از حقیقت پرسش نمیکنند تا مبادا حقیقت به گوششان برسد و متوجه وظایف انسانی و الهی خود بشوند: «دست در گوش خود گذاشته و جامه به سر میپیچند تا صدای حق را نشنوند»[9]. روشن است اگر این افراد حق را نیابند یا پیروی از حق نکنند، در قیامت عذر آنها پذیرفته نخواهد بود هر چند جاهل باشند.
گروه سوم: گروهی نیز مستضعف و جاهلان قاصِرند؛ یعنى افرادی که به علماء و دانشمندان دسترسى ندارند یا کسى که در مرکز علم و دانش و در کنار دانشمندان زندگى مىکند امّا تاکنون به ذهنش خطور نکرده که فلان عملش اشتباه میباشد تا آن را اصلاح کند و طرز صحیح آن را از آگاهان بپرسد. این گروه اگر بهحق دست نیابند در قیامت نیز عذر آنها پذیرفته خواهد بود به شرطی که به اخلاق و بایدها و نبایدهای عقلی و دینی خویش پایبند باشند.[10] این قسم، اکثریت جمعیت اهل سنت در جهان را نیز تشکیل میدهند و امید است که خداوند در سرای دیگر، با لطف و محبت خود با ایشان رفتار کند.[11]
نتیجه
این اتهام به عالمان شیعه که همگی به کفر باطنی اهل سنت قائلند، دور از واقع است. اکثریت عالمان شیعه، به اسلام ظاهری و باطنی اهل سنت قائلند.پینوشتها:
[1] از قبیل طهارت، حلال بودن ذبیحه، جواز ازدواج، جواز ارث، جواز دفن در قبرستان مسلمانان و غیره.
[2] طباطبائی یزدی، محمدکاظم، العروة الوثقی مع تعلیقات عدة من الفقهاء العظام، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، ۱۴۲۱ق، ج۱ ص ۱۴۱-۱۴۰.
[3] همان.
[4] بحرانی، یوسف، الحدائق الناضرة فی احکام العترة الطاهرة، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، ۱۴۰۵ق ج۵، ص175-185.
[5] همان، ص184.
[6] همان.
[7] به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری حوزه (https://www.hawzahnews.com/news/924255) در پی سخنان آقای سید کمال حیدری، حجت الاسلام والمسلمین سید منیر خباز نظر حضرت آیت الله تاعظمی سیستانی را درباره کفر باطنی پیروان سایر مذاهب اسلامی اعلام کرد.
در ویدیویی که از این فاضل حوزوی منتشر شده وی اظهارداشت: مرجع عظیم الشأن شیعیان اثنی عشری [دوزاده امامی] در این زمینه فتوایی دارند که امروز از نجف اشرف دریافت کردم؛ ایشان می فرمایند: "مسلمانان غیر اثنی عشری [دوازده امامی] در ظاهر و واقع مسلمان هستند. نه اینکه فقط ظاهراً مسلمان باشند. بنابراین عبادات آنها مانند نماز، روزه و حج اگر طبق شرایط باشد مجزی و مبرئالذمة است."
وی افزود این نظر مختص به آیت الله سیستانی نیست بلکه استاد ایشان آیت الله بروجردی نیز چنین نظری داشتند.
حجت الاسلام والمسلمین خباز افزود: پس این کلام که «عالمی شیعی اصلا وجود ندارد که به کفر باطنی همه مسلمانان فتوا نداده باشد» صحیح نیست.
[8] نمل: 14.
[9] نوح: 7.
[10] نساء: 97-99.
[11] بقره: 105.
منبع: اندیشه قم