حضرت فاطمه سلام الله علیها؛ الگوى رفتارى زنان امروز
پرسش :
آیا فاطمه زهرا سلام الله علیها مى تواند الگوى رفتارى زنان امروز باشد؟
پاسخ :
۱. هنگامى که قرآن کریم به موحدان و حقجویان سفارش مىکند که پیامبر گرامى اسلام را الگوى رفتارى خود قرار دهید: «و لکم فى رسول الله اسوة حسنة لمن کان یرجوا الله و الیوم الآخر و ذکر الله کثیراً»[1] چه جاى تردید است که نه تنها زنان بلکه مردان هم از پاره تن رسول خدا[2] الگو گرفته و اصول کلى رفتارى خود را از این بانوى بزرگ اسلام فرا بگیرند. همانطور که نمىتوان الگو بودن پیامبر اسلام و سفارش قرآن در این زمینه را مختص به زمان و مکان خاصی دانست، الگو بودن سرور زنان جهان (سیدة نساء العالمین) را نیز نمىتوان به زمانهاى گذشته محدود دانست.
۲. آنچه مسأله ایجاد مىکند این است که خاندان عصمت و طهارت در زمانی زندگى مىکردند که شرایط آن با وضع کنونى جهان متفاوت است، پس چطور روش زندگى آنان بر زندگانى ما در عصر حاضر منطبق شود؟
در این باره گفتنی است که اصول اخلاق و ارزشهاى انسانى و بسیاری از الگوهای رفتاری (نه قالبهای زمانمند و مکانمند) در تمام زمانها و مکانها یکسان است. فطرت و سرشت آدمى در همه دورانهاى تاریخ، اصول ثابتی داشته و پذیرش انسانها را نسبت به آن نهادینه کرده است.
پایبندى حضرت زهرا علیها السلام به آن اصول و کیفیت برخوردشان با موانع عمل به براى همه انسانها الگو است. عمر کوتاه ولی سرشار از درسهای حضرت زهرا - علیها السلام - چگونه زیستن را به بشریت مىآموزد. اگر با دقت به زندگى پربار و بابرکت آن حضرت توجه شود و سپس در صدد برآییم که نمونههایى از آن را در زندگی خود پیاده کنیم، بسیارى از مشکلات خانوادهها حل خواهد شد.
آیا در تمام زمانها و مکانها نمىتوان از این سخن على – علیه السلام - در مورد همسر مهربانش حضرت زهرا - علیها السلام - بهره گرفت و آن را چراغ پرفروزى براى زندگى مان قرار دهیم، آنجا که مىفرماید: «هیچ گاه فاطمه از من نرنجید و او نیز هرگز مرا نرنجانید؛ او را به هیچ کارى مجبور نکردم و او نیز مرا آزرده نساخت؛ در هیچ امرى قدمى بر خلاف میل باطنى من بر نداشت و هرگاه به رخسارش نظاره مىکردم تمام غصههایم برطرف شده و دردهایم را فراموش مىکردم»[3] و بدین جهت است که فراق از دست دادن حضرت زهرا - علیها السلام - شیر مرد و حماسهساز جنگهاى صدر اسلام را به لرزه در آورد.
روزى فاطمه به علی - علیهما السلام - فرمود: «هنگام فراق، نزدیک شده است. سخنانى دارم که مىخواهم با تو بگویم. على- علیه السلام - فرمود: آنچه دلت مىخواهد بگو! على بر بالین فاطمه - علیهما السلام - نشست و فرمود تا کسى داخل اتاق نباشد. دخت پیامبر اینگونه سخن آغاز کرد: «اى پسر عم! از آغاز زندگى تاکنون در هیچ امرى مخالفت را نکردم، و هرگز از من دروغ و خیانت، سر نزد! على در حالى که او را تصدیق مىکرد، فرمود: «تو با تقواتر و متواضعتر از آن هستى، بر چنین امرى سرزنشت کنم! آه! چقدر جدایى و دورى از تو بر من دشوار خواهد بود. مصیبت پیامبر برایم زنده شد. از دست دادن تو براى من بسیار سخت و ناگوار است! از این ماتم به خدا پناه مىبرم و به او دل مىسپارم. مصیبت فراق تو آن قدر تلخ و سنگین است که تحمل آن براى على مشکل و طاقت فرسا است. مصیبتى که هیچ چیز نمىتواند آن را جبران کند. این دردى است که درمانی براى آن نمىبینم!
آنگاه سر فاطمه را به سینه خود نهاد و با هم گریستند.[4]
در همه الگوهای رفتارى فاطمه، چه الگوهای شخصى، خانوادگى، اجتماعى، سیاسى، اقتصادى و ... مىتوان از شخصیت حضرت زهرا - علیها السلام - الگو گرفت. به این دو نمونه توجه کنید:
روزى فاطمه - علیها السلام - به حضور پدر رسید. آثار ضعف و گرسنگى بر چهره او نمایان بود. چشمان رسول خدا – صلی الله علیه و آله – به صورت خسته و پژمرده فاطمه افتاد؛ دستهایش را به سوى آسمان بلند کرده و فرمود: «خدایا! گرسنگى فرزندم را به سیرى تبدیل کن و وضع او را سامان ده!»[5]
پیامبر اکرم بدون آنکه سخنی از دخترش زهرا بشنود، از ضعف و گرسنگى او با خبر می شود؛ اما زهرا هیچ شکوه و گلایهای از علی بر زبان نمی آورد!
فاطمه _ علیها السلام - به بازى با بچهها توجه داشت واهمیت فوق العاده می داد و همین امر، موجب شادابى و نشاط روزافزون آنها مىشد. او می دانست که در هنگام بازى، نوع الفاظ و حرکات مادر سرمشق کودک خواهد شد. پس باید از کلمات و جملات مناسبى استفاده کرد. علاوه بر این باید در قالب بازى و شوخى شخصیت کودک را تقویت و به داشتن مفاخر و ارزشهاى اکتسابى تحریک و تهییج کرد.
نقل شده که روزی حضرت زهرا با فرزندش امام حسن مجتبى - علیهما السلام - بازى مىکرد. مادر فرزندش را بالا مىانداخت و مىفرمود:
اشبه أباک یا حسن
و اخلع عن الحق الوسن
و اعبد إلها ذامنن
و لا توال ذالإحن
«پسرم حسن! مانند پدرت باش، ریسمان ظلم را از حق بر کن، خدایى را که صاحب نعمتهاى بیشمار است عبادت کن و هیچگاه با صاحبان ظلم و تعدى، دوستى منما!».
وقتى فرزندش حسین را بازى مىداد، اینگونه بر لب ترانه میکرد:
أنت شبیه بأبى
لست شبیهاً بعلى[7]
«تو به پدرم شبیهى و به پدرت على شباهت ندارى!»
از این گزارشهای تاریخى استفاده مىشود که حضرت زهرا و حضرت على - علیهما السلام – با وجود تمام مشکلات و گرفتاریها، در برخورد با کودکان، خود را خوشحال و خندان نشان مىدادند. بدون تردید، فرزندانى که محصول تربیت چنین خانوادهای هستند از روانى سالم و از روحیه قوى و نفسى مطمئن برخوردار خواهند بود.
تاریخ نمونههاى بسیارى از رفتارهاى شایسته و آموزنده حضرت زهرا را روایت کرده که جلوههای رفتاری آن میتواند برای همه آموزنده باشد: عبادت در کودکى و جوانی، رابطه صمیمانه با مادر، هم راز و هم سنگر با پدر، عفاف و حجاب، تشکیل وآغاز زندگی با جهیزیه کم و مناسب، ایثار، ساده زیستى، تقسیم کارهاى خانه میان خود و خدمتکار خانه (فضه)، اهتمام به همسایگان، ارج نهادن به شخصیت کودکان، برگزارى مسابقه و رقابتهاى سازنده میان فرزندان، توجه به حضور و غیاب فرزندان، رعایت عدالت در مورد فرزندان.تربیت نیکو فرزندان ؛ مهمتر از همه عفاف و حیا ودوری از نامحرم وداشتن زندگی عفیفانه.
پینوشتها:
[1]. احزاب: 21.
[2]. قال رسول الله : فاطمه بضعه منی ...
[3]. محمدباقر مجلسی، بحار الانوار بیروت، الوفاء، چاپ دوم، 1403 ق) ج43، ص134.
[4]. همان، ص191.
[5]. همان، ص62.
[6]. همان، ص178.
[7]. همان، ص286 و 287.
منبع: اندیشه قم
۱. هنگامى که قرآن کریم به موحدان و حقجویان سفارش مىکند که پیامبر گرامى اسلام را الگوى رفتارى خود قرار دهید: «و لکم فى رسول الله اسوة حسنة لمن کان یرجوا الله و الیوم الآخر و ذکر الله کثیراً»[1] چه جاى تردید است که نه تنها زنان بلکه مردان هم از پاره تن رسول خدا[2] الگو گرفته و اصول کلى رفتارى خود را از این بانوى بزرگ اسلام فرا بگیرند. همانطور که نمىتوان الگو بودن پیامبر اسلام و سفارش قرآن در این زمینه را مختص به زمان و مکان خاصی دانست، الگو بودن سرور زنان جهان (سیدة نساء العالمین) را نیز نمىتوان به زمانهاى گذشته محدود دانست.
۲. آنچه مسأله ایجاد مىکند این است که خاندان عصمت و طهارت در زمانی زندگى مىکردند که شرایط آن با وضع کنونى جهان متفاوت است، پس چطور روش زندگى آنان بر زندگانى ما در عصر حاضر منطبق شود؟
در این باره گفتنی است که اصول اخلاق و ارزشهاى انسانى و بسیاری از الگوهای رفتاری (نه قالبهای زمانمند و مکانمند) در تمام زمانها و مکانها یکسان است. فطرت و سرشت آدمى در همه دورانهاى تاریخ، اصول ثابتی داشته و پذیرش انسانها را نسبت به آن نهادینه کرده است.
پایبندى حضرت زهرا علیها السلام به آن اصول و کیفیت برخوردشان با موانع عمل به براى همه انسانها الگو است. عمر کوتاه ولی سرشار از درسهای حضرت زهرا - علیها السلام - چگونه زیستن را به بشریت مىآموزد. اگر با دقت به زندگى پربار و بابرکت آن حضرت توجه شود و سپس در صدد برآییم که نمونههایى از آن را در زندگی خود پیاده کنیم، بسیارى از مشکلات خانوادهها حل خواهد شد.
آیا در تمام زمانها و مکانها نمىتوان از این سخن على – علیه السلام - در مورد همسر مهربانش حضرت زهرا - علیها السلام - بهره گرفت و آن را چراغ پرفروزى براى زندگى مان قرار دهیم، آنجا که مىفرماید: «هیچ گاه فاطمه از من نرنجید و او نیز هرگز مرا نرنجانید؛ او را به هیچ کارى مجبور نکردم و او نیز مرا آزرده نساخت؛ در هیچ امرى قدمى بر خلاف میل باطنى من بر نداشت و هرگاه به رخسارش نظاره مىکردم تمام غصههایم برطرف شده و دردهایم را فراموش مىکردم»[3] و بدین جهت است که فراق از دست دادن حضرت زهرا - علیها السلام - شیر مرد و حماسهساز جنگهاى صدر اسلام را به لرزه در آورد.
روزى فاطمه به علی - علیهما السلام - فرمود: «هنگام فراق، نزدیک شده است. سخنانى دارم که مىخواهم با تو بگویم. على- علیه السلام - فرمود: آنچه دلت مىخواهد بگو! على بر بالین فاطمه - علیهما السلام - نشست و فرمود تا کسى داخل اتاق نباشد. دخت پیامبر اینگونه سخن آغاز کرد: «اى پسر عم! از آغاز زندگى تاکنون در هیچ امرى مخالفت را نکردم، و هرگز از من دروغ و خیانت، سر نزد! على در حالى که او را تصدیق مىکرد، فرمود: «تو با تقواتر و متواضعتر از آن هستى، بر چنین امرى سرزنشت کنم! آه! چقدر جدایى و دورى از تو بر من دشوار خواهد بود. مصیبت پیامبر برایم زنده شد. از دست دادن تو براى من بسیار سخت و ناگوار است! از این ماتم به خدا پناه مىبرم و به او دل مىسپارم. مصیبت فراق تو آن قدر تلخ و سنگین است که تحمل آن براى على مشکل و طاقت فرسا است. مصیبتى که هیچ چیز نمىتواند آن را جبران کند. این دردى است که درمانی براى آن نمىبینم!
آنگاه سر فاطمه را به سینه خود نهاد و با هم گریستند.[4]
در همه الگوهای رفتارى فاطمه، چه الگوهای شخصى، خانوادگى، اجتماعى، سیاسى، اقتصادى و ... مىتوان از شخصیت حضرت زهرا - علیها السلام - الگو گرفت. به این دو نمونه توجه کنید:
۱. رازدارى
نشانه ادب و احترام زن به همسر، نه تنها از طرح و بزرگ جلوهدادن کمبودهاى خانه، خوددارى کند؛ بلکه در حد امکان، کاستیها را نادیده گرفته، آنها را کوچک شمارد؛ هنگامى که اظهار ناراحتى، نتیجهاى جز رنجش شوهر ندارد!روزى فاطمه - علیها السلام - به حضور پدر رسید. آثار ضعف و گرسنگى بر چهره او نمایان بود. چشمان رسول خدا – صلی الله علیه و آله – به صورت خسته و پژمرده فاطمه افتاد؛ دستهایش را به سوى آسمان بلند کرده و فرمود: «خدایا! گرسنگى فرزندم را به سیرى تبدیل کن و وضع او را سامان ده!»[5]
پیامبر اکرم بدون آنکه سخنی از دخترش زهرا بشنود، از ضعف و گرسنگى او با خبر می شود؛ اما زهرا هیچ شکوه و گلایهای از علی بر زبان نمی آورد!
2. توجه به نیازهاى فرزندان
مکرر درتاریخ گزارش شده است که فاطمه شکم فرزندان را به قیمت گرسنگى خود، سیر مىکرد. عطوفت و مهر مادرى در حضرت زهرا بقدرى بود که در لحظات پایانى عمر، سخت نگران حال فرزندانش بود. شاید بیشترین نگرانى آن حضرت براى محرومیت آنها از مادر بود؛ زیرا مى دانست که پس از شهادت، هیچکس نمىتواند مهر و محبت مادرى را درباره به آنها روادارد. فاطمه براى آنکه فرزندانش از نعمت بزرگ محبت مادرانه محروم نمانند، امام على پیشنهاد کرد پس از او کسى را به همسرى انتخاب کند که بتواند از عهده این مهم برآید![6]فاطمه _ علیها السلام - به بازى با بچهها توجه داشت واهمیت فوق العاده می داد و همین امر، موجب شادابى و نشاط روزافزون آنها مىشد. او می دانست که در هنگام بازى، نوع الفاظ و حرکات مادر سرمشق کودک خواهد شد. پس باید از کلمات و جملات مناسبى استفاده کرد. علاوه بر این باید در قالب بازى و شوخى شخصیت کودک را تقویت و به داشتن مفاخر و ارزشهاى اکتسابى تحریک و تهییج کرد.
نقل شده که روزی حضرت زهرا با فرزندش امام حسن مجتبى - علیهما السلام - بازى مىکرد. مادر فرزندش را بالا مىانداخت و مىفرمود:
اشبه أباک یا حسن
و اخلع عن الحق الوسن
و اعبد إلها ذامنن
و لا توال ذالإحن
«پسرم حسن! مانند پدرت باش، ریسمان ظلم را از حق بر کن، خدایى را که صاحب نعمتهاى بیشمار است عبادت کن و هیچگاه با صاحبان ظلم و تعدى، دوستى منما!».
وقتى فرزندش حسین را بازى مىداد، اینگونه بر لب ترانه میکرد:
أنت شبیه بأبى
لست شبیهاً بعلى[7]
«تو به پدرم شبیهى و به پدرت على شباهت ندارى!»
از این گزارشهای تاریخى استفاده مىشود که حضرت زهرا و حضرت على - علیهما السلام – با وجود تمام مشکلات و گرفتاریها، در برخورد با کودکان، خود را خوشحال و خندان نشان مىدادند. بدون تردید، فرزندانى که محصول تربیت چنین خانوادهای هستند از روانى سالم و از روحیه قوى و نفسى مطمئن برخوردار خواهند بود.
تاریخ نمونههاى بسیارى از رفتارهاى شایسته و آموزنده حضرت زهرا را روایت کرده که جلوههای رفتاری آن میتواند برای همه آموزنده باشد: عبادت در کودکى و جوانی، رابطه صمیمانه با مادر، هم راز و هم سنگر با پدر، عفاف و حجاب، تشکیل وآغاز زندگی با جهیزیه کم و مناسب، ایثار، ساده زیستى، تقسیم کارهاى خانه میان خود و خدمتکار خانه (فضه)، اهتمام به همسایگان، ارج نهادن به شخصیت کودکان، برگزارى مسابقه و رقابتهاى سازنده میان فرزندان، توجه به حضور و غیاب فرزندان، رعایت عدالت در مورد فرزندان.تربیت نیکو فرزندان ؛ مهمتر از همه عفاف و حیا ودوری از نامحرم وداشتن زندگی عفیفانه.
سخن آخر
براى رسیدن به جامعه متعالى که در آن شخصیت زن، به جایگاه حقیقى خود برسد و جایگاه واقعی خود را بازیابد، الگوپذیرى از اسوه زنان حضرت زهرا ـ علیها السلام ـ ضرورى است؛ زنان با نگاه افقها، اصول و ابعاد زندگى درسآموز او نقشه تعالی و تکامل انسانی و حقیقی خود را در آیینه وجود او به نظاره خواهند نشست!پینوشتها:
[1]. احزاب: 21.
[2]. قال رسول الله : فاطمه بضعه منی ...
[3]. محمدباقر مجلسی، بحار الانوار بیروت، الوفاء، چاپ دوم، 1403 ق) ج43، ص134.
[4]. همان، ص191.
[5]. همان، ص62.
[6]. همان، ص178.
[7]. همان، ص286 و 287.
منبع: اندیشه قم