معطر شدن انسان در قیامت به واسطه روزه داری
پرسش :
روایات اسلامی چه چیزی را موجب معطر شدن و مطیب شدن در قیامت معرفی نموده است؟
پاسخ :
از امام صادق(سلام الله علیه) نقل شده است که فرمودند:
«أَوْحَى اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى إِلَى مُوسَى(عَلَیْهِ السَّلَام): مَا یَمْنَعُکَ مِنْ مُنَاجَاتِی؟ فَقَالَ: یَا رَبِّ، أُجِلُّکَ عَنِ الْمُنَاجَاةِ لِخُلُوفِ فَمِ الصَّائِمِ، فَأَوْحَى اللَّهُ(عَزَّ وَ جَلَّ) إِلَیْهِ: یَا مُوسى، لَخُلُوفُ فَمِ الصَّائِمِ أَطْیَبُ عِنْدِی مِنْ رِیحِ الْمِسْک»(1)؛
(خداوند به حضرت موسی وحی فرستاد که چرا با من مناجات نمی کنی؟ عرض کرد: خدایا روزه دارم و در حال روزه، دهان معطر نیست. خداوند فرمود: ای موسی! بوی دهان روزه دار پیش من از مُشک خوشبوتر است).
انسان مگر نمی خواهد در آن عالم مُطیّب و معطّر باشد، آنجا که دیگر سخن از آهو و نافه آهو نیست که عطری داشته باشد. آنجا روزه است که انسان را معطّر می کند. باطن روزه به صورت عطر ظهور می کند، آن هم در سطح بدن و اما مافوق آن را خدای سبحان می داند که چیست.
از امام صادق(سلام الله علیه) نقل شده که، اگر کسی در روز گرمی روزه بگیرد و تشنه شود، خدای سبحان هزار فرشته را موکّل می کند تا چهره او را مسح کنند و تا هنگام افطار به او بشارت دهند و هنگام افطار خداوند(عزّوجلّ) می فرماید:
«مَا أَطْیَبَ رِیحَکَ وَ رَوْحَکَ! مَلَائِکَتِی اشْهَدُوا أَنِّی قَدْ غَفَرْتُ لَه»(2)؛
(عجب معطری و چه بوی خوبی داری! فرشتگانِ من شاهد باشید که من او را آمرزیدم).
باطنِ روزه، انسان را به آنجا می رساند که مخاطب خدا قرار می گیرد، اگر تاکنون می گفت «یا الله» از آن به بعد، خداوند می فرماید: «یا عبدى». اگر خداوند سبحان چیزی را به عظمت بستاید، دیگر نمی شود آن را به نافه آهو تشبیه کرد. «فإنَّ المِسْکَ بَعْضُ دَمِ الغَزَال»؛ (مشک، برگرفته از خون غزال است)، با عطری که خدای سبحان از آن تعریف می کند قابل قیاس نیست.
پی نوشت:
(1). الکافی، کلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق، محقق / مصحح: غفارى، على اکبر و آخوندى، محمد، دار الکتب الإسلامیة، تهران، 1407 قمری، چاپ: چهارم، ج 4، ص 64، باب (ما جاء فی فضل الصوم و الصائم).
(2). همان.
منبع: حکمت عبادات، آیت الله عبدالله جوادی آملی، محقق: حسین شفیعی، مرکز نشر اسراء، قم، 1388 ش.
از امام صادق(سلام الله علیه) نقل شده است که فرمودند:
«أَوْحَى اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى إِلَى مُوسَى(عَلَیْهِ السَّلَام): مَا یَمْنَعُکَ مِنْ مُنَاجَاتِی؟ فَقَالَ: یَا رَبِّ، أُجِلُّکَ عَنِ الْمُنَاجَاةِ لِخُلُوفِ فَمِ الصَّائِمِ، فَأَوْحَى اللَّهُ(عَزَّ وَ جَلَّ) إِلَیْهِ: یَا مُوسى، لَخُلُوفُ فَمِ الصَّائِمِ أَطْیَبُ عِنْدِی مِنْ رِیحِ الْمِسْک»(1)؛
(خداوند به حضرت موسی وحی فرستاد که چرا با من مناجات نمی کنی؟ عرض کرد: خدایا روزه دارم و در حال روزه، دهان معطر نیست. خداوند فرمود: ای موسی! بوی دهان روزه دار پیش من از مُشک خوشبوتر است).
انسان مگر نمی خواهد در آن عالم مُطیّب و معطّر باشد، آنجا که دیگر سخن از آهو و نافه آهو نیست که عطری داشته باشد. آنجا روزه است که انسان را معطّر می کند. باطن روزه به صورت عطر ظهور می کند، آن هم در سطح بدن و اما مافوق آن را خدای سبحان می داند که چیست.
از امام صادق(سلام الله علیه) نقل شده که، اگر کسی در روز گرمی روزه بگیرد و تشنه شود، خدای سبحان هزار فرشته را موکّل می کند تا چهره او را مسح کنند و تا هنگام افطار به او بشارت دهند و هنگام افطار خداوند(عزّوجلّ) می فرماید:
«مَا أَطْیَبَ رِیحَکَ وَ رَوْحَکَ! مَلَائِکَتِی اشْهَدُوا أَنِّی قَدْ غَفَرْتُ لَه»(2)؛
(عجب معطری و چه بوی خوبی داری! فرشتگانِ من شاهد باشید که من او را آمرزیدم).
باطنِ روزه، انسان را به آنجا می رساند که مخاطب خدا قرار می گیرد، اگر تاکنون می گفت «یا الله» از آن به بعد، خداوند می فرماید: «یا عبدى». اگر خداوند سبحان چیزی را به عظمت بستاید، دیگر نمی شود آن را به نافه آهو تشبیه کرد. «فإنَّ المِسْکَ بَعْضُ دَمِ الغَزَال»؛ (مشک، برگرفته از خون غزال است)، با عطری که خدای سبحان از آن تعریف می کند قابل قیاس نیست.
پی نوشت:
(1). الکافی، کلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق، محقق / مصحح: غفارى، على اکبر و آخوندى، محمد، دار الکتب الإسلامیة، تهران، 1407 قمری، چاپ: چهارم، ج 4، ص 64، باب (ما جاء فی فضل الصوم و الصائم).
(2). همان.
منبع: حکمت عبادات، آیت الله عبدالله جوادی آملی، محقق: حسین شفیعی، مرکز نشر اسراء، قم، 1388 ش.