قیام فخ از دیدگاه ائمه اطهار علیهم السلام
پرسش :
آیا قیام صاحب فخ مورد تائید ائمه طاهرین (علیهم السلام) بوده است؟
پاسخ :
این حادثه بى ارتباط با روش پیشواى هفتم امام کاظم(علیه السلام) نبود، زیرا نه تنها آن حضرت از آغاز تا نضج و تشکیل نهضت از آن اطلاع داشت، بلکه با حسین شهید فخ در تماس و ارتباط بود. گرچه پیشواى هفتم شکست نهضت را پیش بینى مى کرد، لیکن هنگامى که احساس کرد حسین در تصمیم خود استوار است، به او فرمود:
«گرچه تو شهید خواهى شد، ولى باز در جهاد و پیکار کوشا باش، این گروه، مردمى پلید و بدکارند که اظهار ایمان مى کنند ولى در باطن ایمان و اعتقادى ندارند، من در این راه اجر و پاداش شما را از خداى بزرگ مى خواهم».(1)
از طرف دیگر هادى عباسى که مى دانست پیشواى هفتم بزرگترین شخصیت خاندان پیامبر است و سادات و بنى هاشم از روش او الهام مى گیرند، پس از حادثه فخ، سخت خشمگین شد، زیرا اعتقاد داشت در پشت پرده، از جهاتى رهبرى این عملیات را آن حضرت به عهده داشته است، به همین جهت امام هفتم را تهدید به قتل کرده گفت:
«به خدا سوگند، حسین (صاحب فخ)، به دستور موسى بن جعفر بر ضد من قیام کرده و از او پیروى نموده است، زیرا امام و پیشواى این خاندان کسى جز موسى بن جعفر نیست. خدا مرا بکشد اگر او را زنده بگذارم»!!.(2)
این تهدیدها گرچه از طرف پیشواى هفتم با خون سردى تلقى شد، لکن در میان خاندان پیامبر(صلی الله علیه و آله) و شیعیان و علاقه مندان آن حضرت سخت ایجاد وحشت کرد، ولى پیش از آنکه هادى موفق به اجراى مقاصد پلید خود گردد، طومار عمرش درهم پیچیده شد و خبر مرگش موجى از شادى و سرور در مدینه برانگیخت!
همچنین امام جواد(علیه السلام) می فرماید: بعد از فاجعه کربلا هیچ فاجعه ای برای ما بزرگتر ار فاجعه فخ نبوده است.(3)
پینوشتها:
پی نوشت:
(1). مجلسى، بحارالأنوار، تهران، المکتبه الاسلامیه، 1385 ه.ق، ج 48، ص 169؛ کلینى، الأصول من الکافى، تهران، مکتبه الصدوق، 1381 ه.ق، ج 1، ص 366؛ ابوالفرج الاصفهانى، مقاتل الطالبیین، نجف، منشورات المکتبه الحیدریه، 1385 ه.ق، ص 298.
(2). مجلسى، بحارالأنوار، تهران، المکتبه الاسلامیه، 1385 ه.ق، ج 48، ص 151.
(3). مجلسى، بحارالأنوار، تهران، المکتبه الاسلامیه، 1385 ه.ق، ج 48، ص 165.
منبع: سیره پیشوایان، مهدی پیشوایی، موسسه امام صادق(علیه السلام)، قم، 1390 ه.ش.
این حادثه بى ارتباط با روش پیشواى هفتم امام کاظم(علیه السلام) نبود، زیرا نه تنها آن حضرت از آغاز تا نضج و تشکیل نهضت از آن اطلاع داشت، بلکه با حسین شهید فخ در تماس و ارتباط بود. گرچه پیشواى هفتم شکست نهضت را پیش بینى مى کرد، لیکن هنگامى که احساس کرد حسین در تصمیم خود استوار است، به او فرمود:
«گرچه تو شهید خواهى شد، ولى باز در جهاد و پیکار کوشا باش، این گروه، مردمى پلید و بدکارند که اظهار ایمان مى کنند ولى در باطن ایمان و اعتقادى ندارند، من در این راه اجر و پاداش شما را از خداى بزرگ مى خواهم».(1)
از طرف دیگر هادى عباسى که مى دانست پیشواى هفتم بزرگترین شخصیت خاندان پیامبر است و سادات و بنى هاشم از روش او الهام مى گیرند، پس از حادثه فخ، سخت خشمگین شد، زیرا اعتقاد داشت در پشت پرده، از جهاتى رهبرى این عملیات را آن حضرت به عهده داشته است، به همین جهت امام هفتم را تهدید به قتل کرده گفت:
«به خدا سوگند، حسین (صاحب فخ)، به دستور موسى بن جعفر بر ضد من قیام کرده و از او پیروى نموده است، زیرا امام و پیشواى این خاندان کسى جز موسى بن جعفر نیست. خدا مرا بکشد اگر او را زنده بگذارم»!!.(2)
این تهدیدها گرچه از طرف پیشواى هفتم با خون سردى تلقى شد، لکن در میان خاندان پیامبر(صلی الله علیه و آله) و شیعیان و علاقه مندان آن حضرت سخت ایجاد وحشت کرد، ولى پیش از آنکه هادى موفق به اجراى مقاصد پلید خود گردد، طومار عمرش درهم پیچیده شد و خبر مرگش موجى از شادى و سرور در مدینه برانگیخت!
همچنین امام جواد(علیه السلام) می فرماید: بعد از فاجعه کربلا هیچ فاجعه ای برای ما بزرگتر ار فاجعه فخ نبوده است.(3)
پینوشتها:
پی نوشت:
(1). مجلسى، بحارالأنوار، تهران، المکتبه الاسلامیه، 1385 ه.ق، ج 48، ص 169؛ کلینى، الأصول من الکافى، تهران، مکتبه الصدوق، 1381 ه.ق، ج 1، ص 366؛ ابوالفرج الاصفهانى، مقاتل الطالبیین، نجف، منشورات المکتبه الحیدریه، 1385 ه.ق، ص 298.
(2). مجلسى، بحارالأنوار، تهران، المکتبه الاسلامیه، 1385 ه.ق، ج 48، ص 151.
(3). مجلسى، بحارالأنوار، تهران، المکتبه الاسلامیه، 1385 ه.ق، ج 48، ص 165.
منبع: سیره پیشوایان، مهدی پیشوایی، موسسه امام صادق(علیه السلام)، قم، 1390 ه.ش.