پنجشنبه، 21 مرداد 1400
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

کینه به امام علی(ع) از عوامل شهادت امام حسین(ع)

پرسش :

سپاه دشمن دلیل خود برای جنگ با امام حسین(علیه السلام) را چه بیان کرد؟


پاسخ :
آنگاه که امام حسین(علیه السلام) تمام یاران خود را از دست داد و برای جنگ آهنگ دشمن نمود برای آخرین بار برای اتمام حجت خطاب به آنان فرمود: «یا وَیْلَکُمْ أَتَقْتُلُونِی عَلى سُنَّة بَدَّلْتُها؟ أَمْ عَلى شَریعَة غَیَّرْتُها، أَمْ عَلى جُرْم فَعَلْتُهُ، أَمْ عَلى حَقٍّ تَرَکْتُهُ»؛ (واى بر شما! چرا با من مى جنگید؟ آیا سنّتى را تغییر داده ام؟ یا شریعتى را دگرگون ساخته ام؟ یا جرمى مرتکب شده ام؟ و یا حقّى را ترک کرده ام؟).

اما دشمن لجوج و کینه ای با کمال وقاحت خطاب به امام(علیه السلام) گفتند: «إِنّا نَقْتُلُکَ بُغْضاً لاَِبِیکَ»؛ (بلکه به خاطر کینه اى که از پدرت به دل داریم، با تو مى جنگیم و تو را مى کشیم). (1)

در این هنگام امام(علیه السلام) در حالی که اشعار زیر را مى خواند بر آنان حلمه ور شد:

«کَفَرَ الْقَوْمُ وَ قِدْماً رَغَبُوا *** عَنْ ثَوابِ اللّهِ رَبِّ الثَّقَلَیْنِ
قَتَلَ الْقَوْمُ عَلِیّاً وَ ابْنَهُ *** حَسَنَ الْخَیْرِ کَریمَ الطَّرَفَیْنِ
حَنَقاً مِنْهُمْ وَ قالُوا أَجْمِعُوا *** أُحْشُرُوا النّاسَ إِلى حَرْبِ الْحُسَیْنِ
یا لَقَوْم مِنْ أُناس رُذَّل *** جَمَعُوا الْجَمْعَ لاَِهْلِ الْحَرَمَیْنِ
ثُمَّ سارُوا وَ تَواصَوْا کُلُّهُمْ *** بِاجْتِیاحی لِرِضاءِ الْمُلْحِدَیْنِ
لَمْ یَخافُوا اللّهَ فی سَفْکِ دَمی *** لِعُبَیْدِاللّهِ نَسْلِ الْکافِرَیْنِ
وَابْنِ سَعْد قَدْ رَمانی عَنْوَةً *** بِجُنوُد کَوُکُوفِ الْهاطِلَیْنِ
لا لِشَىْء کانَ مِنّی قَبْلَ ذا *** غَیْرَ فَخْری بِضِیاءِ الْفَرْقَدَیْنِ
بِعَلِىِّ الْخَیْرِ مِنْ بَعْدِ النَّبِىِّ *** وَ النَّبِىِّ الْقُرَشِىِّ الْوالِدَیْنِ
خَیْرَةُ اللّهِ مِنَ الْخَلْقِ أَبی *** ثُمَّ أُمّی فَأَنَا ابْنُ الْخِیَرَتَیْنِ
فِضَّةٌ قَدْ خَلَصَتْ مِنْ ذَهَب *** فَأَنَا الْفِضَّةُ وَ ابْنُ الذَّهَبَیْنِ
مَنْ لَهُ جَدٌّ کَجَدِّی فی الْوَرى؟ *** أَوْ کَشَیْخی فَأَنَا ابْنُ الْعَلَمَیْنِ
فاطِمُ الزَّهْراءِ أُمِّی وَ أَبِی *** قاصِمُ الْکُفْرِ بِبَدْر وَ حُنَیْنِ
عَبَدَاللّهَ غُلاماً یافِعاً *** وَ قُرَیْشٌ یَعْبُدُونَ الْوَثَنَیْنِ
یَعْبُدُونَ اللاّتِ وَ الْعُزّى مَعاً *** وَ عَلِىٌّ کانَ صَلَّى الْقِبْلَتَیْنِ
فَأَبی شَمْسٌ وَ أُمِّی قَمَرٌ *** وَ أَنَا الْکَوْکَبُ وَ ابْنُ الْقَمَرَیْنِ
وَ لَهُ فِی یَوْمِ أُحْد وَقْعَةٌ *** شَفَتِ الْغِلَّ بِفَضِّ الْعَسْکَرَیْنِ
ثُمَّ فی الاَْحْزابِ وَ الْفَتْحِ مَعاً *** کانَ فیها حَتْفُ أَهْلِ الْفَیْلَقَیْنِ
فی سَبیلِ اللّهِ ماذا صَنَعَتْ *** أُمَّةُ السُّوُءِ مَعَاً بِالْعِتْرَتَیْنِ؟
عِتْرَةُ الْبِرِّ النَّبِىِّ الْمُصْطَفى *** وَ عَلِىِّ الْوَرْدِ یَوْمَ الْجَحْفَلَیْنِ
فاطِمُ الزَّهْراءِ أُمِّی، وَ أَبِی *** وارِثُ الرُّسْلِ وَ مَوْلَى الثَّقَلَیْنِ
طَحَنَ الاَْبْطالَ لَمّا بَرَزُوا *** یَوْمَ بَدْر وَ بِاُحْد وَ حُنَیْنِ
وَ أَخُوا خَیْبَرَ إِذْ بارَزَهُمْ *** بِحُسام صارِم ذی شَفْرَتَیْنِ
وَالَّذی أَوْدى جُیُوشاً أَقْبَلُوا *** یَطْلُبُونَ الْوِتْرَ فی یَوْمِ حُنَیْنِ
مَنْ لَهُ عَمٌّ کَعَمِّی جَعْفَرٌ *** وَهَبَ اللّهُ لَهُ أَجْنِحَتَیْنِ
جَدِّى الْمُرْسَلُ مِصْباحُ الْهُدى *** وَ أَبِى الْمُوفی لَهُ بِالْبَیْعَتَیْنِ
بَطَلٌ قَرْمُ هِزَبْرٌ ضَیْغَمٌ *** ماجِدٌ سَمْحٌ قَوِىُّ السّاعِدَیْنِ
عُرْوَةُ الدِّینِ عَلیٌّ ذاکُمُ *** صاحِبُ الْحَوْضِ مُصَلِّی الْقِبْلَتَیْنِ
مَعَ رَسُولِ اللّهِ سَبْعاً کامِلا *** ما عَلَى الاَْرْضِ مُصَلٍّ غَیْرُ ذَیْنِ
تَرَکَ الاَْوْثانَ لَمْ یَسْجُدْ لَها *** مَعَ قُرَیْش مُذْ نَشاً طَرْفَةَ عَیْن
وَ أَبِی کانَ هِزَبْراً ضَیْغَماً *** یَأْخُذُ الرُّمْحَ فَیَطْعَنْ طَعْنَتَیْنِ
کَتَمَشِّى الاُْسْدِ بَغْیاً فَسُقُوا *** کَأْسَ حَتْف مِنْ نَجیعِ الْحَنْظَلَیْنِ
ذَهَبٌ مِنْ ذَهَب فی ذَهَب *** وَ لُجَینٌ فی لُجَین فی لُجَینِ
فَلَهُ الْحَمْدُ عَلَیْنا واجِبٌ *** ما جَرى بِالْفُلْکِ إِحْدی النَّیِّرَیْنِ
خَصَّهُ اللّهُ بِفَضْل وَ تُقى *** فَأَنَا الزّاهِرُ وَ ابْنَ الاَْزْهَرَیْنِ
تَرَکَ الاَْصْنامُ مُنْذُ خَصَّهُ *** وَ رَقا بِالْحَمْدِ فَوْقَ النَّیِّرَیْنِ
وَ أَبادَ الشِّرْکَ فی حَمْلَتِهِ *** بِرِجال أُتْرِفُوا فی الْعَسْکَرَیْنِ
وَ أَنَا ابْنُ الْعَیْنِ وَ الاُْذْنِ الَّتِی *** أَذْعَنَ الْخَلْقُ لَها فی الْخافِقَیْنِ
نَحْنُ أَصْحابُ الْعَبا خَمْسَتُنا *** قَدْ مَلَکْنا شَرْقَها وَ الْمَغْرِبَیْنِ
ثُمَّ جَبْریلُ لَنا سادِسُنا *** وَ لَنَا الْبَیْتُ کَذا وَ الْمَشْعَرَیْنِ
وَ کَذَا الَْمجْدُ بِنا مُفْتَخِرٌ *** شامِخاً یَعْلُوا بِهِ فی الْحَسَبَیْنِ
فَجَزاهُ اللّهُ عَنّا صالِحاً *** خالِقَ الْخَلْقِ وَ مَوْلَى الْمَشْعَرَیْنِ
عُرْوَةُ الدِّینِ عَلیٌّ الْمُرْتَضى *** صاحِبُ الْحَوْضِ مُعِزُّ الْحَرَمَیْنِ
یَفْرِقُ الصَّفّاِن مِنْ هَیْبَتِهِ *** وَ کَذا أَفْعالُهُ فی الْخافِقَیْنِ
وَ الَّذِی صَدَّقَ بِالْخاتَمِ مِنْهُ *** حینَ ساوى ظَهْرَهُ فِی الرَّکْعَتَیْنِ
شیعَةَ الُْمخْتارِ! طیبُوا أَنْفُساً *** فَغَداً تُسْقُونَ مِنْ حَوْضِ اللُّجَیْنِ
فَعَلَیْهِ اللّهُ صَلّى رَبُّنا *** وَحَباهُ تُحْفَةً بِالْحَسَنَیْنِ»

(این قوم کافر شدند و از دیرباز از پاداش خداوندى که پروردگار جنّ و انس است روى گردان بودند.
آنان با على(علیه السلام) و فرزندش حسن(علیه السلام) ـ که نیک بود و از پدر و مادرى کریم ـ از روى حسادت جنگیدند.
و اینک گفتند: همگى براى جنگ با حسین(علیه السلام) گرد آیید.
فریاد از مردمى پست که جماعت را براى کشتن اهل حرمین [مکّه و مدینه] گرد آوردند.
سپس به راه افتادند و به یکدیگر جهت دستگیرى من، براى خشنودى ملحدان، توصیه کردند.
براى جلب رضایت عبیدالله [ابن زیاد] که از نسل کافران است، در ریختن خون من از خداوند پروا نکردند و براى جلب رضایت ابن سعد ـ با سپاهیان خود همانند بارانى سیل آسا ـ قهرآمیز به سوى من تاختند.
[و این همه] نه به خاطر آن که گناهى از من سرزده باشد، جز افتخارم به روشنایى دو ستاره: حضرت على(علیه السلام) ـ بهترین انسان پس از پیامبر(صلى الله علیه وآله) ـ و پیامبر که پدر و مادرش از قریش اند.
بهترین خلق برگزیده خداوند، پدر و مادرم هستند و من فرزند آن دو برگزیده.
نقره اى برگرفته از طلا، پس من نقره اى هستم که فرزند دو طلایم.
چه کس در میان مردم، جدّى همانند جدّ من و یا پدرى چون پدرم دارد. پس من فرزند دو بزرگ هستم.
مادرم فاطمه زهرا است و پدرم همان است که در جنگ بدر و حنین، سپاه کفر را در هم شکست.
در نوجوانى به عبادت خدا پرداخت در حالى که قریش بتها را مى پرستیدند.
آنان لات و عزّى [دو بت بزرگ دوران جاهلیّت] را عبادت مى کردند در حالى که پدرم على(علیه السلام) به دو قبله نماز مى گذارد.
پدرم خورشید و مادرم ماه است و منم ستاره، فرزند آن دو.
براى پدرم در جنگ «اُحد» ماجرایى است که با شکستن سپاه دشمن دلها را شفا بخشید.
و نیز افتخارى است در جنگ «احزاب» و «فتح» که در آن جنگ ها انبوه دشمن به کام مرگ فرو رفتند.
[بگویید] این امّت بدکردار، با عترت رسول الله(صلى الله علیه وآله) در راه خدا چه کردند؟
عترت آن نیکوکار، پیامبر برگزیده خدا، و على(علیه السلام) آن جنگ آور روز پیکار.
مادرم فاطمه زهرا(علیها السلام) است و پدرم، وارث پیامبران و مولاى جنّ و انس است.
همو که در میدان بدر و احد و حنین، پهلوانان نامدار را در هم کوبید.
او که فاتح روز خیبر است و با آن شمشیر برّان دو لب، بر آنان تاخت.
آن کسى که خونخواهان روز حنین را نابود کرد. چه کس عمویى چون عموى من جعفر(علیه السلام) دارد که خداوند به او دو بال [در برابر قطع شدن دستهایش] عطا کرد.
جدّم، پیامبر، چراغ هدایت است و پدرم کسى است که به هر دو بیعتش با پیامبر(صلى الله علیه وآله) وفا کرد.
اوست پهلوان، بزرگ، شیر میدان، بزرگوار، بخشنده و داراى بازوان پرتوان.
دستگیره دین على(علیه السلام) است و اوست صاحب حوض کوثر و آن که به دو قبله نماز گزارد.
هفت سال تنها با پیامبر نماز گزارد، در زمانى که جز آن دو نمازگزارى بر روى زمین نبود.
از ابتدا بت پرستى را رها کرد و حتّى به یک چشم بر هم زدنى با قریش در سجده به بتها همراه نشد.
پدرم شیر میدان نبرد بود که با نیزه اش به دشمنان ضربه مى زد.
و چونان شیرى خشمگین جام هاى مرگ را به آنان مى چشاند.
او طلایى است از ریشه طلا در کانون طلایى، و نقره ایى است از ریشه نقره در کانون نقره اى.
تا زمانى که یکى از دو خورشید و ماه در گردش است، سپاس الهى بر ما واجب است.
چرا که خداوند او [پدرم] را به فضیلت و تقوى ویژگى بخشید، پس منم تابناک فرزند تابناکان.
وى از آن زمان که مورد توجّه خاصّ خداوند قرار گرفت، بتها را رها کرد و در ستایش، از ماه و خورشید پیشى گرفت.
و در حمله هاى خود به ستمگران از سپاه دشمن، شرک را نابود ساخت.
و منم زاده آن چشم و گوش[حق] که مردم شرق و غرب عالم بدان معتقدند.
ماییم اصحاب خمسه عبا که شرق و غرب عالم را مالکیم.
جبرئیل، ششمین ما است و بیت و مشعر از ما است.
مجد و بزرگوارى، افتخارش به ما است، افتخارى که او را در دنیا و آخرت بالا برد.
خداوندى که آفریننده جهانیان و صاحب مشاعر است به او [پدرم] از جانب ما پاداش نیک عنایت کند.
دستگیره دین، على مرتضى است. همو که صاحب حوض کوثر و عزّت بخش حرم خدا و رسول خداست.
از هیبت و کردارش، صف هاى حقّ و باطل در شرق و غرب عالم از هم جدا مى شود.
او کسى است که انگشتر خویش را در حال رکوع به سائل بخشید.
اى شیعیان برگزیده! شادمان باشید که فرداى قیامت از حوض نقره فامش سیراب خواهید شد.
بر او خداوند ـ پروردگار ما ـ درود فرستاد و حسن(علیه السلام) و حسین(علیه السلام) را به وى هدیه کرد). (2)

پی‌نوشت‌ها:
(1). ینابیع المودّة، ج 3، ص 79-80.
(2). این اشعار به صورت متفرّق در این کتاب ها آمده است: فتوح ابن اعثم، ج 5، ص 210 - 212؛ مناقب ابن شهر آشوب، ج 4، ص 86 - 88؛ احتجاج طبرسى، ج 2، ص 101 - 103؛ معالى السبطین، ج 2، ص 11 - 12؛ بحارالانوار، ج 45، ص 47 - 48 و ینابیع المودّة، ج 3، ص 80 - 81.

منبع: عاشورا ریشه‏ ها، انگیزه‏ ها، رویدادها، پیامدها، سعید داودی ومهدی رستم نژاد،(زیر نظر آیت الله العظمى ناصر مکارم شیرازى)، انتشارات امام على بن ابى طالب علیه السلام‏ ، قم‏ ، 1388 ش‏، ص 508.


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.