اعجاز قرآن در نحوه بیان مدت خواب اصحاب کهف
پرسش :
چه اعجازی در بیان مدت خواب «اصحاب کهف» در قرآن وجود دارد؟
پاسخ :
خداوند متعال در آیه شریفه 24 و 25 سوره «کهف» در مورد مدّت توقّف «اصحاب کهف» در آن غار مى فرماید: «وَ لَبِثُوا فی کَهْفِهِمْ ثَلَاثَ مِائَةٍ سِنینَ وَ ازْدَادُوا تِسْعاً * قُلِ اللهُ أَعْلَمُ بِما لَبِثُوا لَهُ غَیْبُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ أَبْصِرْ بِهِ وَ أَسْمِعْ ما لَهُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ وَلِیٍّ وَ لا یُشْرِکُ فی حُکْمِهِ أَحَداً»؛ (آنها در غارشان سیصد سال درنگ کردند، و نُه سال بر آن افزودند * بگو خداوند از مدّت درنگ آنها آگاه تر است، غیب آسمان ها و زمین از آنِ اوست. خداوند چه بینا و شنواست! آنها هیچ ولىّ و سرپرستى جز او ندارند. و او هیچ کس را در حکومت خود شرکت نمى دهد).
اگر سؤال شود: چرا در آیه اوّل، 309 سال نفرمود، بلکه فرمود: «سیصد سال درنگ کردند، و نه سال نیز بر آن افزودند»؟
در جواب باید گفت: دو علّت براى آن گفته اند:
1. این تعبیر با فصاحت و بلاغت قرآن سازگارتر است؛ همان گونه که در مورد عمر حضرت نوح(علیه السلام) فرموده است: «فَلَبِثَ فِیهِمْ أَلْفَ سَنَةٍ إِلَّا خَمْسِینَ عَاماً»(1)؛ (او در میان آنان نهصد و پنجاه سال درنگ [عمر] کرد) و نفرمود: «تسع مأة و خمسین سنة» بنابراین، تعبیر فوق به منظور رعایت فصاحت و بلاغت قرآن است.
2. در روایتى از مولاى متّقیان علی(علیه السلام) مى خوانیم که: این تعبیر، اشاره به ماه هاى شمسى و قمرى دارد، خواب اصحاب کهف به حساب سال شمسى 300 سال، و به حساب ماه هاى قمرى 309 سال طول کشید. چرا که هر سى و چند سال یک سال تفاوت دارد و اگر 360 سال بود 12 سال تفاوت داشت، امّا چون 300 سال بوده تفاوت آن 9 سال است. جان عالَم به فداى کلمات نورانى مولاى متقیان علی(علیه السلام) که مشکلات علمى را با سرپنجه علم و دانش وافر خود حل مى کند.
پی نوشت:
(1). سوره عنکبوت، آیه 14.
منبع: داستان یاران، مکارم شیرازى، ناصر، تهیه و تنظیم: علیان نژادى، ابوالقاسم، مدرسه امام على بن ابى طالب(علیه السلام)، قم، 1390 شمسی، چاپ اول، ص 69.
خداوند متعال در آیه شریفه 24 و 25 سوره «کهف» در مورد مدّت توقّف «اصحاب کهف» در آن غار مى فرماید: «وَ لَبِثُوا فی کَهْفِهِمْ ثَلَاثَ مِائَةٍ سِنینَ وَ ازْدَادُوا تِسْعاً * قُلِ اللهُ أَعْلَمُ بِما لَبِثُوا لَهُ غَیْبُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ أَبْصِرْ بِهِ وَ أَسْمِعْ ما لَهُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ وَلِیٍّ وَ لا یُشْرِکُ فی حُکْمِهِ أَحَداً»؛ (آنها در غارشان سیصد سال درنگ کردند، و نُه سال بر آن افزودند * بگو خداوند از مدّت درنگ آنها آگاه تر است، غیب آسمان ها و زمین از آنِ اوست. خداوند چه بینا و شنواست! آنها هیچ ولىّ و سرپرستى جز او ندارند. و او هیچ کس را در حکومت خود شرکت نمى دهد).
اگر سؤال شود: چرا در آیه اوّل، 309 سال نفرمود، بلکه فرمود: «سیصد سال درنگ کردند، و نه سال نیز بر آن افزودند»؟
در جواب باید گفت: دو علّت براى آن گفته اند:
1. این تعبیر با فصاحت و بلاغت قرآن سازگارتر است؛ همان گونه که در مورد عمر حضرت نوح(علیه السلام) فرموده است: «فَلَبِثَ فِیهِمْ أَلْفَ سَنَةٍ إِلَّا خَمْسِینَ عَاماً»(1)؛ (او در میان آنان نهصد و پنجاه سال درنگ [عمر] کرد) و نفرمود: «تسع مأة و خمسین سنة» بنابراین، تعبیر فوق به منظور رعایت فصاحت و بلاغت قرآن است.
2. در روایتى از مولاى متّقیان علی(علیه السلام) مى خوانیم که: این تعبیر، اشاره به ماه هاى شمسى و قمرى دارد، خواب اصحاب کهف به حساب سال شمسى 300 سال، و به حساب ماه هاى قمرى 309 سال طول کشید. چرا که هر سى و چند سال یک سال تفاوت دارد و اگر 360 سال بود 12 سال تفاوت داشت، امّا چون 300 سال بوده تفاوت آن 9 سال است. جان عالَم به فداى کلمات نورانى مولاى متقیان علی(علیه السلام) که مشکلات علمى را با سرپنجه علم و دانش وافر خود حل مى کند.
پی نوشت:
(1). سوره عنکبوت، آیه 14.
منبع: داستان یاران، مکارم شیرازى، ناصر، تهیه و تنظیم: علیان نژادى، ابوالقاسم، مدرسه امام على بن ابى طالب(علیه السلام)، قم، 1390 شمسی، چاپ اول، ص 69.