پرهیز از ایجاز مخل و اطناب ممل در قرآن
پرسش :
آیا در قرآن قواعد فصاحت (مثل دوری از ایجاز مُخلّ و اطناب مُملّ) رعایت شده؟
پاسخ :
یکى از ظرافت هاى فصاحت و بلاغت، پرهیز از زیادى الفاظ و رعایت اختصار در عین مفهوم بودن عبارات و بیان تمام مقصود است؛ و به اصطلاح معروف در یک فراز فصیح باید «ایجاز مُخل» و «اطناب مُمل» ترک شود.
این معنا در حد اعلا در آیات قرآن رعایت شده، و گاهى یک داستان بزرگ را در یک آیه ـ که هر جمله از آن گویاى فراز وسیعى از آن داستان است ـ بیان مى کند که نمونه هاى زیادى در قرآن، از آن به چشم مى خورد.
آیه معروف «وَقِیلَ یَا أَرْضُ ابْلَعِى مَاءَکِ وَیَا سَمَاءُ أَقْلِعِى وَغِیضَ الْمَاءُ وَقُضِىَ الاَْمْرُ وَاسْتَوَتْ عَلَى الْجُودِىِّ وَقِیلَ بُعْداً لِّلْقَوْمِ الظَّالِمِینَ»؛ (و گفته شد: اى زمین، آبت را فروبر! و اى آسمان، [از بارش] خوددارى کن. و آب فرو نشست و کار پایان یافت و [کشتى] بر [دامنه کوه] جودى، پهلو گرفت؛ و [در این هنگام،] گفته شد: دور باد گروه ستمکاران [از رحمت خدا!]».(1)
آرى! همین آیه است که ابن مقفع ادیب معروف عرب را به زانو در مى آورد، که طبق وعده ای که با دوستانش داشت مى خواست به معارضه یک چهارم قرآن برخیزد. امّا وقتى به این آیه رسید دست نگه داشت و خود را کاملا عاجز و ناتوان دید؛ زیرا در عین اختصار، ماجراى طوفان نوح(علیه السلام) و جزئیات و سرانجام آن را با تعبیرات کوتاه و بسیار پر معنا شرح مى دهد، و به گفته بعضى از محققان، 23 نکته از صنایع ادبى در آن جمع است (از قبیل: استعاره، طباق، مجاز حذف، اشاره، موازنه، جناس، تسهیم یا ارسال، تقسیم، تمثیل، ارداف و...).(2)
پینوشتها:
(1). سوره هود، آیه 44.
(2). شیوه هاى اعجاز قرآن، صفحه 52.
منبع: پیام قرآن، آیت الله العظمى ناصر مکارم شیرازى، دار الکتب الاسلامیه، تهران، 1386 ه. ش، ج 8، ص 121.
یکى از ظرافت هاى فصاحت و بلاغت، پرهیز از زیادى الفاظ و رعایت اختصار در عین مفهوم بودن عبارات و بیان تمام مقصود است؛ و به اصطلاح معروف در یک فراز فصیح باید «ایجاز مُخل» و «اطناب مُمل» ترک شود.
این معنا در حد اعلا در آیات قرآن رعایت شده، و گاهى یک داستان بزرگ را در یک آیه ـ که هر جمله از آن گویاى فراز وسیعى از آن داستان است ـ بیان مى کند که نمونه هاى زیادى در قرآن، از آن به چشم مى خورد.
آیه معروف «وَقِیلَ یَا أَرْضُ ابْلَعِى مَاءَکِ وَیَا سَمَاءُ أَقْلِعِى وَغِیضَ الْمَاءُ وَقُضِىَ الاَْمْرُ وَاسْتَوَتْ عَلَى الْجُودِىِّ وَقِیلَ بُعْداً لِّلْقَوْمِ الظَّالِمِینَ»؛ (و گفته شد: اى زمین، آبت را فروبر! و اى آسمان، [از بارش] خوددارى کن. و آب فرو نشست و کار پایان یافت و [کشتى] بر [دامنه کوه] جودى، پهلو گرفت؛ و [در این هنگام،] گفته شد: دور باد گروه ستمکاران [از رحمت خدا!]».(1)
آرى! همین آیه است که ابن مقفع ادیب معروف عرب را به زانو در مى آورد، که طبق وعده ای که با دوستانش داشت مى خواست به معارضه یک چهارم قرآن برخیزد. امّا وقتى به این آیه رسید دست نگه داشت و خود را کاملا عاجز و ناتوان دید؛ زیرا در عین اختصار، ماجراى طوفان نوح(علیه السلام) و جزئیات و سرانجام آن را با تعبیرات کوتاه و بسیار پر معنا شرح مى دهد، و به گفته بعضى از محققان، 23 نکته از صنایع ادبى در آن جمع است (از قبیل: استعاره، طباق، مجاز حذف، اشاره، موازنه، جناس، تسهیم یا ارسال، تقسیم، تمثیل، ارداف و...).(2)
پینوشتها:
(1). سوره هود، آیه 44.
(2). شیوه هاى اعجاز قرآن، صفحه 52.
منبع: پیام قرآن، آیت الله العظمى ناصر مکارم شیرازى، دار الکتب الاسلامیه، تهران، 1386 ه. ش، ج 8، ص 121.