پنجشنبه، 11 اسفند 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

پرسش :

ابعاد زندگاني شخصي امام حسن مجتبي(علیه السلام) و علت ازدواج با جعده و زنهاي امام را توضيح دهيد؟


پاسخ :
براي بيان همه ابعاد زندگي حضرت امام حسن(عليه السلام)، كتابهايي از سوي دانشمندان جهان اسلام نوشته شده است و در اين كتابها همه ابعاد زندي آن حضرت مورد بررسي قرار گرفته است. به عنوان مثال به چند كتاب اشاره مي كنيم:
1. منتهي الآمال، ج اول، چاپ هجرت، از ص 412 تا ص 518
2. بحارالانوار، ج 43، 44 و 45
3. اعيان الشيعه
4. صلح امام حسن نوشته شيخ راضي آل ياسين، ترجمه رهبر معظم انقلاب اسلامي آيت الله خامنه اي، چاپ اول، 1348 و چاپ دوازدهم سال 1371.
5. زندگاني امام حسن(عليه السلام) نوشته باقر شريف القرشي، ترجمه فخرالدين حجازي، چاپ سال 1376.
6. فلسفه صلح امام حسن(عليه السلام)، محمد مقيمي، چاپ اول.
شما از بين اينها مي توانيد «زندگاني امام حسن(عليه السلام)) نوشته باقر شريف قرشي را براي مطالعه انتخاب كنيد. اين كتاب درباره امام حسن(عليه السلام) خوب است و درباره همه ابعاد زندگاني آن حضرت است.
بنابراين براي دسترسي به همه ابعاد زندگي حضرت امام حسن(عليه السلام) بايد به امثال اين كتابها مراجعه شود

توجه به اين نكته هم داشته باشيم كه در بين علماء و دانشمندان افراد كمي هستند كه درباره شرايط زمان امام حسن(عليه السلام) تحقيقات كامل داشته باشند و نسبت به اوضاع و احوال آن عصر آگاهي عميقي به دست آورده باشند. يكي از كساني كه درباره شرايط عصر حضرت امام حسن(عليه السلام) تحقيقات خوبي كرده، شيخ راضي آل ياسين است. رهبر معظم انقلاب اسلامي آيت الله خامنه اي اين كتاب را در سال 1348 (35 سال پيش) به فارسي ترجمه كردند و تاكنون 12 بار چاپ شده و چاپ 12 آن در 544 صفحه است. اين كتاب، دربارهء صلح امام حسن(عليه السلام) است و اين مسأله را بطور كامل بررسي كرده است. ترجمه اين كتاب نشان مي دهد كه مترجم آن در آن زمان در پي تحقيق انگيزه ها و عوامل صحل امام حسن(عليه السلام) بوده است. بر اين اساس ما معتقديم كه رهبر معظم انقلاب اسلامي اوضاع و شرايط عصر امام حسن(عليه السلام) را به خوبي تحليل و تحقيق كرده و اوضاع و شرائط عصر حاضر را هم به خوبي در دست دارد و مي تواند مقايسه درستي را به عمل آورد.

موضوع دوم: ازدواج امام حسن(عليه السلام)
در مآخذ تاريخي و روايي درباره زنان آن حضرت آمده است كه همسران آن حضرت عبارتند از: 1. جعده 2. ام بشير 3. خوله 4. ام اسحاق 5. ام كلثوم 6. زينب 7 و 8. دو تا ام ولد.
به علاوه اين هشت زن كه نامشان آمده، پنج زن ديگر هم نوشته اند ولي نام آن پنج زن را ننوشته اند.
در برخي روايات 300 زن ذكر كرده اند. و به اين ترتيب امام حسن(عليه السلام) را در نظر مردم عوام يك فرد خوشگذران معرفي كرده اند و مردم عوام نفهميده اند كه اين سخنان و اين روايات راعوامل بني اميه و بني عباس ساخته اند تا كسي به حسن و اولاد حسن توجه نكند و آنان بتوانند به راحتي حكومت كنند و حقيقت اين است كه اين روايات را افراد خاصي براي هدف خاصي ساخته اند. براي نمونه به يكي دو تا از اين افراد اشاره مي كنيم.
يكي از اين راويان يحيي بن علا است و اين شخص قاضي منصور دوانيقي است. منصور خليفه عباسي است و غاصب خلافت است و قاضي او نمي تواند امام حسن(عليه السلام) را انسان خوب معرفي كند. او براي خوشايند منصور, امام حسن(عليه السلام) را مي كوبد تا دشمني مردم با منصور كم شود. در زمان منصور سادات حسني عليه خلافت او به پا خاستند و بهترين وسيله براي خلافت اين بود كه در بين مردم امام حسن(عليه السلام) بد معرفي شود تا مردم به سادات حسني توجه نكنند. يكي از اين راويان ابوالحسن مدائني است. اين شخص مي گويد: امام حسن هفتاد زن داشت. اين مدائني مبلغ رسمي بني اميه بود و او وظيفه دارد كه بر ضد امام حسن و فرزندان او تبليغات كند. بنابراين بايد توجه داشته باشيم كه ايادي حكومت امام حسن(عليه السلام)را مي كوبيدند تا موانع حكومت از بين برود و يكي از ابزار تبليغات بر ضد امام حسن(عليه السلام) اين بود كه او را خوشگذران معرفي كنند و به مردم بگويند كه امام حسن(عليه السلام) اهل جنگ نبوده است و براي همين شكست خود و صلح كرد در حاليكه امام حسن(عليه السلام) و امام حسين(عليه السلام) و ديگر امامان همه امام هستند و اين مردم هستند كه گاهي پيرو آنان شده اند و گاهي نشده اند. (درباره همسران امام حسن مراجعه كنيد به كتاب «حسن(ع) كيست» نوشته فضل الله كمپاني، چاپ سوم و فلسفه صلح امام حسن نوشته محمد مقيمي، چاپ اول، در اين دو كتاب درباره تعداد همسران امام حسن (عليه السلام) بحث كرده اند.

موضوع سوم: صلح امام حسن(عليه السلام)
براي روشن شدن مسأله صلح امام حسن(عليه السلام) با معاويه بايد به اين چند مطلب توجه كرد:
1. بي انضباطي، سستي و پراكندگي سپاه عراق
الف. در سپاه عراق دو حزب بودند كه وفا دار به حكومت امام حسن(عليه السلام) نبودند و آنان خواستار نابودي حكومت بني هاشم بودند و براي اين كار، تدابيري داشتند. يكي از اين دو حزب، حزب اموي و ديگري حزب خوارج بود.
عمر بن سعد، عمرو بن حجاج، حجار بن ابجر، عمرو بن حريث و قيس بن اشعث از حزب و باند اموري بودند و اينها در كربلا هم حاضر بودند و عمر بن سعد فرمانده كل نيروهاي دشمن در كربلا بود. كار اصلي اين باند اين بود كه اطلاعات لازم را به معاويه مي رساندند و همين افراد بودند كه بين معاويه و سران مردم عراق واسطه مي شدند و همينها بودند كه مردم عراق را از جنگ مي ترساندند.
باند خوارج هم با حكومت امام حسن(عليه السلام) مخالف بودند و كينه اي شديد نسبت به بني هاشم داشتند. بسياري از بزرگان خوارج در جنگ نهروان به دست نيروهاي علي(عليه السلام) كشته شدند و از آن زمان نسبت به خاندان علي(عليه السلام) دشمني داشتند و همين خوارج بودند كه حضرت علي را در محراب مسجد كوفه كشتند و همين خوارج بودند كه در جريان جنگ، با معاويه به امام حسن حمله كردند تا آن حضرت را بكشند و ران آن حضرت را شكافتند. تعداد خوارج در ميان نيروهاي امام حسن(عليه السلام) زياد بود و اين دو باند در ميان سپاه عراق اكثريت داشتند و عوامل اينها سپاه عراق را گمراه مي ساختند.

ب. خستگي از جنگ:
جنگهاي پياپي در فتوحات اسلامي مخصولا جنگ جمل و صفين، سپاه عراق را خسته كرده بود و شوق جنگ نداشتند. براي همين در زمان علي(عليه السلام) پس از جنگ صفين، وقتي كه نيروهاي معاويه به قلمرو آن حضرت تجاوز مي كردند، حوصله دفاع نداشتند و دفاع نمي كردند.
علي (عليه السلام) بارها آنها را نكوهش كرد ولي گوش به حرف نكردند. ولي نيروهاي شام خستگي جنگي نداشتند چون معاويه آنها را دور از جنگ نگهداشته بود و در فتوحات اسلامي ، شركت نداد مگر زمان كمي و براي همين، نيروهاي او پس از جنگ صفين، احساس خستگي نداشتند.

ج. فقدان شخصيت هاي برجسته:
يكي از عوامل سستي و پراكندگي سپاه عراق نبودن شخصيت هاي برجسته اي همانند عمار ، هاشم مرقال و مالك اشتر بود. وجود شخصيت هاي معنوي برجسته، سپاه را منسجم نگه مي دارد و اگر اينها نباشند ميدان براي منافقان باز مي شود.

د. نيرنگ معاويه در پيشنهاد صلح:
پيشنهاد صلح از سوي معاويه بسياري را فريب داد و جاسوسان و عوامل معاويه هم در داخل سپاه عراق، مردم را به صلح دعوت مي كردند و اكثر سپاه عراق صلح را پذيرفتند و امام حسن(عليه السلام) نتوانست كاري بكند. امام حسن(عليه السلام) به سپاه عراق گفتند: معاويه ما را به چيزي دعوت كرده كه در آن نه عزت است و نه انصاف است. اگر شما خواهان زندگي هستيد پيشنهاد او را مي پذيريم و اين خار را بر ديده تحمل مي كنيم و اگر مرگ را مي خواهيد جان خود را در راه رضاي خدا مي دهيم. همه گفتند: ما زندگي مي خواهيم.

ه. فرمانبرداري كامل از معاويه:
شاميان مطيع كامل فرمان معاويه بودند و هر دستوري از ناحيه فرماندهي صادر مي شد، شاميان اطاعت مي كردند. علي(عليه السلام) درباره سپاه شام مي فرمايد: «لودرت و الله ان معاويه صارفني بكم صرف الدينار بالدرهم فأخذ مني عشره منكم و اعطاني رجلا منهم» ؛ به خدا سوگند دوست دارم معاويه شما را با نفرات خود مانند مبادله درهم و دينار با من سودا كند و ده نفر از شما را از من بگيرد و يك نفر از آنها را به من بدهد. و مي فرمايد: «صاحبكم يطيع الله و انتم تعصونه و صاحب اهل الشام يعصي الله و هم يطيعونه» رهبر شما از خدا اطاعت مي كند شما با او مخالفت مي كنيد، اما رهبر شاميان خدا را معصيت مي كند. از او فرمانبردارند. (نهج البلاغه دشتي، خطبه 97، ص 178، چاپ دهم، مؤسسه فرهنگي انتشاراتي زهد، 1379، زمستان)
اين نشان مي دهد كه نيروهاي شامي بطور كامل گوش به فرمان معاويه بودند در حاليكه نيروي عراقي چنين نبودند و امام حسن(عليه السلام) گرفتار اينگونه نيروهاست.

براي اطلاع بيشتر ر.ك:
زندگاني امام حسن(عليه السلام)، نوشته باقر شريف قريشي، ترجمه فخرالدين رازي، چاپ اول، سال 1376، مؤسسه بعثت، تهران؛
صلح امام حسن(عليه السلام) نوشته شيخ راضي آل ياسين، ترجمه آيت الله خامنه اي، چاپ 12؛
و تاريخ زندگي امام حسن و امام حسين(عليهما السلام)، از انتشارات مركز تحقيقات سپاه.
eporsesh.com


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.