سه‌شنبه، 17 ارديبهشت 1392
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

پرسش :

مگر علی(ع) غیرت نداشت که از حضرت زهرا (س) دفاع کند؟ اگر علی(ع) بنا به وصیت پیامبر(ص) مأمور به صبر بود، پس چرا عمر را که برای نماز گزاردن بر قبر آمده بود به قصد کشتن بر زمین زد و با وساطت ابوبکر نجات پیدا کرد آیا این کار با عصمت او منافات ندارد؟


پاسخ :
تردیدی نیست که بعد از رسول خدا (ص) غیرتمندتر از امام علی (ع) کسی در دنیا ندیده است و این مطلب روشن تر از آن است که بیان شود. و لذا آنچه که در سوال مطرح شده که امام علی (ع) عمر را به زمین زد و می خواست او را بکشد در دم خانه فاطمه بوده نه در قبرستان بقیع. این مطلب در یک روایت طولانی اینگونه بیان شده است:
ابوبکر برای تثبیت خلافت خود از علی ـ علیه السلام ـ خواست که او نیز بیعت کند، ولی امام ـ علیه السلام ـ بیعت نکردند، سرانجام ابوبکر، قنفذ را نزد امیر المؤمنین ـ علیه السلام ـ فرستاد و عده ای کمک نیز به همراهش قرار داد. او تا در خانه حضرت آمد و اجازه ورود خواست، ولی حضرت به آنان اجازه نداد. اصحاب قنفذ به نزد ابوبکر و عمر برگشتند در حالی که آنان در مسجد نشسته بودند و مردم اطراف آن دو بودند و گفتند: به ما اجازه داده نشد. عمر گفت: بروید، اگر به شما اجازه داد وارد شوید وگرنه بدون اجازه وارد شوید.
آنها آمدند و اجازه خواستند حضرت زهرا ـ سلام الله علیها ـ فرمود: «به شما اجازه نمی دهم بدون اجازه وارد خانه من شوید». همراهان او برگشتند ولی خود قنفذ آنجا ماند. آنان (به ابوبکر و عمر) گفتند: فاطمه چنین گفت، و ما از اینکه بدون اجازه وارد خانه اش شویم خودداری کردیم.
عمر عصبانی شد و گفت: ما را با زنان چه کار است!! سپس به مردمی که اطرافش بود دستور داد تا هیزم بیاورند، آنان هیزم برداشتند و خود عمر نیز همراه آنان هیزم برداشت و آنها را اطراف خانه علی و فاطمه و فرزندان‌شان قرار دادند.
سپس عمر ندا کرد بطوری که علی و فاطمه علیهما السلام بشنوند و گفت: به خدا قسم ای علی باید خارج شوی و با خلیفه پیامبر (ابوبکر) بیعت کنی وگرنه خانه را با خودتان به آتش می کشم!!
حضرت زهرا ـ سلام الله علیها ـ فرمود: ای عمر، ما را با تو کاری نیست! جواب داد: در را باز کن وگرنه خانه تان را به آتش می کشیم! فرمود: ای عمر از خدا نمی ترسی که به خانه من وارد می شوی ولی عمر از برگشتن ابا کرد.
عمر آتش طلبید و آنرا بر در خانه شعله‌ور ساخت و سپس در را فشار داد و باز کرده و وارد خانه شدند. فاطمه زهرا ـ سلام الله علیها ـ در میان در و دیوار مصدوم و مجروح شدند. با گفتن بابا یا رسول اللّه استغاثه می کرد و صیحه می کشید و از ستم ابوبکر و عمر شکوه کرد ولی عمر رحمی به او ننمود و با شمشیری که در غلاف بود به پهلوهای فاطمه ـ سلام الله علیها ـ زد و با تازیانه دستها و بازوان دختر پیامبر را متورم ساخت، علی ـ علیه السلام ـ در این حال صدای استغاثه را شنید بیرون آمد و به عمر حمله کرد و او را در یک لحظه به زمین افکند و خواست او را بکشد ولی در این هنگام سفارش پیامبر ص را متذکر شد و فرمود: ای پسر صهّاک، قسم به آنکه محمّد ص را به پیامبری مبعوث نمود اگر نبود مقدری که از طرف خداوند گذشته و عهدی که پیامبر با من نموده است می دانستی که تو نمی توانی به خانه من داخل شوی.[1]
امام علی (ع) در این حادثه بالاترین مرحله صبر را از خود نشان داد و این برخورد امام علی (ع) هیچ منافاتی با عصمت آن حضرت ندارد.
اما داستان قبرستان آن گونه که در سوال بیان شده است، نیست و حضرت علی (ع) عمر را در قبرستان بقیع به زمین نزده است و نیز ابوبکر او را از چنگ علی(ع) نجات نداده است بلکه داستان قبرستان بقیع به این گونه است که عمر می خواست آن چهار قبری که امام علی (ع) برای رد گم کردن قبر حضرت زهرا (س) ساخته بود،‌ نبش کند و این کار حرام را انجام بدهد تا قبر حضرت زهرا(س) را پیدا کند. وقتی حضرت علی (ع) با خبر می شود می رود در برابر عمر می ایستد و به او می گوید هر دستی که برای نبش وارد این قبر‌ها بشود آن دست از قبر بیرون نخواهد آمد و همان جا قطع خواهد شد. عمر وقتی این سخنان علی را می شنود از تصمیم نبش قبر‌ها منصرف می شود.
حادثه غمبار خانه حضرت فاطمه (س) چیزی نیست که بتوان آن را با این اشکالات و سوالات زیر سوال برد و یا اعمال ابوبکر و عمر را توجیه نمود بلکه این داستان در بسیاری از کتابهای معتبر اهل سنت منعکس شده است. برای اطلاعات بیشتر رجوع شود به کتابهایی که در پاورقی اسم برده شده اند. [2]
پاورقی ها:
[1]. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، مؤسسة الوفاء، الطبعة الثانیه، 1402ق، ج43، ص197؛ شبّر، جلاء العیون، ج1، ص192؛ طبرسی، احتجاج، ج1، ص414.
[2]. عماد الدین اسماعیل ابی الفداء، تاریخ ابی الفداء، بیروت، لبنان، دارالمعرفه، ج1، ص56؛ أبی عمر أحمد بن محمد بن عبد ربّه، العقد الفرید، القاهره ـ مصر، مکتبة النهضة المصریه، الطبعة الثانیه، 1381ق، ج4، ص259؛ عمر رضا کحالة، اعلام النساء، بیروت ـ لبنان، مؤسسة الرسالة، 1440ق، ج3، ص1207؛ علامه الدین علی تقی بن حسام الدین هندی، کنز العمال فی سنن الاقوال و الافعال، بیروت ـ لبنان، مؤسسة الرسالة 1405ق، ج3، ص149. احمد بن یحیی بلاذری، انساب الأشرف، القاهره ـ مصر، ج1، ص586، ح1184. ابی الهجاء الحنفی، کتاب مؤتمر علماء بغداد و مقدمة السیّد شهاب الدّین المرعشی النّجفی، چاپ ایران، الطبعة الثالثة، 1399ق، ص63. به نقل السّقیفه لأبی بکر الجوهری، الامامة و السیاسة، لابن قتیبه. ابن ابی الحدید، فی شرح نهج البلاغه، ج2، ص19. شهاب الدین أبی الفضل أحمد بن علی بن حجر العسقلانی، لسان المیزان، بیروت، مؤسسه الاعلمی للمطبوعات، الطبعة الثالثه، 1406ق، ج1، ص268، ح824.


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.