حدیث اثار سوء غیبت و سخن چینی
پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله به امام علی علیه السلام فرمودند:
یا عَلی، اِحذَرِ الغِیبَةَ وَالنَّمِیمَةَ فَإنَّ الغیبَةَ تُفطِرُ وَ النَّمِیمَةَ تُوجِبُ عَذابَ القَبرِ.
ای علی، از غیبت و سخنچینی بپرهیز، چرا که غیبت روزه را میشکند (پاداش آن را از بین میبرد) و سخنچینی باعث عذاب قبر میشود.
بحارالانوار، ج 77، ص 67
شرح حدیث:
شرح حدیث توسط حضرت آیتالله العظمی مکارم شیرازی مدظلهالعالی:
غیبت از بزرگترین گناهان
در این روایت پیامبر صلّی الله علیه و آله به عواقب و آثار سوء غیبت و سخنچینی اشاره کرده است. غیبت از بزرگترین گناهان است. میدانیم که سرمایهی بزرگ انسان در زندگی حیثیت و آبرو و شخصیت اوست و هر چیزی که آن را به خطر بیندازد مانند آن است که جان او را به خطر انداخته باشد، بلکه گاه ترور شخصیت از ترور شخص مهمتر است. اینجاست که گاه گناه آن از قتل نفس نیز سنگینتر است.
یکی از فلسفههای تحریم غیبت این است که این سرمایهی بزرگ (آبرو) بر باد نرود و حرمت اشخاص نشکند و حیثیت آنها را خدشهدار نسازد و این مطلبی است که اسلام آن را بسیار با اهمّیت تلقّی میکند.
نکتهی دیگر اینکه «غیبت» بدبینی میآفریند، پیوندهای اجتماعی را سست میکند، سرمایهی اعتماد را از بین میبرد و پایههای تعاون و همکاری را متزلزل میسازد.
میدانیم که اسلام برای وحدت و یکپارچگی جامعهی اسلامی و استحکام آن اهمّیت فوق العادهای قائل است و هر چیز به این وحدت تحکیم بخشد مورد علاقهی اسلام است و هر چیز آن را تضعیف کند منفور است و غیبت یکی از عوامل مهمّ تضعیف است.
از اینها گذشته «غیبت» بذر کینه و عداوت را در دلها میپاشد و گاه سرچشمهی نزاعهای خونین و کشتار میشود. خلاصه اینکه اگر در اسلام غیبت یکی از بزرگترین گناهان کبیره شمرده شده به خاطر آثار سوء فردی و اجتماعی آن است.
در روایات اسلامی تعبیرات بسیار تکان دهندهای در این زمینه دیده میشود، از جمله: پیامبر اعظم صلّی الله علیه و آله در حدیثی فرمود: «دِرهَمُ رِباً یأکُلُهُ الرَّجُلُ وَ هُوَ یعلَمُ أشَدُّ مِن سِتَّةٍ وَ ثَلاثِینَ زَنیةٍ وَ إنَّ أربی الرِّبا عِرضُ الرَّجُلِ المُسلِمِ؛ درهمی که انسان از ربا به دست میآورَد، گناهش نزد خدا از سی و شش زنا بزرگتر است و از هر زنا بالاتر آبروی مسلمان است». (1)
این مقایسه به خاطر آن است که زنا هر اندازه قبیح و زشت است جنبهی حقّ الله دارد، ولی رباخواری و از آن بدتر ریختن آبروی مردم از طریق غیبت، یا غیر آن، جنبهی حقّالنّاس دارد.
در حدیثی آمده است که روزی پیامبر صلّی الله علیه و آله با صدای بلند خطبه خواند و فریاد زد: «ای گروهی که به زبان ایمان آوردهاید و نه با قلب، غیبت مسلمانان نکنید و از عیبهای پنهانی آنها جستوجو نکنید، زیرا کسی که در امور پنهانی برادر دینی خود جستوجو کند خداوند اسرار او را فاش میسازد و در دل خانه رسوایش میکند». (2)
و در حدیث دیگری آمده است که خداوند به موسی وحی فرستاد: «کسی که بمیرد در حالی که از غیبت توبه کرده باشد آخرین کسی است که وارد بهشت میشود و کسی که بمیرد در حالی که اصرار بر آن داشته باشد اوّل کسی است که وارد دوزخ میشود». (3)
و در حدیثی پیامبر اعظم صلّی الله علیه و آله فرمود: «الغِیبَةُ أسرَعُ فی دِینِ الرَّجُلِ المُسلِمِ مِن الآکِلَةِ فی جَوفِهِ؛ تأثیر غیبت در دین مسلمان از خوره در جسم او سریعتر است». (4)
این تشبیه نشان میدهد که غیبت همانند خوره که گوشت تن را میخورَد و متلاشی میکند به سرعت ایمان انسان را بر باد میدهد. و با توجّه به انگیزههای غیبت، همچون حسد، تکبّر، بخل، کینهتوزی، انحصارطلبی و دیگر صفات زشت و نکوهیده، روشن میشود که چرا غیبت و از بین بردن آبرو و احترام مسلمانان از این طریق این چنین ایمان انسان را بر باد میدهد.
روایات در این زمینه در منابع اسلامی بسیار است که با ذکر حدیث دیگری این بحث را پایان میبریم. امام صادق علیه السلام فرمود: «مَن رَوی علی مُؤمِنٍ رِوایةً یریدُ بِها شَینَهُ وَ هَدَمَ مُرُءَتِهِ لِیسقُطَ مِن أَعینِ النّاسِ أخرَجَهُ اللهُ مِن وِلایتِهِ إلی وِلایةِ الشَّیطانِ فَلایقبَلُهُ الشَّیطانُ؛ کسی که به منظور عیبجویی و آبروریزی مؤمنی سخنی نقل کند تا او را از چشم مردم بیندازد، خداوند او را از ولایت خودش بیرون کرده، به سوی ولایت شیطان میفرستد، امّا شیطان هم او را نمیپذیرد». (5)
تمان این تأکیدات و عبارات تکاندهنده به خاطر اهمّیت فوق العادهای است که اسلام برای حفظ آبرو و حیثیت اجتماعی مؤمنان قائل است و نیز به خاطر تأثیر مخرّبی است که غیبت در وحدت جامعه و اعتماد متقابل و پیوند دلها دارد و از آن بدتر اینکه غیبت عاملی است برای دامن زدن به آتش کینه و عداوت و دشمنی و نفاق و اشاعهی فحشا در سطح اجتماع، چرا که وقتی عیبهای پنهانی مردم از طریق غیبت آشکار شود اهمّیت و عظمت گناه از میان میرود و آلودگی به آن آسان میشود.
پینوشتها:
1. بحار الانوار، ج 75، ص 222.
2. همان، ص 214.
3. بحارالانوار، ج 75، ص 222.
4. کافی، ج 2، ص 357.
5. همان، ص 358.
منبع: انوار هدایت (مجموعه مباحث اخلاقی)، آیتالله العظمی ناصر مکارم شیرازی، قم: انتشارات امام علی بن ابیطالب علیهالسلام، چاپ اول، 1390.
غیبت از بزرگترین گناهان
در این روایت پیامبر صلّی الله علیه و آله به عواقب و آثار سوء غیبت و سخنچینی اشاره کرده است. غیبت از بزرگترین گناهان است. میدانیم که سرمایهی بزرگ انسان در زندگی حیثیت و آبرو و شخصیت اوست و هر چیزی که آن را به خطر بیندازد مانند آن است که جان او را به خطر انداخته باشد، بلکه گاه ترور شخصیت از ترور شخص مهمتر است. اینجاست که گاه گناه آن از قتل نفس نیز سنگینتر است.
یکی از فلسفههای تحریم غیبت این است که این سرمایهی بزرگ (آبرو) بر باد نرود و حرمت اشخاص نشکند و حیثیت آنها را خدشهدار نسازد و این مطلبی است که اسلام آن را بسیار با اهمّیت تلقّی میکند.
نکتهی دیگر اینکه «غیبت» بدبینی میآفریند، پیوندهای اجتماعی را سست میکند، سرمایهی اعتماد را از بین میبرد و پایههای تعاون و همکاری را متزلزل میسازد.
میدانیم که اسلام برای وحدت و یکپارچگی جامعهی اسلامی و استحکام آن اهمّیت فوق العادهای قائل است و هر چیز به این وحدت تحکیم بخشد مورد علاقهی اسلام است و هر چیز آن را تضعیف کند منفور است و غیبت یکی از عوامل مهمّ تضعیف است.
از اینها گذشته «غیبت» بذر کینه و عداوت را در دلها میپاشد و گاه سرچشمهی نزاعهای خونین و کشتار میشود. خلاصه اینکه اگر در اسلام غیبت یکی از بزرگترین گناهان کبیره شمرده شده به خاطر آثار سوء فردی و اجتماعی آن است.
در روایات اسلامی تعبیرات بسیار تکان دهندهای در این زمینه دیده میشود، از جمله: پیامبر اعظم صلّی الله علیه و آله در حدیثی فرمود: «دِرهَمُ رِباً یأکُلُهُ الرَّجُلُ وَ هُوَ یعلَمُ أشَدُّ مِن سِتَّةٍ وَ ثَلاثِینَ زَنیةٍ وَ إنَّ أربی الرِّبا عِرضُ الرَّجُلِ المُسلِمِ؛ درهمی که انسان از ربا به دست میآورَد، گناهش نزد خدا از سی و شش زنا بزرگتر است و از هر زنا بالاتر آبروی مسلمان است». (1)
این مقایسه به خاطر آن است که زنا هر اندازه قبیح و زشت است جنبهی حقّ الله دارد، ولی رباخواری و از آن بدتر ریختن آبروی مردم از طریق غیبت، یا غیر آن، جنبهی حقّالنّاس دارد.
در حدیثی آمده است که روزی پیامبر صلّی الله علیه و آله با صدای بلند خطبه خواند و فریاد زد: «ای گروهی که به زبان ایمان آوردهاید و نه با قلب، غیبت مسلمانان نکنید و از عیبهای پنهانی آنها جستوجو نکنید، زیرا کسی که در امور پنهانی برادر دینی خود جستوجو کند خداوند اسرار او را فاش میسازد و در دل خانه رسوایش میکند». (2)
و در حدیث دیگری آمده است که خداوند به موسی وحی فرستاد: «کسی که بمیرد در حالی که از غیبت توبه کرده باشد آخرین کسی است که وارد بهشت میشود و کسی که بمیرد در حالی که اصرار بر آن داشته باشد اوّل کسی است که وارد دوزخ میشود». (3)
و در حدیثی پیامبر اعظم صلّی الله علیه و آله فرمود: «الغِیبَةُ أسرَعُ فی دِینِ الرَّجُلِ المُسلِمِ مِن الآکِلَةِ فی جَوفِهِ؛ تأثیر غیبت در دین مسلمان از خوره در جسم او سریعتر است». (4)
این تشبیه نشان میدهد که غیبت همانند خوره که گوشت تن را میخورَد و متلاشی میکند به سرعت ایمان انسان را بر باد میدهد. و با توجّه به انگیزههای غیبت، همچون حسد، تکبّر، بخل، کینهتوزی، انحصارطلبی و دیگر صفات زشت و نکوهیده، روشن میشود که چرا غیبت و از بین بردن آبرو و احترام مسلمانان از این طریق این چنین ایمان انسان را بر باد میدهد.
روایات در این زمینه در منابع اسلامی بسیار است که با ذکر حدیث دیگری این بحث را پایان میبریم. امام صادق علیه السلام فرمود: «مَن رَوی علی مُؤمِنٍ رِوایةً یریدُ بِها شَینَهُ وَ هَدَمَ مُرُءَتِهِ لِیسقُطَ مِن أَعینِ النّاسِ أخرَجَهُ اللهُ مِن وِلایتِهِ إلی وِلایةِ الشَّیطانِ فَلایقبَلُهُ الشَّیطانُ؛ کسی که به منظور عیبجویی و آبروریزی مؤمنی سخنی نقل کند تا او را از چشم مردم بیندازد، خداوند او را از ولایت خودش بیرون کرده، به سوی ولایت شیطان میفرستد، امّا شیطان هم او را نمیپذیرد». (5)
تمان این تأکیدات و عبارات تکاندهنده به خاطر اهمّیت فوق العادهای است که اسلام برای حفظ آبرو و حیثیت اجتماعی مؤمنان قائل است و نیز به خاطر تأثیر مخرّبی است که غیبت در وحدت جامعه و اعتماد متقابل و پیوند دلها دارد و از آن بدتر اینکه غیبت عاملی است برای دامن زدن به آتش کینه و عداوت و دشمنی و نفاق و اشاعهی فحشا در سطح اجتماع، چرا که وقتی عیبهای پنهانی مردم از طریق غیبت آشکار شود اهمّیت و عظمت گناه از میان میرود و آلودگی به آن آسان میشود.
پینوشتها:
1. بحار الانوار، ج 75، ص 222.
2. همان، ص 214.
3. بحارالانوار، ج 75، ص 222.
4. کافی، ج 2، ص 357.
5. همان، ص 358.
منبع: انوار هدایت (مجموعه مباحث اخلاقی)، آیتالله العظمی ناصر مکارم شیرازی، قم: انتشارات امام علی بن ابیطالب علیهالسلام، چاپ اول، 1390.