تفاوت اخلاقى مردان و زنان
امام علی علیه السلام فرمودند:
خِیَارُ خِصَالِ النِّسَاءِ شِرَارُ خِصَالِ الرِّجَالِ الزَّهْوُ وَ الْجُبْنُ وَ الْبُخْلُ فَإِذَا کَانَتِ الْمَرْأَةُ مَزْهُوَّةً لَمْ تُمَکِّنْ مِنْ نَفْسِهَا وَ إِذَا کَانَتْ بَخِیلَةً حَفِظَتْ مَالَهَا وَ مَالَ بَعْلِهَا وَ إِذَا کَانَتْ جَبَانَةً فَرِقَتْ مِنْ کُلِّ شَیْ ءٍ یَعْرِضُ لَهَا.
صفات خوب زن صفات بد مرد محسوب می شود به خود نازیدن ترس و بخل وقتی زن به خویش نازد و کبر ورزد اجازه ندهد کسی به او تعرض کند و هرگاه بخیل باشد از اموال خود و شوهرش حفاظت می نماید و اگر ترسو باشد از آنچه به او روی آورد هراسان است.
نهج البلاغه: حکمت 226
شرح حدیث:
چکیده کلام امام علیه السلام تفاوت خلقت زن و مرد است کسانی که تلاش می کنند زنان را دقیقا شبیه مردان جلوه دهند سخت در اشتباهند چون فلز وجود زن به گونه ای آفریده شده که در بعضی موارد متضاد با مرد است چنانکه ساختمان جسمی آنان از ابتدای خلقت متفاوت است و این تفاوت بدان معنا نیست که نباید حقوق مسلم ایشان را نادیده بگیریم و آنها را موجوداتی پایین تر از مقام و جنس مرد بدانیم چه بسا زنانی که در علم و دانش و کسب معرفت و فضایل اخلاقی از بسیاری مردان مدعی پیشتاز هستند.
اگر در کلام امام علیه السلام دقت کنیم به این حقیقت دست می یابیم که صفتی که برای مرد زشت و برای زن خوب است بدین خاطر است که شخصیت معنوی و اخلاقی زن محفوظ بماند و عفاف و عزتش را از دست ندهد.
مثلا اگر زن نرمخو و ملایم نسبت به نامحرمان باشد هر آن در خطر دام مردان بوالهوس است قرآن سفارش می کند حتی در حرف زدن زنان رعایت کنند تا مبادا آنهایی که هوسرانند آنها را به مخاطره نیندازند.
فَلَا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیَطْمَعَ الَّذِی فِی قَلْبِهِ مَرَضٌ وَقُلْنَ قَوْلًا مَعْرُوفًا؛
در هنگام سخن گفتن صدای خود را نازک نکنید که بیمار دلان به شما طمع خواهند کرد بنابراین درست سخن بگویید.(1)
بخل و ترس دو صفت مذموم مردان است ولی برای زنان خوب است چون هم حراست از اموال خود و شوهرش می کند و هم در حفظ عفاف خویش می کوشد در هر مجلس و محفلی که قصد سوء به او دارند از ترس شرکت نمی کند. امام علیه السلام زنان را با این سه صفت از مردان ممتاز نموده تا در معرض خطر قرار نگیرند و همچنان پاکدامن و عفیف بمانند. و اگر به فساد زنان در خانواده و جامعه بنگرید ملاحظه می نمایید پایه و اساس بیشترین آنها از محروم بودن این قشر زنان از همان سه چیزی است که امام علیه السلام معتقد است باید برخوردار باشند کبر ترس بخل!
شرح ابن میثم
خصلتهاى سه گانه مورد ذکر هر سه براى مردان رذایل و ناروایند در صورتى که براى زنان فضیلتند. و علت این که صفات مزبور فضیلت محسوب مى شوند، همان است که امام علیه السلام نقل فرمودند.
مزهوّة، یعنى: گردنفراز، از مصدر زهو جز به معنى مفعولى، فعلى از آن ساخته نشده است. گفته مى شود: زهى الرّجل، و زهیت المرأة فهى مزهوّة.(2)
پینوشتها:
1- سوره احزاب، آیه 32
2- ترجمه شرح نهج البلاغه ابن میثم، ج 5، ص 610 و 611
منبع: حدیث زندگی: شرح حکمت های نهج البلاغه، کاظم ارفع، تهران: پیام عدالت،1390.
اگر در کلام امام علیه السلام دقت کنیم به این حقیقت دست می یابیم که صفتی که برای مرد زشت و برای زن خوب است بدین خاطر است که شخصیت معنوی و اخلاقی زن محفوظ بماند و عفاف و عزتش را از دست ندهد.
مثلا اگر زن نرمخو و ملایم نسبت به نامحرمان باشد هر آن در خطر دام مردان بوالهوس است قرآن سفارش می کند حتی در حرف زدن زنان رعایت کنند تا مبادا آنهایی که هوسرانند آنها را به مخاطره نیندازند.
فَلَا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیَطْمَعَ الَّذِی فِی قَلْبِهِ مَرَضٌ وَقُلْنَ قَوْلًا مَعْرُوفًا؛
در هنگام سخن گفتن صدای خود را نازک نکنید که بیمار دلان به شما طمع خواهند کرد بنابراین درست سخن بگویید.(1)
بخل و ترس دو صفت مذموم مردان است ولی برای زنان خوب است چون هم حراست از اموال خود و شوهرش می کند و هم در حفظ عفاف خویش می کوشد در هر مجلس و محفلی که قصد سوء به او دارند از ترس شرکت نمی کند. امام علیه السلام زنان را با این سه صفت از مردان ممتاز نموده تا در معرض خطر قرار نگیرند و همچنان پاکدامن و عفیف بمانند. و اگر به فساد زنان در خانواده و جامعه بنگرید ملاحظه می نمایید پایه و اساس بیشترین آنها از محروم بودن این قشر زنان از همان سه چیزی است که امام علیه السلام معتقد است باید برخوردار باشند کبر ترس بخل!
شرح ابن میثم
خصلتهاى سه گانه مورد ذکر هر سه براى مردان رذایل و ناروایند در صورتى که براى زنان فضیلتند. و علت این که صفات مزبور فضیلت محسوب مى شوند، همان است که امام علیه السلام نقل فرمودند.
مزهوّة، یعنى: گردنفراز، از مصدر زهو جز به معنى مفعولى، فعلى از آن ساخته نشده است. گفته مى شود: زهى الرّجل، و زهیت المرأة فهى مزهوّة.(2)
پینوشتها:
1- سوره احزاب، آیه 32
2- ترجمه شرح نهج البلاغه ابن میثم، ج 5، ص 610 و 611
منبع: حدیث زندگی: شرح حکمت های نهج البلاغه، کاظم ارفع، تهران: پیام عدالت،1390.