روش سوگند دادن ستمکار
امام علی علیه السلام فرمودند:
یَقُولُ أَحْلِفُوا الظَّالِمَ إِذَا أَرَدْتُمْ یَمِینَهُ بِأَنَّهُ بَرِی ءٌ مِنْ حَوْلِ اللَّهِ وَ قُوَّتِهِ فَإِنَّهُ إِذَا حَلَفَ بِهَا کَاذِباً عُوجِلَ وَ إِذَا حَلَفَ بِاللَّهِ الَّذِی لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ لَمْ یُعَاجَلْ لِأَنَّهُ قَدْ وَحَّدَ اللَّهَ سُبْحَانَهُ.
ستمکار این گونه قسم بدهید که او از حول و قوت خدا بیزار است زیرا اگر به دروغ چنین قسمی بخورد در کیفرش شتاب شود و اگر قسم خورد به خدایی که جز او خدایی نیست در کیفرش شتاب شود و اگر قسم خورد به خدایی که جز او خدایی نیست در کیفرش شتاب نشود زیرا او خدا را یگانه دانست.
نهج البلاغه: حکمت 245
شرح حدیث:
امام علیه السلام ذکر حوقله را آن قدر کارساز وپر قدرت می داند که حتی در انکار آن ستمکار را هر چند صاحب قدرت ظاهر میباشد از پای در می آورد پس نمی تواند از حول و قوه الهی بیزار باشد.
گفتن این ذکر در هر حال توصیه شده قدرت حفاظت فوق العاده ای در این ذکر هست به ویژه برای برون رفت از استرس و اضطراب مداومت به این ذکر شریف تاکید شده است.
امام کاظم علیه السلام وقتی در مخاطره خلفاء بنی العباس قرار می گرفت ذکر حوقله را به این شکل قرائت می کرد. «لا حَولَ وَ لا قُوَّهَ اِلّا بِاللهِ العَلِیِّ العَظیم.»(1)
و در پایان دعایی که علامه مجلسی از آن بزرگوار نقل می کند سفارش بر این ذکر دارد.(2)
در پایان حرز امام رضا علیه السلام آخرین ذکری که تاکید شده ذکر شریف حوقله است.(3)
شرح ابن میثم
گاهى نظر مجتهد بر این قرار مى گیرد که بر سوگند- همانند آنچه که امام (علیه السلام) فرموده- پافشارى کنند تا شخص دروغگو از سوگند خوددارى کند و حق ادا شود، توضیح آن که شخص دروغگو با علم به ستمکارى خود و تصوّر این که خدا را باور دارد، و این باور، با کارى که به خاطر آن قسم خورده هماهنگ است، تحت تأثیر این عبارت قرار مى گیرد، و بر خلاف سوگند معمولى، آمادگى براى سرعت مجازات پیدا مى کند.
آورده اند که سخن چینى نزد منصور، از امام صادق (علیه السلام) سخن چینى کرد، منصور، امام (علیه السلام) را احضار کرد و گفت: فلانى از تو چنین و چنان مى گوید. امام صادق (علیه السلام) فرمود: این سخنان از من نیست. امّا سخن چین، انکار کرد و گفت: خیر از اوست. امام صادق (علیه السلام) او را قسم داد بر این که، اگر دروغ بگوید، از نیرو و توان خدا بیزار است، سخن چین قسم خورد، و هنوز کلامش تمام نشده بود که بدنش فلج گشت و پایش مثل یک تکه گوشت شد که روى زمین کشیده مى شد، به این ترتیب امام صادق (علیه السلام) از دست او خلاص شد.(4)
پینوشتها:
1- بحارالانوار، ج 94، ص 314
2- همان
3- همان
4- ترجمه شرح نهج البلاغه ابن میثم، ج 5، ص 625 و 626
منبع: حدیث زندگی: شرح حکمت های نهج البلاغه، کاظم ارفع، تهران: پیام عدالت،1390.
گفتن این ذکر در هر حال توصیه شده قدرت حفاظت فوق العاده ای در این ذکر هست به ویژه برای برون رفت از استرس و اضطراب مداومت به این ذکر شریف تاکید شده است.
امام کاظم علیه السلام وقتی در مخاطره خلفاء بنی العباس قرار می گرفت ذکر حوقله را به این شکل قرائت می کرد. «لا حَولَ وَ لا قُوَّهَ اِلّا بِاللهِ العَلِیِّ العَظیم.»(1)
و در پایان دعایی که علامه مجلسی از آن بزرگوار نقل می کند سفارش بر این ذکر دارد.(2)
در پایان حرز امام رضا علیه السلام آخرین ذکری که تاکید شده ذکر شریف حوقله است.(3)
شرح ابن میثم
گاهى نظر مجتهد بر این قرار مى گیرد که بر سوگند- همانند آنچه که امام (علیه السلام) فرموده- پافشارى کنند تا شخص دروغگو از سوگند خوددارى کند و حق ادا شود، توضیح آن که شخص دروغگو با علم به ستمکارى خود و تصوّر این که خدا را باور دارد، و این باور، با کارى که به خاطر آن قسم خورده هماهنگ است، تحت تأثیر این عبارت قرار مى گیرد، و بر خلاف سوگند معمولى، آمادگى براى سرعت مجازات پیدا مى کند.
آورده اند که سخن چینى نزد منصور، از امام صادق (علیه السلام) سخن چینى کرد، منصور، امام (علیه السلام) را احضار کرد و گفت: فلانى از تو چنین و چنان مى گوید. امام صادق (علیه السلام) فرمود: این سخنان از من نیست. امّا سخن چین، انکار کرد و گفت: خیر از اوست. امام صادق (علیه السلام) او را قسم داد بر این که، اگر دروغ بگوید، از نیرو و توان خدا بیزار است، سخن چین قسم خورد، و هنوز کلامش تمام نشده بود که بدنش فلج گشت و پایش مثل یک تکه گوشت شد که روى زمین کشیده مى شد، به این ترتیب امام صادق (علیه السلام) از دست او خلاص شد.(4)
پینوشتها:
1- بحارالانوار، ج 94، ص 314
2- همان
3- همان
4- ترجمه شرح نهج البلاغه ابن میثم، ج 5، ص 625 و 626
منبع: حدیث زندگی: شرح حکمت های نهج البلاغه، کاظم ارفع، تهران: پیام عدالت،1390.