پرهیز از دورویى و نفاق
امام علی علیه السلام فرمودند:
اللَّهُمَّ إِنِّی أَعُوذُ بِکَ مِنْ أَنْ تَحْسُنَ فِی لَامِعَةِ الْعُیُونِ عَلَانِیَتِی وَ تَقْبُحَ فِیمَا أُبْطِنُ لَکَ سَرِیرَتِی مُحَافِظاً عَلَى رِئَاءِ النَّاسِ مِنْ نَفْسِی بِجَمِیعِ مَا أَنْتَ مُطَّلِعٌ عَلَیْهِ مِنِّی فَأُبْدِیَ لِلنَّاسِ حُسْنَ ظَاهِرِی وَ أُفْضِیَ إِلَیْکَ بِسُوءِ عَمَلِی تَقَرُّباً إِلَى عِبَادِکَ وَ تَبَاعُداً مِنْ مَرْضَاتِکَ.
پروردگارا به تو پناه میبرم از اینکه ظاهرم در دیده ها نیکو ولی باطنم در نزد تو زشت باشد در حالی که بخواهم با ریاکاری و ظاهرسازی که تو بهتر از من بدان آگاهی خود را نزد مردم با ظاهری نیکو جلوه دهم و بدرفتاریم رانزد تو آرم که در نتیجه به بندگانت نزدیک و از رضایت دور مانم.
نهج البلاغه: حکمت 268
شرح حدیث:
البته مولایمان امیرالمومنین علی علیه السلام از این حالتی که توصیفش فرمود منزه و پاکیزه است این ما هستیم که باید به خدا پناه بریم از ظاهرسازی هایمان و تلاشمان برای آن که در چشم مردم خوب جلوه کنیم اما در دلمان چیز دیگری و در رفتار مخفی و پنهانمان آنچنانیم که خدا را به خشم می آوریم.
وقتی آقا و سرورمان استغاثه به پروردگار می کند از دو چهره بودن ما چه کنیم که سر تا پا دو گانه ایم دو گانه می گوییم دوگانه عمل می کنیم و دوگانه معتقدیم.
به راستی آیا مردم در دیدگاه ما نعوذ بالله از خداوند تبارک و تعالی باریمان مهم ترند.
آیا این درست که نزد مردم آبرومند و محترم باشیم اما نزد پروردگار متعال بی آبرو و روسیاه و به فرمایش امام علیه السلام به بندگان خدا نزدیک و از رضایت خدا دور.
پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم می فرمودند:
و تَصْعَدُ الْحَفَظَهُ بِعَمَلِ الْعَبْدِ مُبْتَهِجاً به ... فَیَطَئُونَ الْحُجُبَ کُلَّهَا حَتَّی یَقُومَوا بَیْنَ یَدَیْهِ اللهِ سُبْحَانَهُ فَیَشْهَدُوا لَهُ بِعَمَلٍ صالحٍ وَ دُعَاءٍ فَیَقُولُ الله تعالی: أَنْتَم حَفَظَهُ عَمَلِ عَبدِی و أَنَا رقیبٌ عَلی ما فِی نَفسِهِ اِنَّهُ لَم یُرِدنی بِهذا العَمَلِ عَلَیهِ لَعنَتی؛
فرشتگان نگهبان اعمال با خوشحالی عمل بنده را بالا می برند حجاب ها را یکی پس از دیگری طی می کنند تا آن که در برابر خدای سبحان می ایستند و می گویند عمل صالح و دعایی آورده اند. خدای تعالی می فرماید شما نگهبانان عمل بنده من هستید و من ناظر درون اویم. او این عمل را برای من انجام نداده است لعنت من بر او باد.(1)
شرح ابن میثم
امام علیه السلام به خدا پناه برده است از این که حسن ظن در انتظار مردم و زشتى باطن خود در نزد خدا را- به وسیله خود نمایى به زهد و عبادت ظاهرى آن هم به منظور دنیا- با هم در خود جمع کند.
لامعة العیون اضافه صفت به موصوف است، یعنى: جلوى چشمان.
«محافظا» حال است. تقربا و تباعدا دو مصدرند که به جاى حال نشسته اند، و احتمال دارد، مفعول و منصوب باشند.(2)
پینوشتها:
1- مستدرک الوسایل، ج 1، ص 112
2- ترجمه شرح نهج البلاغه ابن میثم، ج 5، ص 653
منبع: حدیث زندگی: شرح حکمت های نهج البلاغه، کاظم ارفع، تهران: پیام عدالت، 1390.
وقتی آقا و سرورمان استغاثه به پروردگار می کند از دو چهره بودن ما چه کنیم که سر تا پا دو گانه ایم دو گانه می گوییم دوگانه عمل می کنیم و دوگانه معتقدیم.
به راستی آیا مردم در دیدگاه ما نعوذ بالله از خداوند تبارک و تعالی باریمان مهم ترند.
آیا این درست که نزد مردم آبرومند و محترم باشیم اما نزد پروردگار متعال بی آبرو و روسیاه و به فرمایش امام علیه السلام به بندگان خدا نزدیک و از رضایت خدا دور.
پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم می فرمودند:
و تَصْعَدُ الْحَفَظَهُ بِعَمَلِ الْعَبْدِ مُبْتَهِجاً به ... فَیَطَئُونَ الْحُجُبَ کُلَّهَا حَتَّی یَقُومَوا بَیْنَ یَدَیْهِ اللهِ سُبْحَانَهُ فَیَشْهَدُوا لَهُ بِعَمَلٍ صالحٍ وَ دُعَاءٍ فَیَقُولُ الله تعالی: أَنْتَم حَفَظَهُ عَمَلِ عَبدِی و أَنَا رقیبٌ عَلی ما فِی نَفسِهِ اِنَّهُ لَم یُرِدنی بِهذا العَمَلِ عَلَیهِ لَعنَتی؛
فرشتگان نگهبان اعمال با خوشحالی عمل بنده را بالا می برند حجاب ها را یکی پس از دیگری طی می کنند تا آن که در برابر خدای سبحان می ایستند و می گویند عمل صالح و دعایی آورده اند. خدای تعالی می فرماید شما نگهبانان عمل بنده من هستید و من ناظر درون اویم. او این عمل را برای من انجام نداده است لعنت من بر او باد.(1)
شرح ابن میثم
امام علیه السلام به خدا پناه برده است از این که حسن ظن در انتظار مردم و زشتى باطن خود در نزد خدا را- به وسیله خود نمایى به زهد و عبادت ظاهرى آن هم به منظور دنیا- با هم در خود جمع کند.
لامعة العیون اضافه صفت به موصوف است، یعنى: جلوى چشمان.
«محافظا» حال است. تقربا و تباعدا دو مصدرند که به جاى حال نشسته اند، و احتمال دارد، مفعول و منصوب باشند.(2)
پینوشتها:
1- مستدرک الوسایل، ج 1، ص 112
2- ترجمه شرح نهج البلاغه ابن میثم، ج 5، ص 653
منبع: حدیث زندگی: شرح حکمت های نهج البلاغه، کاظم ارفع، تهران: پیام عدالت، 1390.