نفرین انس ابن مالک توسط امام علی علیه السلام
امام علی علیه السلام فرمودند:
لِأَنَسِ بْنِ مَالِکٍ وَ قَدْ کَانَ بَعَثَهُ إِلَى طَلْحَةَ وَ الزُّبَیْرِ لَمَّا جَاءَ إِلَى الْبَصْرَةِ یُذَکِّرُهُمَا شَیْئاً قَدْ سَمِعَهُ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ صلى الله علیه واله فِی مَعْنَاهُمَا فَلَوَى عَنْ ذَلِکَ فَرَجَعَ إِلَیْهِ فَقَالَ إِنِّی أُنْسِیتُ ذَلِکَ الْأَمْرَ إِنْ کُنْتَ کَاذِباً فَضَرَبَکَ اللَّهُ بِهَا بَیْضَاءَ لَامِعَةً لَا تُوَارِیهَا الْعِمَامَةُ.
امام علی علیه السلام، انس ابن مالک را نزد طلحه و زبیر به بصره فرستاد تا آنها را یاد حدیثی آورد که از رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم شنیده بود.
انس از رساندن پیام آن گرامی سرپیچی کرد و وقتی بازگشت گفت من آن سخن پیامبر را فراموش کردم. امام علیه السلام فرمودند: اگر دروغ می گویی خداوند سپیدی درخشانی در چهره ات پدیدار کند که دستار سرت آن را نپوشاند.
انس از رساندن پیام آن گرامی سرپیچی کرد و وقتی بازگشت گفت من آن سخن پیامبر را فراموش کردم. امام علیه السلام فرمودند: اگر دروغ می گویی خداوند سپیدی درخشانی در چهره ات پدیدار کند که دستار سرت آن را نپوشاند.
نهج البلاغه: حکمت 303
شرح حدیث:
سید شریف رضی می گوید: مراد امام علیه السلام مرض برص و پیسی است که به نفرین امام علیه السلام در صورتش پیدا شد و از روی شرمندگی ظاهر نمی شد مگر آنکه صورت خود را می پوشانید.
انس بن مالک در روز عید غدیر خم حضور داشت که رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلم فرمودند:
مَن کُنتُ مَولاه فَهذا عَلیٌّ مَولاهُ اللّهُمَّ و الِ مَن والاهُ و عادِ مَن عاداهُ؛
اما هواپرستی و دنیاخواهی او بر او غلبه کرد و گفت یادم رفته است.
البته این تجاهل و خود به فراموشی زدن منحصر به انس بن مالک نبود جز عده ای انگشت شمار پس از رحلت رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلم خود را به فراموشی زدند. اولین کسی که خود را به فراموشی زد اولی بود که امام علیه السلام در احتجاجش با او فرمودند:
فَاَنشَدُکَ بِاللهِ اَنَا لمَولی لَکَ و لِکُلِّ مُسلمٍ بِحَدیثِ النَّبِیِّ صلّی الله علیه و آله و سلم یَومَ الغَدیِر اَم اَنتَ؟ قال بَل اَنتَ؛
تو را به خدا قسم می دهم آیا من مولای تو و هر مسلمان بنا بر حدیث پیامبر در روز غدیر هستم یا تو؟ عرض کرد: البته شما.(1)
دومین نفر دومی بود: فخر الدین رازی شافعی در تفسیر کبیر می نویسد قول دهم ان است که این آیه در فضیلت علی بن ابیطالب نازل شده و وقتی این ایه نازل شد رسول الله صلّی الله علیه و آله و سلم بازوی علی علیه السلام را گرفت و گفت:
مَن کُنتُ مَولاه فَهذا عَلیٌّ مَولاهُ اللّهُمَّ و الِ مَن والاهُ و عادِ مَن عاداهُ
در این هنگام:
فَلَقاهُ عُمَر رضِیَ الله عَنهُ فَقالَ: هَنِیئاً لَکَ یَابنَ اَبی طالبٍ؟ اَصبَحتَ مَولایَ و مَولی کُلِّ مُومِنٍ وَ مُومِنَهٍ وَ هُوَ قَولُ ابن عبّاسِ و البراءِ بنِ عازب و مُحَمَّد بن علیٍّ؛
عمر بن خطاب با علی علیه السلام ملاقات کرد و گفت: گوارا باد بر تو ای پسر ابیطالب؟ صبح کردی در حالی که مولای من و مولای هر مرد و زن مومن گردیدی.(2)
فخر رازی می گوید این گفته ابن عباس براء بن عازب و محمد بن علی می باشد.
شرح ابن میثم
سید رضى مى گوید: «مقصود از آن پیسى است که بعدها این بیمارى در انس پیدا شد و او بدون روبند در بین جمعیّت ظاهر نمى شد». امام علیه السلام او را نزد آن دو نفر [طلحه و زبیر] فرستاد تا آنچه را از پیامبر خدا صلّی الله علیه و آله شنیده بود به یاد آنها آورد. و آن حضرت صلّی الله علیه و آله فرموده بود: شما دو تن با على جنگ خواهید کرد در حالى که نسبت به او ستمکارید. و چون انس با کسى برخورد که او را از این کار منصرف کرد و رأى او را برگرداند، نزد امام علیه السلام بازگشت، و امام علیه السلام بر او نفرین کرد و نفرینش قبول افتاد. کلمه: بیضاء در محل جر، بدل از ضمیر در بهار است.(3)
پینوشتها:
1- احتجاج ج 1، ص 160
2- تفسیر فخر رازی، ج 3 ص 6362
3- ترجمه شرح نهج البلاغه ابن میثم، ج 5، ص 675 و 676
منبع: حدیث زندگی: شرح حکمت های نهج البلاغه، کاظم ارفع، تهران: پیام عدالت، 1390.
انس بن مالک در روز عید غدیر خم حضور داشت که رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلم فرمودند:
مَن کُنتُ مَولاه فَهذا عَلیٌّ مَولاهُ اللّهُمَّ و الِ مَن والاهُ و عادِ مَن عاداهُ؛
اما هواپرستی و دنیاخواهی او بر او غلبه کرد و گفت یادم رفته است.
البته این تجاهل و خود به فراموشی زدن منحصر به انس بن مالک نبود جز عده ای انگشت شمار پس از رحلت رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلم خود را به فراموشی زدند. اولین کسی که خود را به فراموشی زد اولی بود که امام علیه السلام در احتجاجش با او فرمودند:
فَاَنشَدُکَ بِاللهِ اَنَا لمَولی لَکَ و لِکُلِّ مُسلمٍ بِحَدیثِ النَّبِیِّ صلّی الله علیه و آله و سلم یَومَ الغَدیِر اَم اَنتَ؟ قال بَل اَنتَ؛
تو را به خدا قسم می دهم آیا من مولای تو و هر مسلمان بنا بر حدیث پیامبر در روز غدیر هستم یا تو؟ عرض کرد: البته شما.(1)
دومین نفر دومی بود: فخر الدین رازی شافعی در تفسیر کبیر می نویسد قول دهم ان است که این آیه در فضیلت علی بن ابیطالب نازل شده و وقتی این ایه نازل شد رسول الله صلّی الله علیه و آله و سلم بازوی علی علیه السلام را گرفت و گفت:
مَن کُنتُ مَولاه فَهذا عَلیٌّ مَولاهُ اللّهُمَّ و الِ مَن والاهُ و عادِ مَن عاداهُ
در این هنگام:
فَلَقاهُ عُمَر رضِیَ الله عَنهُ فَقالَ: هَنِیئاً لَکَ یَابنَ اَبی طالبٍ؟ اَصبَحتَ مَولایَ و مَولی کُلِّ مُومِنٍ وَ مُومِنَهٍ وَ هُوَ قَولُ ابن عبّاسِ و البراءِ بنِ عازب و مُحَمَّد بن علیٍّ؛
عمر بن خطاب با علی علیه السلام ملاقات کرد و گفت: گوارا باد بر تو ای پسر ابیطالب؟ صبح کردی در حالی که مولای من و مولای هر مرد و زن مومن گردیدی.(2)
فخر رازی می گوید این گفته ابن عباس براء بن عازب و محمد بن علی می باشد.
شرح ابن میثم
سید رضى مى گوید: «مقصود از آن پیسى است که بعدها این بیمارى در انس پیدا شد و او بدون روبند در بین جمعیّت ظاهر نمى شد». امام علیه السلام او را نزد آن دو نفر [طلحه و زبیر] فرستاد تا آنچه را از پیامبر خدا صلّی الله علیه و آله شنیده بود به یاد آنها آورد. و آن حضرت صلّی الله علیه و آله فرموده بود: شما دو تن با على جنگ خواهید کرد در حالى که نسبت به او ستمکارید. و چون انس با کسى برخورد که او را از این کار منصرف کرد و رأى او را برگرداند، نزد امام علیه السلام بازگشت، و امام علیه السلام بر او نفرین کرد و نفرینش قبول افتاد. کلمه: بیضاء در محل جر، بدل از ضمیر در بهار است.(3)
پینوشتها:
1- احتجاج ج 1، ص 160
2- تفسیر فخر رازی، ج 3 ص 6362
3- ترجمه شرح نهج البلاغه ابن میثم، ج 5، ص 675 و 676
منبع: حدیث زندگی: شرح حکمت های نهج البلاغه، کاظم ارفع، تهران: پیام عدالت، 1390.