چهارشنبه، 25 تير 1399
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

پیشوای مومنین و پیشوای تبهکاران

امام علی علیه‌ السلام فرمودند:
أَنَا یَعْسُوبُ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمَالُ یَعْسُوبُ الْفُجَّارِ.

من پیشوای مومنین هستم و مال و ثروت پیشوای تبهکاران است.

نهج البلاغه: حکمت 308
شرح حدیث:
سید شریف رضی که رضوان خدا بر او باد می گوید معنای کلام امام علیه السلام این است که مومنین از من پیروی می کنند تبهکاران از ثروت دنیا.

به راستی بعضی از مردم امامشان و دینشان و همه چیزشان مال و اموال دنیاست به همین دلیل به خاطر دنیا همه کار می کنند و گاهی دست به جنایت های وحشتناک می زنند. در حالی که اگر دنیا را تابع دین و امام زمان خویش قرار دهند از لغزیدن در امان خواهند بود.

امام علیه السلام در جای دیگر فرمودند:
إن جَعَلتَ دِینَکَ تَبَعاً لدُنیاکَ أهلَکتَ دینَکَ ودُنیاکَ وکُنتَ فی الآخرهِ مِن الخاسِرینَ، إن جَعَلتَ دُنیاکَ تَبَعاً لِدینِکَ أحرَزْتَ دِینَکَ ودُنیاکَ وکُنتَ فی الآخرهِ مِن الفائزین؛
اگر دینت را تابع دنیایت گردانی دین و دنیایت را تباه کنی و در آخرت از زیانکاران باشی اگر دنیایت را پیرو دینت کنی هم دین و هم دنیایت را به دست آوردی و در آخرت از رستگاران باشی.(1)

مومن به دنبال امامش حرکت می کند کلمه شیعه که به معنای پیرو است اصطلاحا به کسی میگویند که پا در جای پای امام خویش بگذارد و دنباله رو او باشد به دو نمونه از پیروان راستین ائمه علیهم السلام توجه کنید.

شهر بن حوشب می گوید: در نزد ام سلمه علیهم السلام بودم مردی اجازه خواست که با او ملاقات کند ام سلمه اجازه داد وگفت: تو که هستی؟ گفت من ثابت غلام امیرالمومنین علی بن ابیطالب علیه السلام هستم. ام سلمه گفت: مرحبا بر تو باد ای ابا ثابت بیا و او داخل مجلس ما شد و به او تبریک گفت و بعد پرسید یا اباثابت آن موقع که دل ها پر می زند و از جا کنده می شود دل تو کجا پرواز می کند؟

گفت به سوی علی علیه السلام ام سلمه گفت: موفق باشی به آن خدایی که جانم در اختیار اوست.

لَقَد سَمِعتُ رَسول الله صلّی الله علیه و آله و سلم یَقُولُ: عَلِیُّ مَعَ الحَقِّ و القُرآنِ و الحَقُّ و القُرآنُ مَعَ عَلِیٍّ و لَن یَفتَرِقا حَتّی یَرِدا عَلیَّ الحَوضِ؛
از رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلم شنیدم که می فرمود: علی با حق و قرآن است و حق و قرآن با علی هستند و این ها از هم جدا نمی شوند تا در کنار حوض کوثر با من ملاقات نمایند.(2)

حکیم بن عتیبه می گوید: خدمت امام محمد باقر علیه السلام بودم خانه پر از جمعیت بود در این هنگام پیرمردی که تکیه بر عصای آهنین خود داشت وارد شد بر در خانه ایستاده و گفت:
اَلسَّلامُ عَلَیکَ یَابنَ رَسولِ اللهِ وَ رَحمَهُ اللهِ وَ بَرَکاتُهُ

و بعد سکوت کرد. امام باقر علیه السلام فرمودند:
عَلَیکَ السَّلامُ و رحمَهُ اللهِ وَ بَرَکاتُهُ.

پیرمرد رو به طرف حضار مجلس نموده بر همه سلام کرد و آنها جواب سلامش را دادند آنگاه متوجه حضرت شد عرض کرد ای پسر رسول الله صلّی الله علیه و آله و سلم مرا به نزدیک خود جای ده به خدا سوگند شما را دوست دارم دشمنان دوستان شما را دشمن می دارم و از آنها بیزارم این دشمنی و بیزاری که نسبت به انها ابراز می کنم خدای را شاهد میگیرم نه به واسطه کینه و خصومتی که بین من و آنها باشد آنچه شما حلال بدانید حلال می دانم و آنچه حرام بدانید حرام می دانم و انتظار فرج شما خانواده را می کشم ای پسر رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلم فدایت سوم با این خصوصیت آیا امید نجاتی برایم هست؟

امام باقر علیه السلام فرمودند: جلو بیا جلو بیا او را پیش خود خواند تا در پهلوی خویش نشانید. آنگاه فرمود پیرمرد شخصی خدمت پدرم علی بن الحسین علیه السلام رسید همین سوالی که تو کردی از ایشان پرسید پدرم در جوابش فرمود اگر از دنیا بروی بر پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلم و علی و امام حسن و امام حسین و علی بن الحسین وارد می شود قلبت خنک خواهد شد و دلت از التهاب می افتد و شاهد خواهی شد و چشم هایت روشن می گردد با کرام الکاتبین به خوبی وخوشی روبرو خواهی شد. آن گاه که جانت به اینجا برسد در این هنگام با دست اشاره به گلوی خود نمود. در زندگی نیز چیزهایی خواهی دید که باعث روشنی چشمت هست و با ما در مقامی بلند و ارجمند خواهی بود.

پیرمرد از شنیدن این مقامات چنان غرق در شادی شد که خواست برای مرتبه دوم عین جملات را از زبان امام علیه السلام شنیده باشد از این جهت عرض کرد ای پسر رسول خدا چه فرمودید؟

امام علیه السلام سخنان خود را تکرار کردند. پیرمرد عرض کرد: اگر من بمیرم بر پیغمبر و علی و حسن و حسین و علی بن الحسین علیهم السلام وارد می شوم؟ چشمم روشن و دلم شاد و قلبم خنک می گردد و کرام الکاتبین را با شادی و خوشی ملاقات می کنم؟ در این هنگام که جانم به گلویم برسد اگر زنده بمانم خدا چشمم را روشن می نماید و با شما در درجه ای بلند خواهم بود؟

در این موقع پیرمرد را چنان گریه ای گرفت که مانند ژاله اشک می ریخت و با صدای بلند های های گریه می کرد آن قدر گریه کرد که بر زمین افتاد وقطرات پیاپی اشک و ناله های جانگداز که حاکی از قلب پر از محبت و ولای پیرمرد بود چنان اطرافیان را تحت تاثیر قرار داد که همه با صدای بلند شروع به گریه کردند.

امام باقر علیه السلام رو به طرف پیرمرد نموده با دست مبارک قطرات اشک که از مژگانش می پاشید را می گرفت. پیرمرد سر بلند نموده و عرض کرد: ای پسر رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلم دست مبارک را بده.

حضرت دست خود را به طرف وی دراز کرد پیرمرد گرفته شروع به بوسیدن کرد و بر چشم های خود گذاشت سینه و شکم خویش را گشود دست آن گرامی را بر روی سینه و شکم خود گذاشت آنگاه از جای حرکت کرده سلام داد و رفت.

امام باقر علیه السلام تا موقعی که پیرمرد در حال رفتن دیده می شد او را با توجه مخصوصی تماشا می کرد پس از آن روی به جمعیت نموده و فرمودند:
مَن اَحَبَّ اَن یَنظُرَ اِلی رَجُلٍ مِن اَهلِ الجَّنَهِ فَلَیَنظُر اِلی هذا
هر کس مایل است مردی از اهل بهشت را ببینند به این شخص نگاه کند.

راوی حدیث می گوید: هیچ مجلسی را ندیده بودم که از نظر سوز و گداز و سیلاب اشک شباهت به این مجلس داشته باشد.(3)

از این دو داستان متوجه کلام امام علیه السلام شدیم که فرمودند:
اَنَا یَعسُوبَ المومِنینَ وَ المالُ یَعسُوبُ الفُجّارِ؛ من پیشوای مومنین هستم و مال و ثروت پیشوای تبهکاران است.

شرح ابن میثم
سید رضى مى گوید: معناى سخن آن است که مؤمنان پیروان من و بدکاران پیرو مال و ثروتند، چنان که زنبوران عسل از یعسوب خود که رئیس آنهاست پیروى مى کنند.

کلمه یعسوب را براى خود استعاره آورده است. و وجه شبه همان است که سیّد رضى- خدایش بیامرزد- بیان کرده است.(4)

پی‌نوشت‌ها:
1- غرر الحکم، ح 3751
2- الامام علی بن ابیطالب علیه السلام، ص 18
3- روضه کافی، ص 76
4- ترجمه شرح نهج البلاغه ابن میثم، ج 5، ص 678 و 679

منبع: حدیث زندگی: شرح حکمت های نهج البلاغه، کاظم ارفع، تهران: پیام عدالت، 1390.


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
احادیث مرتبط