علل انحراف خوارج
امام علی علیه السلام فرمودند:
وَ قَدْ مَرَّ بِقَتْلَى الْخَوَارِجِ یَوْمَ النَّهْرَوَانِ بُؤْساً لَکُمْ لَقَدْ ضَرَّکُمْ مَنْ غَرَّکُمْ فَقِیلَ لَهُ مَنْ غَرَّهُمْ یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ فَقَالَ الشَّیْطَانُ الْمُضِلُّ وَ الْأَنْفُسُ الْأَمَّارَةُ بِالسُّوءِ غَرَّتْهُمْ بِالْأَمَانِیِّ وَ فَسَحَتْ لَهُمْ فِى الْمَعَاصِی وَ وَعَدَتْهُمُ الْإِظْهَارَ فَاقْتَحَمَتْ بِهِمُ النَّارَ.
امام علی علیه السلام از کنار کشته های خوارج در روز نهروان گذر کرد و فرمودند:
گرفتار باشید که به شما زیان رسانید آن که فریبتان داد گفتند: چه کسی ایشان را فریب داد؟ فرمود شیطان گمراه کننده و نفسی که هماره امر به بدی می کند. نفس اماره آنها را توسط آرزوها فریب داد و راه گناه و معصیت را برایشان گشود و وعده پیروزی به آنها داد و در نهایت سختی به آتششان انداخت.
گرفتار باشید که به شما زیان رسانید آن که فریبتان داد گفتند: چه کسی ایشان را فریب داد؟ فرمود شیطان گمراه کننده و نفسی که هماره امر به بدی می کند. نفس اماره آنها را توسط آرزوها فریب داد و راه گناه و معصیت را برایشان گشود و وعده پیروزی به آنها داد و در نهایت سختی به آتششان انداخت.
نهج البلاغه: حکمت 315
شرح حدیث:
شیطان بدون مقدمه سراغ کسی نمی رود تا انسان از خود نقطه ضعف نشان ندهد کاری از دست شیطان بر نمی آید ابتدا نفس اماره زمینه را برای نفوذ شیطان آماده می کند. بر همین اساس مبارزه با نفس اماره را باید جدی گرفت چون سرکش است اگر حرکات آن کنترل نشود و مهار نگردد هیچ کس از آسیب آن در امان نیست و جدا باید به خدا پناه برد و خدا را در این امر مهم بیاری طلبید. نفس اماره حالت بچه ها را دارد همان طور که کودکان هر چه می بینند هوس می کنند او نیز صاحبش را پی در پی به کارهای زشت دستور می دهد.
همان طور که امام علیه السلام درباره فریب خوردگان نفس اماره فرمودند نفسی که همواره آدم ها را توسط آرزوها فریب می دهد و راه گناه و معصیت را می گشاید و وعده پیروزی میدهد و عاقبت هم آتش دوزخ جایگاه پیروان نفس اماره می گردد. امام علیه السلام درباره خطر نفس اماره در ابتدای منشور بین المللی خویش به مالک اشتر فرمان می دهد.
وَ أَمَرَهُ أَنْ یَکْسِرَ نَفْسَهُ عند اَلشَّهَوَاتِ وَ یَزَعَهَا عِنْدَ اَلْجَمَحَاتِ فَإِنَّ اَلنَّفْسَ أَمَّارَهٌ بِالسُّوءِ إِلاَّ رَحِمَ اَللَّهُ؛
که در برابر خواسته های شهوات نفس را سر جای خود بنشاند و از طغیان آن را باز دارد زیرا نفس آدمی هماره انسان را امر به بدی می نماید مگر در آنجا که خدا ترحم فرماید.(1)
کلام امام علیه السلام برگرفته از قرآن و داستان یوسف و زلیخاست که بعد از حوادثی که در کاخ عزیز مصر برایشان رخ داده اعتراف کردند.
وَمَا أُبَرِّئُ نَفْسِی إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَهٌ بِالسُّوءِ إِلَّا مَا رَحِمَ رَبِّی؛
من نفس خویش را مبرا نمی کنم که ضمیر انسانی پیوسته به گناه فرمان میدهد مگر آن را که پروردگارم رحم کند.(2)
امام صادق علیه السلام می فرمودند:
اِحذَروا اَهوائَکُم کَما تَحذَرُون اَعدائَکُم؛
بگونه ای از خواهش های نفسانی پرهیز کنید که از دشمنان خود پرهیز می نمایید.(3)
تردید در مهار نفس اماره را باید کنار گذاشت تا با کمال شجاعت بر هوس خویش غالب شویم از نمایشان تماشایی جنگ و ستیزی است که تمایلات مختلف در انسان دارند.
مومنین خود ساخته و صاحب اراده در ترک گناه و نافرمانی نفس اماره قاطع و محکم هستند و کوچکترین تزلزلی در اراده ندارند برخلاف آدم هایی که ضعف اراده دارند این ها یعنی گروه دوم باید بدانند تردید و بی تصمیمی سبب واماندگی از انجام وظایف حیاتی و خدایی آنها می گردد.
خواهی که رسی به کام بردار دو گام
یک گام ز دنیا و دگر گام ز کام
نیکو مثلی شنو ز پیر بسطام
از دانه طمع ببر برستی از دام
شرح ابن میثم
از این که امام علیه السلام آن عاملى را که باعث زیان و فریبشان شده، به شیطان گمراه کننده و نفسهاى وادارنده به بدى تفسیر فرموده است، دریافت مى شود که گاهى مقصود از نفس امّاره، همان شیطان است، و از طرفى اقتضاى عطف مغایرت بین معطوف و معطوف علیه است. و منظور از آرزوهایى که بدان وسیله ایشان را فریفته است، همان آرمان غلبه یافتن و چیرگى است و مقصود از کشاندن آنان به میدان عصیان و سرکشى، اجازه نافرمانى دادن و گسترش و جلوه دادن معاصى در نظر آنها است و همچنین، به آنان وعده پیروزى بر دشمنى را مى دهد که بر آنها غالب شده است. بدیهى است که اینها باعث دخول در آتش جهنّم مى گردد. و کلمه: اقتحام استعاره براى سرعت وارد ساختن آنان به جهنم است.(4)
پینوشتها:
1- نهج البلاغه، نامه 53
2- سوره یوسف، آیه 54
3- سفینة البحار، ج 2، ص 433
4- ترجمه شرح نهج البلاغه ابن میثم، ج 5، ص 683 و 684
منبع: حدیث زندگی: شرح حکمت های نهج البلاغه، کاظم ارفع، تهران: پیام عدالت، 1390.
همان طور که امام علیه السلام درباره فریب خوردگان نفس اماره فرمودند نفسی که همواره آدم ها را توسط آرزوها فریب می دهد و راه گناه و معصیت را می گشاید و وعده پیروزی میدهد و عاقبت هم آتش دوزخ جایگاه پیروان نفس اماره می گردد. امام علیه السلام درباره خطر نفس اماره در ابتدای منشور بین المللی خویش به مالک اشتر فرمان می دهد.
وَ أَمَرَهُ أَنْ یَکْسِرَ نَفْسَهُ عند اَلشَّهَوَاتِ وَ یَزَعَهَا عِنْدَ اَلْجَمَحَاتِ فَإِنَّ اَلنَّفْسَ أَمَّارَهٌ بِالسُّوءِ إِلاَّ رَحِمَ اَللَّهُ؛
که در برابر خواسته های شهوات نفس را سر جای خود بنشاند و از طغیان آن را باز دارد زیرا نفس آدمی هماره انسان را امر به بدی می نماید مگر در آنجا که خدا ترحم فرماید.(1)
کلام امام علیه السلام برگرفته از قرآن و داستان یوسف و زلیخاست که بعد از حوادثی که در کاخ عزیز مصر برایشان رخ داده اعتراف کردند.
وَمَا أُبَرِّئُ نَفْسِی إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَهٌ بِالسُّوءِ إِلَّا مَا رَحِمَ رَبِّی؛
من نفس خویش را مبرا نمی کنم که ضمیر انسانی پیوسته به گناه فرمان میدهد مگر آن را که پروردگارم رحم کند.(2)
امام صادق علیه السلام می فرمودند:
اِحذَروا اَهوائَکُم کَما تَحذَرُون اَعدائَکُم؛
بگونه ای از خواهش های نفسانی پرهیز کنید که از دشمنان خود پرهیز می نمایید.(3)
تردید در مهار نفس اماره را باید کنار گذاشت تا با کمال شجاعت بر هوس خویش غالب شویم از نمایشان تماشایی جنگ و ستیزی است که تمایلات مختلف در انسان دارند.
مومنین خود ساخته و صاحب اراده در ترک گناه و نافرمانی نفس اماره قاطع و محکم هستند و کوچکترین تزلزلی در اراده ندارند برخلاف آدم هایی که ضعف اراده دارند این ها یعنی گروه دوم باید بدانند تردید و بی تصمیمی سبب واماندگی از انجام وظایف حیاتی و خدایی آنها می گردد.
خواهی که رسی به کام بردار دو گام
یک گام ز دنیا و دگر گام ز کام
نیکو مثلی شنو ز پیر بسطام
از دانه طمع ببر برستی از دام
شرح ابن میثم
از این که امام علیه السلام آن عاملى را که باعث زیان و فریبشان شده، به شیطان گمراه کننده و نفسهاى وادارنده به بدى تفسیر فرموده است، دریافت مى شود که گاهى مقصود از نفس امّاره، همان شیطان است، و از طرفى اقتضاى عطف مغایرت بین معطوف و معطوف علیه است. و منظور از آرزوهایى که بدان وسیله ایشان را فریفته است، همان آرمان غلبه یافتن و چیرگى است و مقصود از کشاندن آنان به میدان عصیان و سرکشى، اجازه نافرمانى دادن و گسترش و جلوه دادن معاصى در نظر آنها است و همچنین، به آنان وعده پیروزى بر دشمنى را مى دهد که بر آنها غالب شده است. بدیهى است که اینها باعث دخول در آتش جهنّم مى گردد. و کلمه: اقتحام استعاره براى سرعت وارد ساختن آنان به جهنم است.(4)
پینوشتها:
1- نهج البلاغه، نامه 53
2- سوره یوسف، آیه 54
3- سفینة البحار، ج 2، ص 433
4- ترجمه شرح نهج البلاغه ابن میثم، ج 5، ص 683 و 684
منبع: حدیث زندگی: شرح حکمت های نهج البلاغه، کاظم ارفع، تهران: پیام عدالت، 1390.