وظیفه سرمایه داران در قبال مستمندان
امام علی علیه السلام فرمودند:
إِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ فَرَضَ فِی أَمْوَالِ الْأَغْنِیَاءِ أَقْوَاتَ الْفُقَرَاءِ فَمَا جَاعَ فَقِیرٌ إِلَّا بِمَا مَنَعَ بِهِ غَنِیٌّ وَ اللَّهُ تَعَالَى جَدُّهُ سَائِلُهُمْ عَنْ ذَلِکَ.
خداوند تبارک و تعالی در اموال ثروتمندان سهم مستمندان را واجب کرده بنابراین مستمندی بی چیز نماند مگر آنکه ثروتمندی حق وی را بخورد. خداوند در روز حساب در این باره ثروتمندان را مواخذه خواهد کرد.
نهج البلاغه: حکمت 320
شرح حدیث:
یکی از مصیبت های اجتماعی و خانوادگی فقر فقرا و مستمندان است این مشکل و گره به دست ثروتمندان حل می شود چگونه؟ به همان طریقی که امام علیه السلام ضمن توبیخ قشر سرمایه دار راه حل را نیز بیان می فرماید.
اگر کسانی که امکانات مالی دارند حقوق واجب خود را بپردازند و مازاد آنچه را که رفع نیازشان می نماید سهمی برای مستمندان قرار دهند خط فقر پایین می اید و زندگی طبقاتی محو شده و همه فقرا به نوایی می رسند.
خداوند در وصف اهل تقوا می فرماید:
کَانُوا قَلِیلًا مِنَ اللَّیْلِ مَا یَهْجَعُونَ وَبِالْأَسْحَارِ هُمْ یَسْتَغْفِرُونَ وَفِی أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ لِلسَّائِلِ وَالْمَحْرُومِ؛
آنهایی که نماز را پیوسته به جا می آورند و آنهایی که در ثروت هایشان حق معلومی است برای سائل و محروم.(1)
در جای دیگر در شرح و توضیح کار خوب می فرماید:
وَآتَی الْمَالَ عَلَی حُبِّهِ ذَوِی الْقُرْبَی وَالْیَتَامَی وَالْمَسَاکِینَ وَابْنَ السَّبِیلِ وَالسَّآئِلِینَ وَفِی الرِّقَابِ وَأَقَامَ الصَّلاهَ وَآتَی الزَّکَاهَ؛
و ثروت خود را که مورد علاقه اش می باشد به خویشاوندان و یتیمان و فقرا و درماندگان و سوال کننده و برای آزادی بردگان بدهد و نماز را به پا دارد و زکات دهد.(2)
در آیات فوق تقریبا تکلیف ثروتمندان روشن شده که در چه مواردی باید بخشی از اموال خود را خرج کنند. حال اگر این اتفاق بیفتد و همه به تکلیف عمل کنند آیا جامعه و خانواده ها از مصیبت فقر و نداری رهایی نمی یابند؟
قطعا جواب مثبت است افراد ثروتمند وقتی اولویت را به ارحام و فامیل فقیر خود اختصاص دهند و از وضع آنان خبر گیرند مجموعه خانواده ها از فقر بیرون خواهند آمد. آن دسته محدود همه که بحمدالله اکثریت فامیل و بستگانشان وضع مالی قابل توجهی دارند باید به آیات فوق عمل کنند. اگر کار تشکیلاتی شود فقراء واقعی شناسایی شوند برایشان ایجاد شغل گردد که عادت به مفت خواری و تکدی گری پیدا نکنند و از کار افتاده ها و طبقه سفلی طبق فرمایش امام علی علیه السلام در نامه اش به مالک اشتر به طور جدی به وضع و حالشان رسیدگی شود جامعه در یک سطح معتدل در ثروت قرار می گیرد. اسلام با مالکیت خصوصی مشکل ندارد اما با خود محوری و همه چیز را برای خود و خانواده خود خواستن به فکر فقرا و بینوایان نبودن مخالف است.
امام علیه السلام در جای دیگر فرمودند:
لا وِزرَ اَعظَمُ مِن وِزرِ غَنِیِّ مَنَعَ المُحتاجَ؛
گناهی بزرگتر از گناه ثروتمندی نیست که نیازمند را از حقش محروم کرده باشد.(3)
همان بزرگوار مشابه فرمایش قبلی خویش فرموده است
إِنَّ اللَّهَ فَرَضَ عَلَی الأَغْنِیَاءِ فِی أَمْوَالِهِمْ بِقَدْرِ مَا یَکْفِی فُقَرَاءَهُمْ ، و إِنْ جَاعُوا، و عَزوا، و جُهِدُوا فَبِمَنْعِ الأَغْنِیَاءِ، وَحَقَّ عَلَی اللَّهِ أَنْ یُحَاسِبَهُمْ یَوْمَ الْقِیَامَهِ، وَیُعَذِّبَهُمْ عَلَیْهِ؛
خداوند در اموال ثروتمندان به اندازه ای که نیاز فقرا را کفایت کند حق واجب قرار داده و اگر فقرا گرسنه و برهنه و رنجور شوند به سبب آن است که ثروتمندان حق آنان را نداده اند و خدا حق دارد که روز قیامت ثروتمندان را بازخواست و برای این کار عذابشان کند.(4)
شرح ابن میثم
مقصود امام علیه السلام از این واجب، زکات است، بدیهى است که گرسنگى فقیر، بدان جهت است که توانگر جلو روزى و یا آنچه را که وسیله روزى اوست بازگرفته است. و امام علیه السلام با عبارت: و اللّه سائلهم (خدا مؤاخذه خواهد کرد)، توانگران را بیم داده است، و این جمله مقدمه صغرا براى قیاس مضمرى است که کبراى مقدّر آن چنین است: و هر کس که مورد بازخواست خداست، سزاوار است که از مؤاخذه او بر حذر باشد.(5)
پینوشتها:
1- سوره ذاریات، آیه 17 تا 19
2- سوره بقره، آیه 177
3- غرر الحکم، ح 10738
4- کنزالعمال، ح 16840
5- ترجمه شرح نهج البلاغه ابن میثم، ج 5، ص 686 و 687
منبع: حدیث زندگی: شرح حکمت های نهج البلاغه، کاظم ارفع، تهران: پیام عدالت، 1390.
اگر کسانی که امکانات مالی دارند حقوق واجب خود را بپردازند و مازاد آنچه را که رفع نیازشان می نماید سهمی برای مستمندان قرار دهند خط فقر پایین می اید و زندگی طبقاتی محو شده و همه فقرا به نوایی می رسند.
خداوند در وصف اهل تقوا می فرماید:
کَانُوا قَلِیلًا مِنَ اللَّیْلِ مَا یَهْجَعُونَ وَبِالْأَسْحَارِ هُمْ یَسْتَغْفِرُونَ وَفِی أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ لِلسَّائِلِ وَالْمَحْرُومِ؛
آنهایی که نماز را پیوسته به جا می آورند و آنهایی که در ثروت هایشان حق معلومی است برای سائل و محروم.(1)
در جای دیگر در شرح و توضیح کار خوب می فرماید:
وَآتَی الْمَالَ عَلَی حُبِّهِ ذَوِی الْقُرْبَی وَالْیَتَامَی وَالْمَسَاکِینَ وَابْنَ السَّبِیلِ وَالسَّآئِلِینَ وَفِی الرِّقَابِ وَأَقَامَ الصَّلاهَ وَآتَی الزَّکَاهَ؛
و ثروت خود را که مورد علاقه اش می باشد به خویشاوندان و یتیمان و فقرا و درماندگان و سوال کننده و برای آزادی بردگان بدهد و نماز را به پا دارد و زکات دهد.(2)
در آیات فوق تقریبا تکلیف ثروتمندان روشن شده که در چه مواردی باید بخشی از اموال خود را خرج کنند. حال اگر این اتفاق بیفتد و همه به تکلیف عمل کنند آیا جامعه و خانواده ها از مصیبت فقر و نداری رهایی نمی یابند؟
قطعا جواب مثبت است افراد ثروتمند وقتی اولویت را به ارحام و فامیل فقیر خود اختصاص دهند و از وضع آنان خبر گیرند مجموعه خانواده ها از فقر بیرون خواهند آمد. آن دسته محدود همه که بحمدالله اکثریت فامیل و بستگانشان وضع مالی قابل توجهی دارند باید به آیات فوق عمل کنند. اگر کار تشکیلاتی شود فقراء واقعی شناسایی شوند برایشان ایجاد شغل گردد که عادت به مفت خواری و تکدی گری پیدا نکنند و از کار افتاده ها و طبقه سفلی طبق فرمایش امام علی علیه السلام در نامه اش به مالک اشتر به طور جدی به وضع و حالشان رسیدگی شود جامعه در یک سطح معتدل در ثروت قرار می گیرد. اسلام با مالکیت خصوصی مشکل ندارد اما با خود محوری و همه چیز را برای خود و خانواده خود خواستن به فکر فقرا و بینوایان نبودن مخالف است.
امام علیه السلام در جای دیگر فرمودند:
لا وِزرَ اَعظَمُ مِن وِزرِ غَنِیِّ مَنَعَ المُحتاجَ؛
گناهی بزرگتر از گناه ثروتمندی نیست که نیازمند را از حقش محروم کرده باشد.(3)
همان بزرگوار مشابه فرمایش قبلی خویش فرموده است
إِنَّ اللَّهَ فَرَضَ عَلَی الأَغْنِیَاءِ فِی أَمْوَالِهِمْ بِقَدْرِ مَا یَکْفِی فُقَرَاءَهُمْ ، و إِنْ جَاعُوا، و عَزوا، و جُهِدُوا فَبِمَنْعِ الأَغْنِیَاءِ، وَحَقَّ عَلَی اللَّهِ أَنْ یُحَاسِبَهُمْ یَوْمَ الْقِیَامَهِ، وَیُعَذِّبَهُمْ عَلَیْهِ؛
خداوند در اموال ثروتمندان به اندازه ای که نیاز فقرا را کفایت کند حق واجب قرار داده و اگر فقرا گرسنه و برهنه و رنجور شوند به سبب آن است که ثروتمندان حق آنان را نداده اند و خدا حق دارد که روز قیامت ثروتمندان را بازخواست و برای این کار عذابشان کند.(4)
شرح ابن میثم
مقصود امام علیه السلام از این واجب، زکات است، بدیهى است که گرسنگى فقیر، بدان جهت است که توانگر جلو روزى و یا آنچه را که وسیله روزى اوست بازگرفته است. و امام علیه السلام با عبارت: و اللّه سائلهم (خدا مؤاخذه خواهد کرد)، توانگران را بیم داده است، و این جمله مقدمه صغرا براى قیاس مضمرى است که کبراى مقدّر آن چنین است: و هر کس که مورد بازخواست خداست، سزاوار است که از مؤاخذه او بر حذر باشد.(5)
پینوشتها:
1- سوره ذاریات، آیه 17 تا 19
2- سوره بقره، آیه 177
3- غرر الحکم، ح 10738
4- کنزالعمال، ح 16840
5- ترجمه شرح نهج البلاغه ابن میثم، ج 5، ص 686 و 687
منبع: حدیث زندگی: شرح حکمت های نهج البلاغه، کاظم ارفع، تهران: پیام عدالت، 1390.