حیات شما به حیات همین موجود یا موجودات دیگر خانهتان بسته شده است.
همسر بودن و مادر بودن کلمات مقدسی هستند که واقعا هرکسی شایستگی این مقام را ندارد. برای رسیدن به عمق این کلمات باید رازهایی را دانست که کمک کار مادران و همسران باشد. برای فهم این رازها با ما همراه باشید...
تعداد کلمات: 1100/تخمین زمان مطالعه: 6 دقیقه
تعداد کلمات: 1100/تخمین زمان مطالعه: 6 دقیقه
نقش من
فیلم «به همین سادگی» اثر رضا میرکریمی را دیدهاید یا نه؟! این فیلم، داستان زندگی زنی خانهدار است که از کارهای روزانه و تکراری خسته شده و تصمیم میگیرد شوهر و دو فرزندش را رها کند و به خانه پدری برود امّا در نهایت نمیرود؛ چون متوجه میشود که حضور او در خانه چقدر لازم است و اگر نباشد معلوم نیست چه بر سر بچههایش میآید و چه کسی به شوهرش پس از یک روز پر کار و خستهکننده، انرژی و آرامش میدهد. زن فیلم میرکریمی، در یک لحظه دریافت که چقدر مفید و ضروری است. به همین سادگی!به همین سادگی، حکایت بسیاری از زنان جامعه است. زنانی که هر از گاهی خسته از کارهای روزانه و تکراری از خود سؤال میکنند: «واقعاً من فقط برای همین کارها آفریده شدهام؟!»
پاسخ دادن به این سؤال خیلی هم کار سختی نیست: البته که نه!
کارهای روزانه و رسیدگی به شوهر و بچهها، با همه خستگی و بعضاً یکنواختیشان، کارهای بسیار حسّاس و مهمیاند. شاید خیلی مهمتر از اداره کردن کارخانهای بزرگ یا حتّی ریاست یک وزارتخانه!
چشمهایتان را لحظهای ببندید و تصور کنید بچهها و همسرتان را رها کردهاید و رفتهاید دنبال زندگی و علایق خودتان. اصلاً آینده بچهها به شما چه ربطی دارد؟! مطمئنم نتوانستید تصور کنید.
خودتان را خسته نکنید. حیات شما به حیات همین موجود یا موجودات دیگر خانهتان بسته شده است. خداوند طبیعتاً شما را این گونه آفریده است. موجودی سرشار از عاطفه که به طور دائم در حال تلاش برای آرامش اعضای خانواده است. البته همین زن بالفطره مهربان هم بالاخره خسته میشود و باید فکری به حال راههای تأمین انرژیاش بکند. امّا مطمئناً راهحل این مشکل، فرار از موانع نیست. تو، زن هستی و زنانگیات در ایفای درست نقش همسری و مادری خلاصه میشود.
تمرین کنیم:
1 ـ جلو آینه بایستید. نفس عمیقی بکشید و به خودتان بگویید: من با افتخار یک مادر هستم. من با افتخار یک همسر هستم. یک مادر فداکار و یک همسر خوب.2 ـ تصمیم بگیرید راههای مناسب کسب انرژی را بیاموزید. قول بدهید بیشتر به خودتان توجه کنید. شما باید یک مادر با انرژی و قوی باشید.
در جستجوی خوشبختی
آیا از زندگی خود راضی هستید و احساس خوشبختی میکنید؟! حتماً شما هم موافقید که همه ما به دنبال کسب رضایت از زندگی و به تبع آن در جستجوی خوشبختی هستیم. اگر فراموش نکرده باشید، در شب عروسیتان همه مهمانها هنگام خداحافظی برایتان آرزوی خوشبختی کردند. این خوشبختی و این آرزوی بزرگ بشریت، احساسی است که درک آن در زندگی به عوامل متعددی بستگی دارد. مثلاً داشتن پول زیاد، خانه بزرگ، بچههای سالم و باهوش از عواملی هستند که میتوانند خوشبختی را به همراه خود بیاورند. امّا آیا کسی که وضع مالی خوبی ندارد یا مثلاً اعضای خانوادهاش را در یک حادثه از دست داده، دیگر نمیتواند خوشبخت باشد؟! مسلماً این جمله به شدت شعاری، به شدت درست است که «همه چیز داشتن» به تنهایی، خوشبختی نمیآورد. احساس خوشبختی کردن، بیش از هر چیز، به تفکر ما و به نوع اندیشه ما بستگی دارد. هر کس، یک جور فکر میکند و به تناسب افکارش، میتواند احساس خوشبختی یا بدبختی کند. پس برای احساس خوشبختی و رضایت از زندگی اولین قدم این است که افکار منفی را از ذهنمان دور کنیم و مثبتاندیش شویم.سختی ها و ناخرسندی ها
علاوه بر تفکر مثبت، قدم دوم این است که بین سختیها و ناخرسندیها، تفاوت قائل شویم. مثلاً دوران بارداری و زایمان، دوران بسیار سختی است ولی نه تنها باعث نارضایتی ما نمیشود، بلکه بسیار شیرین و دوستداشتنی است. مشکل آدمهایی که احساس خوشبختی نمیکنند همین است که سختیهای زندگی را زیادی جدی میگیرند و شیرینیهایش را فراموش میکنند. در حالی که بزرگترین حسن اتفاقات «گذرا بودن» آنها است. درست مثل دردهای زایمان که گذرا هستند و در پس این سختی و درد، گریهها و خندههای شیرین یک نوزاد نهفته که ارزش آن همه درد و رنج را داشته است.تمرین کنیم:
1 ـ واقعبین باشید. واقعبینی به شما کمک میکند که از خود و اطرافیانتان توقع منطقی داشته باشید. دیدهاید آدمهایی را که از عالم و آدم توقع دارند و همیشه از همه دلخورند و غالباً با یکی دو نفر از فامیل قهر هستند؟ این جور آدمها از خیس شدن زیر باران گله میکنند تا گرانی میوه، حقوق کم، بیمحلّی برادر بزرگتر، نقنقو بودن بچهها و خلاصه کوهی از توقع و غم و غصه هستند.واقعبینی جلوی متوقع شدن شما را میگیرد و اجازه نمیدهد تا شما از محیط، هوا، وقایع و اطرافیان خود بیش از حد انتظار داشته باشید.
2 ـ آدمها برای کسب آرامش و تفریح به مسافرت میروند. امکانات مسافرت به راحتی امکانات خانه نیست. باد، باران، روشن کردن هیزمهای تر، خوابیدن در جای نامناسب، سرما، گرما و ... همه از ویژگیهای سفر است و اتفاقاً همین چیزهاست که سفر را شیرین و به یادماندنی میکند. نبودن روزهای سخت در زندگی، شیرینیها را برای ما یکنواخت و از جذابیّت آن کم میکند. به سختیهای زندگی به چشم روزهای مسافرت نگاه کنید تا تحملشان آسان شود: گذرا، بامزه، مفید برای رفع یکنواختی و قدر دانستن داشتهها و نعمتها.
3 ـ یکی از راههای نفوذ شیطان در دل آدمها، ترساندن آنها از فقر و نداری است. جلوی شیطان بایستید و او را از دلتان بیرون کنید. از کم و کسریهای زندگی نترسید و به جای هراس و ناامیدی، قناعت و برنامهریزی کنید و برای افزایش روزیتان دعا کنید.
4 ـ زندگیتان را با بقیه مقایسه نکنید تا احساس رضایت داشته باشید. هر چند برای یک زن، مقایسه نکردن کار بسیار سختی به حساب میآید! ولی چارهای نیست. اگر میخواهید خودتان را خوشبخت بدانید، سرتان را از زندگی مردم بیرون بکشید. مخصوصاً به زندگی کسانی که در سطح بالاتری از شما هستند، هرگز چشم ندوزید.
5 ـ ما در زندگی خود نیاز به چیزی داریم که «به خاطر آن» سختیها را تحمل کنیم. به خاطر رضای «خداوند» ناملایمات را تحمل کنید و شکرگذار نعمتهایش باشید. سعی کنید به خدا بیشتر از گذشته فکر کنید تا احساس خوشبختی بیشتری به شما دست دهد.
نقل شده است: «زمانی که نمرود، حضرت ابراهیم را به سوی آتش پرتاب کرد، بین زمین و آسمان جبرئیل آمد و گفت: آیا خواستهای داری؟ ابراهیم گفت: نه! خدا برای من بس است. بعد از جبرئیل، میکائیل آمد و گفت: خزانههای آب و باران به دست من است، اگر میخواهی آتش را خاموش کنیم. ابراهیم گفت: نه، جبرئیل گفت: پس از خدا بخواه. ابراهیم گفت: همین که او میداند من در چه حالی هستم، برای من کافی است.» (بحار، ج 71: 155)
6 ـ کاغذی بردارید و لیستی از داشتههای زندگیتان تهیه کنید. خوب فکر کنید و همه آن چیزهایی را که به نظر شما باعث رضایتتان از زندگی میشوند، لیست کنید. خودتان از طولانی شدن این لیست تعجب خواهید کرد!
ادامه دارد...
در این زمینه حتما بخوانید:
* زن در سخن و سیرهی امام علی (علیه السلام)
* زنها نیاز به احساس امنیت دارند
* زن در سخن و سیرهی امام علی (علیه السلام)
* زنها نیاز به احساس امنیت دارند