در سبک زندگی اسلامی، آداب و آثار فراوانی برای استفاده از انگشتر ذکر گردیده است.
چکیده : استفاده از انگشتر از سوی معصومین، به جهت فواید متعدد آن، در روایات مختلف توصیه شده است. همچنین برای استفاده از هریک از این انگشترها قوانین و آثار متعددی ذکر گردیده است که در این مقاله با آنها آشنا میشویم.
تعداد کلمات 1855 / تخمین زمان مطالعه 9 دقیقه
تعداد کلمات 1855 / تخمین زمان مطالعه 9 دقیقه
مقدمه
انگشتر از زینت هایی است که به آراستگی و زیبایی دست میافزاید و از سوی معصومین (ع) مورد تأکید قرارگرفته و مؤمنان نیز به دلیل فواید بیشماری که معصومین(ع) درباره برخی از انگشترها بیان کرده اند، این انگشترها را به دست می کنند.
درباره انگشتر به دست داشتن سه موضوع از اهمیت بیشتری برخوردار است که در این جا بدان خواهیم پرداخت:
درباره انگشتر به دست داشتن سه موضوع از اهمیت بیشتری برخوردار است که در این جا بدان خواهیم پرداخت:
١. چه انگشتری به دست کنیم؟
امام صادق (ع) انتظار خود را از مؤمنین در خصوص انگشتر به دست کردن چنین مطرح فرموده است: احبُّ لِکُلِّ مُؤْمِنٍ أَنْ یَتَخَتَّمَ بِخَمْسَةِ خَوَاتِیمَ بِالْیَاقُوتِ وَ هُوَ أَفْخَرُهَا وَ بِالْعَقِیقِ وَ هُوَ أَخْلَصُهَا لِلَّهِ وَ لَنَا وَ بِالْفَیْرُوزَجِ... و بالحَدید الصِّینی و مَا یظهِرُهُ اللهُ بالذَّکَواتِ البَیضِ بِالغَریینِ؛[1]
دوست می دارم که مؤمن نگین انگشترش از پنج چیز باشد، یاقوت که از همه فاخرتر است. عقیق که از هر نگین دیگر برای خدا و ما خالصانه است فیروز و حدید صینی(آهن چینی) و سنگ ها و درهای سپید ناحیه نجف.[2]
در احادیث برای هر یک از این انگشترها قوانین و آثار متعددی ذکر گردید که تنها به گوشه هایی از آنها اشاره می کنیم.
امام صادق(ع) در خاصیت انگشتر یاقوت فرمودند: تختَّموا بالیواقیت فإنه ینفى الفقر؛[3] انگشتر یاقوت در دست کنید، زیرا تنگدستی را از بین می برد.
حضرت علی(ع)در فضیلت به دست کردن انگشتر عقیق فرمودند: صلاهُ رَکعتینِ بِفَصِّ عقیقٍ تَعدِلُ الفَ رَکعهٍ بغَیره؛[4]دو رکعت نماز با نگین عقیق، برابر با هزار رکعت نمازی است که با غیر نگین عقیق خوانده شود.
در روایتی از قول حضرت فاطمه زهرا(س) از پیامبر خدا (ص) آمده: من تختّم بالعقیق لم یزَل یری خیرا؛[5]کسی که انگشتر عقیق به دست کند، همیشه خیر می بیند.
در روایت دیگری امام صادق (ع) در فایده انگشتر عقیق فرمودند: مَنِ اتَّخَذَ خَاتَماً فَصُّهُ عَقِیقٌ لَمْ یَفْتَقِرْ وَ لَمْ یُقْضَ لَهُ إِلَّا بِالَّتِی هِیَ أَحْسَن؛[6]
نقل کرده است که کسی که انگشتری به دست خود کند که نگین آن عقیق باشد، به برکت آن تنگ دست نخواهد شد و حاجت هایش برآورده نمی شود مگر به بهترین صورت.
امام صادق (ع) درباره فضیلت های انگشتر فیروزه فرمودند:... وَ بِالْفَیْرُوزَجِ وَ هُوَ نُزْهَةُ النَّاظِرِینَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ وَ هُوَ یُقَوِّی الْبَصَرَ وَ یُوَسِّعُ الصَّدْرَ وَ یَزِیدُ فِی قُوَّةِ الْقَلْبِ؛[7]
فیروزه مایه مسرت خاطر زنان و مردان مؤمن می شود و نور چشم را تقویت می کند و سینه را گشاده می سازد و بر نیروی دل می افزاید.
نیز درباره حدید صینی فرمودند: وَ مَا أَحبُّ التَّخَتُّمَ بِهِ وَ لَا أَکْرَهُ لُبْسَهُ عِنْدَ لِقَاءِ الشَّرِّ لِیُطْفِئَ شَرَّهُمْ وَ أُحِبُّ اتِّخَاذَهُ فَإِنَّهُ یُشَرِّدُ الْمَرَدَةَ مِنَ الْجِنِّ؛[8]
آهن چینی هر چند خودم خوش نمیدارم به دست کنم، ولی هنگام رویارویی با مردم شرور از به دست کردن آن بدم نمی آید تا شر آنان را خاموش کند، اما همراه داشتن آن را دوست میدارم، برای اینکه جنیان متمرد را پراکنده می کند.
امام صادق (ع) در پاسخ به سؤالی در خصوص فضیلت در نجف چنین بیان داشتند: مَنْ تَخَتَّمَ بِهِ فَنَظَرَ إِلَیْهِ کَتَبَ اللَّهُ لَهُ بِکُلِّ نَظْرَةٍ زَوْرَةً وَ أَجْرُهَا أَجْرُ النَّبِیِّینَ وَ الصَّالِحِینَ وَ لَوْ لَا رَحْمَةُ اللَّهِ لِ شِیعَتِنَا لَبَلَغَ الْفَصُّ مِنْهُ مَا لَا یُوجَدُ بِالثَّمَنِ وَ لَکِنَّ اللَّهَ رَخَّصَهُ عَلَیْهِمْ لیختم [لِیَتَخَتَّمَ] بِهِ غَنِیُّهُمْ وَ فَقِیرُهُمْ؛[9]
هر کس از در نجف انگشتر به دست کند و به آن بنگرد، خداوند به هر نظر، اجر پیامبران و صالحان را می نویسد و اگر لطف و رحمت خداوند بر شیعیان ما نبود، هر نگین از آن چنان گران می شد که به هیچ قیمت پیدا نشود، ولی خداوند آن را برای ایشان فراوان و ارزان قرار داده است که توانگر و مستمند ایشان بتوانند از آن نگین انگشتر بسازند.[10]
دوست می دارم که مؤمن نگین انگشترش از پنج چیز باشد، یاقوت که از همه فاخرتر است. عقیق که از هر نگین دیگر برای خدا و ما خالصانه است فیروز و حدید صینی(آهن چینی) و سنگ ها و درهای سپید ناحیه نجف.[2]
در احادیث برای هر یک از این انگشترها قوانین و آثار متعددی ذکر گردید که تنها به گوشه هایی از آنها اشاره می کنیم.
امام صادق(ع) در خاصیت انگشتر یاقوت فرمودند: تختَّموا بالیواقیت فإنه ینفى الفقر؛[3] انگشتر یاقوت در دست کنید، زیرا تنگدستی را از بین می برد.
حضرت علی(ع)در فضیلت به دست کردن انگشتر عقیق فرمودند: صلاهُ رَکعتینِ بِفَصِّ عقیقٍ تَعدِلُ الفَ رَکعهٍ بغَیره؛[4]دو رکعت نماز با نگین عقیق، برابر با هزار رکعت نمازی است که با غیر نگین عقیق خوانده شود.
در روایتی از قول حضرت فاطمه زهرا(س) از پیامبر خدا (ص) آمده: من تختّم بالعقیق لم یزَل یری خیرا؛[5]کسی که انگشتر عقیق به دست کند، همیشه خیر می بیند.
در روایت دیگری امام صادق (ع) در فایده انگشتر عقیق فرمودند: مَنِ اتَّخَذَ خَاتَماً فَصُّهُ عَقِیقٌ لَمْ یَفْتَقِرْ وَ لَمْ یُقْضَ لَهُ إِلَّا بِالَّتِی هِیَ أَحْسَن؛[6]
نقل کرده است که کسی که انگشتری به دست خود کند که نگین آن عقیق باشد، به برکت آن تنگ دست نخواهد شد و حاجت هایش برآورده نمی شود مگر به بهترین صورت.
امام صادق (ع) درباره فضیلت های انگشتر فیروزه فرمودند:... وَ بِالْفَیْرُوزَجِ وَ هُوَ نُزْهَةُ النَّاظِرِینَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ وَ هُوَ یُقَوِّی الْبَصَرَ وَ یُوَسِّعُ الصَّدْرَ وَ یَزِیدُ فِی قُوَّةِ الْقَلْبِ؛[7]
فیروزه مایه مسرت خاطر زنان و مردان مؤمن می شود و نور چشم را تقویت می کند و سینه را گشاده می سازد و بر نیروی دل می افزاید.
نیز درباره حدید صینی فرمودند: وَ مَا أَحبُّ التَّخَتُّمَ بِهِ وَ لَا أَکْرَهُ لُبْسَهُ عِنْدَ لِقَاءِ الشَّرِّ لِیُطْفِئَ شَرَّهُمْ وَ أُحِبُّ اتِّخَاذَهُ فَإِنَّهُ یُشَرِّدُ الْمَرَدَةَ مِنَ الْجِنِّ؛[8]
آهن چینی هر چند خودم خوش نمیدارم به دست کنم، ولی هنگام رویارویی با مردم شرور از به دست کردن آن بدم نمی آید تا شر آنان را خاموش کند، اما همراه داشتن آن را دوست میدارم، برای اینکه جنیان متمرد را پراکنده می کند.
امام صادق (ع) در پاسخ به سؤالی در خصوص فضیلت در نجف چنین بیان داشتند: مَنْ تَخَتَّمَ بِهِ فَنَظَرَ إِلَیْهِ کَتَبَ اللَّهُ لَهُ بِکُلِّ نَظْرَةٍ زَوْرَةً وَ أَجْرُهَا أَجْرُ النَّبِیِّینَ وَ الصَّالِحِینَ وَ لَوْ لَا رَحْمَةُ اللَّهِ لِ شِیعَتِنَا لَبَلَغَ الْفَصُّ مِنْهُ مَا لَا یُوجَدُ بِالثَّمَنِ وَ لَکِنَّ اللَّهَ رَخَّصَهُ عَلَیْهِمْ لیختم [لِیَتَخَتَّمَ] بِهِ غَنِیُّهُمْ وَ فَقِیرُهُمْ؛[9]
هر کس از در نجف انگشتر به دست کند و به آن بنگرد، خداوند به هر نظر، اجر پیامبران و صالحان را می نویسد و اگر لطف و رحمت خداوند بر شیعیان ما نبود، هر نگین از آن چنان گران می شد که به هیچ قیمت پیدا نشود، ولی خداوند آن را برای ایشان فراوان و ارزان قرار داده است که توانگر و مستمند ایشان بتوانند از آن نگین انگشتر بسازند.[10]
2. کدام دست برای انگشتر مناسب تر است؟
با نگاهی به تاریخ و بررسی سیره زندگی پیامبر و امیرالمومنین و دیگر ائمه اطهار(ع)در می یابیم که این بزرگواران، در دست راستشان انگشتر می کردند و علاوه بر این که خود به این موضوع اهمیت می دادند، شیعیان را نیز به این عمل سفارش می کردند و آن را از علائم شیعیان برمی شمردند
امام رضا (ع) در حدیثی به این موضوع اشاره کرده و فرمودند: أن النبی(ص) و أمیر المؤمنین (ع) و الأئمّة (ع)کانوا یتختّمون فی الید الیمن؛[11]
پیامبر خدا(ص)، امیرالمؤمنین (ع) و دیگر امامان معصوم(ع) ، همواره انگشتر را در دست راست می کردند.
در روایت دیگری پیامبر خدا(ص) در حدیثی قدسی نشانههای شیعیان را چنین برشمردند: صَلَاةِ إِحْدَى وَ خَمْسِینَ وَ الْجَهْرِ بِبِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ وَ الْقُنُوتِ قَبْلَ الرُّکُوعِ وَ تَعْفِیرِ الْجَبِینِ وَ التَّخَتُّمِ بِالْیَمِین؛[12]
گزاردن پنجاه و یک رکعت نماز واجب و نافله، بلند گفتن بسم الله الرحمن الرحیم، قنوت قبل از رکوع (در رکعت دوم)، پیشانی بر خاک گذاشتن هنگام نماز و انگشتر در دست راست کردن.
از همین رو، انگشتر در دست راست کردن یک عمل مستحب و دارای فضیلت بسیار است، برخلاف دست چپ که فضیلتی برای آن ذکر نشده و از سنت دشمنان اهل بیت است که انگشتر خود را در دست چپ می کردند؛ چرا که شواهد تاریخی گویای آن است که دشمنان شیعه، به ویژه معاویه، می کوشیدند تا با سنت های پیامبر(ص) و امیرالمؤمنین (ع)اهل بیت (ع) و مظاهر شیعه گری مبارزه کنند و نه تنها مردم را از به این سنت ها بازدارند، بلکه آنان را وارونه و برعکس در میان مردم ترویج دهند.
باید تا آنجا که ممکن است، از انگشتر به دست چپ کردن و خالی گذاردن دست راست پرهیز کرد، چراکه انگشتر در دست راست کردن نشانه شیعه بودن است و ائمه اطهار نیز بر انجام این عمل و زنده نگه داشتن این سنت بسیار تأکید داشته اند
«راغب» از علمای اهل سنت می گوید: «همانا پیامبر و اصحاب، انگشتری در دست راست می کردند و معاویه اولین کسی بود که انگشتری در دست چپ کرد.»
عبدالله سلامی می نویسد: همانا پیامبر انگشتر در دست راست خود می کرد و خلفای بعد از پیامبر هم همین کار را میکردند. پس معاویه با این سنت مخالفت کرد و انگشتری را در دست چپ کرد و مردم را هم وادار کرد تا انگشتری را در دست چپ کنند.
در خصوص علت این اقدام معاویه، از تاریخ چنین بر می آید که بعد از جنگ صفین، در ماجرای حکمیت عمرو عاص، انگشتری خود را از دست راست خود درآورد و گفت: «ای مردم! من علی بن ابی طالب را از خلافت خلع کردم، همانگونه که این انگشتری را از دست راستم در آوردم و همانگونه که این انگشتری را در دست چپ می کنم، معاویه را به خلافت برمی گزینم.» از آن پس، معاویه نیز به این امر اقدام کرد و مردم را هم به این کار وادار کرد و پس از آن نیز همین گونه بود تا ایام خلافت مروان. در زمان زمامداری سفاح ( اولین خلیفه عباسی)، که در ظاهر خود را مدافع اهل بیت را نشان می داد این سنت را برگرداند و انگشتری را در دست راست کرد و مردم نیز انگشتری در دست راست می کردند تا ایام خلافت هارون الرشید که او باز، انگشتری را در دست چپ کرد و مردم را نیز به این عمل مجبور کرد.[13]
از مجموع روایات گفته شده می توان چنین نتیجه گرفت که باید تا آنجا که ممکن است، از انگشتر به دست چپ کردن و خالی گذاردن دست راست پرهیز کرد، چراکه انگشتر در دست راست کردن نشانه شیعه بودن است و ائمه اطهار نیز بر انجام این عمل و زنده نگه داشتن این سنت بسیار تأکید داشته اند و اگر کسی خواست علاوه بر دست راست در دست چپ نیز انگشتر کند در صورت داشتن آیه قرآن یا اسماء جلاله یا اسم یکی از اهل بیت بر نگین انگشتر، هنگام شستن دست ها و به خصوص هنگام استنجاء باید آن را از دست بیرون آورد، چرا که نجس شدن آن سبب معصیت و گناه می شود.
حضرت علی(ع)در این باره فرمودند: من نقش علی خاتمه اسم الله فلیحَوِّله عن الید التی یستنجى بِها فی المتوضّا؛[14]
هر کس بر روی انگشتری اش، اسم خدا نوشته باشد باید آن را از دستی که با آن دست در بیت الخلاء طهارت میگیرد، بیرون آورد.
امام رضا (ع) در حدیثی به این موضوع اشاره کرده و فرمودند: أن النبی(ص) و أمیر المؤمنین (ع) و الأئمّة (ع)کانوا یتختّمون فی الید الیمن؛[11]
پیامبر خدا(ص)، امیرالمؤمنین (ع) و دیگر امامان معصوم(ع) ، همواره انگشتر را در دست راست می کردند.
در روایت دیگری پیامبر خدا(ص) در حدیثی قدسی نشانههای شیعیان را چنین برشمردند: صَلَاةِ إِحْدَى وَ خَمْسِینَ وَ الْجَهْرِ بِبِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ وَ الْقُنُوتِ قَبْلَ الرُّکُوعِ وَ تَعْفِیرِ الْجَبِینِ وَ التَّخَتُّمِ بِالْیَمِین؛[12]
گزاردن پنجاه و یک رکعت نماز واجب و نافله، بلند گفتن بسم الله الرحمن الرحیم، قنوت قبل از رکوع (در رکعت دوم)، پیشانی بر خاک گذاشتن هنگام نماز و انگشتر در دست راست کردن.
از همین رو، انگشتر در دست راست کردن یک عمل مستحب و دارای فضیلت بسیار است، برخلاف دست چپ که فضیلتی برای آن ذکر نشده و از سنت دشمنان اهل بیت است که انگشتر خود را در دست چپ می کردند؛ چرا که شواهد تاریخی گویای آن است که دشمنان شیعه، به ویژه معاویه، می کوشیدند تا با سنت های پیامبر(ص) و امیرالمؤمنین (ع)اهل بیت (ع) و مظاهر شیعه گری مبارزه کنند و نه تنها مردم را از به این سنت ها بازدارند، بلکه آنان را وارونه و برعکس در میان مردم ترویج دهند.
باید تا آنجا که ممکن است، از انگشتر به دست چپ کردن و خالی گذاردن دست راست پرهیز کرد، چراکه انگشتر در دست راست کردن نشانه شیعه بودن است و ائمه اطهار نیز بر انجام این عمل و زنده نگه داشتن این سنت بسیار تأکید داشته اند
«راغب» از علمای اهل سنت می گوید: «همانا پیامبر و اصحاب، انگشتری در دست راست می کردند و معاویه اولین کسی بود که انگشتری در دست چپ کرد.»
عبدالله سلامی می نویسد: همانا پیامبر انگشتر در دست راست خود می کرد و خلفای بعد از پیامبر هم همین کار را میکردند. پس معاویه با این سنت مخالفت کرد و انگشتری را در دست چپ کرد و مردم را هم وادار کرد تا انگشتری را در دست چپ کنند.
در خصوص علت این اقدام معاویه، از تاریخ چنین بر می آید که بعد از جنگ صفین، در ماجرای حکمیت عمرو عاص، انگشتری خود را از دست راست خود درآورد و گفت: «ای مردم! من علی بن ابی طالب را از خلافت خلع کردم، همانگونه که این انگشتری را از دست راستم در آوردم و همانگونه که این انگشتری را در دست چپ می کنم، معاویه را به خلافت برمی گزینم.» از آن پس، معاویه نیز به این امر اقدام کرد و مردم را هم به این کار وادار کرد و پس از آن نیز همین گونه بود تا ایام خلافت مروان. در زمان زمامداری سفاح ( اولین خلیفه عباسی)، که در ظاهر خود را مدافع اهل بیت را نشان می داد این سنت را برگرداند و انگشتری را در دست راست کرد و مردم نیز انگشتری در دست راست می کردند تا ایام خلافت هارون الرشید که او باز، انگشتری را در دست چپ کرد و مردم را نیز به این عمل مجبور کرد.[13]
از مجموع روایات گفته شده می توان چنین نتیجه گرفت که باید تا آنجا که ممکن است، از انگشتر به دست چپ کردن و خالی گذاردن دست راست پرهیز کرد، چراکه انگشتر در دست راست کردن نشانه شیعه بودن است و ائمه اطهار نیز بر انجام این عمل و زنده نگه داشتن این سنت بسیار تأکید داشته اند و اگر کسی خواست علاوه بر دست راست در دست چپ نیز انگشتر کند در صورت داشتن آیه قرآن یا اسماء جلاله یا اسم یکی از اهل بیت بر نگین انگشتر، هنگام شستن دست ها و به خصوص هنگام استنجاء باید آن را از دست بیرون آورد، چرا که نجس شدن آن سبب معصیت و گناه می شود.
حضرت علی(ع)در این باره فرمودند: من نقش علی خاتمه اسم الله فلیحَوِّله عن الید التی یستنجى بِها فی المتوضّا؛[14]
هر کس بر روی انگشتری اش، اسم خدا نوشته باشد باید آن را از دستی که با آن دست در بیت الخلاء طهارت میگیرد، بیرون آورد.
٣. کدام انگشت برای انگشتر مناسب تر است؟
بنابر احادیث، انگشتر برای دو انگشت آخر، یعنی انگشت کوچک و انگشت پهلوی آن مناسب است و برای انگشتری کردن در انگشت کوچک سفارش شده و از انگشتری کردن در انگشت وسط و سبابه نهی شده است.[15]
امام صادق (ع) به نقل از پیامبر خدا (ص) فرمودند: أنهى أمّتی عن التّختم فی السبابة و الوُسطى؛[16]
امت من از اینکه انگشتر را به انگشت وسط و سبابه کنند نهی شده اند.
در روایت دیگری، رسول خدا در توصیه ای به حضرت علی (ع) این عمل را از ویژگی های قوم لوط برشمرده، فرمودند: یا علی لاتختّم فی السبابة و الوسطى فإنه کان یتختم قوم لوط فیهما ولا تُعَرِّ الخِنصِر؛[17]
یا علی! انگشتر در دو انگشت سبابه و انگشت وسطی مکن، زیرا این روش قوم لوط بود، و انگشت کوچک را از انگشتر خالی مگذار.
منبع: موسوی؛ سید حسن (1394)، مد و مدگرایی و جایگاه آن در سبک زندگی اسلامی، انتشارات بوستان کتاب، قم، چاپ اول.
امام صادق (ع) به نقل از پیامبر خدا (ص) فرمودند: أنهى أمّتی عن التّختم فی السبابة و الوُسطى؛[16]
امت من از اینکه انگشتر را به انگشت وسط و سبابه کنند نهی شده اند.
در روایت دیگری، رسول خدا در توصیه ای به حضرت علی (ع) این عمل را از ویژگی های قوم لوط برشمرده، فرمودند: یا علی لاتختّم فی السبابة و الوسطى فإنه کان یتختم قوم لوط فیهما ولا تُعَرِّ الخِنصِر؛[17]
یا علی! انگشتر در دو انگشت سبابه و انگشت وسطی مکن، زیرا این روش قوم لوط بود، و انگشت کوچک را از انگشتر خالی مگذار.
منبع: موسوی؛ سید حسن (1394)، مد و مدگرایی و جایگاه آن در سبک زندگی اسلامی، انتشارات بوستان کتاب، قم، چاپ اول.
بیشتربخوانید:
ویژگی های کفش مناسب از دیدگاه اسلام
دلایل تأکید اسلام بر کوتاه کردن ناخن ها
چگونگی آراستگی در اسلام؛ موی سر (بخش اول)
چگونگی آراستگی در اسلام؛ موی سر (بخش دوم)
آداب و رسوم استعمال عطر در سبک زندگی اسلامی (بخش اول)
آداب و رسوم استعمال عطر در سبک زندگی اسلامی (بخش دوم)
پی نوشت :
[1] جامع الأخبار، ص ۱۳۵.
[2] علاوه بر این پنج انگشتر برخی انگشترهای دیگر همچون زمرد، جزع یمانی نیز از سوی اسلام توصیه گردیده که برای مطالعه بیشتر می توانید به کتاب سنگ و خواص اعجاب انگیز، نوشته سید محمد صدرا موحد ابطحی، نشر عطر عترت مراجعه کنید.
[3] ثواب الأعمال و عقب الأعمال، ص ۱۷۶
[4] أعلام الدین، ص ۳۹۳.
[5] الأمالی طوسی، ص ۳۱۱.
[6] ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ص ۱۷۳.
[7] جامع الأخبار، ص ۱۳۵.
[8] همان، الفصل الثالث و التسعون فی التختم بالعقیق.
[9] همان.
[10] خاطر نشان می شود علاوه بر خواص و فضیلت هایی که برای هر یک از این انگشترها ذکر شده، از سوی معصومین علی حک کردن اذکاری خاص نیز برای انگشترها ذکر گردیده که این امر موجب می شود هر یک از انگشترها دارای خواص و ویژگی های خاص دیگری نیز گردند. برای مطالعه بیشتر می توانید به کتاب سنگ و خواص اعجاب انگیز، به نوشته سید محمد صدرا موحد ابطحی، نشر عطر عترت مراجعه کنید.
[11] وسائل الشیعة، ج ۵، ص ۸۳
[12] مستدرک الوسائل، ج ۳، ص ۲۸۸
[13] بحارالأنوار، ج ۴۲، ص ۶۲ و ۶۳
[14] الکافی، ج ۶، ص ۲۷۴
[15] از لحاظ فقهی، این نهی حکایت از کراهت آن دارد و تفاوتی بین زن و مرد نیز وجود ندارد.
[16] مکارم الأخلاق، ص ۹۳، فی کیفیة التختم.
[17] وسائل الشیعة، ج ۵، ص ۹۷