کارکردهای روان شناختی مردان

مردان به لحاظ روانشناختی دارای کارکردهای متفاوتی از زنان می باشند و همین تفاوت باعث پذیرش نقش های متفاوتی شده است. در این نوشتار به کارکردهای روان شناختی مردان می پردازیم.
دوشنبه، 25 تير 1397
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: سیدروح الله حسین پور
موارد بیشتر برای شما
کارکردهای روان شناختی مردان
مردان «هدف مدار» و «راه حل محورند».
 
چکیده: مردان به لحاظ روانشناختی دارای کارکردهای متفاوتی از زنان می باشند و همین تفاوت باعث پذیرش نقش های متفاوتی شده است. در این نوشتار به کارکردهای روان شناختی مردان می پردازیم.

تعداد کلمات 584 / تخمین زمان مطالعه 3 دقیقه
 
 کارکردهای روان شناختی مردان
کارکردهای روان شناختی مردان

1 . اقتدارطلبی

یکی از کارکردهای مهم مردان، «اقتدار» است. مردان در روابط خود، «عمودی» و «سلسله مراتبی» رفتار می کنند و به تسلط بر دیگران تمایل دارند. مردان خواستار آنند که در نظام خانواده اقتدار بیشتری داشته باشند و «مرجع قدرت» دانسته شوند. آنان به جایگاه خود بسیار اهمیت می دهند و دوست دارند در راس هرم خانواده جای داشته باشند و تصمیم های اساسی و مهم خانواده برعهده خودشان باشد. مردان از همسران شان نیز انتظار دارند که این جایگاه را تایید کرده و ضمن توجه به توانمندی های شایستگی ها و صلاحیت های شان، آنها را تأیید نمایند.

بیشتر بخوانید : حفظ اقتدار همسر


2 . مهیا کنندگی

 از دیگر کارکردهای مردان، «مهیا کنندگی» است. این بدان معناست که مرد دوست دارد خودش کار کند، درآمدی کسب کند و نیازمندی های خانواده را فراهم سازد؛ به همین دلیل، با آنکه امروزه زنان نیز به دنبال شغل هستند، اما اساسا مردان بیش از زنان نگران به دست آوردن شغل، موقعیت شغلی و انجام وظیفه اند و زنان بیشتر نگرانند که در یک جمع یا گروه با هم بمانند و صمیمی باشند. اگر مردی کارکرد مهیاکنندگی را در نتیجه کار و تلاش نداشته باشد، احساس مولدبودن و بارآوری را از دست می دهد؛ به همین سبب، پژوهش ها نشان داده است که مردان خود را در برابر «کار» و زنان خود را در برابر «دیگران» مسئول می دانند.[1]

3 . حمایت گری

یکی دیگر از کارکردهای مهم مردان، ویژگی «حمایت کنندگی» آنان است. مردان موفق کسانی هستند که بتوانند کارکرد حمایتی خود را در جنبه های گوناگون روابط زناشویی بروز دهند. مردانی که از تمام ظرفیت خود برای حمایت از همسرشان بهره می برند، رضایت زناشویی بیشتری را تجربه می کنند. از مهم ترین جنبه های حمایت کنندگی مردان، «حمایت عاطفی» است .
لازم است بدانید که در همه کارکردهایی که پیش از این گفته شد، وجود یک کار کرد، به معنای نفی آن به صورت کلی در طرف مقابل نیست، بلکه به شکل ضعیف تر در جنس دیگر نیز وجود دارد. به باور برخی از روان شناسان، انسان ها موجوداتی دوجنسیتی اند؛ بدین معنا که زن و مرد، افزون بر اخلاق های مربوط به جنس خود، خلق و خوی جنس مخالف را نیز به طور ذاتی در خود دارند؛ چراکه در واقع، وجود ویژگی های جنس مخالف، زمینه سازگاری فرد را با آن جنس فراهم می کند.[2]

نکته دیگر آن که کنش ها و کارکردهای زنان و مردان نمی تواند جابه جا شود و در صورت جابه جایی نیز، ناموفق خواهد بود؛ برای نمونه، اگر مردان بخواهند کارکرد اقتدار را که نیاز اصلی آنان نیز هست، به همسر خویش انتقال دهند و از همسرشان زنی مقتدر بسازند، موفق نخواهند بود. زنان نیز اگر بخواهند کارکرد عشق ورزی را به شوهرشان منتقل سازند تا شوهری سرشار از احساس همانند خویش داشته باشند، شکست خواهند خورد. بی دلیل نیست که زنان از زندگی با مردان بسیار احساسی و مردان از زندگی با همسران قدرت طلب و سلطه جو راضی نیستند؛ از همین روی، مرد در کار کرد «قتدار» و زن در کارکرد «عشق ورزی» نیرومند است.
 
منبع: کتاب «این نقش ها واقعی است (نقش های زناشویی)»
نویسنده: سید مهدی خطیب

بیشتر بخوانید :
شناخت تفاوت های زن و مرد راهی برای تحمل اختلافات
روان شناسی زن و مرد ( بخش اول)
روان شناسی زن و مرد ( بخش دوم )


:پی نوشت 
[1]
.مسعود جان بزرگی، اساس روان شناختی تفاوت زن و مرد، ص 42.
[2] . همان، ص 50.


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
سبک زندگی مرتبط