برای حل مشکلات دوره نوجوانی نیاز به یک برنامه ریزی اساسی داریم.
چکیده: دوره نوجوانی دوره ای پر از مشکلات مختلف است که اگر برای حل این مشکلات برنامه ریزی داشته باشیم به راحتی می توانیم از پس این مشکلات برآییم. ما را همراهی کنید تا با مشکلات دوره نوجوانی و راه حل های آن ها آشنا شوید.
تعداد کلمات 1661 / تخمین زمان مطالعه 8 دقیقه
تعداد کلمات 1661 / تخمین زمان مطالعه 8 دقیقه
اصول کلی حل مشکلات دوره نوجوانی
برای از بین بردن هر آسیبی، راه حلی منطقی و علمی وجود دارد که با دوره ی رشد انسان متناسب است. مثلاً خطرات ناشی از عدم رعایت بهداشت عمومی در دوره کودکی، در دوره نوجوانی و جوانی هم برای فرد وجود دارد لیکن مسائل مهم تری نیز نسبت به دوره کودکی برای نوجوانان و جوانان وجود دارد و آن محترم شمردن استقلال نوجوان و آزادی اوست که به سبب رشد بدنی آن را کسب می کند و باید این آزادی به درستی هدایت شود تا بتواند به خودشناسی برسد. این امر برای پی بردن به واقعیات بسیار مؤثر است.
برای حل مشکلات نوجوانان و جوانان به یک برنامه ریزی کلی نیاز است. این برنامه باید سه طیف مختلف که همگام با هم باشند را در بر گیرد تا بر میزان اثربخشی برنامه بیفزاید. این سه طیف عبارتند از:
برای حل مشکلات نوجوانان و جوانان به یک برنامه ریزی کلی نیاز است. این برنامه باید سه طیف مختلف که همگام با هم باشند را در بر گیرد تا بر میزان اثربخشی برنامه بیفزاید. این سه طیف عبارتند از:
1- وظایف خانواده
خانواده اولین جایگاهی است که نوجوان و جوان دوره کودکی خود را در آن به سر می برد و یک سری خصایص رفتاری از افراد خانواده خود کسب می کند.
شرایط اقتصادی، فرهنگی، مذهبی، رفتاری و مناسبات نوجوانی تا حدود زیادی شکل گرفته از دوره کودکی و آن هم شکل گرفته از ا لگوهای خانوادگی اوست.پس قدم اول برای حل مشکل، شناسایی مشکلاتی است در خانواده و باید مورد توجه قرار گیرد. این مشکلات عبارتند از:
1-1. بیقرار بودن نوجوان: دوره نوجوانی دوره ای پرتلاطم و دشوار است که با شک و تردید و سوءظن و رغبت های مختلفی همراه است. بسیاری از مسائل مختلف دنیوی و اخروی در جلوی چشم نوجوان نمایان می شود و برای هریک نیز چند سوال طراحی می کند. به همین دلیل مشاهده می شود که از چنین وضعیتی خود فرد هم راضی نیست.
2-1. رفتارهای متناوب با فرزندان: گاهی به طور عمد والدین رفتاری انجام می دهند که ذهن کنجکاو نوجوان را به پیش داوری و قضاوت هایی وادار می کند. هرچند چنین رفتارهایی ممکن است از طرف والدین خالصانه باشد مانند خرید وسایل و لوازم، لباس، دادن پول توجیبی و یا حتی دادن جواب سلام آن ها که در بعضی مواقع والدین این گونه ظرافت های دقیق را رعایت نمی کنند.
3-1. مسخره کردن: اطرافیان نوجوان بیش از هرکس دیگر به نقاط ضعف فرد آشنا هستنند. دیده شده در بعضی مواقع اطرافیان از این نقاط ضعف برای مسخره کردن و یا سر به سر گذاشتن آن ها استفاده می کند. اتفاق افتاده فرزندی که به لکنت زبان دچار بود، در هنگام صحبت از طرف اطرافیان به وی گفته می شود آن قدر مثل بلبل صحبت نکن. لازم به ذکر است که عیب و نقص نوجوان وقتی کاسته می شود که از طرف والدین حمایت های مثبتی صورت گیرد.
4-1. برخوردهای جنسی: شور و هیجان نوجوان معمولاً در سنین 13 تا 16 سالگی است. عقیده روانشناسان در این زمینه مبتنی بر دو نظریه است. نظریه اول مبنی بر این است که بهترین فرصت آگاهی دادن جنسی به نوجوانان درباره ی مسائل جنسی مدرسه است و دلیل این کار را هم ممکن است عدم آگاهی های لازم از طرف خانواده ها بدانند. نظریه دوم مبنی بر این است که آموزش مسائل جنسی توسط اولیا در دوران کودکی شروع و همگام با رشد در دوران نوجوانی تکمیل شود.
5-1. برچسب زدن: نباید ارزیابی های متفاوت و مختلفی که درمورد اشیا و اجسام بی جان و بی روح انجام می دهیم در مورد نوجوانان نیز انجام دهیم، زیرا برچسب های گوناگون که با ساختار و شکل ظاهری فرد تناسب ندارد باعث حساسیت وی نسبت به موضوع می شود و چنین ارزیابی های نسنجیده عواقب منفی در پی دارد.
6-1. عیب جویی: توجه به این نکته که هیچ کس بی عیب نیست باعث می شود تا آن ها نیز عیب و نقص خود را بشناسند و به آن اعتراف کنند تا ضمن این که به عیب خود پی می برند به شمردن عیب و نقص دیگران نپردازند.
7-1. احترام به خلوت نوجوان در حد معقول: از دخالت های بی مورد که از طرف اولیا صورت می گیرد کنجکاوی بیش از حد به خلوت کردن اوست زیرا این عمل یک نوع مزاحمت تلقی میشود و از طرف دیگر، این آموزش را به نوجوان می دهد که در کار دیگران دخالت بی مورد انجام دهد.
8-1. دوری از تلخ زبانی: تلخ زبانی همراه با استبداد و خودمحوری است. این عمل مانند کوبیدن پتک بر آهن سرد است. اولیای خانواده علاوه بر این که خود نباید با اعمال قدرت همراه با دستور و تحکم برخورد کنند بلکه جوّی به وجود نیاورند که فرزندان بزرگتر بر فرزندان کوچک تر خانواده تحکم کنند و به آن ها دستور دهند.
9-1. اجتناب از کلیشه سازی: مقایسه دوره نوجوانی اولیا با دوره نوجوانی فرزندان خود امر شایسته ای نیست. اصولاً اولیا با به رخ کشیدن موفقیت های گذشته خود به فرزندان فکر دروغ گویی یا غلو کردن را درآن ها ایجاد می کنند، زیرا فرزندان گذشته ی اولیا را ندیده اند و فقط تعریف آن را می شنوند.
10-1. پیش بینی حساب نشده: تکلیف بیش از حد برای نوجوان مشخص کردن، بدون سلیقه فرد برای او رشته تحصیلی انتخاب کردن و تصمیم گرفتن به جای او کار منطقی نیست.
11-1. عجله در اصلاح: اصلاح رفتار نوجوان به سرعت امکان پذیر نیست در چنین مواقعی با فشار بیش از حد برای اصلاح رفتار با واکنش و مقاومت آن ها روبرو می شویم. دراین شرایط نوجوان اصلاً به حرف کسی گوش نمی کند. اصلاح رفتار همگام با رشد جسمی و فکری باید صورت گیرد.
شرایط اقتصادی، فرهنگی، مذهبی، رفتاری و مناسبات نوجوانی تا حدود زیادی شکل گرفته از دوره کودکی و آن هم شکل گرفته از ا لگوهای خانوادگی اوست.پس قدم اول برای حل مشکل، شناسایی مشکلاتی است در خانواده و باید مورد توجه قرار گیرد. این مشکلات عبارتند از:
1-1. بیقرار بودن نوجوان: دوره نوجوانی دوره ای پرتلاطم و دشوار است که با شک و تردید و سوءظن و رغبت های مختلفی همراه است. بسیاری از مسائل مختلف دنیوی و اخروی در جلوی چشم نوجوان نمایان می شود و برای هریک نیز چند سوال طراحی می کند. به همین دلیل مشاهده می شود که از چنین وضعیتی خود فرد هم راضی نیست.
2-1. رفتارهای متناوب با فرزندان: گاهی به طور عمد والدین رفتاری انجام می دهند که ذهن کنجکاو نوجوان را به پیش داوری و قضاوت هایی وادار می کند. هرچند چنین رفتارهایی ممکن است از طرف والدین خالصانه باشد مانند خرید وسایل و لوازم، لباس، دادن پول توجیبی و یا حتی دادن جواب سلام آن ها که در بعضی مواقع والدین این گونه ظرافت های دقیق را رعایت نمی کنند.
3-1. مسخره کردن: اطرافیان نوجوان بیش از هرکس دیگر به نقاط ضعف فرد آشنا هستنند. دیده شده در بعضی مواقع اطرافیان از این نقاط ضعف برای مسخره کردن و یا سر به سر گذاشتن آن ها استفاده می کند. اتفاق افتاده فرزندی که به لکنت زبان دچار بود، در هنگام صحبت از طرف اطرافیان به وی گفته می شود آن قدر مثل بلبل صحبت نکن. لازم به ذکر است که عیب و نقص نوجوان وقتی کاسته می شود که از طرف والدین حمایت های مثبتی صورت گیرد.
4-1. برخوردهای جنسی: شور و هیجان نوجوان معمولاً در سنین 13 تا 16 سالگی است. عقیده روانشناسان در این زمینه مبتنی بر دو نظریه است. نظریه اول مبنی بر این است که بهترین فرصت آگاهی دادن جنسی به نوجوانان درباره ی مسائل جنسی مدرسه است و دلیل این کار را هم ممکن است عدم آگاهی های لازم از طرف خانواده ها بدانند. نظریه دوم مبنی بر این است که آموزش مسائل جنسی توسط اولیا در دوران کودکی شروع و همگام با رشد در دوران نوجوانی تکمیل شود.
5-1. برچسب زدن: نباید ارزیابی های متفاوت و مختلفی که درمورد اشیا و اجسام بی جان و بی روح انجام می دهیم در مورد نوجوانان نیز انجام دهیم، زیرا برچسب های گوناگون که با ساختار و شکل ظاهری فرد تناسب ندارد باعث حساسیت وی نسبت به موضوع می شود و چنین ارزیابی های نسنجیده عواقب منفی در پی دارد.
6-1. عیب جویی: توجه به این نکته که هیچ کس بی عیب نیست باعث می شود تا آن ها نیز عیب و نقص خود را بشناسند و به آن اعتراف کنند تا ضمن این که به عیب خود پی می برند به شمردن عیب و نقص دیگران نپردازند.
7-1. احترام به خلوت نوجوان در حد معقول: از دخالت های بی مورد که از طرف اولیا صورت می گیرد کنجکاوی بیش از حد به خلوت کردن اوست زیرا این عمل یک نوع مزاحمت تلقی میشود و از طرف دیگر، این آموزش را به نوجوان می دهد که در کار دیگران دخالت بی مورد انجام دهد.
8-1. دوری از تلخ زبانی: تلخ زبانی همراه با استبداد و خودمحوری است. این عمل مانند کوبیدن پتک بر آهن سرد است. اولیای خانواده علاوه بر این که خود نباید با اعمال قدرت همراه با دستور و تحکم برخورد کنند بلکه جوّی به وجود نیاورند که فرزندان بزرگتر بر فرزندان کوچک تر خانواده تحکم کنند و به آن ها دستور دهند.
9-1. اجتناب از کلیشه سازی: مقایسه دوره نوجوانی اولیا با دوره نوجوانی فرزندان خود امر شایسته ای نیست. اصولاً اولیا با به رخ کشیدن موفقیت های گذشته خود به فرزندان فکر دروغ گویی یا غلو کردن را درآن ها ایجاد می کنند، زیرا فرزندان گذشته ی اولیا را ندیده اند و فقط تعریف آن را می شنوند.
10-1. پیش بینی حساب نشده: تکلیف بیش از حد برای نوجوان مشخص کردن، بدون سلیقه فرد برای او رشته تحصیلی انتخاب کردن و تصمیم گرفتن به جای او کار منطقی نیست.
11-1. عجله در اصلاح: اصلاح رفتار نوجوان به سرعت امکان پذیر نیست در چنین مواقعی با فشار بیش از حد برای اصلاح رفتار با واکنش و مقاومت آن ها روبرو می شویم. دراین شرایط نوجوان اصلاً به حرف کسی گوش نمی کند. اصلاح رفتار همگام با رشد جسمی و فکری باید صورت گیرد.
2- وظایف آموزش و پرورش
چون یکی از وظایف آموزش و پرورش برنامه ریزی جهت باسواد کردن کودکان، نوجوانان و جوانان جامعه به عنوان یک شهروند مفید است. شهروندی که در برخورد با دشواری ها از اهرم های صبر و شکیبایی در برابر ناملایمات استفاده کند. در این راستا موارد زیر قابل بحث است:
1-2. کسب تجربه: کسب تجربه به وسیله آزمون خطا خطرات بسیاری را به دنبال دارد که این امر باید از طرف نوجوانان درک شود. راه تجربه آموزی بالا بردن آگاهی های آن ها از طریق دادن اطلاعات لازم و معقول در زمینه های مختلف با راهنمایی افراد مطلع و با فرهنگ همراه با داشتن یک برنامه صحیح و مدون است که می تواند از بروز بسیاری از مشکلات جلوگیری کنند.
2-2. پیوند مؤثر: نوجوانان و جوانان در زندگی اولیا، دوستان و معلمانی گرایش دارند که با محبت و دلسوزی به حرفهای آن ها گوش دهند و آن ها را بپذیرند، آن ها به همین دلیل با این افراد رابطه صمیمانه تری ایجاد می کنند و حاضرند مسائل خود را با آن ها مطرح کنند. درغیر این صورت مشکلاتشان یا طرح نشده باقی می ماند و یا با افرادی که صلاحیت ندارند آن را مطرح می کنند.
3-2. ایجاد فرصت های مناسب: سلامت روانی نوجوان وقتی تأمین می شود که حس کند نظرش در بین گروه همسالان خود حتی در خانواده اش برای تصمیم گیری های مقتضی مؤثر واقع می شود. درک این نکته که نظر او در بین گروه همسالان مؤثر است و به وی شخصیت می دهد. شاید از دلایل آن ها تأثیر منفی دوست ناباب در رفتار فرزندانشان باشد.
خانواده اولین جایگاهی است که نوجوان و جوان دوره کودکی خود را در آن به سر می برد و یک سری خصایص رفتاری از افراد خانواده خود کسب می کند.
شرایط اقتصادی، فرهنگی، مذهبی، رفتاری و مناسبات نوجوانی تا حدود زیادی شکل گرفته از دوره کودکی و آن هم شکل گرفته از ا لگوهای خانوادگی اوست.پس قدم اول برای حل مشکل، شناسایی مشکلاتی است در خانواده و باید مورد توجه قرار گیرد .
اما باید بدانند که دوستان خوب هم وجود دارند و تأثیر گروه همسالان در رشد فکری ترقی نوجوان با پژوهش های به عمل آمده تأیید گردیده است.
در یک پژوهش که دراین باره صورت گرفته است مشخص شدتصمیم به ادامه تحصیل و رفتن به دانشگاه درنوجوانان تحت تأثیر تصمیمات رفقا و دوستان آنان بوده است.
گروه همسالان به دو صورت به نوجوان کمک می کند. یکی در رعایت قوانین به طور رسمی به وی آموزش هایی را می دهند که شاید در خانواده پدر و مادر این آموزش ها را نداده باشند و دیگر فرد نحوه ی لباس پوشیدن و طرز صحبت را از گروه همسالان خود می آموزد.
4-2. آزادی و استقلال: روانشناسان آزادی محدود را برای نوجوانان مجاز دانسته اند هرچند که خود نوجوان هم با این نوع آزادی موافقت نداشته باشد. دادن آزادی های بی حد و حصر در این سن باعث تباهی فرد می شود.
1-2. کسب تجربه: کسب تجربه به وسیله آزمون خطا خطرات بسیاری را به دنبال دارد که این امر باید از طرف نوجوانان درک شود. راه تجربه آموزی بالا بردن آگاهی های آن ها از طریق دادن اطلاعات لازم و معقول در زمینه های مختلف با راهنمایی افراد مطلع و با فرهنگ همراه با داشتن یک برنامه صحیح و مدون است که می تواند از بروز بسیاری از مشکلات جلوگیری کنند.
2-2. پیوند مؤثر: نوجوانان و جوانان در زندگی اولیا، دوستان و معلمانی گرایش دارند که با محبت و دلسوزی به حرفهای آن ها گوش دهند و آن ها را بپذیرند، آن ها به همین دلیل با این افراد رابطه صمیمانه تری ایجاد می کنند و حاضرند مسائل خود را با آن ها مطرح کنند. درغیر این صورت مشکلاتشان یا طرح نشده باقی می ماند و یا با افرادی که صلاحیت ندارند آن را مطرح می کنند.
3-2. ایجاد فرصت های مناسب: سلامت روانی نوجوان وقتی تأمین می شود که حس کند نظرش در بین گروه همسالان خود حتی در خانواده اش برای تصمیم گیری های مقتضی مؤثر واقع می شود. درک این نکته که نظر او در بین گروه همسالان مؤثر است و به وی شخصیت می دهد. شاید از دلایل آن ها تأثیر منفی دوست ناباب در رفتار فرزندانشان باشد.
خانواده اولین جایگاهی است که نوجوان و جوان دوره کودکی خود را در آن به سر می برد و یک سری خصایص رفتاری از افراد خانواده خود کسب می کند.
شرایط اقتصادی، فرهنگی، مذهبی، رفتاری و مناسبات نوجوانی تا حدود زیادی شکل گرفته از دوره کودکی و آن هم شکل گرفته از ا لگوهای خانوادگی اوست.پس قدم اول برای حل مشکل، شناسایی مشکلاتی است در خانواده و باید مورد توجه قرار گیرد .
اما باید بدانند که دوستان خوب هم وجود دارند و تأثیر گروه همسالان در رشد فکری ترقی نوجوان با پژوهش های به عمل آمده تأیید گردیده است.
در یک پژوهش که دراین باره صورت گرفته است مشخص شدتصمیم به ادامه تحصیل و رفتن به دانشگاه درنوجوانان تحت تأثیر تصمیمات رفقا و دوستان آنان بوده است.
گروه همسالان به دو صورت به نوجوان کمک می کند. یکی در رعایت قوانین به طور رسمی به وی آموزش هایی را می دهند که شاید در خانواده پدر و مادر این آموزش ها را نداده باشند و دیگر فرد نحوه ی لباس پوشیدن و طرز صحبت را از گروه همسالان خود می آموزد.
4-2. آزادی و استقلال: روانشناسان آزادی محدود را برای نوجوانان مجاز دانسته اند هرچند که خود نوجوان هم با این نوع آزادی موافقت نداشته باشد. دادن آزادی های بی حد و حصر در این سن باعث تباهی فرد می شود.
3- وظایف نوجوان
داشتن برنامه صحیح و اصولی برای گذراندن اوقات فراغت خود موفقیت فرد را تضمین می کند. برنامه ریزی صحیح باید توأم با واقعیت های موجود باشد که برخی از آن ها عبارتند از:
1-3. ورزش کردن: روی آوردن به ورزش از گرایش نوجوان به زندگی فردی جلوگیری می کند و باعث می شود تا نیروی ذخیره شده اضافی در بدن وی به طریق منطقی تخلیه شود. با ورزش و تداوم آن، نوجوان به وضعیت تعادل روحی-روانی همراه با نحوه مبارزه، رقابت سالم و مثبت می رسد.
2-3. مطالعه: یکی دیگر از راه های کنترل هیجانات نوجوان و جوان مطالعه است. سوق دادن افراد به سمت مطالعه صحیح می تواند از گرایش آن ها به سمت افسردگی و نابسامانی جلوگیری کند. معمولاً مطالعه شرح حال بزرگان و موفقیت های آن ها می تواند راه حل مفید و مؤثر را به آن ها بیاموزد.
3-3. ارزیابی از خود: اگر فاصله بین خود (آرمانی) و خود (واقعی) زیاد باشد نوعی اضطراب در نوجوانان به وجود می آید. لذا باید از میزان چنین فاصله ای کم نمود تا از میزان هیجانات فرد کم شود.
4-3. مصاحبت با دیگران: مصاحبت با صاحب نظران و اهل فن و افراد با تجربه از یک طرف می تواند اطلاعات لازم را به فرد بدهد و از طرف دیگر انتقال تجربه به نوجوان و جوان از بزرگان موجب تسهیل شرایط نو و تازه می گردد و نیز این فایده را دارد که با در میان گذاشتن مشکلات با افراد بزرگتر و ذی صلاح، مشکل تأثیر منفی دوستان مغرض یا ناآگاه را خنثی کند.
منبع: کتاب «مشکلات نوجوانی و جوانی»
نویسنده: ابوالقاسم اکبری
1-3. ورزش کردن: روی آوردن به ورزش از گرایش نوجوان به زندگی فردی جلوگیری می کند و باعث می شود تا نیروی ذخیره شده اضافی در بدن وی به طریق منطقی تخلیه شود. با ورزش و تداوم آن، نوجوان به وضعیت تعادل روحی-روانی همراه با نحوه مبارزه، رقابت سالم و مثبت می رسد.
2-3. مطالعه: یکی دیگر از راه های کنترل هیجانات نوجوان و جوان مطالعه است. سوق دادن افراد به سمت مطالعه صحیح می تواند از گرایش آن ها به سمت افسردگی و نابسامانی جلوگیری کند. معمولاً مطالعه شرح حال بزرگان و موفقیت های آن ها می تواند راه حل مفید و مؤثر را به آن ها بیاموزد.
3-3. ارزیابی از خود: اگر فاصله بین خود (آرمانی) و خود (واقعی) زیاد باشد نوعی اضطراب در نوجوانان به وجود می آید. لذا باید از میزان چنین فاصله ای کم نمود تا از میزان هیجانات فرد کم شود.
4-3. مصاحبت با دیگران: مصاحبت با صاحب نظران و اهل فن و افراد با تجربه از یک طرف می تواند اطلاعات لازم را به فرد بدهد و از طرف دیگر انتقال تجربه به نوجوان و جوان از بزرگان موجب تسهیل شرایط نو و تازه می گردد و نیز این فایده را دارد که با در میان گذاشتن مشکلات با افراد بزرگتر و ذی صلاح، مشکل تأثیر منفی دوستان مغرض یا ناآگاه را خنثی کند.
منبع: کتاب «مشکلات نوجوانی و جوانی»
نویسنده: ابوالقاسم اکبری
بیشتر بخوانید :
17راهکار برای مشکلات نوجوانان
مشکلات نوجوانی
شناخت نوجوانی و تبعات و مشکلات آن
با نوجوانان چگونه رفتارکنیم ؟