والدین کمال‌گرا؛ فرزندان کمال‌گرا (بخش دوم)

والدین کمال‌گرا شعار «کامل باش» را از دوران طفولیت آویزه گوش فرزندانشان می­ کنند؛ در مقابل برداشت فرزندان این خواهد بود: «من بی­ارزش هستم چراکه نمی­توانم همیشه کامل باشم»؛ بنابراین کودکی با چنین نگرشی...
يکشنبه، 4 شهريور 1397
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: سیدروح الله حسین پور
موارد بیشتر برای شما
والدین کمال‌گرا؛ فرزندان کمال‌گرا (بخش دوم)
 والدین کمال‌گرا، الگوی رفتاری کمال‌گرایانه را به فرزندانشان منتقل می‌کنند.
 
چکیده : والدین کمال‌گرا شعار «کامل باش» را از دوران طفولیت آویزه گوش فرزندانشان می­ کنند؛ در مقابل برداشت فرزندان این خواهد بود: «من بی­ارزش هستم چراکه نمی­ توانم همیشه کامل باشم»؛ بنابراین کودکی با چنین نگرشی نسبت به خودش، هرگز در بزرگ‌سالی از سلامت روان‌شناختی مطلوبی برخوردار نخواهد بود.

تعداد کلمات 1240 /  تخمین زمان مطالعه 6 دقیقه

والدین کمال‌گرا؛ فرزندان کمال‌گرا

مقدمه

در بخش اول این مقاله گفتیم که والدینی که معیارهای سرسختانه‌‌ای به فرزندانشان تحمیل می‌کنند و به فرزندانشان با شیوه انتقادی پاسخ می‌دهند و احساس گناه را به آن‌ها القا می­ کنند، نه‌تنها در رشد و توسعه کمال‌گرایی سهم بسزایی دارند بلکه غالباً احساس حقارت، شرم و خود ارزشمندی مشروط را در فرزندانشان ایجاد می‌کنند. این باور که احساس خود ارزشمندی به‌طور جدایی‌ناپذیری به موفقیت و پیشرفت گره‌خورده است در این نوع از محیط والدینی پرورش می‌یابد.
 

کامل باش و درست و بی‌نقص رفتار کن

اکنون موقعیتی را در نظر بگیرید که کودکی نتوانسته به سطوح بالای موفقیت در موقعیتی دست یابد و حال تحت‌فشار از جانب والدینی کمال‌گرا قرار می‌گیرد. کمال‌گرایی والدین به‌عنوان نخستین افراد مهم در زندگی هر انسان، یک پیام روشن و صریح برای فرزندشان به همراه دارد «کامل باش و درست و بی‌نقص رفتار کن» چنین فردی همواره اضطراب ناشی از انجام ‌ایده آل امور را تجربه می‌کند، همیشه به دنبال گرفتن تأیید از جانب والدینش است و این موضوع نیز اضطراب فراوانی را به او وارد خواهد کرد و پس‌ازآن در صورت نقص در انجام هر فعلی، اضطراب و پریشانی روانی فراوانی بر او وارد خواهد آمد.
 

ویژگی­ های والدین کمال‌گرا

برنز (۱۹۸۰) اظهار می‌کند که والدین کمال‌گرا عملکردهای برجسته فرزندان خود را با ابراز عشق و ‌پذیرش پاداش می‌دهند و واکنش آن‌ها به شکست‌ها و اشتباهات فرزندانشان اضطراب و ناامیدی است. فرزندان نیز این واکنش‌ها را به‌منزله تنبیه و نپذیرفتن تفسیر می‌کنند. والدین کمال‌گرا وقتی فرزندانشان در انجام تکالیف مدرسه یا در ارتباط با همسالانشان مشکل‌دارند، احساس حقارت و تهدید می‌کنند. آن‌ها به علت خود انتقادگری غیرواقع‌بینانه‌شان، مشکلات فرزندان خود را با این تفکر که «شکست فرزندم نشان‌دهنده این است که من پدر یا مادر بدی هستم»، شخصی‌سازی می‌کنند. این والدین به‌این‌علت که عزت‌نفسشان وابسته به موفقیت فرزندانشان است، فشار بیشتری بر فرزندانشان می‌آورند تا از شکست اجتناب کنند. درنتیجه هنگامی‌که فرزندان پس از شکست برای کسب اطمینان و راهنمایی به والدین خود مراجعه می‌کنند، والدین به آن‌ها نه با عشق بلکه با آزردگی واکنش نشان می‌دهند، به همین دلیل این کودکان آکنده از احساس شرم می‌شوند.
 

ویژگی­ های فرزندان والدین کمال‌گرا

نکته مهم دیگر اینجاست که وجود کمال‌گرایی در هریک از والدین می‌تواند بر ایجاد پیوندهای صحیح در روابط والدین با فرزندشان نیز تأثیرگذار باشد. برنز (۱۹۸۰) بیان می‌دارد: والدین کمال‌گرا از عشق ورزیدن و تأیید کودکان خود دوری می‌کنند و بدین شیوه آنان را مورد تنبیه قرار می‌دهند. فرزندان این افراد به اشتباهات خود با ناامیدی، اضطراب و ترس پاسخ می‌دهند زیرا اشتباه چیزی است که می‌بایست از آن دوری می‌جستند.
فرزندان والدین کمال‌گرا پیش‌بینی می­کنند که اشتباه منجر به از دست دادن پذیرش والدین می‌شود و به‌این‌علت که عزت‌نفس این فرزندان بر پایه تأیید والدین بناشده است، به‌تدریج در آن‌ها ترس از اشتباه و اجتناب از شکست به وجود می‌آید؛ بنابراین به نظر می ­رسد احساس شرم، شکست و اضطراب یکی از پیامدهای روان‌شناختی چنین محیطی بر فرزندان والدین کمال‌گراست.
کودکی که والدین کمال‌گرا دارد غالباً احساس خشنودی نمی‌کند زیرا والدینش رفتار او را تأیید نمی‌کنند؛ مگر این‌که رفتارش شامل کلیه استانداردهای موردنظر والدین باشد.
 

پژوهش‌های معتبر درباره کمال­گرایی

آموزش‌وپرورش شدیداً اخلاقی نیز ازجمله روش‌های فرزند پروری کمال‌گرایانه ایست که به باور رچمن[1] (۱۹۹۳) حس مسئولیت و گناه را افزایش می­ دهد. از دیدگاه کاهلر[2] و کاپرز[3] پیش‌نویس یکی از سناریوهایی که برای ما در دوران کودکی نوشته می‌شود، ممکن است پیام «کامل باش» را القا کند. سناریوی نهایی ما، در برابر چنین پیامی این‌گونه تدوین می‌شود که «من بی‌ارزش هستم». طبیعتاً کودکی با چنین نگرشی نسبت به خودش در بزرگ‌سالی از سلامت روان‌شناختی مطلوبی برخوردار نخواهد بود.
فلت، هویت،[4] الیور،[5] و مک‌دونالد[6] (۲۰۰۲) مدلی از کمال‌گرایی را پیشنهاد دادند که در آن انتظارات و سخت‌گیری والدین را مربوط به روند رشد کمال‌گرایی می ­داند. فلت و همکارانش (۲۰۰۲) مطرح می‌کنند که ترکیبات متفاوتی از این ویژگی‌های والدین می‌تواند نتایج متفاوتی را داشته باشد. برای مثال آن‌ها مطرح می‌کنند فرزندانی که هردو ویژگی یعنی انتظارات بالای والدین و انتقادگری آن‌ها را تجربه می‌کنند باید در میزان سازگاری هیجانی از افرادی که با انتظارات والدینی بالا مواجه‌اند اما سطوح پایین تا متوسط انتقادگری را تجربه می‌کنند متفاوت باشد.
فلت و همکارانش یک مسیر بالقوه سوم را نیز برای توسعه کمال‌گرایی مطرح کرده‌اند بدین‌صورت که برخی از کودکان پس از قرارگیری در معرض مداوم محرک ­های خشن و یا انتقادگر تبدیل به افراد کمال‌گرا می‌شوند. کودکانی که به‌صورت فیزیکی و یا روان‌شناختی مورد آسیب قرار می‌گیرند و یا در خانه‌های بی‌نظم و پر هرج‌ومرج زندگی می‌کنند یاد می‌گیرند که والدینشان قابل‌اتکا و قابل‌اعتماد نیستند و مکرراً احساس شرمساری می‌کنند. این کودکان ممکن است به شرایط دشوار زندگی‌شان به‌وسیله تبدیل‌شدن به افراد کمال‌گرا واکنش نشان دهند.
هماچک (۱۹۷۸) همچنین مطرح می‌کند زمانی که والدین قادر به تنظیم معیارهای کارآمد و فراهم آوردن بازخورد مناسب برای عملکرد فرزندانشان نیستند، ممکن است فرزندان استانداردهایی بسیار سطح بالا برای خودشان مقرر کنند. افرادی که در معرض شرایط دشوار و فقدان بازخورد مناسب قرار دارند ممکن است به دلایل خود محافظتی[7] تبدیل به افراد کمال‌گرا شوند. فلت و همکارانش (۲۰۰۲) همچنین مطرح نمودند که کمال‌گرایی یک احساس کنترل را برای کودکانی که زمانشان را در خشونت، دشواری و یا محیط غیرقابل‌پیش‌بینی سپری کرده‌اند ایجاد می‌کند.

 کدام والدین، فرزندان خود را به سمت کمال­گرایی هدایت می­ کنند؟
با توجه به آنچه گفته شد چند گروه از والدین فرزندشان را به سمت‌وسوی کمال‌گرایی سوق می ­دهند:
۱- والدینی که انتظارات بالایی از فرزندانشان دارند و در صورت برآورده نشدن انتظاراتشان، فرزندانشان را موردانتقاد قرار می‌دهند،
۲- والدینی که محیط زندگی فرزندشان را بیش‌ازحد کنترل می‌کنند و مرتباً در خصوص پیامدهای خطرناک و یا برداشت مردم به فرزندانشان تذکر می‌دهند،
۳- والدینی که رفتاری خشن با فرزندانشان دارند و محیطی ناامن و غیرقابل‌کنترل برای آن‌ها فراهم می‌آورند،
۴- والدینی که محیط‌های خانوادگی بی‌نظم و پر هرج‌ومرج ایجاد می‌کنند،
۴-والدینی که قوانین مکفی برای عملکرد فرزندانشان ارائه نمی‌دهند و انتظارات مشخصی از آن‌ها ندارند،
۵-والدینی که کمال‌گرا هستند و الگوی رفتاری کمال‌گرایانه را به فرزندانشان منتقل می‌کنند.
 

توصیه­ هایی به والدین

اگر شما هم‌اکنون پدر و مادر هستید یا امیدوارید که در آینده فرزندی داشته باشید، فراموش نکنید که تلاش‌های فرزندانتان را باید مورد تحسین و ستایش قرار دهید حتی اگر به عقیده شما کمتر از میزان توانایی‌شان باشد. این به فرزند شما انرژی می‌بخشد و تأثیر هیجانی مثبتی بر او دارد. اگر از پیشرفت فرزندتان راضی نیستید و یا اطمینان دارید دستاوردهای فرزندتان کمتر از میزان توانایی اوست می‌توانید مسائل را درراه‌های تازه‌‌ای ایجاد کنید، نه این‌که تنها انتقادگران ماهری باشید. اگر خود شما دائماً نگرانید که مرتکب اشتباه نشوید، فرزندانتان نیز الگوی رفتار یکسانی را از شما یاد خواهند گرفت.
بیایید با یک حقیقت روبرو شویم، اینجا و اکنون آنچه مهم است این است که ما در قبال کاهش تأثیرات منفی بر زندگی خودمان و فرزندانمان مسئولیم؛ بنابراین دست از سرزنش والدینمان که نگرش‌های کمال‌گرایانه داشته‌اند و یا خودمان که با بلندپروازی و کمال‌گرایی‌مان فرزندانمان را تحت‌فشار قرار داده‌ایم برداریم و به تغییر بیندیشیم، از همین حالا اینجا و اکنون تغییر را آغاز کنید.
 
منبع: کتاب «کمال‌گرایی»
نویسنده: زهرا سادات حاجی و دیگران
 

بیشتر بخوانید:
والدین کمال­ گرا؛ فرزندان کمال­ گرا (بخش اول)
شخصیت کمال‌گرا
کمال­ گرایان؛ تخریب گران روابط اجتماعی
کمال‌گرایی
آسیب‌شناسی فرزندپروری کمال‌‌گرایانه 
گونه‌های مختلف کمال‌گرایی (بخش اول)
گونه‌های مختلف کمال‌گرایی (بخش دوم)

 
 پی نوشت :
 [1]. Rochran.
[2]. Kahler.
[3]. Capers.
[4]. Hewitt.
[5]. Oliver.
[6]. Macdonald.
[7]. self-protective.


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
سبک زندگی مرتبط