مهریه را باید به زن داد!

یکی از وظایفی که مرد به عنوان شوهر بر عهده اش هست، تسلیم کردن مهریه به همسر و مالکیت زن بر آن است. در این نوشتار به بیان توضیحاتی در مورد الزام به تسلیم مهر به زن و تملک او بر مهریه بیان می داریم. با ما همراه باشید.
پنجشنبه، 18 بهمن 1397
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
مهریه را باید به زن داد!
شوهر تا زمانی که مهریه را به زن نداده، ضامن عیب و تلف آن می باشد. 
 
چکیده: یکی از وظایفی که مرد به عنوان شوهر بر عهده اش هست، تسلیم کردن مهریه به همسر و مالکیت زن بر آن است. در این نوشتار به بیان توضیحاتی در مورد الزام به تسلیم مهر به زن و تملک او بر مهریه بیان می داریم. با ما همراه باشید.

تعداد کلمات 816 / تخمین زمان مطالعه 5 دقیقه
مهریه را باید به زن داد!

 الزام به تسلیم مهر و نتایج آن

شوهر وظیفه دارد که مهر را به زن تسلیم کند و تا زمانی که به این تکلیف عمل نکرده ضامن عیب و تلف آنست. چنان که در ماده 1084 ق.م. آمده است که: «هر گاه مهر عین معین باشد و معلوم گردد قبل از عقود معیوب بوده و یا بعد از عقد و قبل از تسلیم معیوب و یا تلف شود، شوهر ضامن عیب و تلف است»[1] ضمان شوهر بدین ترتیب است که، هر گاه عین مهر تلف شود، او باید مثل با قیمت مال تلف شده را به زن تسلیم دارد و در صورتی که مهر معیب باشد، زن حق دارد یکی از این دو راه را انتخاب کند:
١. توافق انجام شده را فسخ کند و مهر را برگرداند و مثل یا قیمت آن را از شوهر بخواهد.
۲. عین مهر را نگاهدارد و تفاوت قیمت بین صحیح و معیب را به عنوان ارش مطالبه کند (مستفاد از ماده 422 قانون مدنی در خیار عیب)[2]
همچنین است در موردی که عیب در زمان عقد موجود نباشد ولی پیش از تسلیم به زن حادث شود. زیرا به موجب ماده 425 قانون مدنی: «عیبی که بعد از بیع و قبل از قبض در مبیع حادث شود، در حکم عیب سابق است» و به نظر می رسد که مبنای آن در نکاح نیز وجود دارد و قابل پذیرفتن است.
باید دانست که همه نویسندگان این نظر را پذیرفته اند: پاره ای عیب مهر را پیش از تسلیم با نقص مبیع قیاس کرده و گفته اند، از ملاک ماده ۳۸۸ قانون مدنی بر می آید که زن تنها حق فسخ دارد.[3]
گروه دیگر اعتقاد دارند که زن در این حالت فقط می تواند تفاوت قیمت را بگیرد. زیرا، پس از عقد مهر به ملکیت زن در می آید و شوهر ضامن خساراتی است که پیش از تسلیم، به علت عیب یا تلف، بر آن وارد می شود. عیب مهر در حکم تلف بعض آن است، بنابراین ضمان مرد با پرداختن ارش اجرا می شود و چون بنا به فرض عین مهر در هنگام تراضی سالم بوده است، هیچ موجبی برای امکان فسخ آن به نظر نمی رسد.[4]
برای تکمیل مطالب یاد شده توجه به این دو نکته نیز ضروری است:
1.آنچه در مورد ضمان تلف یا عیب مهر گفته شد، در صورتی است که مهر عین معین باشد، وگرنه در مهر کلی، ملکیت زن به طور معمول با تسلیم مصداقی از کلی تحقق می یابد و پیش از آن زن مالی ندارد تا بحث از تلف شدن آن به میان آید. همچنین، اگر فردی که تسلیم شدہ معیب باشد، معلوم می شود که شوهر به عهد خود چنان که باید وفا نکرده است. پس، زن می تواند الزام او را به تسلیم فرد سالم از دادگاه بخواهد. با وجود این، هر گاه پیش از تسلیم مهر کلی مصداق آن به طور قاطع از طرف شوهر معین شود، تملک مهر تحقق می یابد. پس، اگر چنین مهری پیش از تسلیم تلف شود، در حکم موردی است که مهر از آغاز معین بوده است.[5]
٢. در مواردی که مرد باید قیمت مهر تلف شده را به زن بدهد، به نظر مشهور ملاک قیمت روز تلف است. زیرا در این لحظه است که مرد ضامن پرداخت پولی از بابت تلف مهر می شود. با وجود این، حکم به ضمان قیمت روز صدور حکم یا تسلیم قوی تر است.[6]


 
پی نوشت: 

[1] . راه حل دیگری که به نظر می رسد این است که تلف عین مهر توافق درباره آن را منحل سازد وقضیه در حکم موردی باشد که مهر معین نشده است. ولی قانون مدنی، با ضامن قرار دادن شوهر نسبت به مهر تلف شده این راه حل را نپذیرفته است. زیرا در صورت انحلال توافق درباره مهر، دیگر نمی توان گفت شوهر ضامن تلف است. منحل نشدن مهر نشانه این است که الزام به پرداختن مهر عوض زوجیت نیست و استقلال دارد.
[2] . قول مشهور در فقه امامیه نیز این است که ضمان شوهر در مورد نلف و عیب مهر(در زمان عند) ضمان قهری (ید) است نه معاوضی: یعنی زن حق دارد بدل مال تلف شده را از شوهر بخواهد و فسخ باعث نمی شود که نکاح در حکم موردی به شمار آید که مهر در آن ذکر نشده و باید مهرالمثل به زن پرداخته شود. به اضافه هیچگاه نکاح به این دلیل منفسخ نمی شود. زیرا، همان طور که اشاره شد، رابطه بین مهر و زوجیت مانند رابطه بین دو عوض در بیع نیست و این دو با هم مبادله نمی شود (مسالک الافهام، ج ۱، ص ۵۳۹ - جامع المقاصد، ج ۲، ص 416).
[3] . مرحوم سید حسن امامی، ج 4، ص 416.
[4] . مشهور فقهای امامیه همبن نظر را دارد (مسالک، ج 1، ص 539) و مرحوم دکتر امامی نیز از نظر اصول حقوقی آن را درست می داند (ج 4، ص 393).
[5] . ناصر کاتوزیان، حقوق مدنی، عقود معین (۱)، ش ۸۰ و ۱۰۷.
[6] . ناصر کاتوزیان، مسؤولیت مدنی، ج۱، قواعد عمومی، ش ۲۹۰.



 
منبع: کتاب «حقوق مدنی خانواده»
نویسنده: ناصر کاتوزیان
 

بیشتر بخوانید:
مَهرُ السُّنّه (مهر محمّدى)
مفهوم و فلسفه مهریه
حکمت مهریه
چند نکته در باره ی مهریه
"مهریه" نگرش‌های عاقلانه و یا برداشت‌های عامیانه



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.