کفویت دینی در ازدواج (بخش سوم)

دو دو بخش پیشین به بیان قداست خانواده، ماهیت کفویت و در نهایت کفویت اعتقادی پرداختیم. در انتهای مطالب کفویت اخلاقی نیز بیان شد که در این نوشتار به بیان ادامه مطالب در مورد کفویت اخلاق می پردازیم. با ما همراه باشید.
دوشنبه، 19 فروردين 1398
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
کفویت  دینی در ازدواج (بخش سوم)
محاسن اخلاقی آن دسته از صفات اخلاقی است که از آنها به خوش خلقی یاد می شود.
 

[منظور از حسن خلق]

مراد از محاسن اخلاقی، خلق و خویی است که شرع مقدس آن را می پسندد و با غرایز حیوانی و خواست های نفسانی هماهنگ است، یا دست کم با آنها تضادی ندارد.[1] امام صادق (علیه السلام) سه صفت خوش گفتاری، خوش رفتاری و بشاشیت را محدوده حسن خلق می داند.[2] در تعریف مکارم الاخلاق گفته شده:«آن قسم خلقیات عالی و رفیعی که اگر کسی بخواهد انجام دهد یا باید با هوای نفس خود و کشتن غرایز خویش بجنگد و در جهت مخالف آنها قدم بردارد یا لاقل باید ندای آنها را نادیده انگارد».[3]
بر این اساس، باید گفت: محاسن اخلاقی آن دسته از صفات اخلاقی است که از آنها به خوش خلقی یاد می شود. خوش خلقی الزاما به معنای مجد، بزرگواری و جوانمردی نیست و ممکن است که انسانها به خاطر جلب محبت دیگران و تأمین آسایش خویش، خوش خلقی کنند. مکارم اخلاقی آن دسته از صفات والا و بلند اخلاقی هستند که بزرگوارانه و جوانمردانه بوده و در آن نوعی ایثار و از خود گذشتگی وجود دارد.[4] خوش خلقی هر چند با خواست های نفسانی سازگاری دارد؛ اما مقدمه ای است برای دستیابی به مکارم اخلاقی. امام علی (علیه السلام) می فرماید: «ذللوا اخلاقکم بالمحاسن و قودوها الى المکارم؛[5] اخلاقتان را با صفات نیکو رام کنید و به سوی مکارم اخلاقی بکشانید.»
 

[مراد از هم کفو بودن اخلاقی]

مراد از هم کفو بودن اخلاقی در امر ازدواج، محاسن اخلاقی؛ یعنی حداقل هایی از تفاهم اخلاقی است. مکارم اخلاقی از اهداف بلند دینی و انسانی است که انتظار می رود زن و شوهر در چارچوب خانواده اخلاقی ای که تشکیل می دهند به آن دست یابند. اساس زندگی زناشویی، سازگاری، تفاهم و همکاری است که اینها تنها در پرتو حسن خلق فراهم می شوند. حسن خلق شرط لازم و ملاک مطلق برای همسر مناسب است؛ یعنی ملاکی است که در همه شرایط زمانی و مکانی باید به آن توجه کرد. اگر فردی از حسن خلق مناسب برخوردار نباشد، شرایط لازم برای ازدواج را نخواهد داشت.[6]
در منطق وحیانی دین، زن و شوهر به لباسی برای همدیگر تشبیه شده اند؛[7] همان گونه که لباس نامناسب زیبایی اندامی انسان را زشت و نامناسب نشان می دهد، همسر نامناسب نیز فرصت های زندگی خانوادگی را به ضد فرصت و کانون عاطفی خانواده را به عرصه تنش و تنفر تبدیل می نماید. همچنان که لباس، انسان را از سرما، گرما و خطر حفظ کرده و عیب های او را می پوشاند، زن و شوهر نیز باید همدیگر را از انحرافات حفظ نمایند، عیوب همدیگر را پوشانده و وسیله آرامش یکدیگر باشند. تشبیه همسران به لباس، تعبیر ظریف و دقیقی است که ارتباط معنوی مرد و زن، نزدیکی آنها به یکدیگر و نیز برابری آنها را در این زمینه به خوبی روشن می سازد.[8]
شخصیت انسان ها چیزی نیست جز مجموعه ای از صفات اخلاقی که دارند. صفات اخلاقی نشان دهنده شاکله روحی و روانی انسانها است و هر شکلی به دنبال همانندی برای خود می گردد تا با او انس گیرد. امام علی (علیه السلام) می فرماید: «نفس ها گوناگونند، پس آنهایی که همگون باشند با هم گرد آیند. و مردم به همگن های خود بیشتر گرایش دارند»[9]. و نیز می فرماید: «هر مردی(هرفردی) به مثل خودش گرایش دارد»[10]، خود حضرت نیز پس از شهادت همسرش حضرت زهرا (سلام الله علیها)، براساس شجاعتی که داشت، یکی از ویژگی هایی که برای همسر جدیدش در نظر می گیرد شجاعت است و با همین نگرش با ام البنین ازدواج می نماید.
علامه طباطبایی یکی از دلایل منع ازدواج با مشرکان را نبود محاسن اخلاقی در آنها می داند: «اعتقاد باطل مشرکان، ملکات رذیله ای که کفر و نافرمانی را در نظرها جلوه می دهد در آنها مستقر شده و آنها را به دوزخ دعوت می کند به خلاف مؤمنان که با گفتار و رفتار خویش دعوت به آمرزش و بهشت می نمایند.»[11] نگرشها و گرایش های متضاد و متناقض مؤمن و مشرک زمینه ای برای زندگی مشترک آنها باقی نمی گذارد. در ازدواج های درون دینی نیز اگر فراتر از توافق های کلی در باورها و ارزش ها، تفاهم اخلاقی وجود نداشته باشد، محکوم به شکست است.

[جدایی زید از همسرش]

در قضیه جدایی زید از همسرش زینب، این مسأله به خوبی دیده می شود؛ چرا که زینب دختر عمه پیامبر (صلی الله علیه و آله) از اشراف زادگان قریش بود، گاهی با تفاخر خودا زید را می رنجاند. و گاهی هم با تکبر و زبان درازی اسباب اختلاف را به وجود می آورد و زندگی مشترک آنها به خاطر نبود توافق اخلاقی به جدایی انجامید. نظرسنجی ها نیز نشان می دهند صفاتی؛ مانند خوش اخلاقی، خوش رفتاری، نجابت، صداقت و گذشت، در نگاه بیش از نیمی افراد، مهم ترین ویژگی یک مرد یا زن خوب برای ازدواج به شمار می آیند.
با توجه به جایگاه و نقش تعیین کننده تفاهم اخلاقی در ثبات، استحکام و تحقق اهداف ازدواج و تشکیل خانواده اسلامی است که در منابع دینی از ازدواج با بداخلاق نهی شده، اخلاق در عرض دین به عنوان ملاک همسر شایسته مطرح گردیده است. رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) می فرماید: «زوجوا اهل الدین و الاخلاق؛[12] با اهل دین و اخلاق ازدواج کنید.» حسین بن بشار واسطی می گوید در نامه ای به امام رضا (علیه السلام) نوشتم: یکی از خویشانم دخترم را خواستگاری کرده است؛ ولی اخلاقش بد است آیا به او دختر بدهم با نه؟ امام فرمودند: «اگر بداخلاق است دخترت را به او نده.»[13]

[شاخص های حسن خلق]

چیستی و شاخص های حسن خلق در کارکرد عاطفی خانواده بررسی شده است و نمی خواهیم آن را تکرار کنیم؛ اما برای اینکه معیارها و شاخص های هم کفو بودن به شکل جامع تری به دست آید، اشاره ای اجمالی به حقیقت حسن خلق نموده و به برخی از صفات اخلاقی که در حوزه همسر گزینی بیشتر اهمیت دارند، می پردازیم. امام علی (علیه السلام) حسن خلق را در پرهیز از محرمات، طلب حلال و توسعه بر خانواده می داند.[14] امام رضا (علیه السلام) معیارکلی تر برای فهم حسن خلق بیان کرده و می فرماید: «حسن خلق؛ یعنی آنچه را که دوست داری مردم به تو عطا کنند، تو به مردم عطا کن.»[15]
بنابراین، حسن خلق، حالت و صفت درونی است که حالات و رفتارهای ظاهری را بازتاب می دهد. در معنای عام و فراگیر، کسی دارای حسن خلق دانسته می شود که عمل به تکالیف شرعی پایبند باشد و نیز پرتلاش و سخاوتمند باشد. در منابع دینی به برخی از صفات و رفتارهای اخلاقی توجه جدی تری شده و به عنوان ملاک های مستقل هم کفو بودن و یا از شرایط ضروری همسر مناسب لحاظ گردیده اند که به برخی از آنها از جمله: داشتن عفت، فاسق و شرابخور نبودن خمر اشاره می گردد.



کتاب: شاخص های خانواده مطلوب از دیدگاه اسلام
نویسنده: قاسم ابراهیم پور 



پی نوشت: 

[1] . محمدتقی فلسفی، شرح دعای مکارم الاخلاق، ص 198.
[2] .من لایحضره الفقیه، ج 4، ص 412.
[3] . فلسفی، ص 198.
[4] . مجله تخصصی اخلاق، پائیز و زمستان 1385، شماره 5و6، ص 240.
[5] . تحف العقول عن آل الرسول (صلی الله علیه و آله)، ص 224.
[6] . سالاری فر، همسر گزینی در اندیشه دینی، کتاب زنان، ش 25، پائیز، 83، ص 230.
[7] . بقره، آیه 187.
[8] . تفسیر نمونه، ج 1، ص 65.
[9] . بحارالانوار، ج 75، ص 92.
[10] . غررالحکم و دررالکلم، ص 423، ح 9721.
[11] . ترجمه المیزان، ج 2، ص 307.
[12] . مغنیه، نفحات محمدیه، ص 154.
[13] . مسند الامام الرضا (علیه السلام)،  ج2، ص 280.
[14] . بحارالانوار، ج 68، ص 394.
[15] .ارشاد القلوب الی الصواب، ج 1، ص 134.


سبک زندگی مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.