مقدمه
تمام کارهایی که انجام می دهیم، منوط به توانایی ما در برقراری ارتباط با دیگران و شکل دهی روابطی عمیق است. شما نمی توانید بدون ایجاد روابط سالم با دیگران، خانۀ خود را بفروشید، خانه ای بخرید، در کار خود پیشرفت کنید، محصول خود را عرضه کنید، موضوعی را برای عده ای تدریس نمایید و ... یک مدیر موفق نه از طریق زورگویی و تحکم، بلکه به واسطۀ توجه به حساسیت و احترام به ارزش های تیم خود، می تواند بهترین نتایج را به دست آورد. انسان با استفاده از تکنیک های برقراری یک ارتباط کارآمد می تواند به خوبی بر دیگران تأثیر گذاشته، بهره وری اش را افزایش داده و به موفقیت های بیشتری دست یابد.بسیاری از ما افرادی را در زندگی خود داشته ایم که تأثیری مثبت بر ما داشته اند. واقعیت این است که راز این تأثیر این است که افراد مؤثر به انسانیت دیگران اهمیت می دهند. اینچنین افرادی معمولاً بیش از دیگران می توانند دیگران را تحت تأثیر قرار دهند. وقتی صدای درخواست های دیگران مانند کشیدن ناخن بر روی گچ به نظر می رسد، درخواست های چنین افرادی چون یک موسیقی آرام بخش گوشتان را خواهد نواخت. نه تنها دوست دارید صدای درخواستشان را بشنوید، بلکه مشتاقید هر چه می گویند را اطاعت کنید.
چگونه می توان دیگران را اینچنین تحت تأثیر قرار داد؟ اگر شما نیز در این باره کنجکاو شده اید بهتر است این مقاله را تا به انتها بخوانید.
1. خالص باشید
برای تأثیرگذاری مثبت بر دیگران، باید خلوص داشته باشید. به جای اینکه سعی کنید از روی دست دیگران کپی برداری کرده و خود را شبیه آن ها کنید، باید ویژگی های منحصر به فرد خود را کشف نموده و سعی کنید با تمسک به آن ها منحصر بفرد باشید.یکی از دلایل قدرت نفوذ شبکه های اجتماعی این است که برای بیان موضوعات معمولی روشی منحصر بفرد، غیر رایج و نو را برای خود برگزیده اند. مردم به صورت غریزی افرادی را که شخصیت و نمود بیرونی و ظاهری آن ها با ارزش های واقعی و درونی شان، مطابق است، تحسین می کنند. پس شما نیز اگر می خواهید تحسین شوید، خودتان باشید.
از آنجا که انسان ثبات را دوست دارد، تناقضات و تعارضات، او را آزار خواهد داد. وقتی یک مدیر در زندگی فردی و شخصی خود به شیوه ای رفتار می کند اما در اجتماع برخلاف آن سخن می گوید، به شدت نزد دیگران غیرقابل اعتماد خواهد بود. مثلاً فرض کنید رئیس جمهور و یا یک وزیر در یک کشور صحبت از اعتدال و عدالت نماید اما برای زندگی فردی اش، اشرافی گری را برگزیند، قطعاً سخنانش در مورد اعتدال و عدالت نیز بر جانها نخواهد نشست.
2. خوب گوش دهید
وقتی بچه بودم همیشه پدرم می گفت به حرف های دیگران با دقت گوش بده. او می گفت اگر به دقت به حرف های دیگران گوش دهی هر آنچه در مورد شخصیت، تمایلات و نیازهای دیگران لازم داری را به دست خواهی آورد.برای اینکه بتوانید بر دیگران تأثیر بگذارید، باید به تمام گفته ها و ناگفته های آن ها گوش دهید. در صحبت های افراد می توانید درک کنید که دیگران از چه طریقی احساس ارزشمندی، حمایت و دیده شدن خواهند کرد. اگر فردی تصور کند که بالادستش به او توجه ندارد و او را نمی بیند، قطعاً کمتر تحت تأثیر او قرار خواهد گرفت.
گوش دادن می تواند نیاز افراد به ارزشمندی و پذیرفته شدن را تا اندازۀ زیادی برآورده کند. البته باید توجه نمود گوش دادن مهارتی است که باید آموخته شود. برای کسب اطلاعات بیشتر در زمینۀ گوش دادن فعال می توانید به مقاله ها و کتاب هایی که با این عنوان نوشته شده اند، مراجعه نموده و با تمرین و ممارست به این مهارت مهم و حیاتی دست یابید.
3. متخصص شوید
بیشتر افراد حتی اگر به فرد مقتدر احترام نگذارند، به حرف هایش گوش داده، از او اطاعت خواهند کرد. اگر شما نیز می خواهید به فردی تأثیر گذار تبدیل شوید، باید در قلمرو مدیریتی خود تبدیل به فردی متخصص و کاربلد شوید تا بتوانید هدایت، مدیریت و رهبری مجموعۀ تحت اختیار خود را به خوبی بر عهده بگیرید. در مورد آن موضوع و حیطه تا می توانید تحقیق کرده و مطلب بخوانید و وقتی به دانش کافی در این زمیه دست یافتید، سعی کنید آنچه را آموخته اید در مقام عمل نیز به خوبی به کار گیرید.4. با قصه گویی رهبری کنید
خوب است بدانید یکی از قدرتمند ترین مؤثرترین ابزارهای تأثیر گذاری بر دیگران استفاده از داستان و خاطره های مرتبط است. شاید بتوان گفت هیچ چیز به اندازۀ یک داستان که به جا و به موقع گفته شود، نمی تواند بر دیگران تأثیر بگذارد.اگر شما نیز به دنبال تأثیر گذاری بر دیگران هستید، بهتر است یاد بگیرید چگونه داستان بگویید. اما مراقب باشید داستان های شما باید با موضوعی که می خواهید پیرامونش صحبت کنید، مرتبط باشند. در واقع هدف از بیان داستان عینی کردن واقعیاتی است که می خواهید آن ها را برای مخاطبین خود بیان کنید. پس داستان باید تشبیه و یا استعاره ای باشد که موضوع شما را با بیانی ساده برای مخاطب باز نماید.
5. الگو بگیرید
تماشای افراد با استعداد و موفق در محل کار یا زمین بازی می تواند بسیار الهام بخش باشد. یکی از دلایلی که انسان، حتی اگر خودش هم ورزشکار نباشد، قهرمانان ورزشی را تحسین می کند، این است که طبیعتاً غیرعادی و شگفت انگیز بودن را تحسین می کند. وقتی مسابقات ورزشی مانند رقابت های المپیک را تماشا می کنیم، می توانیم تلاش های مفرط افراد رقابت کننده را به وضوح ببینیم. سیمون بایلز یکی از این نمونه های شگفت انگیز است. او زنی آمریکایی است که توانست در رقابت های المپیک 2016، چهار مدال طلا به دست آورد. تماشای او انسان را به وجد می آورد. حتی اگر ژیمناستیک کار نباشید و از این ورزش اصلاً سر در نیاورید، مشاهدۀ شاهکار مثال زدنی اش تحسینتان را برخواهد انگیخت.وقتی چنین صحنه ها و وقایعی را از انسان هایی موفق می بینیم، قطعاً با خودمان فکر می کنیم وقتی او می تواند چنین اجرای ارزشمند و هنرمندانه ای را به نمایش بگذارد، چرا من نتوانم چنین کنم؟ درست است که او در تشک ورزشی و در مسابقات المپیک حضور دارد، اما من نیز در حرفه و کار خودم می توانم او و تلاشش را الگوی حرکتی رو به جلو و مضاعف قرار داده و با سرعت و قدرتی بیش از پیش در جهت رسیدن به هدفم تلاش کنم. اگر می خواهیم دیگران را تحت تأثیر قرار دهیم، باید فردی موفق باشیم و یکی از روش های دستیابی به موفقیت، الگو برداری از تلاش و کوشش افراد موفق است.
ادامه دارد...
منبع: سایت لایف هک