1. توجه به نقاط قوت دیگران
یکی از روش های قدرتمند برای تأثیر گذاری بر دیگران این است که بیشتر به نقاط مثبت و قوت آن ها تمرکز کنید. به جای اینکه مشکلات را ببینید و اشکالات را پررنگ کنید، سعی کنید موفقیت ها را دیده و ویژگی های مثبت را برجسته سازید. ممکن است کارهای مفید زیادی توسط همکاران، زیردستان و حتی مدیران شما انجام می شود که هر روز خیلی ساده از کنار آن ها عبور می کنید. بهتر است به جای تمرکز بر اشتباهات از همین امروز تصمیم بگیرید، به نکات مثبت و توانایی های دیگران تأکید کنید.
احتمالاً خودتان هم می دانید که تشویق، تأثیری به مراتب بهتر از تنبیه دارد، پس وقتی فردی را با خاطر کار خوبش تحسین می کنید، مطمئن باشید عملکردش به مراتب بهبود یافته و کارها آنجوری پیش خواهد رفت که شما انتظارش را دارید. پس وقتی موضوعی برای شما مهم است و می خواهید آن موضوع به خوبی پیش رود، لازم است هر عمل مثبتی در راستای هدف مدنظرتان به خوبی مورد تشویق قرار گیرد تا نرخ آن بالاتر رود.
احتمالاً خودتان هم می دانید که تشویق، تأثیری به مراتب بهتر از تنبیه دارد، پس وقتی فردی را با خاطر کار خوبش تحسین می کنید، مطمئن باشید عملکردش به مراتب بهبود یافته و کارها آنجوری پیش خواهد رفت که شما انتظارش را دارید. پس وقتی موضوعی برای شما مهم است و می خواهید آن موضوع به خوبی پیش رود، لازم است هر عمل مثبتی در راستای هدف مدنظرتان به خوبی مورد تشویق قرار گیرد تا نرخ آن بالاتر رود.
2. با تحسین تأثیر گذار باشید
همانطور که در متون علمی نیز ذکر شده، یکی از ویژگی های مدیر موفق مدیری است که بتواند عملکرد زیردستان خود را به بهترین نحو تحسین کند. مدیر باید علاوه بر تحسین کل مجموعه، از ویژگی ها و مهارت های تک تک کارمندان خود مطلع بوده و یک به یک آن ها را تحسین نماید.
البته این بحث تنها در مورد مدیران صادق نیست، بلکه اگر می خواهید در هر حوزه ای تأثیر گذار باشید باید از همین شیوه استفاده کنید. فرض کنید زن یا شوهری می خواهد همسرش یک ویژگی خاص را داشته باشد و یه به شیوه ای خاص رفتار کند. مطمئن باشید با بیان مشکلات و ناراحتی ها، همسرش بهتر نخواهد شد و چه بسا اوضاع بدتر هم شود، اما اگر نقطه ای مثبت را در او بیابد و مرتباً آن را تحسین کند، قطعاً نتایج بهتری خواهد گرفت.
هیچ گاه با امر و نهی تنها به نتیجۀ مطلوب نخواهید رسید.
البته این بحث تنها در مورد مدیران صادق نیست، بلکه اگر می خواهید در هر حوزه ای تأثیر گذار باشید باید از همین شیوه استفاده کنید. فرض کنید زن یا شوهری می خواهد همسرش یک ویژگی خاص را داشته باشد و یه به شیوه ای خاص رفتار کند. مطمئن باشید با بیان مشکلات و ناراحتی ها، همسرش بهتر نخواهد شد و چه بسا اوضاع بدتر هم شود، اما اگر نقطه ای مثبت را در او بیابد و مرتباً آن را تحسین کند، قطعاً نتایج بهتری خواهد گرفت.
هیچ گاه با امر و نهی تنها به نتیجۀ مطلوب نخواهید رسید.
3. به جای اینکه بخواهید حرفتان را به کرسی بنشانید، مهربان باشید
بسیاری از ما به جای اینکه تلاش کنیم از روش های کارآمد بر دیگران تأثیر بگذاریم، اصرار داریم دیگران را متقاعد کنیم که حرف ما حق و درست است و به این خاطر بقیه نیز باید مطابق آن رفتار کنند. اما آیا واقعاً مهم است این موضوع را برای دیگران به اثبات برسانید؟ آیا مهم است که در یک بحث و جدل برنده شوید و خود را برنده بنامید؟ آیا وقتی بتوانید دیگران را متقعاعد کنید شما درست می گویید و آن ها اشتباه می کنند، حالتان خوب می شود؟ آیا واقعاً اینهمه تلاش ارزش دارد؟ بی شک نه.
برای اینکه خودتان نیز به اشتباه بودن این کار پی ببرید، بهتر است یک آزمایش انجام دهید. وقتی با کسی که برایتان اهمیت دارد وارد چنین بحثی شدید، با خودتان بگویید برنده شدن من در این بحث مهم تر است یا حفظ رابطه با طرف مقابل؟ مطمئناً پاسخ شما دومی خواهد بود.
اگر رابطۀ خود را با شخصی که می خواهید بر روی او تأثیرگذار باشید، تیره و تار کنید، چگونه می توانید انتظار تأثیر داشته باشید؟ البته منظورمان این نیست که هر کسی هر چه گفت فقط به نشانۀ تأیید سرتان را تکان دهید، بلکه باید بیاموزید بدون بحث و جدل مکالمه کنید و اصلاً هدفتان این نباشد که در نهایت حرفتان را به کرسی بنشانید.
وقتی از همان اول مطمئن هستید حرفتان حق است و دیگران اشتباه می کنند، فقط حرف خواهید زد و وقتی طرف مقابل شروع به حرف زدن کرد، به جای گوش دادن به حرف هایش و بررسی آنچه می گوید، کلمات و حرف هایتان را آماده می کنید تا به محض تمام شدن حرفش، صحبت های خود را آغاز کنید. پس بهتر است وقتی او صحبت می کند، ذهن خود را کاملاً ساکت کنید و با دقت به حرف های او گوش دهید.
مطمئن باشید از شنیدن بیش از گفتن می آموزید. شما دو گوش دارید و یک دهان، آیا این بدین معنا نیست که باید دو برابر اینکه می گویید، بشنوید؟ حتی اگر مطمئن هستید حق با شماست، آیا بهتر نیست به جای بحث و جدل و خراب کردن رابطه ها، با دیگران مهربان باشید؟
برای اینکه خودتان نیز به اشتباه بودن این کار پی ببرید، بهتر است یک آزمایش انجام دهید. وقتی با کسی که برایتان اهمیت دارد وارد چنین بحثی شدید، با خودتان بگویید برنده شدن من در این بحث مهم تر است یا حفظ رابطه با طرف مقابل؟ مطمئناً پاسخ شما دومی خواهد بود.
اگر رابطۀ خود را با شخصی که می خواهید بر روی او تأثیرگذار باشید، تیره و تار کنید، چگونه می توانید انتظار تأثیر داشته باشید؟ البته منظورمان این نیست که هر کسی هر چه گفت فقط به نشانۀ تأیید سرتان را تکان دهید، بلکه باید بیاموزید بدون بحث و جدل مکالمه کنید و اصلاً هدفتان این نباشد که در نهایت حرفتان را به کرسی بنشانید.
وقتی از همان اول مطمئن هستید حرفتان حق است و دیگران اشتباه می کنند، فقط حرف خواهید زد و وقتی طرف مقابل شروع به حرف زدن کرد، به جای گوش دادن به حرف هایش و بررسی آنچه می گوید، کلمات و حرف هایتان را آماده می کنید تا به محض تمام شدن حرفش، صحبت های خود را آغاز کنید. پس بهتر است وقتی او صحبت می کند، ذهن خود را کاملاً ساکت کنید و با دقت به حرف های او گوش دهید.
مطمئن باشید از شنیدن بیش از گفتن می آموزید. شما دو گوش دارید و یک دهان، آیا این بدین معنا نیست که باید دو برابر اینکه می گویید، بشنوید؟ حتی اگر مطمئن هستید حق با شماست، آیا بهتر نیست به جای بحث و جدل و خراب کردن رابطه ها، با دیگران مهربان باشید؟
4. نیازهای منطقی، احساسی و هیجانی فرد مقابل را بشناسید
یکی از اصول اساسی رهبری خلاقانه این است که بتوانید نیازهای دیگران را به خوبی تشخیص دهید. فایدۀ شناسایی نیازهای دیگران این است که بدانید افراد مختلف نیازهای مختلفی دارند و به واسطۀ رفع آن نیازها می توان بر روی آن ها تأثیرگذار بود. مثلاً برخی بیشتر نیاز هیجانی و عاطفی دارند و می توان از این طریق آن ها را جذب نمود و برخی بیشتر به رفع نیازهای عقلانی و آموزشی خود می اندیشند و ...
اگر مخاطب خود را و نیازهایش را بشناسید، قطعاً بهتر می توانید به شکلی مثبت بر روی او تأثیر بگذارید. اگر در مورد افرادی که قصد تأثیر گذاری بر روی آن ها را دارید، اطلاعات اندکی داشته باشید، مطمئن باشید نمی توانند تأثیرگذاری موفق باشید.
اگر مخاطب خود را و نیازهایش را بشناسید، قطعاً بهتر می توانید به شکلی مثبت بر روی او تأثیر بگذارید. اگر در مورد افرادی که قصد تأثیر گذاری بر روی آن ها را دارید، اطلاعات اندکی داشته باشید، مطمئن باشید نمی توانند تأثیرگذاری موفق باشید.
5. حد و حدود خود را بشناسید
اگر می خواهید به شکلی مثبت بر دیگران تأثیر بگذارید، باید پیش از هر چیز حوزۀ نفوذ خود را بشناسید و از همان حوزۀ تخصص خود وارد شوید. تخصص های دیگر را به اهلش بسپارید. قرار نیست همه، همه چیز دان باشند و بتوانند همه چیز را خودشان انجام دهند، بلکه موفقیت یعنی موفقیت در یک حوزۀ خاص و رها کردن و وانهادن امور دیگر به اهلش.
وقتی تمرکزتان بر استعداد منحصر به فرد و ویژه ای باشد که خداوند به شما عطا کرده و سعی کنید از این استعداد در جهت رفع نیازهای دیگران استفاده کنید، قطعاً بسیار تأثیرگذارتر خواهید بود. این تأثیرگذاری بسیار جذاب است.
اگر به جای تمرکز بر توانایی ها و استعدادهای خود بر توانایی های دیگران تمرکز نموده و سعی نمایید خود را مثل آن ها کنید، شک نکنید تأثیرگذاری تان کم خواهد شد.
وقتی تمرکزتان بر استعداد منحصر به فرد و ویژه ای باشد که خداوند به شما عطا کرده و سعی کنید از این استعداد در جهت رفع نیازهای دیگران استفاده کنید، قطعاً بسیار تأثیرگذارتر خواهید بود. این تأثیرگذاری بسیار جذاب است.
اگر به جای تمرکز بر توانایی ها و استعدادهای خود بر توانایی های دیگران تمرکز نموده و سعی نمایید خود را مثل آن ها کنید، شک نکنید تأثیرگذاری تان کم خواهد شد.
سخن پایانی
تأثیرگذاری بر مردم یعنی اینکه بیش از هر چیز بر انسانیت انسان ها تمرکز کنید. اگر می خواهید بر دیگران تأثیرگذار باشید، باید قبل از هر کاری بر شیوه های بهبود روابط با آن ها تمرکز نموده و رابطه هایتان را ایده آل کنید.
از سویی برقراری ارتباط خوب با دیگران مستلزم اصلاح رابطه با خودتان است. تا نتوانید ارتباطتان را با خودتان اصلاح کنید، نمی توانید ارتبطتان با دیگران را به شکلی استاندارد تنظیم نموده و در نتیجه تأثیر گذار باشید.
منبع: سایت لایف هک
از سویی برقراری ارتباط خوب با دیگران مستلزم اصلاح رابطه با خودتان است. تا نتوانید ارتباطتان را با خودتان اصلاح کنید، نمی توانید ارتبطتان با دیگران را به شکلی استاندارد تنظیم نموده و در نتیجه تأثیر گذار باشید.
منبع: سایت لایف هک