انتظارات از نوجوان باید منطبق بر واقعیت باشد.
خانواده های دارای نوجوان
اکثر والدین، به خصوص والدینی که تک فرزند هستند، یا دو فرزند دارند. اگر فرزند اول، دوران نوجوانی «آسان» را پشت سر گذاشته باشد، برای روبه رو شدن با دوران نوجوانی فرزند دوم آمادگی لازم را ندارند.
آنان به عمد سعی می کنند، راجع به این موضوع فکر نکنند، چون آنچه در مورد تغییرات دوران نوجوانی شنیده اند، آنان را می ترساند. آنان تصور می کنند این تغییرات ناخوشایند و پیش بینی نشده، برای بچه های مردم اتفاق می افتد و هرگز برای بچه های آنان رخ نخواهد داد. البته نادیده گرفتن مشکلات نوجوانی، روش خوبی برای کنار آمدن با این مشکلات نیست.
آنان به عمد سعی می کنند، راجع به این موضوع فکر نکنند، چون آنچه در مورد تغییرات دوران نوجوانی شنیده اند، آنان را می ترساند. آنان تصور می کنند این تغییرات ناخوشایند و پیش بینی نشده، برای بچه های مردم اتفاق می افتد و هرگز برای بچه های آنان رخ نخواهد داد. البته نادیده گرفتن مشکلات نوجوانی، روش خوبی برای کنار آمدن با این مشکلات نیست.
دشمنی پنهان با نوجوان
در واقع نادیده گرفتن مشکلات نوجوانی، دشمنی پنهان با نوجوان است. والدین تصور می کنند با نپذیرفتن واقعیت و آنچه دوست ندارند اتفاق بیفتد، موفق خواهند شد جلوی اتفاقات ناخوشایند را بگیرند. والدین هنوز آمادگی شنیدن این واقعیت ها را از دختر یا پسر نوجوان خود ندارند، که بگوید، از اینکه او را بچه خطاب کنند یا مثل کودک با او رفتار کنند خوشحال نیست. یا بگوید: «من دیگر دختر کوچولوی شما نیستم، بنابراین دست از این کارها که مرا مثل کودک نوازش کنید بردارید».
پدری می گفت: وقتی دخترم در دوره ی ابتدایی بود بعد از این که از مدرسه به خانه بر می گشت، برای رفع خستگی دختر کوچک خودم جوک می گفتم او هم با شنیدن جوک های خنده دار من خوشحال می شد و می خندید، اما وقتی به ششم ابتدایی رسید، دیگر جوک های من برایش جالب نبود و نمی خندید. دختر با این رفتار خود به پدر می فهماند که این شوخ طبعی های پدر برای او جالب نیست.
پدری می گفت: وقتی دخترم در دوره ی ابتدایی بود بعد از این که از مدرسه به خانه بر می گشت، برای رفع خستگی دختر کوچک خودم جوک می گفتم او هم با شنیدن جوک های خنده دار من خوشحال می شد و می خندید، اما وقتی به ششم ابتدایی رسید، دیگر جوک های من برایش جالب نبود و نمی خندید. دختر با این رفتار خود به پدر می فهماند که این شوخ طبعی های پدر برای او جالب نیست.
انتظارات بر اساس واقعیت
لازم است والدین انتظاراتی را که از این بخش از نیمه ی سخت تر فرزندپروری خود به عنوان والدین نوجوان دارند، با واقع گرایی توام کنند. انتظارات اولیه ی والدین از نوجوان با زمان باید ارتباط داشته باشد. به طور کلی والدین امروز، می توانند فرض کنند که دوران نوجوانی فرزندشان از نه تا سیزده سالگی و در پایان دوره ی ابتدایی و اوایل دوره ی اول دبیرستان شروع می شود و تا اواسط دهه ی بیست عمر و کمی بعد از ورود به کالج ادامه می یابد.
آیا این دوره باید این قدر طولانی باشد؟ به نظر می رسد پاسخ مثبت است. نوجوان نیاز دارد از نظر روان شناختی و اجتماعی رشد کافی کند تا بتواند و به دانش کافی، مهارت، اعتماد به نفس و بلوغ فکری برسد، تا بتواند از خانواده جدا شود، و روی پای خودش بایستد. هزینه های ضروری زندگی خود را بپردازد و راه را برای ورود به جهان به عنوان یک فرد جوان و مستقل باز کند.
آیا این دوره باید این قدر طولانی باشد؟ به نظر می رسد پاسخ مثبت است. نوجوان نیاز دارد از نظر روان شناختی و اجتماعی رشد کافی کند تا بتواند و به دانش کافی، مهارت، اعتماد به نفس و بلوغ فکری برسد، تا بتواند از خانواده جدا شود، و روی پای خودش بایستد. هزینه های ضروری زندگی خود را بپردازد و راه را برای ورود به جهان به عنوان یک فرد جوان و مستقل باز کند.
چرا انتظارات از نظر روان شناختی مهم هستند؟
این طور فکر کنید که انتظارات مجموعه افکاری هستند که ما انتخاب می کنیم و در مغز خود آنها را نگه می داریم انتظارات به صورت ژنتیکی به ما اعطا نشده اند و این به ما کمک می کند طی زمان حرکت کنیم (از حال تا آینده)، طی تغییر (از قدیمی به جدید) و طی تجربه (چیرهای آشنا تا ناشناس) بتوانیم واقعیت هایی را که با آن روبه رو می شویم پیش بینی کنیم. برای این که بتوانیم قدرت انتظارات را درک کنیم، فرض کنید در موقعیتی قرار گرفته اید که نمی دانید سرانجام چه اتفاقی خواهد افتاد. بی اطلاعی به تدریج باعث دلواپسی شما می شود و با خود می گویید: «من هیچ وقت با چنین شرایطی روبه رو نشده بودم نمی دانم کجا بروم، چه کار کنم، چه بگویم! نمی دانم نتیجه ی کار من چه خواهد بود!»
اکثر والدین، وقتی زمان تطبیق دادن فرزندشان با تغییرات نوجوانی فرا می رسد از این که در مورد اهمیت انتظاراتشان از نوجوان با شفافیت سخن بگویند استقبال می کنند. آنان نقشی را که انتظارات آنان به طور مفید می تواند ایفا کند به وضوح می بینند. مثلا وقتی کودک از نظر جغرافیایی مجبور است جا به جا شود، در مدرسه ی جدیدی ثبت نام کند، یا برای عمل جراحی مهمی آماده شود. والدین برای اینکه کودک را برای پذیرفتن شرایط جدید (جا به جایی جغرافیایی یا عمل جراحی) آماده کنند، وقت می گذراند و با واقع بینی برای کودک توضیح می دهند که هریک از این تجربیات جدید چگونه خواهد بود، تا راه را برای او هموار کنند.
حتی در مورد دوران نقاهت و بعد از عمل جراحی به کودک بگویید که دوران سختی است و ممکن است دچار برخی مشکلات هم بشوی، تو باید همه ی این ها را تحمل کنی تا بهبودی کامل حاصل کنی. والدین می دانند که وقتی مشکلات را از قبل پیش بینی کنیم روبه رو شدن با آنها بسیار راحت تر از این است که مشکلات را نادیده بگیریم و با آنها به طور غیر منتظره روبه رو شویم.
روبه رو شدن با مشکلات به طور غیر منتظره از نظر هیجانی هزینه ی گزافی به دنبال دارد. در حالی که، گاهی اوقات به سادگی قابل حل است و نیازی به هزینه های گزاف هیجانی نیست. این موقعیتی است که والدین در مورد تغییرات نوجوانی فرزندشان (دختر یا پسر) آگاهی کافی ندارند چون آنها انتظار دارند فرزندشان مثل دوران کودکی، که در کنار آنان زندگی می کرد و رفتارهای کودکانه اش آنها را مجذوب خود می کرد، دوران نوجوانی را هم به همان شیرینی و سادگی دوران کودکی در کنار آنها سپری کند. حالا ببینید چه اتفاقی می افتد؟ سه انتظاری که والدین می توانند داشته باشند - در مورد پیش بینی ها، آرزوها و شرایط - و عواقب انتظارات والدین را وقتی با واقعیت های تغییرات دوران بلوغ هماهنگ نیستند، را در نظر بگیرید.
... ادامه دارد
اکثر والدین، وقتی زمان تطبیق دادن فرزندشان با تغییرات نوجوانی فرا می رسد از این که در مورد اهمیت انتظاراتشان از نوجوان با شفافیت سخن بگویند استقبال می کنند. آنان نقشی را که انتظارات آنان به طور مفید می تواند ایفا کند به وضوح می بینند. مثلا وقتی کودک از نظر جغرافیایی مجبور است جا به جا شود، در مدرسه ی جدیدی ثبت نام کند، یا برای عمل جراحی مهمی آماده شود. والدین برای اینکه کودک را برای پذیرفتن شرایط جدید (جا به جایی جغرافیایی یا عمل جراحی) آماده کنند، وقت می گذراند و با واقع بینی برای کودک توضیح می دهند که هریک از این تجربیات جدید چگونه خواهد بود، تا راه را برای او هموار کنند.
حتی در مورد دوران نقاهت و بعد از عمل جراحی به کودک بگویید که دوران سختی است و ممکن است دچار برخی مشکلات هم بشوی، تو باید همه ی این ها را تحمل کنی تا بهبودی کامل حاصل کنی. والدین می دانند که وقتی مشکلات را از قبل پیش بینی کنیم روبه رو شدن با آنها بسیار راحت تر از این است که مشکلات را نادیده بگیریم و با آنها به طور غیر منتظره روبه رو شویم.
روبه رو شدن با مشکلات به طور غیر منتظره از نظر هیجانی هزینه ی گزافی به دنبال دارد. در حالی که، گاهی اوقات به سادگی قابل حل است و نیازی به هزینه های گزاف هیجانی نیست. این موقعیتی است که والدین در مورد تغییرات نوجوانی فرزندشان (دختر یا پسر) آگاهی کافی ندارند چون آنها انتظار دارند فرزندشان مثل دوران کودکی، که در کنار آنان زندگی می کرد و رفتارهای کودکانه اش آنها را مجذوب خود می کرد، دوران نوجوانی را هم به همان شیرینی و سادگی دوران کودکی در کنار آنها سپری کند. حالا ببینید چه اتفاقی می افتد؟ سه انتظاری که والدین می توانند داشته باشند - در مورد پیش بینی ها، آرزوها و شرایط - و عواقب انتظارات والدین را وقتی با واقعیت های تغییرات دوران بلوغ هماهنگ نیستند، را در نظر بگیرید.
... ادامه دارد
نویسنده: کارل پیکارد
منبع: کتاب «دوران نوجوانی فرزندتان را دریابید»