چگونه هوش مان را بالا ببریم ؟ (بخش سوم)

استفاده از فناوری، وفق پذیری استراتژی‌های تفکر، پرداختن به بازی ویدیویی که این بازی‌ها دروازه‌ی ورود به یادگیری‌های جدید هستند، در این مطلب به روش بالا بردن از از نگاه روزنامه‌نگار در زمینه‌ی فناوری به نام کلیو تامپسون، نویسنده‌ی باهوش‌تر از آن که فکر می‌کنید، پرداخته ایم.
چهارشنبه، 27 آذر 1398
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
چگونه هوش مان را بالا ببریم ؟ (بخش سوم)
بازی‌های ویدیویی می تواند دروازه‌ی ورود به فکر کردن درباره‌ی نقش محاسبات در زندگی آدم‌ها باشد.
 

بهترین روش های بالا بردن هوش

1. به بازی‌های ویدیویی بپردازید، این بازی‌ها دروازه‌ی ورود به یادگیری‌های جدید هستند
“من خیلی زود فهمیدم همان‌طور که دیو واینبرگ می‌گوید ‘همه‌چیز متفاوت و گوناگون است.’ وقتی چیزی برای شما مهم است، تعداد آدم‌هایی که به آن اهمیت نمی‌دهند بیش‌تر از کسانی که اهمیت می‌دهند. علایق شما برای فردی دیگر چیزی متفاوت است. برای همین پرداختن به بازی‌های ویدیویی برای یادگیری تواضع فرهنگی مفید است.

نکته‌ی دوم این است که بازی‌های ویدیویی من را به کامپیوتر علاقه‌مند کرده‌است. این بازی‌ها برای من دروازه‌ی ورود به فکر کردن درباره‌ی نقش محاسبات در زندگی آدم‌ها بود. بازی‌های ویدیویی من را به برنامه‌نویسی علاقه‌مند کرد، که نگاهی اجمالی به روبنای نرم‌افزار به من داد. و این بازی‌ها لذت عظیمی به من داده‌است، که صحبت زیادی درباره‌ی آن نشده‌است. چون مدت‌ها است بازی‌های ویدیویی به عنوان اتلاف وقت محکوم شده‌است، برای آدم‌ها مشکل است که بیان کنند چه چیزی در بازی‌های ویدیویی برایشان لذت‌بخش است. و نهایتا تعداد بسیاری زیادی از متفکران هستند که به بررسی خوبی‌های این بازی‌ها پرداخته‌اند– نه بررسی چیزهایی که به شما یاد می‌دهند یا این‌که آیا هماهنگی دست و چشم یا حافظه فعال را بهبود می‌دهد یا نه- سوال آنها این است که به عنوان یک سرمایه‌گذاری فلسفی این بازی‌ها چه خوبی‌هایی دارند؟ چرا ما عشق‌شان هستیم؟

“از لحاظ بازی و حل مسئله، من فکر می‌کنم این بازی‌ها فرصتی فوق‌العاده برای روشن کردن تعدادی از موضوعات هستند که معلم‌ها اغلب گلایه می‌کنند فهماندن‌شان به بچه‌ها دشوار است. یکی از آنها روش علمی است. ما درباره‌ی این صحبت می‌کنیم که اگر با مشکلی مواجه شدید که باید برای آن یک فرضیه بسازید، چه‌طور این کار را بکنید، سپس چگونه فرضیه را آزمایش کنید تا بفهمید با واقعیت مطابقت دارد یا نه. داده‌هایتان را جمع‌آوری کنید، فرضیه‌تان را اصلاح کنید، و این کار را بارها و بارها تکرار کنید. اما فهماندن این به کودکان واقعا دشوار است چون ما به آنها آزمایش‌هایی مصنوعی می‌دهیم تا انجام دهند، آزمایش‌هایی که نتیجه‌شان از قبل مشخص است. ما هیچ وقت به آنها مشکلی واقعا غیرقابل مشاهده نمی‌دهیم و از آنها نمی‌خواهیم مجموعه‌ای از قواعد قابل مشاهده برای آن ارائه کنند. ما هرگز به آنها نمی‌گوییم باید پی ببرند آیا بوزون هیگز وجود دارد یا نه. آنها ابزار انجام این را ندارند. ما در دادن مشکلاتی با قواعد غیرقابل مشاهده به کودکان که آنها را برای اکتشاف به هیجان بیاورد، بد عمل می‌کنیم. و تا زمانی که این کار را نکنیم، آنها هرگز واقعا نمی‌فهمند چه چیزی باعث قدرتمندی روش علمی می‌شود.”
 
3. مشتاق باشید استراتژی‌های تفکرتان را وفق‌پذیر کنید
“من درباره‌ی وفق‌پذیری استراتژی‌های تفکرمان خیلی خوش‌بین هستم. مثلا، من در حاشیه‌ی کتاب‌ها یادداشت‌های زیادی می‌نویسم. این‌گونه کتاب را درک می‌کنم. و شما می‌توانید بگویید که احساس جنبشی شگفت‌انگیزی در این کار هست و سرعت نوشتن من کم‌تر از تایپ کردن‌ام است، بنابراین آیا من این دانش را به شیوه‌ای بهتر کدگذاری می‌کنم؟

“شما می‌توانید این خطوط پر پیچ و خم جالب را که بخشی از کتاب را به بخش دیگر ارتباط می‌دهد ترسیم کنید، و وقتی به‌طور دیجیتال کار می‌کنید این ارتباط از بین می‌رود، درست است؟ اما از طرف دیگر، وقتی در کتاب‌خوان یادداشت‌برداری می‌کنم، می‌توانم هنگام تایپ کمی سریع‌تر حرکت کنم تا ایده‌ای طولانی‌تر و سنجیده‌تر ایجاد کنم. گاهی حتی ۲ پاراگراف می‌نویسم، که شما نمی‌توانید در حاشیه‌ی یک کتاب بنویسید. و از آن مهم‌تر، می‌توانید با قرار دادن این اطلاعات در یک دیتابیس، دوباره آنها را پیدا کنید. بنابراین وقتی یادداشت‌ها را جست و جو می‌کنم، می‌توانم اطلاعاتی را بیابم که فراموش کرده‌بودم ۳ سال پیش آنها را یادداشت کرده‌ام.

“من اخیرا دوبیتی‌هایی از مقاله‌ای درباره‌ی انسان اثر الکساندر پاپ را توئیت کرده‌ام، چون او یکی از شعرای محبوب من است – از قرن ۱۸‌ام او تنها شاعر محبوب من است- و من آن را در کتاب‌خوان می‌خوانم. من به هایلایت کردن این دوبیتی‌های شگفت‌انگیز ادامه دادم. و هم‌چنین یادداشت‌ها را بازیابی کردم و این دوبیتی‌ها را توئیت کردم. و هیچ راهی وجود ندارد که این کار را با کتاب کاغذی انجام دهم. من واقعا فراموش خواهم‌کرد که دوبیتی کجای کتاب بوده‌است. من ۵۰ درصد یادداشت‌برداری را روی کاغذ انجام می‌دهم و ۵۰ درصد را در کتاب‌خوان و فکر نمی‌کنم در کیفیت تفکر من تفاوتی زیادی ایجاد کند، فقط این‌که یافتن آن‌چه نوشته‌ام به‌صورت دیجیتال آسان‌تر است. و ارزش این بازیابی بسیار زیاد است.”
 
3. از فناوری برای تقویت هوش‌تان استفاده کنید
“من یقینا فکر می‌کنم مختصر و موجز نوشتن اکنون ارزش شناخته‌شده‌ی بیش‌تری نسبت به قبل دارد. ما اکنون ابزارهایی داریم که موجز بودن را تشویق می‌کند، مثل توئیتر. آدم‌ها توئیتر را مسخره می‌کنند: ‘شما واقعا در ۱۴۰ کاراکتر چه چیزی می‌توانید بگویید؟’ اما من فکر می‌کنم آن‌چه ما پی برده‌ایم این است که آدم‌ها می‌توانند در ۱۴۰ کاراکتر چیزهای خوشایندی بگویند. توئیتر آنها را وادار می‌کند آن‌چه را می‌خواهند بگویند مختصر و مفید کنند؛ آنها را وادار می‌کند بی‌نهایت ظرافت به خرج دهند. همان‌طور که شکسپیر نوشته‌است، ایجاز روح ظرافت است.’ این جمله خود یک پند است که به خوبی در یک توئیت می‌گنجد و فضای اضافی هم باقی می‌ماند.”

منبع: تحریریه سایت کسب و کار بازده_مینا بنادکوکی


سبک زندگی مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
موارد بیشتر برای شما