حضرت فاطمه(ع) در خصوص مسایلی که ممکن بود، در جامعه آن را منکر کوچکی محسوب کنند، حسّاسیت نشان می داد.
ویژگی های تبلیغی حضرت فاطمه (علیها السلام)
1- مروّج امر به معروف و نهی از منکر
قرآن کریم، مهمترین بخش تبلیغ اسلام را عمل به دو اصل حیاتی امر به معروف و نهی از منکر، در عرصه سیاست و اجتماع می داند. قرآن دراین باره می فرماید: (وَالْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِیاءُ بَعْضٍ یأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ ینْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکر)؛ «مردان و زنان با ایمان، دوستان یکدیگرند. آنان همدیگر را امر به معروف و نهی از منکر می کنند.»
نکتة مهم در این آیه، اشاره به نقش زنان در عرصة امر به معروف و نهی از منکر است. خداوند متعال به صراحت بیان می دارد، زنان همانند مردان باید به ترویج ارزش های الهی بپردازند و در عرصة امر به معروف و نهی از منکر پیشقدم باشند؛ چرا که این دو فریضه، از تمام برنامه های اسلام، حتّی جهاد در راه خدا، افضل و مهم تر است. علی(ع) می فرماید: «وَ ما أَعْمَالُ الْبِرِّ کلُّهَا وَ الْجِهَادُ فِی سَبِیلِ اللَّهِ عِنْدَ الْأَمْرِ بالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْیِ عَنْ الْمُنْکرِ إِلَّا کنَفْثَةٍ فِی بَحْرٍ لُجِّیٍّ؛ تمام کارهای نیک، حتّی جهاد در راه خداوند، در برابر امر به معروف و نهی از منکر، همانند قطره ای در دریاست.»
این دو اصل، محافظ و پاسبان تمام اعمال نیک است. اگر امر به معروف و نهی از منکر، ترک شود، بهترین اعمال نیک، به فراموشی سپرده خواهد شد و بقیۀ احکام خدا نیز عملی نخواهد شد. به همین جهت، امام باقر(ع) درخصوص فلسفۀ این دو اصل می فرماید: «امر به معروف و نهی از منکر، دو فریضة مهم و بزرگ الهی هستند که به وسیلۀ آن دو، سایر واجبات الهی اقامه می شوند، راه ها امن می گردد، کسب و کار مردم حلال، حقوق افراد تأمین، سرزمین ها آباد و از دشمنان انتقام گرفته می شود. استواری تمام کارها، به عملی شدن این دو اصل بستگی دارد.»
طبق رهنمود پیشوای پنجم(ع)، اگر مسلمانان به دو اصل امر به معروف و نهی از منکر اهتمام بورزند، دنیا و آخرت خود را آباد خواهند کرد؛ زیرا انجام دیگر واجبات، امنیت و آسایش، رفاه و آرامش، تأمین حقوق مردم و آبادی شهر و روستا همه و همه در گرو عمل به این دو اصل است. معروف از منظر وحی، تمام اعمال و رفتارهایی است که مصلحت مردم در آن است و منکر، تمام کارهای زشتی است که فساد و تباهی و بی بندو باری در پی دارد. اگر اهل ایمان، به احیای معروف و جلوگیری از منکرات اهتمام بورزند، جامعه ای سالم و به دور از زشتی، آلودگی، نگرانی و تضییع حقوق انسانها به وجود خواهد آمد.
از منکرات عصر حضرت فاطمه(ع)، غصب مقام حکومتی حضرت علی(ع) بود. حضرت فاطمه(ع) در مقام نهی از منکر، برای زنان اهل مدینه مجدداً به آیات قرآن تمسّک کرد و بعد از حمد و ثنای الهی به آنان فرمود: «وای بر دوستان دنیا! چرا نگذاشتند حق در مرکز خود بماند و خلافت بر پایه های نبوّت بچرخد؛ چرا که آنان خلافت را از خانه ای که جبرئیل نازل می شد، به جای دیگر بردند و حق را از علی(ع) که به مسایل دین و سیاست آگاه بود، گرفتند.» سپس آن حضرت(ع) آیاتی از سوره های اعراف، زمر، رعد، کهف و... را قرائت فرمود.
طبق این شیوه فاطمی، آمران به معروف و ناهیان از منکر باید تا حدودی با آیات قرآن آشنا باشند تا در صورت لزوم از کلام الهی هم بهره گیرند. علاوه بر آن، ناهیان از منکر موظّف اند، آگاهی های لازم را در زمینة عواقب دردناک و خانمان برانداز منکرات به دست آورند و به مخاطبان خود عرضه کنند. آن حضرت(ع) برای جلوگیری از منکرات، به دلایل عقلی تمسّک می کرد؛ همچنان که در مناظره با ابوبکر، علاوه بر قرآن، به دلایل عقلی نیز استناد می کرد. روزی آن حضرت(ع) به نزد ابوبکر رفت و او را از عمل زشت غصب فدک، بر حذر داشت و در پاسخ خلیفه که او را شایستة ارث نمی دانست، فرمود: «ای ابوبکر! هرگاه تو بمیری چه کسی از تو ارث می برد؟» او گفت: زن و فرزندانم. حضرت زهرا (ع) فرمود: پس چه شده که من نمی توانم از پدرم ارث ببرم؟»
هجوم به افکار و اندیشه های غلط مرتکبین منکرات و زیر سؤال بردن آنان، شیوه ای منطقی و عقلانی است و اگر هم نتوانند از کار منکر بازدارد، حدّاقل آنان را به تفکر وامی دارد و دربارة کار خلاف شان مردّد می سازد. آن حضرت در مقام نکوهش مسلمانانِ بی تفاوت در ماجرای غصب خلافت، افکار آنان را به چالش می کشید و با سؤالات منطقی، مواجه ساخته و می فرمود: «لَیتَ شِعْرِی إِلَی أَی سِنَادٍ اسْتَنَدُوا وَ عَلَی أَی عِمَادٍ اعْتَمَدُوا وَ بأَیةِ عرْوَةٍ تمَسَّکوا وَ عَلَی أَیةِ ذُرِّیةٍ أَقْدَمُوا وَ احْتَنَکو؛ ای کاش می دانستنم به چه پناهگاهی تکیه زده اند؟ و به کدام ستون استوار اعتماد کرده اند؟ و به کدامین ریسمان، تمسّک جسته اند؟ و بر کدام فرزند و خاندانی پیشی گرفته و غلبه کرده اند؟»
نکتة مهم در این آیه، اشاره به نقش زنان در عرصة امر به معروف و نهی از منکر است. خداوند متعال به صراحت بیان می دارد، زنان همانند مردان باید به ترویج ارزش های الهی بپردازند و در عرصة امر به معروف و نهی از منکر پیشقدم باشند؛ چرا که این دو فریضه، از تمام برنامه های اسلام، حتّی جهاد در راه خدا، افضل و مهم تر است. علی(ع) می فرماید: «وَ ما أَعْمَالُ الْبِرِّ کلُّهَا وَ الْجِهَادُ فِی سَبِیلِ اللَّهِ عِنْدَ الْأَمْرِ بالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْیِ عَنْ الْمُنْکرِ إِلَّا کنَفْثَةٍ فِی بَحْرٍ لُجِّیٍّ؛ تمام کارهای نیک، حتّی جهاد در راه خداوند، در برابر امر به معروف و نهی از منکر، همانند قطره ای در دریاست.»
این دو اصل، محافظ و پاسبان تمام اعمال نیک است. اگر امر به معروف و نهی از منکر، ترک شود، بهترین اعمال نیک، به فراموشی سپرده خواهد شد و بقیۀ احکام خدا نیز عملی نخواهد شد. به همین جهت، امام باقر(ع) درخصوص فلسفۀ این دو اصل می فرماید: «امر به معروف و نهی از منکر، دو فریضة مهم و بزرگ الهی هستند که به وسیلۀ آن دو، سایر واجبات الهی اقامه می شوند، راه ها امن می گردد، کسب و کار مردم حلال، حقوق افراد تأمین، سرزمین ها آباد و از دشمنان انتقام گرفته می شود. استواری تمام کارها، به عملی شدن این دو اصل بستگی دارد.»
طبق رهنمود پیشوای پنجم(ع)، اگر مسلمانان به دو اصل امر به معروف و نهی از منکر اهتمام بورزند، دنیا و آخرت خود را آباد خواهند کرد؛ زیرا انجام دیگر واجبات، امنیت و آسایش، رفاه و آرامش، تأمین حقوق مردم و آبادی شهر و روستا همه و همه در گرو عمل به این دو اصل است. معروف از منظر وحی، تمام اعمال و رفتارهایی است که مصلحت مردم در آن است و منکر، تمام کارهای زشتی است که فساد و تباهی و بی بندو باری در پی دارد. اگر اهل ایمان، به احیای معروف و جلوگیری از منکرات اهتمام بورزند، جامعه ای سالم و به دور از زشتی، آلودگی، نگرانی و تضییع حقوق انسانها به وجود خواهد آمد.
از منکرات عصر حضرت فاطمه(ع)، غصب مقام حکومتی حضرت علی(ع) بود. حضرت فاطمه(ع) در مقام نهی از منکر، برای زنان اهل مدینه مجدداً به آیات قرآن تمسّک کرد و بعد از حمد و ثنای الهی به آنان فرمود: «وای بر دوستان دنیا! چرا نگذاشتند حق در مرکز خود بماند و خلافت بر پایه های نبوّت بچرخد؛ چرا که آنان خلافت را از خانه ای که جبرئیل نازل می شد، به جای دیگر بردند و حق را از علی(ع) که به مسایل دین و سیاست آگاه بود، گرفتند.» سپس آن حضرت(ع) آیاتی از سوره های اعراف، زمر، رعد، کهف و... را قرائت فرمود.
طبق این شیوه فاطمی، آمران به معروف و ناهیان از منکر باید تا حدودی با آیات قرآن آشنا باشند تا در صورت لزوم از کلام الهی هم بهره گیرند. علاوه بر آن، ناهیان از منکر موظّف اند، آگاهی های لازم را در زمینة عواقب دردناک و خانمان برانداز منکرات به دست آورند و به مخاطبان خود عرضه کنند. آن حضرت(ع) برای جلوگیری از منکرات، به دلایل عقلی تمسّک می کرد؛ همچنان که در مناظره با ابوبکر، علاوه بر قرآن، به دلایل عقلی نیز استناد می کرد. روزی آن حضرت(ع) به نزد ابوبکر رفت و او را از عمل زشت غصب فدک، بر حذر داشت و در پاسخ خلیفه که او را شایستة ارث نمی دانست، فرمود: «ای ابوبکر! هرگاه تو بمیری چه کسی از تو ارث می برد؟» او گفت: زن و فرزندانم. حضرت زهرا (ع) فرمود: پس چه شده که من نمی توانم از پدرم ارث ببرم؟»
هجوم به افکار و اندیشه های غلط مرتکبین منکرات و زیر سؤال بردن آنان، شیوه ای منطقی و عقلانی است و اگر هم نتوانند از کار منکر بازدارد، حدّاقل آنان را به تفکر وامی دارد و دربارة کار خلاف شان مردّد می سازد. آن حضرت در مقام نکوهش مسلمانانِ بی تفاوت در ماجرای غصب خلافت، افکار آنان را به چالش می کشید و با سؤالات منطقی، مواجه ساخته و می فرمود: «لَیتَ شِعْرِی إِلَی أَی سِنَادٍ اسْتَنَدُوا وَ عَلَی أَی عِمَادٍ اعْتَمَدُوا وَ بأَیةِ عرْوَةٍ تمَسَّکوا وَ عَلَی أَیةِ ذُرِّیةٍ أَقْدَمُوا وَ احْتَنَکو؛ ای کاش می دانستنم به چه پناهگاهی تکیه زده اند؟ و به کدام ستون استوار اعتماد کرده اند؟ و به کدامین ریسمان، تمسّک جسته اند؟ و بر کدام فرزند و خاندانی پیشی گرفته و غلبه کرده اند؟»
2- مفسّر کلام وحی
یکی از شیوه های مهم در موضوع تبلیغ، آگاهی دادن به مردم از طریق آیات قرآن است. بسیاری از مردم در اثر آگاهی نداشتن از دستورهای خداوند و آشنا نبودن به آیات قرآن، به سوی منکرات تمایل پیدا می کنند، اما اگر به آنان کاملًا توضیح داده شود که خداوند متعال چه کارهایی را دوست دارد و چه اعمالی را نمی پسندد، بسیاری از مردم، منکرات را انجام نمی دهند.
به نمونه زیر توجّه کنید: عدّه ای در ستمی آشکار، «فدک» را که پیامبر(ص) برای حضرت فاطمه(ع) به ارث گذاشته بود، به او ندادند. استدلال این افراد کج اندیش این بود که پیامبران(ع) مال دنیا به ارث نمی گذارند. بنابراین «فدک» به حضرت فاطمه(ع) نمی رسد. امّا حضرت فرمود: شما که می گویید پیامبر(ص) ارث نمی گذارد، به کتاب خدا بنگرید. در آنجا خداوند می فرماید: (وَ وَرِثَ سُلَیمانُ داوُد) «سلیمان از پدرش داود ارث برد» و در سورة مریم از زبان زکریای پیامبر(ص) می فرماید: «خداوندا! به من فرزندی عطا کن که از من و آل یعقوب ارث برد». آن گاه حضرت فاطمه(ع) به مردم حاضر در مسجد پیامبر(ص) فرمود: ای مردمی که به سوی باطل شتاب می کنید و کردار زشت و بیهوده را نادیده می گیرید، آیا به قرآن نمی نگرید که می فرماید: (أَ فلا یتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلی قُلُوبٍ أَقْفالُها)؛ «آیا در قرآن نمی اندیشید یا آنکه بر دل های شما مهر زده شده است؟»
به نمونه زیر توجّه کنید: عدّه ای در ستمی آشکار، «فدک» را که پیامبر(ص) برای حضرت فاطمه(ع) به ارث گذاشته بود، به او ندادند. استدلال این افراد کج اندیش این بود که پیامبران(ع) مال دنیا به ارث نمی گذارند. بنابراین «فدک» به حضرت فاطمه(ع) نمی رسد. امّا حضرت فرمود: شما که می گویید پیامبر(ص) ارث نمی گذارد، به کتاب خدا بنگرید. در آنجا خداوند می فرماید: (وَ وَرِثَ سُلَیمانُ داوُد) «سلیمان از پدرش داود ارث برد» و در سورة مریم از زبان زکریای پیامبر(ص) می فرماید: «خداوندا! به من فرزندی عطا کن که از من و آل یعقوب ارث برد». آن گاه حضرت فاطمه(ع) به مردم حاضر در مسجد پیامبر(ص) فرمود: ای مردمی که به سوی باطل شتاب می کنید و کردار زشت و بیهوده را نادیده می گیرید، آیا به قرآن نمی نگرید که می فرماید: (أَ فلا یتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلی قُلُوبٍ أَقْفالُها)؛ «آیا در قرآن نمی اندیشید یا آنکه بر دل های شما مهر زده شده است؟»
3- اصلاح سنّت های باطل
حضرت فاطمه(ع) درخصوص مسایلی که ممکن بود، در جامعه آن را منکر کوچکی محسوب کنند، حسّاسیت نشان می داد. روزی آن حضرت به اسماء بنت عمیس فرمود: «إِنِّی قَدِ اسْتَقْبَحْتُ مَا یصْنَعُ بِالنِّسَاءِ إِنَّهُ یطْرَحُ عَلَی الْمَرْأَةِ الثَّوْبُ فَیصِفُهَا لِمَنْ رَأَی؛ من بسیار زشت می دانم که جنازۀ زنان را بر روی تابوت گذارند و بر روی آن پارچه ای افکنند که حجم بدن او را برای مردان نامحرم نمایان می سازد.»
اسماء بنت عمیس گفت: ای دختر رسول خدا! در سرزمین حبشه، برای حمل جنازه ها، تابوتی درست می کنند که بدن میت را کاملًا می پوشاند. آن گاه اسماء با چوبهای تر و شاخه های نازک درخت، شبیه آن تابوت را برای حضرت فاطمه(ع) ساخت. حضرت زهرا(ع) با خشنودی و خوشحالی فرمود: «چه طرح زیبایی! که در آن بدن زن کاملًا از دید مردان پوشیده می ماند. ای اسماء! برای من تابوتی با همین طرح درست کن و بعد از وفات، مرا با آن بپوشان. خداوند تو را از آتش دوزخ نگهدارد!»
ادامه دارد...
منبع : مبلغان» بهمن و اسفند 1396 - شماره 224 ؛ پاک نیا تبریزی، عبد الکریم
اسماء بنت عمیس گفت: ای دختر رسول خدا! در سرزمین حبشه، برای حمل جنازه ها، تابوتی درست می کنند که بدن میت را کاملًا می پوشاند. آن گاه اسماء با چوبهای تر و شاخه های نازک درخت، شبیه آن تابوت را برای حضرت فاطمه(ع) ساخت. حضرت زهرا(ع) با خشنودی و خوشحالی فرمود: «چه طرح زیبایی! که در آن بدن زن کاملًا از دید مردان پوشیده می ماند. ای اسماء! برای من تابوتی با همین طرح درست کن و بعد از وفات، مرا با آن بپوشان. خداوند تو را از آتش دوزخ نگهدارد!»
ادامه دارد...
منبع : مبلغان» بهمن و اسفند 1396 - شماره 224 ؛ پاک نیا تبریزی، عبد الکریم