خانواده به عنوان نخستین عامل جامعه پذیری افراد، اولین نقطه تربیت اجتماعی و مهم ترین عامل نفوذ ارزش ها و هنجارهای جامعه در شخصیت افراد است.
نظام خانواده
خانواده به عنوان نخستین عامل جامعه پذیری افراد، اولین نقطه تربیت اجتماعی و مهم ترین عامل نفوذ ارزش ها و هنجارهای جامعه در شخصیت افراد است. این نهاد به عنوان کوچک ترین واحد اجتماعی، با تمامی اجزای نظام رابطه متقابل دارد و هرگونه عمل کرد مثبت و منفی خانواده در جامعه تاثیر می گذارد.
از آنجا که جامعه شناسان توسعه اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی را در گروه بهره گیری از استعدادها، توانایی ها و میزان کارایی اعضای جامعه می دانند، به همین علت مسائل پرورشی اطفال درون خانواده، آماده سازی آنان از بدو تولد تا دوره بلوغ کامل و بدین گونه توانمند کردن و قادر سازی آنها جهت ورود به جامعه، به عهده خانواده گذاشته شده است؛ یعنی بهبود نسل، تکامل فیزیکی، تکامل عقلانی و پرورش استعدادها همگی از جمله وظایف خانواده در عصر حاضر محسوب می شوند. بدین لحاظ، خانواده نقش کلیدی در یاری به افراد و اعضای خود دارد، به گونه ای که آنها رفتارهای اجتماعی مورد نیاز جامعه را فراگیرند (شیخی، ۱۳۸۰: 26-27).
از آنجا که جامعه شناسان توسعه اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی را در گروه بهره گیری از استعدادها، توانایی ها و میزان کارایی اعضای جامعه می دانند، به همین علت مسائل پرورشی اطفال درون خانواده، آماده سازی آنان از بدو تولد تا دوره بلوغ کامل و بدین گونه توانمند کردن و قادر سازی آنها جهت ورود به جامعه، به عهده خانواده گذاشته شده است؛ یعنی بهبود نسل، تکامل فیزیکی، تکامل عقلانی و پرورش استعدادها همگی از جمله وظایف خانواده در عصر حاضر محسوب می شوند. بدین لحاظ، خانواده نقش کلیدی در یاری به افراد و اعضای خود دارد، به گونه ای که آنها رفتارهای اجتماعی مورد نیاز جامعه را فراگیرند (شیخی، ۱۳۸۰: 26-27).
مناسبات عاطفی خانوادگی
در میان تعاریف متعدد، خانواده را به عنوان عامل تعیین کننده محتوای خاص مناسبات عاطفی خانوادگی نیز برشمرده اند. به طوری که بسیاری از روان شناسان معتقدند که فرزندان در محیط های خانوادگی آشفته و بی ثبات زندگی خود را از دست رفته می بینند و از آنجا که الگوی مناسبی برای شکل دهی به هویت خود ندارند، در زندگی آینده دچار عدم ثبات، ضعف، بزه کاری و... خواهند شد (روزن باوم، ۱۳۶۷ ۱۷۱).
بدین تربیت محیط سالم خانواده و رشد عاطفی آن یعنی روابط سالم بین اولیا و فرزندان، بازدهی بهتر و بهره وری بیشتر خانواده را به دنبال می آورد و از آنجا که خانواده بهترین منبع الهام، شکل گیری شخصیت، رفتار و هنجارهای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی می باشد، با حرکت مطلوب و سازمان یافته خود می تواند الگوهای مناسب اقتصادی، اجتماعی نهنگی را در اعضای خانواده خود ایجاد نماید(شیخی، ۱۳۸۰: ۸۱-۸۲).
بدین تربیت محیط سالم خانواده و رشد عاطفی آن یعنی روابط سالم بین اولیا و فرزندان، بازدهی بهتر و بهره وری بیشتر خانواده را به دنبال می آورد و از آنجا که خانواده بهترین منبع الهام، شکل گیری شخصیت، رفتار و هنجارهای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی می باشد، با حرکت مطلوب و سازمان یافته خود می تواند الگوهای مناسب اقتصادی، اجتماعی نهنگی را در اعضای خانواده خود ایجاد نماید(شیخی، ۱۳۸۰: ۸۱-۸۲).
نهاد، کوچک ترین واحد اجتماعی
هر چند خانواده به عنوان کوچک ترین واحد اجتماعی محسوب می شود، لیکن این واحد ریشه های عمیق در سرشت و طبیعت زیستی و جسمی ما دارد و بدون سازمان خانواده تداوم جوامع بشری امکان پذیر نیست و عملی نمی نماید؛ به طوری که بسیاری از جامعه شناسان تأکید بر حفظ و بقای خانواده دارند تا بتوان تداوم نسل، تربیت افراد و آموزش آنان را دنبال کرد و بدین گونه نسل های بعدی را نیز به عنوان عناصر خلاق به جامعه تحویل داد. از این رو سیکل و چرخه اجتماعی خود مبتنی بر تداوم خانواده است (پیشین، ۳۳-۳۴)
اثرات جهانی شدن و جهانی سازی بر ساختار و کارکرد خانواده
بررسی ها و تجربیات جهانی نشان می دهد که توسعه روزافزون جهانی شدن، آثار و پیامدهای مثبت و منفی بسیاری به همراه داشته است. از دیدگاه عده ای از تحلیل گران، جهانی شدن به مفهوم عام آن زیرساخت زندگی انسان ها را تغییر داده و روش نوین زندگی را به همه بشریت القا خواهد نمود(گیدنز، ۱۳۷۹)؛ به طوری که پدیده جهانی سازی تأثیرات عمیق و مهمی را بر زندگی و مراودات روزمره انسان ها بر جای گذاشته است. یکی از مهم ترین عرصه هایی که تحت تأثیر پدیده جهانی شدن، تغییرات عمده ای را پذیرا بوده، نهاد خانواده است.
جریان صنعتی شدن
در واقع به دنبال جریان صنعتی شدن و توسعه صنعتی، نظام خانواده تحت تأثیر قرار گرفت؛ به طوری که بسیاری از هنجارهای خانواده، ارتباطات بین اعضا، قوانین مدنی و انتظارات جامعه صنعتی باعث شدند تا تغییرات گسترده ای در وظایف و کارکرد خانواده ایجاد گردد.
این قبیل تغییرات هنوز هم در بسیاری از جوامع به ویژه جوامع رو به توسعه در جریان است. تحت تأثیر شرایط جدید اجتماعی- فرهنگی، روابط درون خانواده، کنش های متقابل افراد در برابر یک دیگر، عملکردهای اقتصادی خانواده، هنجارهای متداول در خانواده، و نظایر آنها تحت تأثیر قرار گرفتند. بدین لحاظ ارتباط میان نوسازی اجتماعی- اقتصادی و خانواده .
در تمامی ابعاد مختلف آن از جمله چگونگی ازدواج، چگونگی بچه دار شدن، سن ازدواج، افزایش میزان طلاق، تغییر روابط غیرمنتظره در خانواده بین اولیا و فرزندان، زن و مرد با یکدیگر، اشتغال زن و نظایر آن به چشم می خورد (شیخی، ۱۳۸۰: ۳۷-۳۹). در اثر تغییرات به وجود آمده در هنجارها، ارزش های فرهنگی و مجموعه جهت گیری هایی تحت عنوان آموزش فرزندان، نهاد خانواده در عصر حاضر با مشکلات و تناقض هایی مواجه گردیده است.
تأثیر وسایل ارتباط جمعی، باز شدن جوامع و یا به عبارتی ظهور آزادی های بی سابقه در جامعه و خانواده، تمامی این روندها و جریان ها بر تأثیر پذیری کودکان و نوجوانان، در خانواده موثر بوده است و در واقع در شرایط کنونی و با لیبرالیزه شدن و آزاد شدن جوامع یک نوع شکاف ارزشی بین نسل ها در جوامع مختلف در درون خانواده پدیدار گردیده است؛ به طوری که در فرآیند جهانی شدن خانواده با بحرانی عظیم مواجه شده است. عواملی نظیر رشد سریع جمعیت، مشکلات اقتصادی، نقش های سیاسی و... باعث شده تا روابط درونی خانواده، ساختار خانواده و الگوهای مختلف رفتاری، اقتصادی و فرهنگی خانواده تحت تأثیر قرار گیرد و به دنبال آن در جریان مدرنیزاسیون تضادهایی نظیر ناهمخوانی روابط مختلف درون خانواده، تغییرات فرهنگی و تضاد انتظارات جوانان با الگوهای جدید مصرفی، مشکلات مربوط به هم زیستی، روابط با فرزندان، روابط بین زن و مرد... از آن جمله است (پیشین، ۲۹-۸۰).
منبع: تقویت نظام خانواده و آسیب شناسی آن، گروه نویسندگان، صص 172-174، موسسه علمی-پژوهشی امام خمینی (ره)، قم، سوم، 1388.
این قبیل تغییرات هنوز هم در بسیاری از جوامع به ویژه جوامع رو به توسعه در جریان است. تحت تأثیر شرایط جدید اجتماعی- فرهنگی، روابط درون خانواده، کنش های متقابل افراد در برابر یک دیگر، عملکردهای اقتصادی خانواده، هنجارهای متداول در خانواده، و نظایر آنها تحت تأثیر قرار گرفتند. بدین لحاظ ارتباط میان نوسازی اجتماعی- اقتصادی و خانواده .
در تمامی ابعاد مختلف آن از جمله چگونگی ازدواج، چگونگی بچه دار شدن، سن ازدواج، افزایش میزان طلاق، تغییر روابط غیرمنتظره در خانواده بین اولیا و فرزندان، زن و مرد با یکدیگر، اشتغال زن و نظایر آن به چشم می خورد (شیخی، ۱۳۸۰: ۳۷-۳۹). در اثر تغییرات به وجود آمده در هنجارها، ارزش های فرهنگی و مجموعه جهت گیری هایی تحت عنوان آموزش فرزندان، نهاد خانواده در عصر حاضر با مشکلات و تناقض هایی مواجه گردیده است.
تأثیر وسایل ارتباط جمعی، باز شدن جوامع و یا به عبارتی ظهور آزادی های بی سابقه در جامعه و خانواده، تمامی این روندها و جریان ها بر تأثیر پذیری کودکان و نوجوانان، در خانواده موثر بوده است و در واقع در شرایط کنونی و با لیبرالیزه شدن و آزاد شدن جوامع یک نوع شکاف ارزشی بین نسل ها در جوامع مختلف در درون خانواده پدیدار گردیده است؛ به طوری که در فرآیند جهانی شدن خانواده با بحرانی عظیم مواجه شده است. عواملی نظیر رشد سریع جمعیت، مشکلات اقتصادی، نقش های سیاسی و... باعث شده تا روابط درونی خانواده، ساختار خانواده و الگوهای مختلف رفتاری، اقتصادی و فرهنگی خانواده تحت تأثیر قرار گیرد و به دنبال آن در جریان مدرنیزاسیون تضادهایی نظیر ناهمخوانی روابط مختلف درون خانواده، تغییرات فرهنگی و تضاد انتظارات جوانان با الگوهای جدید مصرفی، مشکلات مربوط به هم زیستی، روابط با فرزندان، روابط بین زن و مرد... از آن جمله است (پیشین، ۲۹-۸۰).
منبع: تقویت نظام خانواده و آسیب شناسی آن، گروه نویسندگان، صص 172-174، موسسه علمی-پژوهشی امام خمینی (ره)، قم، سوم، 1388.