یکی از کارکردهای مهم ازدواج، فرزندآوری است.
کارکردهای اجتماعی
1.فرزندآوری
فرزند زایی و تداوم نسل انسانی از مجرای ازدواج، تشکیل خانواده و به هم پیوستن یک زن و مرد نخستین عمل و کارکردهای اجتماعی خانواده و از جمله مهمترین اهداف و حکمت های زوج آفرینی ادمیان از سوی پروردگار حکیم و دانا و همچنین از نعمت های درخور سپاس الهی به شمار می رود:« اللَّهُ جَعَلَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْوَاجًا وَجَعَلَ لَکُمْ مِنْ أَزْوَاجِکُمْ بَنِینَ وَحَفَدَةً وَرَزَقَکُمْ مِنَ الطَّیِّبَات ...»[1]
« و خداوند از جنس خودتان همسرانی قرار داد و از همسرتان برای شما فرزندان و نوه هایی به وجود آورد و از پاکیزه ها به شما روزی داد...»
در آیه ای دیگر آورده است:« فَاطِرُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ جَعَلَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْوَاجًا وَمِنَ الْأَنْعَامِ أَزْوَاجًا یَذْرَؤُکُمْ فِیهِ لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْءٌ وَهُوَ السَّمِیعُ الْبَصِیرُ».[2]
او آفریننده آسمان ها و زمین است و از جنس شما همسرانی برای شما قرار داد و جفت هایی از چهارپایان آفرید و شما را به این وسیله [به وسیله همسران] زیاد می کند، هیچ چیز هماند او نیست و او شنوا و بیناست».
نعمت انگاری آفرینش انسان ها به دو صورت مردان و زنانی دارای استعداد و ظرفیت فرزندآوری و نیز لحن امتنائی و استدلال خداوند بر تکثیر نسل آدمان از رهگذر اختلاف نیز هست که هرگاه کارکرد فرزند زایی از اثبات توحید خالقیت و ربوبیت، همزمان گویای این واقعیت نیز هست که هرگاه کارکرد فرزند زایی از خانواده ستانده شود و یا خانواده ها در اغاز، فاقد توانایی این کارکرد باشد، خانواده مطابق با الگوی طبیعت و آفرینش نیست و در ذات خود کاستی و نقصان را به همراه دارد؛ چندان که سایر کارکردها چون آرام بخشی، رفع نیازهای عاطفی و حتی جنسی را نیز نمیتوان به صورت بایسته و کامل از آن سراغ گرفت.
آمارهایی که از دادگاه های خانواده به دست میآید و بررسی علل و عوامل طلاق از سوی پژوهشگران آسیب های اجتماعی نیز حکایت از آن دارد که ناتوانی یکی از دو همسر به میزان زیادی در جدایی، طلاق و فروپاشی خانواده ها تأثیرگذار است.[3]
« و خداوند از جنس خودتان همسرانی قرار داد و از همسرتان برای شما فرزندان و نوه هایی به وجود آورد و از پاکیزه ها به شما روزی داد...»
در آیه ای دیگر آورده است:« فَاطِرُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ جَعَلَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْوَاجًا وَمِنَ الْأَنْعَامِ أَزْوَاجًا یَذْرَؤُکُمْ فِیهِ لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْءٌ وَهُوَ السَّمِیعُ الْبَصِیرُ».[2]
او آفریننده آسمان ها و زمین است و از جنس شما همسرانی برای شما قرار داد و جفت هایی از چهارپایان آفرید و شما را به این وسیله [به وسیله همسران] زیاد می کند، هیچ چیز هماند او نیست و او شنوا و بیناست».
نعمت انگاری آفرینش انسان ها به دو صورت مردان و زنانی دارای استعداد و ظرفیت فرزندآوری و نیز لحن امتنائی و استدلال خداوند بر تکثیر نسل آدمان از رهگذر اختلاف نیز هست که هرگاه کارکرد فرزند زایی از اثبات توحید خالقیت و ربوبیت، همزمان گویای این واقعیت نیز هست که هرگاه کارکرد فرزند زایی از خانواده ستانده شود و یا خانواده ها در اغاز، فاقد توانایی این کارکرد باشد، خانواده مطابق با الگوی طبیعت و آفرینش نیست و در ذات خود کاستی و نقصان را به همراه دارد؛ چندان که سایر کارکردها چون آرام بخشی، رفع نیازهای عاطفی و حتی جنسی را نیز نمیتوان به صورت بایسته و کامل از آن سراغ گرفت.
آمارهایی که از دادگاه های خانواده به دست میآید و بررسی علل و عوامل طلاق از سوی پژوهشگران آسیب های اجتماعی نیز حکایت از آن دارد که ناتوانی یکی از دو همسر به میزان زیادی در جدایی، طلاق و فروپاشی خانواده ها تأثیرگذار است.[3]
2.تربیت اجتماعی
تربیت به مفهوم« فراهم آوردن زمینه برای پرورش استعدادهای درونی هر موجود و به ظهور و فعلیت رسانیدن امکان بالقوه درون او». و حوزه وسیعی از آموزش و پرورش های گوناگون جسمی، فکری، فرهنگی، علمی، اخلاقی، مذهبی و... را در میگیرد و آن گاه با پسوند خانواده بیاید بدین معنا است که در این نهاد کوچک ولی مهم اجتماعی افرادی به عنوان مربیان و کسانی نیز در جایگاه تربیت شوندگان وجود دارند.
3.تربیت دینی
بر آن چه تا کنون درباره کارکرد تربیت خانواده به گونه کلی بیان داشتیم باید افزود که یکی از عالی ترین غزایز و احساس های انسانی که از همان اوان زاده شدن و کودکی، در نهاد هر انسانی وجود دارد، حس مذهبی است. شکوفایی و پرورش و صیانت از این حس، در حیطه خانواده و یکی از کارهای ویژه آن است.« چه خانواده غالباً مرکز عبادت مذهبی است که در آن پدر نقش روحانی خانواده را بر عهده دارد».[4]
از این رو متون قرآنی و روایی، همان سان که دین باوران را مسؤل تزکیه، رشد و پرورش دینی، اخلاقی معرفی کرد، همان طور هم در جایگاه سرپرست خانواده نسبت به تربیت دینی تمام اعضای خانواده مسؤل و مکلف شناخته شده است:«یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَکُمْ وَ أَهْلِیکُمْ ناراً وَقُودُهَا النّاسُ وَ الْحِجارَةُ...؛ ای کسانی که ایمان آوردهاید؛ خود و خانواده خویش را از آتشی که هیزم آن انسان ها و سنگ ها هست، نگه دارید».
از این رو متون قرآنی و روایی، همان سان که دین باوران را مسؤل تزکیه، رشد و پرورش دینی، اخلاقی معرفی کرد، همان طور هم در جایگاه سرپرست خانواده نسبت به تربیت دینی تمام اعضای خانواده مسؤل و مکلف شناخته شده است:«یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَکُمْ وَ أَهْلِیکُمْ ناراً وَقُودُهَا النّاسُ وَ الْحِجارَةُ...؛ ای کسانی که ایمان آوردهاید؛ خود و خانواده خویش را از آتشی که هیزم آن انسان ها و سنگ ها هست، نگه دارید».
کارکردهای اقتصادی
تمامی انسان شناسان و پژوهشگران جامعه شناختی، کارکرد اقتصادی خانواده را پذیرفته و گفته اند علت پیوند پدر و مادر، تنها یا حتی غالباً امتیازات و بهره های جنسی ارزانی شده بر همسران نیست؛ چه در بسیاری از جوامع ابتدایی و همچنین پاره ای از جوامع امروزی، روابط جنسی پیش از ازدواج و خارج از حدود زناشویی، وجود داشته و دارد، اما هر دو گروه، خود را بی نیاز از تشکیل خانواده نمی دیده اند. در باور اینان« یکی از عوامل مهم حفظ بقای خانواده هسته ای» تشریک مساعی اقتصادی بر اساس تقسیم کار بین زن و شوهر است».[5]
متون دینی بر خلاف واقعیت و عرف زندگی بشر امروزی و حتی عرف پذیرفته نزد اکثر مسلمانان، که نداشتن مسکن، درآمد ثابت و شغل و کار مشخص را از بهانه های ترک ازدواج میانگارند، بر آن است که تشکیل خانواده خود یکی از عوامل رهایی از فقر و از جمله اسباب ثروتمندی و دسترسی به امکانات و رفاه بیشتر زندگی است:« وَأَنْکِحُوا الْأَیَامَى مِنْکُمْ وَالصَّالِحِینَ مِنْ عِبَادِکُمْ وَإِمَائِکُمْ إِنْ یَکُونُوا فُقَرَاءَ یُغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ ؛[6] مردان و زنان بی همسر خود را همسر دهید، همچنین غلامان و کنیزان صالح و درستکارتان را؛ اگر فقیر و تنگدست باشند، خداوند از فضل خود انان را بی نیاز میسازد؛ خداوند گشایش دهنده و آگاه است».
چنان که پیداست آیه در پی برجسته نمایاندن کارکرد اقتصادی خانواده است و تشکیل خانواده و ازدواج را در ثروت افزایی مؤثر میشمارد و با دو بیان مؤکد "فسَوف یُغنیهم الله" و "انّ الله واسع" برآورده شدن نیازهای مالی خانواده را تضمین می کند. مطابق معنای آیه شریفه از رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) روایت شده است:« تشکیل خانواده دهید که برای شما روزی رسان تر است».[7]
متون دینی بر خلاف واقعیت و عرف زندگی بشر امروزی و حتی عرف پذیرفته نزد اکثر مسلمانان، که نداشتن مسکن، درآمد ثابت و شغل و کار مشخص را از بهانه های ترک ازدواج میانگارند، بر آن است که تشکیل خانواده خود یکی از عوامل رهایی از فقر و از جمله اسباب ثروتمندی و دسترسی به امکانات و رفاه بیشتر زندگی است:« وَأَنْکِحُوا الْأَیَامَى مِنْکُمْ وَالصَّالِحِینَ مِنْ عِبَادِکُمْ وَإِمَائِکُمْ إِنْ یَکُونُوا فُقَرَاءَ یُغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ ؛[6] مردان و زنان بی همسر خود را همسر دهید، همچنین غلامان و کنیزان صالح و درستکارتان را؛ اگر فقیر و تنگدست باشند، خداوند از فضل خود انان را بی نیاز میسازد؛ خداوند گشایش دهنده و آگاه است».
چنان که پیداست آیه در پی برجسته نمایاندن کارکرد اقتصادی خانواده است و تشکیل خانواده و ازدواج را در ثروت افزایی مؤثر میشمارد و با دو بیان مؤکد "فسَوف یُغنیهم الله" و "انّ الله واسع" برآورده شدن نیازهای مالی خانواده را تضمین می کند. مطابق معنای آیه شریفه از رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) روایت شده است:« تشکیل خانواده دهید که برای شما روزی رسان تر است».[7]