تغذیه کودک (بخش اول)

تغذیه ارتباط مستقیمی با رشد دارد. اگر این امر به درستی صورت بگیرد، رشد به طور صحیح و درست صورت می گیرد و اگر تغذیه مناسب نباشد، رشد کودک ناقص انجام می گیرد. با ما همراه باشید تا با تغذیه کودک در سنین مختلف بیشتر آشنا شوید.
پنجشنبه، 22 فروردين 1398
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
تغذیه کودک (بخش اول)

در سن ۶ سالگی، لقمه های بزرگی می گیرد، «سس» را می ریزد، با صدای بلند غذا را می جود، با دست پر غذا را بر می دارد.


تغذیه کودکان

تصور می شود هنگامی که کودک به سن ۵ سالگی می رسد، می تواند به تنهایی غذا بخورد، بدون شک در نظر می گیرند که او این کار را در محیط خانه به خوبی انجام می دهد، جایی که یک جو خوب و مناسب حکمفرما است. اما در خانه ای که اصول و مقررات سختی حاکم است، او از به دست آوردن صلاحیت تصوری لازم به دور است، حتی هنگامی که به او اجازه می دهند که غذایش را در محیط خانواده بخورد (آنچه که به خوبی احساس می شود که در آن پیشرفت کرده است) کند کاری می کند. بسیار حرف می زند و حتی این احتمال وجود دارد که بخواهد غذا را به او بخورانند. پاهای خود را در صندلی حرکت می دهد، باید دستمال سفره به گردن او بسته شود تا دستمال از گردنش جدا نشود. با این وجود امید است که سال بعد کارها بهتر پیش برود.
 

سن 6 سالگی

اما در سن ۶ سالگی، لقمه های بزرگی می گیرد، «سس» را می ریزد، با صدای بلند غذا را می جود، با دست پر غذا را بر می دارد، اشیاء را واژگون می کند، روی صندلی خود را پیچ و تاب می دهد، زیاد حرف می زند و با پا به میز لگد می زند و با تمام اینها، امیدواریم که سال بعد، کارهای بهتر پیش بروند.
 

 سن 7 سالگی

 در سن ۷ سالگی، مطمئنا سر میز کمتر حرف می زند، اما هنوز گاهی پیش خواهد آمد که هنگام غذا خوردن تا حد ممکن دهانش را پر از غذا نماید. غذایش را با سرعت تمام می خورد و همیشه با پا، به میز لگد می زند. اما بسیار آرام است. دستمال سفره اش گاهی زیر چانه و گاهی روی میز می افتد و گاهی در کنار بشقابش می گذارد و آن را فراموش می کند.
 

سن 8 و 9 سالگی

در ۸ و ۹ سالگی سر و وضعش مرتب نیست، اما مراحل تدریجی دستمال سفره، یک پیشرفت را نشان می دهد، دستمال سفره ابتدا در زیر چانه ، سپس روی زانو یا در چنین محل هایی قرار می گیرد. کودک ۸ ساله دستمال سفره را به دست می گیرد و با یکی از گوشه های آن دهان را پاک می کند. بنابراین هر سال با خود، روش عمل و نو آوری جدیدی را به همراه می آورد. در طول این زمان، از پایان یک سال، تاسال دیگر، والدین تذکراتی در مورد غذا خوردن، چین ندادن به ابروها، خواهند داد. روش مؤثر یک سختگیری غیر قابل باور، طرز غذا خوردن را در بسیاری از خانواده ها به حالت تعادل در می آورد و تمام اینها از یک اهمیت افراطی که به رفتار همین کودک تخصیص داده می شود، ناشی می گردد. در بسیاری از حالات، کودک واقعأ رفتار بدی ندارد، او بسیار کوچک و ناشی است، انتظار و توقع «اتیکت» داشتن و رعایت کردن توانائی های او گاهی مبالغه آمیز است. نه تنها یک رفتار حرکتی، بلکه درجات و مراحلی از بلوغ برای نظم دادن با انعطاف و صراحت عوامل بعدی ترکیب دهنده رفتار درست بر سر میز غذا، لازم است:
1-وضعیت متعادل و پایدار.
۲- دستمال سفره در سر جای خود.
۳- قطعه قطعه کردن، له کردن و برداشتن غذا با یک یا دو قاشق
۴-بردن قاشق با یک حرکت زیبا به سوی دهان.
۵- انتخاب یک زمان مناسب برای برداشتن لقمه بعدی.
۶- گفتگوی دلپذیر در سر میز غذا
7- یاد گرفتن چگونه جویدن و گوش دادن همزمان به گفتگوها و سپس صحبت کردن.
۸- بلعیدن.
9-احترام و ادب عمومی نسبت به بزرگترها.
۱۰- توقف ضرباتی که به میز یا به برادر کوچکتر زده می شد.
۱۱ - سیر شدن.
۱۲ - بیان فرمول های متداول تشکر و سپاسگزاری.
می توان گفت که رفتار کودک در سر میز غذا، ضمن اینکه کم کم بهبود می یابد، اگر زیاد بر روی جنبه قراردادی رفتار خوب تأکید کنیم، تشدید نمی شود. جو دوستانه به هنگام صرف غذا بسیار اهمیت دارد زیرا لذت (بیشتر از نظم دقیق) هنوز بهترین پشتیبان اشتها می باشد. از نقطه نظر رشد، رفتار مطلوب در سر میز غذا فقط یک مشکل ثانویه به وجود می آورد. این رفتار اولأ به بلوغ استعدادهای حرکتی کودک و کنترل قابلیت ارتجاع عضلات او بستگی دارد، ثانیا در شرایط طبیعی، رفتار با افزایش سن بهتر می شود (بیشتر با تذکر).
در ۸ سالگی کودک در حضور دیگران بسیار خوب غذا می خورد و به طور کلی در حدود ۱۰ سالگی چه در خانه و چه در بیرون، به طور صحیحی غذا می خورد. در چشم انداز مربوط به رشد، سختگیری و خشم و غضبی که والدین از خود نشان می دهند، بی فایده و بیجا به نظر می رسد (بعد از همه صحبت ها، نیازی نیست که زندگی خانوادگی به خاطر این مسأله مشوش شود).
برای آنچه که از کودک توقع دارید، یک تنزل و سطح تدریجی در نظر بگیرید و افراطی نباشید؛ از تعارف و تمجید بپرهیزید؛ امتیازاتی به کودکان بدهید؛ در مدت غذا خوردن، شرایط زندگی را ساده کنید، بیشتر بر روی جو و رفتار مناسب تکیه کنید.
هنگامی که والدین در رابطه با رفتار خوب، رفتاری سرشار از تأثیر پذیری دارند، این والدین هستند که مشکل ساز می شوند نه کودکان. هنگامی که والدین از توقعات خاص خود می کاهند و بیشتر به نوسانات طبیعی و گرایشات مناسب رشد کودک اعتماد می کنند، بسیاری از مشکلات غذاخوردن از بین می روند. برای مثال، اشتها سال به سال تغییر می یابد اما همیشه گرایش به سوی بهتر شدن دارد. در ۱۸ ماهگی و ۴ سالگی ممکن است سطح اشتها پائین باشد اما به طور کلی مرتبا در حدود ۵ سالگی بالا می رود. در حدود ۹ سالگی تقریبا تمام کودکان یک اشتهای شدید دارند. با وجود این، نباید انتظار سطح یکسان از صبح تا شب را داشته باشیم. صبحانه غالبا غذایی است که با اشتهای کم خورده می شود، حتی هنگامی که اصرار می شود تا چیزی دیگر به جای صبحانه بخورند.


ادامه دارد...



منبع: کتاب روان شناسی کودک 
نویسنده: آرنولد ژسل


سبک زندگی مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
موارد بیشتر برای شما