خون ساده Blood Simple

جمعه، 30 مرداد 1394
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
خون ساده Blood Simple
خون ساده Blood Simple کارگردانان : Joel Coen, Ethan Coen نویسندگان : Joel Coen, Ethan Coen بازیگران : John Getz, Frances McDormand, Dan Hedaya خلاصه داستان : مردی ثروتمند اما حسود کارآگاهی خصوصی استخدام می کند تا همسر خیانتکار و دوست پسرش را بکشد. اما وقتی پای خون در میان باشد هیچ چیز ساده نیست. منتقد: راجر ایبرت نکتۀ فوق العاده در مورد خون ساده (به زلالی خون، تقاص) این است که تمام اتفاقات فیلم ضروری هستند. فیلم کابوسی خون آلود است که در آن طمع و شهوت، شخصیت ها را در وحشتی فزاینده به دام می اندازند. داستان فیلم مدام در خود می پیچد و شخصیت ها را اغلب در پیچیدگی هایی شیطانی می یابیم. در عین حال اصلا این حس ایجاد نمی شود که فیلم در حال تلنبار کردن این موقعیت ها و پیچیدگی ها در خود است. فیلم قدم به قدم و منطقی پیش می رود و یک اتفاق شوم و منحوس منجر به اتفاق بعدی می شود. مثلا سکانس مشهوری را در نظر بگیرید که مردی در یک اتاق است اما دستش به چارچوب پنجره اتاق دیگر میخ شده است، اینکه چطور در این شرایط قرار گرفته و چطور تلاش می کند از آن رهایی یابد در هنگام مشاهدۀ فیلم کاملا با عقل جور در می آید. اما اگر در یک کلاس فیلم سازی باشید و نمای نزدیک دستی را ببینید که از پنجره وارد شده و به چارچوب آن میخ می شود، آنوقت چطور می خواهید صحنه هایی که منجر به آن شده اند را بنویسید؟ این اولین تجربه کارگردانی جوئل کوئن است و برادر او ایتن فیلم را تهیه کرده و فیلم نامه را هم مشترکا نوشته اند. این همکاری دو نفرۀ آنها از همان زمان و با فیلم هایی مثل گذرگاه میلر، بزرگ کردن آریزونا، بارتون فینک و فارگوی دست نیافتنی مشهور شد. آنها گاهی موفق می شوند و گاهی ناکام می مانند اما هدفشان همیشه بزرگ و بلند پروازانه است، ضمن اینکه در طراحی داستان استاد هستند. همانطور که در نقد اصلی فیلم خون ساده در 1985 نوشتم:"تمام جزییات با عقل جور در می آیند و تک تک انتخاب ها منطقی هستند، اما انتخاب ها و جزییاتی هستند که از درون هزارتویی حیرت آور بیرون آمده اند". آنچه در اینجا در موردش صحبت می کنیم نسخۀ "ویرایش کارگردان" فیلم خون ساده است که به مناسبت پانزدهمین سالگرد اکران فیلم منتشر شده است. قدرت فیلم سر جایش است: فیلم یکی از بهترین فیلم های نوآر مدرن است، داستان تاریک انسان هایی نفرت انگیز که در تور خیانت خود گرفتار شده اند، و وقتی هم که از کلیشه در فیلم استفاده شده مفهوم جدیدی به آن بخشیده شده است. کوئن ها افراد خلاقی هستند اما اگر چیزی از فیلمی قرض بگیرند آن را طوری نمایش می دهند که تا کنون دیده نشده است. مدت زمان نسخۀ جدید فیلم مانند فیلم اصلی 97 دقیقه است پس چطور می توان این نسخه را "ویرایش کارگردان" نامید؟ ویرایش کارگردان به این معنی است که سرانجام کارگردان موفق شده نماهایی که توسط استودیو یا MPAA(اتحادیه فیلم آمریکا)از فیلم خارج شده اند را بازیابی کرده و به فیلم اضافه کند. کوئن ها تمام نماهای اصلی فیلم را حفظ کرده اند و تنها دستکاری های کوچکی در بعضی نماها انجام داده اند. آنچه انجام داده اند بسیار ظریف است و متوجه تفاوت های زیادی با نسخۀ اصلی نخواهید شد. هر دو فیلم مدت زمانی یکسان دارند، حدس می زنم دلیلش این باشد که آنها قصد طعنه زنی داشته اند زیرا مقدمه ای به ابتدای فیلم اضافه شده که در آن یک متخصص بازیابی فیلم نسخۀ جدید را معرفی کرده و اعلام می کند نسخۀ جدید از تمام پیشرفت های تکنولوژیکی که از زمان ساخت فیلم تا کنون ارایه شده اند سود می برد. فیلم با بودجۀ محدودی ساخته شده اما به نظر می آید مثل تمام فیلم های خوب آنقدر که واقعا نیاز بوده خرج آن کرده اند. فیلم به خصوص از بازی های خوبی در نقش های اصلی خود بهره می برد. دَن هِدایا صاحب ژولیدۀ یک میکده است که کارآگاهی خصوصی را برای کشتن همسر خائن خود و عشق جدیدش استخدام می کند. همسر او (فرانسس مک دورمند) با یکی از پیشخدمت های (جان گتز) بار رابطه دارد. نقش کارآگاه را اِم اِمت والش بر عهده دارد. او پول صاحب بار را می گیرد و بعد او را می کشد. او اینگونه استنباط می کند که اگر همسر او را می کشت باز هم برای از بین بردن شاهد آگاه از این قتل مجبور بود صاحب بار را بکشد، اما حالا همان مقدار پول را بابت کشتن یک نفر می گیرد نه دو نفر. اما داستان خیلی پیچیده تر از این حرف هاست. هر لحظه از فیلم را که در نظر بگیرید یک جسد اضافی وجود دارد (یک نفر کشته شده که نباید میشده)، یک نفر زنده است که نباید باشد و یک نفر هم هست که خبری از این مرده ها و زنده ها ندارد. فیلم روانشناسی ارایه نمی دهد. هر بخش از فیلم در دنبالۀ بخش قبل است و انگیزه همواره یکسان است: زنده ماندن،و آنچه داستان را پیش می برد احساس گناه و توهم است. خون ساده به روش تاریک خودش کمدی است و مشخصا قصد زیاده روی کردن هم دارد. تمهیدات به کار رفته در فیلم جلب توجه نمی کنند. ساختن یک فیلم نوآر مسخره کار آسانی است، ساختن یک فیلم نوآر خوب بسیار مشکل و ساختن فیلم نوآری که همزمان هم اغراق شده باشد و هم حس تعلیق داشته باشد تقریبا غیر ممکن است. خون ساده هوشمندانه است زیرا کاری می کند که شک و شبهه داشتن به نظر ضروری برسد. در نقدی که سال 1985 برای فیلم نوشتم سعی کردم توضیح دهم:"فیلم از سه کابوس و ترس رایج استفاده کرده است: 1) هر چه خون ها را پاک می کنید باز هم خون وجود دارد 2) شما می دانید قتلی انجام داده اید اما چرایی و چگونگی آن را نمی دانید 3) می دانید جزییات کوچکی را فراموش کرده اید که در نهایت شما را به دردسر خواهند انداخت." این احساسات آنقدر اساسی و پایه ای هستند که ما را درگیر فیلم می کنند حتی با وجود اینکه می دانیم کوئن ها زمان نوشتن این پیچیدگی های داستانی خنده هایی شرارت آمیز می کرده اند. تمهیدات به کار رفته در فیلم به طرز عجیبی ضرورت به کار رفتن خون و خشونت در فیلم را توجیه می کنند. اگر نازک نارنجی هستید با دیدن این فیلم احتمال دارد بالا بیاورید. منبع: نقد فارسی


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.