عوامل فیلم «خاکستر و برف»:
کارگردان: روح اله سهرابی/ تهيه کننده: فرهاد گلی/ نویسنده: روحالله سهرابی، سید مرتضی مصطفوی
مدیر فیلمبرداری: عارف نامور/ صدابردار: ابراهیم ایرجزاده/ چهرهپرداز: سعید ملکان/ طراحی صحنه: روحاله سهرابی/ طراح لباس: نازنین خزاعی/ جلوههای ویژه میدانی: مهدی سهرابی/ تدوین: نقی نعمتی/ صداگذاری: بهمن اردلان/ موسیقی: بهزاد عبدی/ جلوههای ویژه بصری: مهدی سهرابی/ عکس: کوروش عسگری
بازیگران: میترا حجار، کامبیز دیرباز، قربان نجفی، سیامک ادیب، محمدباقر صفانور، ژیلا شاهی، نصرت شاهنظری، وجیهه لقمانی، اسماعیل زنگل گیاه، سید مهدی سجادپور، حسین مسلمی نائینی
فیلم سینمایی «خاکستر و برف» دومین ساخته روحالله سهرابی از 28 شهریور ماه در گروه هنر و تجربه اکران شده است. «خاکستر و برف» فیلمی اجتماعي با مضمون دفاع مقدس است. این فیلم دیپلم افتخار بهترین کارگردانی بخش تجلی اراده ملی را دریافت کرده است.
فیلم «خاکستر و برف» در سی و یکمین جشنواره بین المللی فیلم فجر حضور داشت.
یادداشت روحالله سهرابی، کارگردان فیلم «خاکستر و برف»:
گاه مرز رنگها، ناپیداست. گاهی سیاهِ سیاه و گاه سفیدِ سفید. گویی مرز نگاه خاکستری و نگاه سفید نیز دچار ناپیدایی شده است. زلال انسانی آلوده است و این آلودگی خبر از اندوه عمیقی دارد. کسی اما حواسش نیست. کسی حتی توجهی نمیکند. چه کسی راست میگوید و چه کسی دروغ؟! اصلاً راست و دروغ یعنی چه؟! مگر امروزه، همه چیز در منیّت و خودبینی خلاصه نمیشود؟! اما همین هم نیست. تمام درد امروز ما انگار از یک چیز است و آن چیزی نیست مگر فراموش کردن مرزهای مهم انسانیمان. برای دستیابی به چیزی کوچک، چه چیزهای بزرگی را که از دست نمیدهیم. برای حفظ حریم تعریف شده خود، چه حرمتهایی را که نمیشکنیم و چه مرزهایی را که به هم نمیزنیم! رنج اشتباه به کنار. رنج غربتهایی که فراموش شد به کنار! رنج انتظارهایی کشنده و طاقتفرسا به کنار و رنج آرزوهایی که بر خاک شد به کنار. سنگینی نگاهِ بعضی که دیروز سنگرِ عافیت گزیدند و امروز لنگرِ منفعت انداختهاند را چگونه باید تحمل کرد؟! قلب انسان گاهی آبستن آلامِ عمیقی است. گاهی دردهایمان درمان دارد و گاه ندارد. هنوز همه سردرگمیم. هنوز که هنوز است بیدار نشدهایم! یادمان رفته، همه درهها و کوههایی را که خوابیده بودیم و بر دوشِ بیداردلان پیمودیم. هر چه بود، بود و هر چه هست، هست. اما یادمان باشد تمام سوزِ این عشق، بر دل آنانی نشسته است که عاشق شدن را دوباره معنا کردند. مبادا مرزِ به هم ریخته نگاه ما، مرزِ به هم ریخته ذهنمان نیز باشد. مبادا فراموشی را ادامه دهیم! راه درازی در پیش است، مبادا از خود دور و دورتر شویم.
خاکستر و برف، ترجمه دلدادگی است. پیغام عشق و زیبایی است. معنای صبری است که مظلومانه سکوت کرده است. فیلمنامهای که از باوری عمیق شروع شد، به تحقیق و پژوهش چند ماهه کشید، چندین و چند اصلاحیه تحمل کرد و به آنچه امروز هست، رسید. اما بیشک جای بهتر شدن داشت، چنانکه هر فیلمنامهای نیز چنین است. امید، که نقدهای دوستان، بار تجربیاتم را سنگینتر کند تا در آثار بعدی، کمتر دچار نقص و خلأ شوم.
خلاصه فیلم «خاکستر و برف»:
احسان پس از ۲۵سال به ایران برمیگردد تا با بهترین دوست خود که زندگیاش را مدیون اوست برای آخرین بار تجدید دیدار کند. همین مساله اتفاقات ناخواسته دیگری را برای او رقم میزند.
منبع : سلام سينما
/118/