مرا راه بده(LET ME IN)

يکشنبه، 24 بهمن 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
مرا راه بده(LET ME IN)

( عاطفي/ ترسناک)
کارگردان: مت ريوس. بازيگران: کدي اسميت مک في ( اوون)، کلو مورتز(ابي)، ريچارد جنکينز( پدر ابي)، کارا بونو ( مادر اوون)، الياس کوتيس ( مامور پليس). 115 دقيقه. درجه نمايشي: 13- PG
انسان مطرود، خون آشام مطرود
مرا راه بده بازسازي آمريکايي شده و انگليسي زبان فيلم سوئدي بگذار آدم درست وارد شود ( جان اويد ليندکويست، 2008) است. اين فيلم سوئدي دو سال پيش با موفقيت بسيار زياد در سينماهاي سوئد و ديگر کشورهاي اروپايي اکران شد و طرفداران فراواني به دست آورد. سال گذشته، هنگامي که مطبوعات سينمايي خبر از توليد نسخه ي آمريکايي فيلم سوئدي بگذار آدم درست وارد شود دادند، طرفداران اين فيلم جار و جنجال بسياري در مورد « هاليوودي کردن» فيلم محبوب شان به پا کردند. نگراني اصلي اين بود که سازندگان آمريکايي فيلم با هدف جذاب ساختن فيلم شان براي مخاطبان عام آمريکايي، بخش عمده اي از خصوصيات فيلم اصلي را از بين ببرند. اگر چه اين نگراني تا حدي به جا به نظر مي رسد، اما نسخه ي آمريکايي کماکان يکي از بهترين و شاخص ترين فيلم هاي خون آشامي است که سينماي آمريکا تاکنون توليد کرده است. فيلم هاي خون آشامي اي از نوع مجموعه فيلم هاي جوان پسند گرگ و ميش در قياس با فيلم مراه راه بده بسيار حقير و مبتذل جلوه مي کنند. مرا راه بده مثل فيلم هاي گرگ و ميش ترکيبي است از رمانس و خشونت اما نوع و جنس اين ترکيب تفاوت ماهوي دارد با آنچه که در مجموعه فيلم هاي گرگ و ميش شاهدش بوده ايم؛ و البته اين خصوصيت چيز بسيار خوبي براي مرا راه بده به شمار مي رود.
قصه ي فيلم مرا راه بده بر محور رابطه ي يک پسر بچه ي دوازده ساله ي در آستانه ي بلوغ با يک دختر نوجوان خون آشام مي گذرد. ماجراهاي فيلم در لس آلاموس اواسط دهه ي هشتاد مي گذرد؛ در زماني که از موبايل و دوربين هاي مخفي داخل شهرها و اينترنت و تست DNA هيچ خبري نبود. اوون ( کدي اسميت مک في) پسر ريز ميزه ي 12 ساله ي باهوشي است که هيچ دوست و رفيقي ندارد و دائماً در مدرسه از دست هم مدرسه اي هاي قلدر و زورگويش آزار مي بيند. اوون نزد مادر مطلقه و الکلي اش ( کارا بونو) زندگي مي کند اما او رابطه ي چنداني با مادرش ( که در فيلم هرگز چهره ي او نشان داده نمي شود) ندارد. در ادامه ي داستان، همسايگان تازه اي به آپارتمان همجوار آپارتمان اوون و مادرش نقل مکان مي کنند.
ديري نمي گذرد که اوون با دختر نوجوان همسايه که ابي ( کلو مورتز) نام دارد رابطه برقرار مي کند. ابي لاغر و پابرهنه با مرد مسني ( ريچارد جنکينز) که ظاهراً « پدر» اوست زندگي مي کند. اوون اميدوار است که با ابي دوست شود اما ابي به وي مي گويد که آنها هرگز نمي توانند با هم دوست شوند. با اين حال، پيوندي ميان اين دو شکل مي گيرد. ابي و اوون با زدن ضربات مورس بر ديوار مشترک اتاق هايشان با يکديگر تماس برقرار مي کنند. ابي توصيه هايي در مورد نحوه ي برخورد اوون با قلدرهاي مدرسه مي کند که کارساز از کار در مي آيد. کمي بعد، اوون از فرصت نبودن مادرش در خانه استفاده مي کند و ابي را به خانه اش دعوت مي کند. نکته اي که اوون نمي داند اما ما مي دانيم اين است که ابي يک خون آشام است و « غذا» ي وي از جانب « پدر»ش تأمين مي شود. زماني که « پدر» از تأمين غذا براي ابي ناتوان مي شود، ابي اجباراً قدم به خيابان مي گذارد تا خودش غذاي مورد نيازش را تأمين کند. ابي و پدرش همواره نگران اين هستند که مبادا به دام بيفتند. مجموعه اي از قتل هاي زنجيره اي رخ داده و پليس به دنبال قاتلين است. در ادامه ي داستان، ابي در اقدامي نابخردانه اقدام به قتل يکي از ساکنين مجتمع مسکوني محل سکونت اش مي کند. اين قتل باعث مي شود تا پاي پليس ( الياس کوتيس) به مجتمع مسکوني ابي و اوون کشيده شود.
گرچه طرفداران فيلم سوئدي از تغييرات اعمال شده در نسخه ي آمريکايي دلخورند اما اين فيلم به رغم تغييرات مذکور يک سر و گردن برتر از فيلم هاي « معمول» خون آشامي در سينماي آمريکاست. البته فيلم سوئدي بيشتر يک فيلم مربوط به دوران بلوغ بود تا يک فيلم ترسناک. لحن فيلم آمريکايي آشکارا رمانتيک است اما عناصر ترسناک آن نيز بسيار چشمگير هستند. فيلم از حيث چگونگي پيوند شخصيت هاي اصلي اش به يکديگر، بيشتر شبيه به Flipped ( ساخته ي راب راينر) است تا گرگ و ميش. روابط ميان کاراکترها- رابطه ي ابي با پدر، رابطه ي اوون با ابي، رابطه ي اوون با مادرش- يکي از عوامل جذابيت فيلم است. نزديک شدن ابي به اوون باعث خشم « پدر» مي شود و او از ابي مي خواهد که به رابطه اش با « پسرک» خاتمه دهد اما ابي نمي پذيرد. اوون براي ابي روزنه اي است تا بتواند از ملال زندگي روزمره اش رهايي يابد. اوون نيز در ابي دنبال يک پيوند انساني معنادار مي گردد.
بازي هاي عالي و حيرت انگيز کدي اسميت مک في و کلو مورتز نقطه ي قوت فيلم است. اما متأسفانه جلوه هاي ويژه ي فيلم ضعيف و ابتدايي است. فيلم پر از صحنه هاي خون و قطع عضو و مثله کردن است اما همه ي اين ها همواره تحت الشعاع وجوه انساني قصه قرار دارد.
منبع: دنياي تصوير شماره 197



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.