سرباز جو: خيزش کبرا(G.I.GOE : THE RISE OF COBRA)

شنبه، 27 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
سرباز جو: خيزش کبرا(G.I.GOE : THE RISE OF COBRA)

[ قهرماني گري اغلب پيامدي از نزديک بيني است.]
کارگردان: استيون سامرز. بازيگران: آدواله آکينوئه آگاباجه (هيوي ديوتي)، کريستوفر اکلستون (مک کالن)، دنيس کوايد (ژنرال هاوک)، سينا ميلر (بارونس). 118 دقيقه.درجه ي نمايشي: PG-13.
سرباز جو: خيزش کبرا ظاهراً يک فيلم حرکت زنده است اما باطناً يک فيلم انيميشن 118 دقيقه اي است با سکانس هاي اکشن تصنعي داراي چهره هاي انساني . اين فيلم براي هرکسي که معتقد است ارزش سينما يعني توانايي استفاده از صدا و تصوير متحرک جهت تجسم بخشي به خشونت ، يقيناً فيلم دلپذيري خواهد بود.
منبع الهام فيلم سرباز جو: خيزش کبرا مجموعه عروسک هاي پلاستيکي اکشن « هاسبرو» است . قهرمان هاي قصه صرفاً آمريکايي نيستند بلکه شامل مجموعه اي از قهرمان هاي چند مليتي مي شوند. استوديوي  پارامونت فرصت بي نظيري را در اختيار يک بازيگر ناشناس ، با اسم عجيب و دشوار «آدواله آکينوئه آگاباجه» گذاشته تا نام اش را در رأس فهرست بازيگران فيلم قرار بدهد.
استوديوي پارامونت 175 ميليون دلار را صرف فيلمي کرده که انصافاً به لعنت خدا هم نمي ارزد. ظاهراً اين مقدار پول کفايت نمي کرده که سازندگان فيلم اقدام به استخدام يک نويسنده ي درست و حسابي بکنند تا فيلم شان چنين فاجعه آميز از کار در نيايد.
قصه ي فيلم درباره ي يک واحد نظامي ويژه متشکل از مأموران مخفي است که نام «سرباز جو» را روي واحد خود گذاشته اند. اعضاي اين واحد مأموريت پيدا کرده اند که جلوي فعال شدن يک سلاح مخفي را ، که «نانوميتس» نام دارد، بگيرند. اين سلاح مخفي قادر است آدم ها، ساختمان ها و هرچه را که روي کره ي زمين قرار دارد بخورد (بله درست خوانديد: بخورد!) سلاح مذکور را يک دانشمند بد شکل و قيافه اي به اسم مک کالن (کريستوفر اکلستون) اختراع کرده است. اين را هم اضافه کنيم که آقاي مک کالن خيلي زرنگ است چون سلاح خود را اول به يک بابايي مي فروشد ولي بعداً آن را از او   مي دزدد. شايد بپرسيد انگيزه ي مک کالن براي نابودي کره ي خاکي چيست؟ پاسخ اش اين است که تير و طايفه ي اسکاتلندي مک کالن چند قرن پيش يک جورايي مورد توهين قرار گرفت و حالا مک کالن مي خواهد تلافي اين توهين را سر ساکنان کره ي خاکي دربياورد. مک کالن دست به کار مي شود و چهار نانو- موشک به پايتخت هاي معروف جهان پرتاب مي کند: يکي به مسکو، يکي به واشنگتن، سومي موقع شليک منفجر  مي شود و فيلم در مورد سرنوشت موشک چهارمي هيچ توضيحي نمي دهد. اما نکته ي جالب، سرعت اين موشک هاست. يکي از «جو» ها که اسم اش ريپکورد (مارلون وينز) است سوار يک هواپيما مي شود و خود را به موشکي ميرساند که دارد به طرف مسکو مي رود. ريپکورد پس از نابودي موشک نامبرده دور مي زند و مي رود به آن سر دنيا تا موشک عازم واشنگتن را نابود کند. حالا خودتان حساب کنيد که موشک هاي کذايي چه سرعت خيره کننده اي داشتند! ممکن است بپرسيد که آقاي مک کالن از نابود کردن پايتخت هاي جهان چه هدفي دارد؟ راست اش را بخواهيد، هيچکس جواب اين پرسش را نمي داند. حتي رئيس جمهوري آمريکا (جاناتان پرايس) هم ناباورانه از دستيارانش مي پرسد: « آيا آنها هيچ درخواستي ندارند؟»
فيلم چيزهاي ديگري هم دارد : يک بارونس (سينا ميلر) که در اردوي آدم بدهاست، يک جنگجوي نينجاي ژاپني ، يک مدل سابق که به حرفه ي جاسوسي رو آورده است و ...
فيلم پراز صحنه هاي اکشن است اما هيچ ارتباط منطقي اي بين اين صحنه ها وجود ندارد. همه اش شليک و آتش و انفجار است و البته تا دلتان بخواهد سروصداي گوشخراش.  
منبع:دنياي تصوير،شماره 186.



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.