آخرت (Hereafter)

پنجشنبه، 18 اسفند 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
آخرت (Hereafter)

کارگردان: کلينت ايستوود

عنوان: آخرت(درام/فانتزي)
HEREAFTER
بازيگران: مت ديمون(جورج لونگان)برايس دالاس هاوارد(ملاني)،فرانکي مک لارن (مارکوس.جيسون)،جورج مک لارن(مارکوس. جيسون)،سيسيل دوفرانس(مري للي)،ريچارد کايند(کريستوفر). 129دقيقه .درجه نمايشي:13-PG.
«واگر مرگ نبود، دست ما در پي چيزي مي گشت.» سهراب سپهري (صداي پاي آب)
يک فيلم خوب ديگر از کلينت ايستوود؛ استادي که در هشتاد سالگي، همچنان قبراق و پرانرژي و با ذهني باز و روشن، فيلم هاي ارزشمند مي سازد.فيلمي که سوژه اش درباره ي مرگ و آخرت است ،ظاهراًتناسب زيادي با سازنده ي سالخورده اش دارد.اما لازم نيست که شما هشتاد ساله يا خداي نکرده در آستانه مرگ باشيد تا از اين فيلم خوب لذت ببريد؛ فيلمي که شما را تحريک به انديشيدن درباره ي موضوعات اساسي اي مثل زندگي، مرگ و زندگي پس از مرگ مي کند.
فيلم تازه ي ايستوود در واقع متشکل از سه داستان مجزاست که هرکدام از آنها در يک کشور متفاوت رخ مي دهد. ايستوود مثل يک استاد بافنده ي ماهر، سه داستان متفاوت از زندگي هاي آدم هايي را که مرگ به نحوي روي آنها تأثير گذاشته، درهم مي بافد. گرچه گهگاه درزهاي کوچکي دراين فرشينه ي زيبا ديده مي شود اما اين را بايد به حساب جذاب تر بودن يکي از اين سه داستان در قياس با آن دو داستان ديگر گذاشت. در واقع، اين مت ديمون است که همه ي توجهات را به کاراکتر نمايشي خود جلب مي کند و طبيعتا تا زماني که فيلم قصه ي اين کاراکتر را دنبال مي کند. در اوج جذابيت و گيرايي است.
ديمون در فيلم آخرت در قالب جورج لونگان ظاهر مي شود. جورج در شهر سن فرانسيسکو زندگي مي کند و کارگر کارخانه است. اين مرد جوان مي توانست کسب و کار به مراتب پررونق تري براي خود به راه بيندازد. جورج اين توانايي استثنايي را دارد که با مردگان حرف بزند. برادر جورج معتقد است که اين يک «موهبت » الهي است که به جورج اعطا شده و وي بايد از اين «موهبت» پول دربياورد.اما جورج که دوست دارد يک زندگي عادي داشته باشد،توانايي حرف زدن با مردگان را يک «نفرين» براي خودش تلقي مي کند واصلا دوست ندارد که از اين راه پول دربياورد.سپس شاهد شکل گيري رابطه اي بين جورج و دختري به اسم ملاني (برايس دالاس هاوارد)هستيم. اين رابطه به نظر خيلي اميدوارکننده است اما زماني که ملاني پي به توانايي جورج در صحبت کردن با مردگان مي برد، وضعيت کاملا عوض مي شود.
داستان دوم، داستان زندگي مري للي (سيسيل دوفرانس)است.مري که مجري خبر تلويزيون در پاريس است .در زمان سونامي معروف سال 2004 در اندونزي به همراه مرد متأهلي مشغول گذراندن تعطيلات بود.مري از اين حادثه جان سالم به در برد اما او براي لحظاتي مرگ را تجربه کرد. مري حالا تحت تأثير تصاوير و اصواتي که «پس از مرگ» ديده به آدم ديگري مبدل شده .او از کار خود مرخصي مي گيرد و مشغول بررسي و تحقيق درباره ي تجربيات ديگر آدم هايي مي شود که آخرت را به نحوي ديده يا لمس کرده اند. مري تصميم مي گيرد که ماحصل تجربيات شخصي و مطالعات خود را درباره ي زندگي پس از مرگ منتشر کند اما پي مي برد که هيچ ناشري حاضر به چاپ چنين کتابي نيست.
داستان سوم در انگلستان رخ مي دهد. مارکوس و جيسون (فرانکي و جورج مک لارن) برادرهاي دو قلويي هستند که سعي دارند خانواده اي خود را از نابودي نجات دهند. مادر جيسون و مارکوس معتاد به مواد مخدر است و بچه ها سعي دارند او را مداوا کنند. اما يکي از روزها، جيسون به هنگام تهيه ي داروهاي مورد نياز مادرش در خيابان تصادف مي کند و مي ميرد.اين قضيه تأثير عميقي روي مارکوس مي گذارد. مارکوس احساس مي کند که حتما بايد با روح برادر مرده اش تماس برقرار کند و همين نياز باعث ميشود  تا او قرباني آدم هايي شياد و کلاهبرداري شود که داعيه ي برقراري ارتباط با مردگان را دارند.
آخرت گرچه يک موضوع «مذهبي» را در کانون توجه خود قرار داده اما مطلقا يک فيلم مذهبي خاص نيست؛ فيلم به اصطلاح خودمان «معناگرا» است.ما مي توانيم به مذاهب مختلفي تعلق داشته باشيم.اما دلمشغول مقوله ي زندگي پس از مرگ نيز باشيم.فيلم عملا در حيطه ي هستي شناختي گام برمي دارد. جذابيت اصلي فيلم در اين است که ببينيم هريک از اين سه کاراکتر چگونه با مقوله ي مرگ ارتباط برقرار مي کند و مرگ چه تأثيري در زندگي آنها دارد.
آخرت بازي هاي عالي اي از بازيگران اصلي اش دارد. تماشاي مت ديمون دراين نقش آرام و متفکرانه و مقايسه ي آن با بازي وي در نقش پرشر وشور جيسون بورن، قدرت هاي اين بازيگر را بيش از پيش عيان مي کند. سکانس سونامي فيلم گرچه کامپيوتري است اما خيلي خوب از کار درآمده و اين حس را به تماشاگر مي دهد که انگار خودش وسط اين فاجعه گير کرده است.اين سکانس در عين حال استعاره اي است از زير و رو شدن آتي مري از حيث روحي و احساسي و البته حتي دراين صحنه هاي اکشن ،باز رويکرد آرام و بي شتاب ايستوود قابل ملاحظه است. اين رويکرد آرام و صبورانه را ،که طبيعتاً به مذاق تماشاگران قديمي سينما بيشتر خوش مي آيد، در نوع روايت فيلم نيز مشاهده مي کنيم. نکته ي ديگر اينکه بيست درصد ديالوگ هاي آخرت به زبان فرانسوي است واين از معدود مواردي است که دريک فيلم آمريکايي شاهديم که کاراکترهاي فرانسوي زبان در کشورخودشان به زبان فرانسوي حرف مي زنند! ونهايتا اين آرامش هري خبيث هم در نوع خودش خيلي جالب است؛ يا نه؟
منبع: دنياي تصوير198



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.