وقایع نگاری نارنیا (THE CHRONICLES OF NARNIA:)

يکشنبه، 21 اسفند 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
وقایع نگاری نارنیا (THE CHRONICLES OF NARNIA:)

کارگردان: مايکل آپتد.
بازيگران و صداپيشگان: جيورجي هنلي (لوسي پونسي)، اسکندرکينيس (ادموند پونسي)، بن بارنز (شاهزاده کاسپين)، ويل پولتر (اوستاش اسکروب)، ليام نيسن (صداي اصلان شير).
113 دقيقه.
درجه نمايشي: PG
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
فقط براي بچه ها!
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
$ وقايع نگاري نارنيا: سفر داون تريدر 
THE CHRONICLES OF NARNIA:
THE VOYAGE DAWN TREADER
ماجرايي/ فانتري / خانوادگي
سي.اس. لوئيس، نويسنده ي مجموعه کتاب هاي نارنيا، يک نويسنده ي مومن مسيحي بود که در کتاب هاي پرفروش خود براي کودکان، مضامين ديني و مذهبي را با زباني استعاري تبليغ و ترويج مي کرد. در سومين قسمت از مجموعه فيلم هايي که از روي کتاب هاي لوئيس ساخته شده، فيلنامه نويسان بخش عمده اي از ارجاعات منبع اصلي به مقوله ي ايمان مسيحي را حذف کرده اند تا ديالوگ هاي فيلم رنگ و بوي مواعظ مسيحي کليسايي را نداشته باشد. با اين حال، سومين قسمت وقايع نگاري نارنيا عاري از استعاره هاي مذهبي نيست. جزيره ي جمجمه در فيلم آشکارا تمثيلي از جهنم است و اصلان شير ذات و منش مسيحي دارد.
وقايع نگاري نارنيا: سفر داون تريدر گر چه اهداف سازندگان خود را تامين کرده و به اصطلاح کار خودش را مي کند، اما چندان جالب و تماشايي نيست. از بين سه فيلمي که از سال 2005 تا کنون بر اساس کتاب هاي کودکانه ي سي.اس.لوئيس ساخته شده، اين يکي از همه ضعيف تر و بي رمق تر است. داستان دريايي فيلم به درستي بيان نمي شود. وجه روايي فيلم پر مسئله است. حوادث داستاني من درآوردي و تصنعي است و کاراکترها در فيلم اضافي به نظر مي رسند. صحنه هاي اکشن بي هيچ حساب و کتاب و منطقي کنار هم چيده شده اند و اينطور به نظر مي رسد که هر چيزي در فيلم - داستان، کاراکترها، حوادث و ... - صرفاً چارچوب يا زمينه اي بوده براي جلوه گري جلوه هاي ويژه؛ جلوه هاي ويژه اي که نه جلوه هاي آنچناني اي دارند و نه ويژگي هاي آنچناني.
جنگ جهاني دوم در قاره ي اروپا فراگير شده است. لوسي (جيورجي هنلي) و ادموند (اسکندر کينيس) دو فرزند کوچک تر خانواده ي پونسي در انگلستان نزد خاله و دايي شان گذاشته شده اند و اين در حالي است که والدين بچه ها در آمريکا هستند و در آنجا مراقبت از برادر و خواهر بزرگ تر لوسي و ادموند را بر عهده دارند. لوسي و ادموند در داخل اتاق کتابخانه ي منزل اقوام شان در انگلستان مشغول تماشاي تابلوي نقاشي اي بر روي ديوار هستند که منظره اي است معمولي از يک درياي مواج و کشتي اي بر روي آن. در همين حال اوستاش (ويل پولتر)، پسر خاله ي شکاک و ديرباور لوسي و ادموند، وارد اتاق مي شود و شروع مي کند به دست انداختن لوسي و ادموند. اوستاش در واکنش به توجه شديد لوسي و ادموند به تابلوي نقاشي، تابلو را از ديوار مي کند و ناگهان بر اثر اين حرکت آب درياي داخل نقاشي تمام اتاق را فرا مي گيرد. هر سه بچه زير آب در حال خفه شدن هستند که خوشبختانه به روي آب مي آيند و توسط خدمه ي همان کشتي اي که در تابلوي نقاشي ديده بودند نجات داده مي شوند. اسم اين کشتي عجيب «داون تريدر» است و کاپيتان آن کسي نيست جز شاهزاده کاسپين (بن بارنز)، دوست شجاع قديمي بچه ها. «داون تريدر» يک کشتي نارنيايي است. نارنيا سرزمين بديلي است (بهشت؟) در برابر سرزمين خاکي ما؛ سرزمين جادويي سلطنتي که اصلان شير (با صداي ليام نيسن) بر آن حکم مي راند. بخش عمده اي از فيلم بر روي عرشه ي کشتي «داون تريدر» سپري مي شود. بچه ها و خدمه ي کشتي در سفر خود به کرانه هاي آن دنيا، با حوادث و خطرات گوناگوني رو رو مي شوند که يک فقره ي آن مقابله با يک هيولاي دريايي است. بچه ها همچنين بايد با وسوسه هاي گوناگوني مواجه شوند و از پس اين وسوسه ها بربيايند. در ادامه ي ماجرا مشخص مي شود که پادشاهي نارنيا از سوي يک نيروي اهريمني که در جزيره ي «تاريکي» به سر مي برد - جزيره اي که تا به حال هيچکس آن را نديده اما درباره اش زياد شنيده - تهديد مي شود.  تنها راه نجات نارنيا پيدا کردن هفت شمشير جادويي متعلق به لردهاي گمشده ي نارنيا و بازگرداندن اين شمشيرها به اصلان شير است. اصلان با استفاده از اين هفت شمشير مي تواند طلسم نيروي اهريمني را بکشند و نارنيا را از خطر نابودي نجات هد. و بايد ديد که آيا بچه ها در اين ماموريت حساس و خطير موفق مي شوند يا نه.
شرکت فيلمسازي ديزني در ابتدا تصميم داشت قسمت سوم نارنيا را در ماه مه ي سال 2008 اکران عمومي کند. مايکل آپتد، در ژوئن 2007 قرارداد کارگرداني اين فيلم را امضا کرده بود. فيلمبرداري در ژانويه ي 2008 در جزيره ي مالت آغاز شد و سپس به پراگ و ايسلند انتقال يافت. اما مديران استوديو موقعي که راش هاي فيلم را ديدند نارضايتي خود را ابراز کردند. فيلمبرداري نهايتاً متوقف شد تا برخي تجديدنظرهاي کلي صورت بگيرد. همه ي اين ها باعث يک تاخير طولاني تقريباً دو ساله شد. ظاهراً خود سازندگان فيلم بهتر از هر کس ديگري از کم و کاستي هاي اين فيلم اطلاع داشته اند. محصول نهايي با اينکه هدف هاي حداقلي استوديو را تامين کرده و توانايي جذب مخاطبان کم سن و سال را دارد، اما آن محصولي نيست که توانايي لازم براي عبور از محدوده هاي سني مذکور را داشته باشد. 
منبع: دنياي تصوير، شماره 199.



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.