هابیت: سفری غیر منتظره (The Hobbit: An Unexpected Journey)

سه‌شنبه، 28 آذر 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
هابیت: سفری غیر منتظره (The Hobbit: An Unexpected Journey)
The Hobbit: An Unexpected Journey (هابیت: سفری غیر منتظره) کارگردان: Peter Jackson نویسنده : J.R.R. Tolkien بازیگران: Martin Freeman, Ian McKellen , Richard Armitage مشخصات فیلم: اکران:دسامبر 2012 ژانر: فانتزی مدت زمان: 169 دقیقه خلاصه داستان: بیلبو بگینز پس از پیدا شدن سر و کله جادوگری خاکستری پوش به همراه دوازده دورف، راهی سفری پر مخاطره با نیت بازپس گیری تاج و تخت دورف های می شود که .. منتقد: جیمز براردینلی سال 2001، تنها چند ماه بعد از انفجار مرکز تجارت جهانی، پیتر جکسون با فیلم «یاران حلقه/The Fellowship of the Ring» ما را از این حال و هوا جدا کرد و به دنیای سرزمین میانه برد. این فیلم یک اثر سه ساعته ی شگفت انگیز بود: اولین فیلم مهم و جدی و پر هزینه ی سینمای فانتزی - افسانه ای. موفقیت فیلم چندین برابر بیش از حد تصور بود و فیلم «یاران حلقه»، در کنار دو دنباله ی آن «دو برج/The Two Towers» و «بازگشت پادشاه/The Return of the King» هالیوود را به این نتیجه رساند که در قلمرو سینمای فانتزی گنجینه های کشف ناشده ای وجود دارد. اکنون، نه سال پس از بسته شدن پرونده ی مجموعه فیلم «ارباب حلقه ها/ The Lord of the Rings »، جکسون مجدداً به فضای موفق ترین اثر خود بازگشته است. فیلم «هابیت: سفری غیرمنتظره/The Hobbit: An Unexpected Journey» اولین بخش از اقتباس سه قسمتی از اولین رمان تالکین که در دنیای میانه می گذرد، کما بیش در همان فضا می گذرد. دلایل بی شماری وجود دارند که چرا فیلم «سفری غیرمنتظره» موفق نمی شود به معیارهایی که «ارباب حلقه ها» ایجاد کرده بود دست یابد، اما مهم ترین مورد در عین حال غیر قابل درک ترین آنهاست: جادو و سحر فیلم های اول از بین رفته و یا حداقل کمتر شده است. «سفری غیرمنتظره» اثری سرگرم کننده و شایسته است اما نمی تواند به شیوه ی آثار قبلی مخاطب را شگفت زده و هیجان زده کند. شکی نیست که جکسون سعی می کند خاصیتی نادر و گریزان را دوباره به چنگ آورد، اما با وجود اینکه لحظاتی هستند که او به این دستیابی نزدیک می شود، به هیچ وجه نمی تواند کاملاً به هدف خود برسد. کاملاً غیرعادلانه است که فیلم «هابیت» را یک "شکست" بنامیم، اما منطقی است که آن را اثری "ناامید کننده" بدانیم. جکسون با «ارباب حلقه ها» انتظاراتی را پیش آورد و عدم توانایی او در برآورده کردن آنها در فیلم حاضر احتمالاً دامی ست که شخصاً سر راه خود پهن کرده است. تالکین کتاب «هابیت» را 17 سال پیش از «ارباب حلقه ها» نوشته بود. این کتاب اولین بار در سال 1937، یعنی پیش از آنکه طوفان جنگ سراسر اروپا را فرا بگیرد، منتشر شد. «یاران حلقه» بعد از اینکه جهان (یا حداقل قسمتی از آن) درگیر نیم دهه کشتار و خونریزی بود پا به عرصه ی نشر گذاشت. جای تعجب نیست که لحن و حالت دو کتاب تا این حد متفاوت هستند. «هابیت» کتابی با ریتمی تند و وقایعی زیاد و بی خیالانه است. «یاران حلقه» به طوری قابل توجه تلخ تر و جدی تر است. مهم ترین چالش پیش روی جکسون این است که چطور این تغییر در لحن را نشان دهد و راه حل او جایز و کارآمد نیست. او برای اینکه داستان کتاب «هابیت» را با کلیت تصویر سینمایی ای که از سرزمین میانه ارائه داده بود هماهنگ کند، ریتم داستان را کند می کند و برخی از نقاط روشن و شاد داستان را تیره و غمگین می کند. او عناصری را به هم پیوند می دهد که در متن خود کتاب «هابیت» نوشته نشده اند بلکه در ضمایم آن و ارجاعات به دیگر کارهای تالکین دیده می شوند. و از همه مهم تر، او فیلم را با صحنه ای آغاز می کند که شایر را در دوره ای پیش از آغاز داستان فیلم « یاران حلقه » نشان می دهد. «هابیت» در اصل یک مرور گذشته (فلش بک) طولانی است که بیلبوی پیر (یان هولم/ Ian Holm) را در حال نوشتن خاطرات زندگی اش به تصویر می کشد. با وجود اینکه تجدید دیدار با هلم (و الیجا وود/ Elijah Wood در نقش فرودو) حالتی از حس نوستالژی در خاطر بیننده به وجود می آورد، این صحنه 10 دقیقه ی خسته کننده به ابتدای فیلم اضافه می کند که شاید بهتر بود در یک دی وی دی تحت عنوان "نسخه ی طولانی" توزیع می شد. کتاب « یاران حلقه » 400 صفحه است و جکسون آن را در یک فیلم سینمایی سه ساعته جای می دهد. فیلم «هابیت: سفری غیرمنتظره» داستان 100 صفحه ی اول یک کتاب 270 صفحه ای را روایت می کند. نسخه ی سینمایی تنها 10 دقیقه از « یاران حلقه » کوتاه تر است. و پاشنه ی آشیل فیلم هم در همین نکته نهفته است: پیچ و خم های طولانی داستان. « سفری غیرمنتظره» ارزش یک فیلم 168 دقیقه ای را ندارد. از همان ابتدای فیلم حس خودنمایی و غرور بیش از حد به چشم می خورد. برای دیدن نیمه ی اول فیلم باید مقداری کافئین مصرف کنیم که بتوانیم بیداری و تمرکز خود را حفظ کنیم. در نیمه ی دوم وضع به صورت قابل توجهی بهتر می شود. در واقع، 45 دقیقه ی پایانی فیلم از ریتم تندی برخوردارند و مخاطب را میخکوب می کنند. اما پایان بندی قوی فیلم نمی تواند لکنت ها و لغزیدن های دو ساعت اولیه ی فیلم را به طور کامل جبران کند. به نظر من یک فیلم عالی و شاید فوق العاده درون « سفری غیرمنتظره» وجود دارد، اما به یک تدوینگر بی باک و جسور نیاز داریم تا آن را از لابلای تصاویر دیگر بیرون بکشد. شاید نسخه ی ویژه ی این فیلم که بر روی دی وی دی منتشر می شود باید به جای آنکه طولانی تر باشد، کوتاه تر شده باشد! هواخواهان داستان های فانتزی به خوبی با ماجرای فیلم آشنایی دارند. بیلبو بگینز (مارتین فریمن/ Martin Freeman) سرش به کار خودش است و مثل بقیه ی هابیت ها فعالیت های روزمره ی خود را انجام می دهد، تا اینکه با رسیدن یک جادوگر آواره به نام گاندالف (یان مک کلان/ Ian McKellan) و یک کوتوله ی تبعیدی به نام تورین (ریچارد آرمیتیج/ Richard Armitage) و گروه دوازده نفره ی پیروانش، دنیای او زیر و رو می شود. آنها بیلبو را به عنوان "دزد" در گروه خود می پذیرند. آنها راهی سفری هستند تا تاج و تخت تورین را از اژدهای غارتگری به نام اسماوگ پس بگیرند و برای ورود به لانه ی اژدها به بیلبو نیاز دارند. اولین قسمت سفر، که در «سفری غیرمنتظره» به آن پرداخته شده و شامل برخورد با ترول های، جن و دیو ها و غول های سنگی می شود، گروه را به ریوندل و داخل ارتفاعات کوهستان های مه آلود می برد و تعداد انگشت شماری چهره ی آشنا را نیز به نمایش می گذارد: النورد (هیو ویوینگ/ Hugo Weaving)، گالاردیل (کیت بلانشت/ Cate Blanchett) سارومانِ سفید (کریستوفر لی/ Christopher Lee) و گالوم (اندی سرکیس/ Andy Serkis). اشاراتی هم وجود دارند که از تاریکی جمع شده ای سخن می گویند که به تدریج به وقایعی ختم می شود که در «ارباب حلقه ها» نقل شدند. تنها یک نظر اسماوگ را می بینیم. باید تا زمان اکران فیلم «هابیت: ویران شدن اسماوگ» صبر کنیم تا او را با تمام شکوه و جلال خود جلوی چشم داشته باشیم. از یک نظر، منصفانه نیست که تا پیش از ساخته شدن هر سه قسمت، "نمره" ی نهایی «هابیت» را تعیین کنیم. شاید وقتی سه فیلم به صورت یک مجموعه دیده شوند، با تجربه ای دوست داشتنی تر و غنی تر از «سفری غیرمنتظره» روبرو شویم. شاید بعضی از شخصیت های فرعی جان بگیرند. در قسمت اول، تنها بیلبو، گاندالف و تورین ویژگی های شخصیتی خاصی نشان می دهند که آنها را از سایرین متمایز می سازد. متأسفانه، چند مورد کارتون مانند و اغراق شده ی غیرقابل اغماض در فیلم دیده می شوند. نماهایی که راداگاست (سیلوستر مک کوی/ Sylvester McCoy) را نشان می دهد که سوار بر سورتمه ای که توسط خرگوش ها کشیده می شود، تحت تعقیب دیو ها قرار گرفته شبیه به صحنه ای از بازی های کامپیوتری ست. صحنه های خاص دیگری هم هستند که همین مشکل را دارند و گرافیک کامپیوتری به کار رفته در آنها بیش از حد مشهود است. نبرد با غول سنگی تأثیرگذار و چشمگیر است اما بیشتر شبیه آن است که از یکی از فیلم های «تغییر شکل دهندگان/ Transformers » گرفته شده باشد تا اینکه متعلق به فیلم «هابیت» باشد. از سوی دیر، چند صحنه ی فوق العاده نیز در فیلم وجود دارند. صحنه ای از شورایی متشکل از گاندالف، النورد، سارومان و گالاردیل، سایه هایی در تاریکی در کنار واضح و شفاف ترین تصویری که تابحال از گالوم دیده ایم، و توقف مهم و تأثیرگذار پیش پای اُرک سفید. جکسون برای به تصویر کشیدن قلمرو زیرزمینی دیو ها فوق العاده عمل می کند. صحنه ی برخورد با ترول کاملاً به کتاب وفادار است. ریوندل شبیه به همان چیزی ست که در «ارباب حلقه ها» دیده ایم. و تصاویر مختصری که از اسماوگ می بینیم جذابیت این را دارد که بخواهیم صحنه ی کامل تری با حضور آن را ببینیم. از نظر بصری، فیلم «هابیت» به چهار شکل مختلف اکران شد: دیجیتال دو بعدی، سه بعدی 24 فریم بر ثانیه، سه بعدی 48 فریم بر ثانیه و سه بعدی آیمکس. من که نسخه ی 48 فریم بر ثانیه را دیده ام، می خواهم چند نکته را بازگو کنم. اول اینکه نه دو برابر کردن تعداد فریم در ثانیه و نه تکنیک سه بعدی چیز زیادی به کل فیلم اضافه نمی کنند. هر دوی آنها غیرضروری هستند. تکنیک سه بعدی نمی تواند محیطی پر مایه تر ایجاد کند، البته صدمه ای هم به فیلم نمی زند. تعداد فریم در ثانیه ی دو برابر شده کمتر از آنچه فکرش را می کردم قابل توجه است. صحنه هایی هستند که این نکته تصویر را موج دار تر و روشن تر نشان می دهد، اما به خصوص در لحظاتی که از گرافیک کامپیوتری استفاده شده، این موضوع تصویری غیر سینمایی به وجود می آورد. شاید دلیل اینکه بعضی از صحنه های خاص مانند بریده هایی از یک بازی ویدئویی هستند هم همین باشد. توصیه ی من این است: تمامی افزودنی های تصویری را کنار بگذارید و به سراغ همان فرمت دو بعدی قدیمی بروید. «ارباب حلقه ها» نیازی به تصویربرداری 48 فریم بر ثانیه و یا تکنیک سه بعدی نداشت و دلیل قانع کننده ای وجود ندارد که «هابیت» حتماً باید از این خصیصه ها برخوردار باشد. قطعاً این موارد فیلم را بهتر نکرده اند. من فکر می کنم عاشقان جان سخت تالکین (و نه تالکین دوستان اصیل) آنچه فیلم «هابیت» ارائه می دهد را ستایش می کنند. ریتم کند و ناموزون فیلم آنها را آزار نمی دهد و بحث "هر چه بیشتر بهتر" آنها را پریشان نمی کند. با اینحال مطمئن نیستم «سفری غیرمنتظره» آنقدر قوی باشد که برای کسانی که به مکتب تالکین اعتقادی ندارند، شیفته کننده باشد. تقریباً همه جا رایج ترین گله و شکایت مربوط به طول فیلم است. هیچ اشکالی ندارد که فیلمی سه ساعت طول بکشد اما طول زمانی بیشتر فیلم تدوین بهتر و چیدمان فشرده تر عناصر داستانی را طلب می کند. در این فیلم این اتفاق نمی افتد، پس انتقادات وارد است. «سفری غیرمنتظره» از نظر قسمتی از مخاطبان پایان ناپذیر به نظر خواهد رسید. با این وجود، با در نظر گرفتن تمام مشکلات فیلم، که از مشکلات تمامی قسمت های «ارباب حلقه ها» با هم بیشتر هستند، جکسون مخاطب را مجدداً به سرزمین میانه می کشند. این سفر به شگفت انگیزی و محسور کننده گی آنچه یک دهه ی پیش تجربه کردیم نیست، اما باز هم پر از شگفتی ها، موجودات و هیجانات خاص خود است. بر خلاف «ارباب حلقه ها»، «یک سفر شگفت انگیز» راوی خالص نوشته های تالکین نیست، بلکه نوشته های اوست که از فیلتر پیتر جکسون رد شده و تأثیرات وی را به خود گرفته است. منبع: نقد فارسی مترجم: الهام بای


نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.