موضوعی که البته برای مخاطب ایرانی به عنوان یکی از کشورهای درگیر با ویروس کرونا عجیب و غریبه است. این در حالی است که برخی از کشورهای یاد شده هنوز در ابتدای مرحله شیوع کرونا بوده و به مرحله و شیوع گسترده ویروس نرسیده اند. وقتی شرایط این کشورها با ایران مقایسه میشود میبینیم در ایران و طی یک ماه گذشته به جز وجود مشکلاتی در تامین برخی از اقلام خاص مانند ماسک و مواد ضدعفونی، هرگز نه صفی در جلوی درب فروشگاه ها شکل گرفت و نه هیچ کمبودی در کالاهای اساسی مردم از مواد غذایی و لوازم بهداشتی و... دیده شد. سوال این است چرا این اتفاق در برخی از کشورهای توسعه یافته با وجود تولید ناخالص داخلی بیشتر و ساختارهای اقتصادی قویتر رخ داده اما هرگز شاهد چنین اتفاقاتی در اقتصاد ایران نبوده ایم. در ذیل به بررسی برخی از این دلایل پرداخته ایم.
کاهش نگرانی
در هر اقتصادی علاوه بر نظام تولید و مسئله عرضه کالا، برای ایجاد تعادل در بازار باید به مقوله تقاضا نیز توجه کرد. البته تقاضا در عمده موارد به واسطه دلایلی چون شرایط زمانی، قیمت کالا، تغییر در میزان مصرف و... دستخوش تغییراتی میشود. برای مثال طبق اصول علم اقتصاد با گران شدن یک کالا میزان تقاضا و به تبع آن میزان مصرف آن کالا کاهش یافته و با کاهش قیمت آن کالا میزان تقاضا برای آن کالا افزایش مییابد. یا در مثالی دیگر در فصل تابستان به علت شرایط گرما و افزایش دما، میزان تقاضا و مصرف مایعات یا نوشیدنیهای خنک افزایش مییابد. در این زمینه میتوان به مثالهای متعدد و متفاوتی اشاره کرد.بنابراین تقاضای یک کالا با توجه به شرایط مختلف افزایش یا کاهش می یابد. شیوع ویروس کرونا و نگرانی شهروندان کشورهای مختلف از کمبود برخی از مواد غذایی یا عدم دسترسی آنها به تهیه این اقلام موجب شد در بسیاری از کشورهای توسعه یافته شاهد صفهای طولانی خرید، درگیریهای خیابانی، حمله به فروشگاه ها و نایابی و قحطی برخی از کالاها باشیم. این موضوع همانطور که گفته شد به هیچوجه در ایران به عنوان یکی از کشورهای درگیر با این ماجرا رخ نداد. یکی از دلایل این موضوع را می توان تفاوتهای اساسی در نظام عرضه کالا در ایران با کشورهای توسعه یافته مدنظر دانست.
یکی از این تفاوت ها مکان و نحوه عرضه این کالاها در سطح شهر و کشور است به طوری که در عمده این کشورها، پدیده ای تحت عنوان بقالی، سوپرمارکتی یا خواربارفروشی عملا وجود نداشته و مردم این کشورها تمام خرید خود را از فروشگاه های زنجیره ای و بزرگ تهیه میکنند. استدلال مروجین این مدل از عرضه کالا که _در ایران نیز طرفدارانی داشته و دارد_ این است که با جمع آوری مغازه های کوچک و فروش تمام نیازهای شهروندان در فروشگاه های بزرگ زنجیره ای، اولا مردم میتوانند تمام خریدهای خود را از یک فروشگاه و یک محل تهیه کرده و این موضوع ضمن صرفه جویی در وقت شهروندان به واسطه خرید بالای آن فروشگاه از کارخانه تولید کننده کالا میتواند با قیمت تمام شده کمتری در اختیار شهروندان قرار گیرد.
در مقابل مخالفان گسترش این فروشگاه ها معتقدند با افزایش این فروشگاه ها به واسطه ارزان فروشی برخی از کالاها (به دلیل خرید انبوه) بقالیها و خرده فروشیها به مرور زمان مشتریان سنتی خود را از دست داده و بازار عرضه کشور به انحصار چند فروشگاه زنجیره ای در میاید. این موضوع علاوه بر ضربه زدن به اشتغال جامعه و کسب و کارهای کوچک میتواند تبعات دیگری را نیز برای اقتصاد کشور به همراه داشته باشد. به نحوی که در این کشورها یکی از دلایل هجوم مردم به فروشگاه ها و خالی شدن قفسه های کالا به دلیل عدم توزیع مناسب کالا، متناسب با ظرفیت جمعیتی هر محله است.
به بیان بهتر زمانی که ۱۰ فروشگاه بزرگ تامین تمام کالاهای یک منطقه یا شهر را در انحصار خود داشته باشند با افزایش تقاضا و ایجاد صفهای بلند به واسطه محدود بودن مراکز عرضه کالا، این افزایش و هجوم مردم بیشتر به چشم آمده و سایر افرادی را که حتی نیت خرید یا نیازی به خرید نداشتند را به لحاظ روانی برای هجوم به سمت فروشگاه ها تحت تاثیر قرار میدهد. این در حالی است که در ایران به رغم افزایش فروشگاه های بزرگ زنجیره ای، همچنان بقالیها و سوپر مارکتهای محلی نقش بسیار بالایی در تامین مایحتاج شهروندان دارند. به طوری که حتی در برخی از محلات عمده مشتریان یک مغازه ساکنان همان محله و گاها از همسایگان فروشنده کالا هستند که این موضوع در برخی از محلات جنوبی و پرجمعیت تهران و بسیاری از استانهای کشور کاملا مشهود است.
خودکفایی
بسیاری از کشورهای اروپایی به رغم اینکه در مسائل صنعتی پیشرفته بوده و عمده رشد اقتصادی این کشورها از طریق فعالیت و توسعه برندهای بزرگ و صنایع غول پیکر آنها مانند شرکتهای ساختمان سازی، هواپیماسازی، خودروسازی و... نشأت میگیرد، اما از استقلال اقتصادی در تامین مواد خوراکی و غذایی برخوردار نیستند. استدلال این کشورها این است که چون برخی از کشورهای دیگر در تولید مواد غذایی دارای مزیت نسبی بوده و قیمت تمام شده مواد غذایی وارداتی از تولید آنها در داخل کشور ارزانتر است به رغم رشد و توسعه اقتصادی بالا در بخشهای صنعتی، در دنیا به عنوان وارد کننده مواد غذایی شناخته میشوند.این کشورها طبیعتا در شرایط عادی با مشکلی مواجه نشده و همه چیز طبق روال عادی و روزمره پیش میرود، اما در شرایطی مانند شیوع ویروس کرونا و درگیر شدن تمام کشورهای دنیا با این پدیده، با قطع واردات برخی از کالاها مشکلات زیادی از جمله کمیابی و نایابی کالا در این اقتصادها مشاهده میشود. دلیل عمده آن نیز عدم امنیت غذایی و وابستگی این کشورها به واردات مواد غذایی و محصولات کشاورزی است. موضوعی که در ایران یکی از اصول اساسی اقتصاد کشور بوده است، به طوری که ایران در حال حاضر یکی از صادرکنندگان مواد غذایی به کشورهای همسایه محسوب میشود.
ضمن این که اگر چه اقتصاد ایران سال ۹۸ را با رشد منفی اقتصادی پشت سرگذاشت اما با این حال رشد اقتصادی کشور در بخش کشاورزی به عنوان بخش مرتبط با امنیت غذایی (به رغم تمامی تحریم ها و کارشکنیهای موجود از سوی دشمن) مثبت بوده که این موضوع نشان دهنده توجه ویژه ایران به بخش کشاورزی و امنیت غذایی کشور است.
نتیجتا آنکه ما باید در بحرانها کارایی سیستمهای مختلف را بسنجیم. سیستمی که در توزیع کالا مانند مویرگهای یک بدن عمل میکنند نباید با بی دقتی و استدلالهای غیر منطقی تضعیف شوند. آنچه که در سالهای اخیر تجربه به ما نشان داده این بوده است که فروشگاههای زنجیره ای با شعار تخفیف وارد کارزار توزیع کالا میشوند و مردم را جذب میکنند، اما متاسفانه با طراحی مکانیزمی در قیمتگذاری تخفیفهای برخی کالاها را با گرانفروشی برخی کالای دیگر جبران میکنند.
در خودکفایی در بخش کشاورزی و تامین مواد خوراکی هم باید به این مهم توجه شود که اول تولید مواد غذایی را از حملههای ژنتیکی و دستکاریهای مختلف برای باصطلاح تولید بیشتر در امان نگه داریم و دوم خودکفایی را در تولید مواد غذایی اصلی حفظ کنیم. بحران کرونا باید برای ما تجربه بیاورد و چراغ راه آینده ما باشد. این بحران میتواند در تمام ابعاد فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و نظامی به ما کمک کند.