صندوق بین المللی پول تبدیل به صندوقی تحمیل کننده شد و به عنوان اعمال کننده دیدگاه های جامعه مالی محافظه کار آمریکایی درآمد. دولتمردان آمریکایی چه دموکرات و چه جمهوری خواه با تزریق دلار در نظام های مالی جهان، همواره با دستکاری در روند نظام مالی کشورها به دنبال حفظ استیلای خود بر اقتصاد جهانی هستند.
به اعتقاد کارشناسان اقتصاد بین الملل، نه فقط دلار تحقق امپراتوری آمریکا را ممکن می سازد. بلکه حفاظت از موقعیت دلار یکی از دلایل اصلی جنگ های آمریکا است. توان مالی و نظامی به این واقعیت بستگی دارد که دلار واحد پولی ذخیره و همچنین واحد پولی برای تجارت جهانی باشد. به عبارتی تدوام سلطه جویی آمریکا در جهان منوط به نفوذ دلار در جهان می باشد.
اقتصاد جهانی و ظهور قدرت ها
اقتصاد جهانی از برخی جهات شباهت بسیاری به سایر نظام های اقتصادی دارد. کالا تولید و عرضه می شود، ثروت انباشته شده و از بین می رود. سرمایه گذاری ها صورت می گیرد و قیمت ها بر حسب عرضه و تقاضا دچار نوسان می شود.گسترش اقتصاد جهانی و مبادلات تجاری آزاد و تجارت فزاینده به اوخر قرن 18 و اوایل قرن نوزدهم باز می گردد. یعنی زمانی که نظام صنعتی از انگلیس به سراسر اروپا گسترش یافت. در آن دوران انگلیسی ها از مزایای پیشتاز بودن در فرآیندهای جدید تولید صنعتی بهره مند می شدند. در سال 1750 بریتانیا جامعهای کاملا تجاری بود که بزرگترین بازار آن در اروپا قرار داشت. در چند دهه قرن هجدهم رشد قدرت تولید کشاورزی این کشور، عامل اصلی افزایش سریع جمعیت بریتانیا شد. در آن زمان نوعی اقتصاد پولی مورد پذیرش قرار گرفته بود و در نهایت کشوری با سنت ریشه دار و موفقیت آمیز در زمینه تجارت بین المللی شد.ویژگی مهم اقتصاد جهانی
ویژگی مهم اقتصاد جهانی نابرابر بودن آن است.کشورها تحت شرایط کاملا نابرابر که ناشی از تفاوت آنها در بهره مندی از تکنولوژی، سازمان اقتصادی و منابع است با یکدیگر رقابت می کنند. طی دوره( 1837 تا 1914 تحولات مهمی در اقتصاد جهانی رخ داد. آهنگ تغییر، شتاب بیشتری گرفت و در نتیجه افول انگلستان و ظهور آمریکا و آلمان توزیع نسبی قدرت اقتصادی در سطح بین المللی تغییر فوق العاده ای پیدا کرد. یکی دیگر از مهمترین ویژگی های اقتصاد جهانی بعد از سال 1945 وجود مجموعه های مالی بین الملی مذکور برای اداره روابط اقتصادی بین کشورها بود. این نهادها به گونه ای ساخته شده اند که نقش دولت ها را ایفا می کنند. یعنی مختصات یک حکومت جهانی را دارند که در خدمت منافع شرکت های فراملیتی و نهاد های مالی بین المللی است.ظهور نهادهای بین المللی آغازگر رشد اقتصاد جهانی
پس از پایان جنگ جهانی دوم نهادهای بین المللی مالی تأسیس شدند که می توان سرآغاز رشد اقتصاد جهانی دانست. در کنفرانس بین المللی «برتون وودز» نیوهمپشایکر آمریکا در 1994 نمایندگان 44 کشور، اساسنامه صندوق بین المللی پول را به همراه پیشنهاد تأسیس بانک بین امللی توسعه و ترمیم را تصویب کردند.رشد و تسلط اقتصادی آمریکا
برای توضیح چگونگی سلطه آمریکا بر اقتصاد جهانی باید نگاهی به تاریخچه اقتصاد آمریکا بیندازیم. در سال 1994 با قطعی شدن شکست متحدین در جنگ جهانی 60 کشور عمدتا بلوک غرب در «برتون وودز» آمریکا گرد آمدند و یک نظام پولی جدید را پایه گذاری کردند.در این سیستم طلا مبنای تجارت جهانی بود، ولی آمریکا که بعد از جنگ خود را یکه تاز عرصه بین الملل می دانست و در تلاش بود تا پس از تضعیف قدرت های جهانی مانند ژاپن، شوروی و اروپا ابرقدرت اقتصادی جهان نام بگیرد، تلاش کرد تا علاوه بر طلا، دلار نیز مبنای تجارت جهانی باشد. به همین علت «فدرال رزرو» که تعیین کننده سیاست گذاری اقتصادی ایالات متحده بود ارزش هر اونس طلا را 35 دلار تعیین کرد. یعنی هر شخص، شرکت یا دولتی می توانست به راحتی با مراجعه به این بانک در ازای هر 35 دلار، یک اونس طلا را دریافت کند. به همین دلیل دلار هم ارزی بسیار با ثبات و مطمئن بود و هم «فدرال رزرو» نمی توانست بی حساب و کتاب دلار چاپ کند چرا که به هر میزان دلار چاپ می کرد باید طلا نیز به خزانه اضافه می کرد.
در آن دوران آمریکا حدود 65 درصد ذخایر طلای جهان را در اختیار داشت و از این بابت خیالش راحت بود. اما پس از اتمام جنگ جهانی دوم اتفاقات مهمی افتاد. از جمله جنگ سرد آمریکا با شوروی که مسبب صرف هزینه های بسیار بالا بودو همچنین رشد اقتصادی سریع ژاپن و اروپای غربی که تراز تجاری آمریکا را دچار چالش کرده بود. بنابراین این کشورها صاحب ثروت «دلار» زیادی شدند و اگر هم زمان در ازای دلارهایشان از «فدرال رزرو»(بانک مرکزی آمریکا) طلا در خواست می کردند خزانه آمریکا به شدت از طلا تهی می شد و طلای جهان از آمریکا به نقاطی دیگر منتقل می گشت و توان تأثیرگذاری ایالات متحده در اقتصاد جهانی کاهش می یافت.
به همین علت نیکسون رئیس جمهور آمریکا در سال 1971 در اقدامی که به شوک نیکسون معروف است با نقض اصل اساسی، «برتون وودز»، پشتوانه ی طلا را از دلار برداشت و اتکای دلار صرفا قدرت اقتصادی، نظامی و تکنولوژیک، آمریکا شد، به عبارت دیگر دلار یک کاغذ بود که اعتبارش از نام آمریکا نشأت می گرفت.
از آن سال به بعد نظام نرخ ارز شناور در دنیا رواج یافت. ولی آمریکا برای آنکه دلار را پرقدرت و تأثیر گذار کند به کشورهای تولیدکننده اصلی نفت در خلیج فارس وعده داد در صورتی که نفتشان را صرفا در ازای دلار بفروشند از امنیت و حمایت ایالات متحده برخوردار خواهند شد. لذا کشورها مجبور بودند برای خرید نفت، ارز از آمریکا تهیه کنند و دلار ذخیره اصلی بانک های مرکزی کشورها شد و آمریکا عملا پول بدون پشتوانه چاپ می کرد تا آنجا که امروز هر انس طلا بیش از 1700 دلار قیمت دارد. با وابسته شدن اقتصاد کشورها به دلار، آمریکا عملا سلطه اقتصادی خود را بر جهان حفظ کرد و هر کشوری که سعی داشت دلار را از معاملاتش حذف کند به شدت تنبیه می شد.
«صدام حسین» بعد از تحریم های شدید ناشی از اشغال کویت، از سال 2000 تلاش کرد تا نفتش را در ازای یورو بفروشد،که سه سال بعد به بهانه سلاح های شیمیایی که هیچ وقت هم پیدا نشد به حکومتش خاتمه دادند. همین طور «سرهنگ قذافی» در تلاش بود تا با پشتوانه ی طلاهای بی انتهایی که داشت پول واحد اتحادیه آفریقا را ایجاد نماید و به سلطه دلار و یورو پایان دهد که توسط جنگنده های ناتو در یک انقلاب مردمی! سرنگون شد. پس به طور کلی آمریکا هیچ گاه اجازه نمی داد کشوری با طلا یا ارزی غیر از دلار معاملاتش را انجام دهد خصوصا خرید و فروش نفت.
سرخط تحلیل
پس از تحریم های همه جانبه و کمرشکن اقتصادی ترامپ در سال 2018 جمهوری اسلامی ایران که در برابر تلاطمات شدید ناشی از تحریم ها تاب آورده، با احیای اصل اصلی برتون وودز به پشتوانه قدرت نظامی و ژئوپلتیک خود که با مقاومت اقتصادی مردمش نیز همراه بوده، در حال فروش علنی نفت خود به ونزوئلا در ازای طلا است و اگر این اتفاق به عنوان یک رویه در کشورهای مخالف آمریکا در دنیا رواج یابد علنا سلطه دلار که یکی از پایه های ابرقدرتی آمریکاست فرو خواهد پاشید.یادمان نرود ایران مدت هاست که در مناطق اطرافش ابرقدرتی نظامی آمریکا را نیز به مبارزه طلبیده است و مجموع این تحولات همزمان با چالش هایی که چین، روسیه و کشورهای بریکس برای آمریکا ایجاد کرده اند، می توانند پایان ابرقدرتی همه جانبه آمریکا را رقم بزند.