واکاوی از وارونمایی و قلب حقیقت دفاع مقدس پس از چهل سال

جنگ تحریف

جوانان امروز این سرزمین می پرسند که چرا جنگیدیم! و این سؤال یعنی هنوز جنگ در منظومه فکری آنان حائز اهمیت است. این دغدغه با جواب های متقن و گزارش صحیح از دفاع مقدس همواره باید زنده نگه داشته شود و این مسئله باید فهم شود که نگاه نسل دهه هفتاد و هشتاد به گذشته انتقادی و پرسش گرانه است. خلق و خویی مقدس که می تواند موجب پیوند این نسل با نسل گذشته شود.
يکشنبه، 6 مهر 1399
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
جنگ تحریف
همه حقایق هستی دستخوش تحریف کسانی است که دوست ندارند حقیقت آنگونه که هست، باشد! از این رو با ابزار تحریف به مصاف حقیقت می روند تا حقایق را دستکاری کنند! حقایق هر چقدر که بزرگتر و با عظمت تر باشد، به همان اندازه بیشتر در معرض تحریف خواهد بود؛ از این رو شاهد هستیم که حرف و حدیث در زمینه وقایع و حوادث مهم تاریخی بیشتر از دیگر ماجراهاست.

از جمله حقایق بزرگ تاریخ ایران زمین، حماسه هشت سال دفاع مقدس ملت ایران است که دشمنان بسیاری از همان ابتدا تلاش کردند تا نگذارند این حقیقت با عظمت در افکار و اذهان و قلبهای ملت ثبت شده و به مثابه برگه ای زرین تاریخ این سرزمین جاودان شود.
 

خط تحریف، مقدم بر خط تجاوز

خط تحریف جنگ پیش از شهریور 1359 آغاز شد. از همان زمانی که دشمن بعثی در سناریوی بین المللی مأموریت یافت تا انقلاب نوپای اسلامی ملت ایران را در همان ابتدای راه نابود کند؛ انقلابی که حیات اقتصادی و سیاسی ابرقدرت های شرق و غرب را در منطقه غرب آسیا به بازی گرفته و تهدید کرده بود. جنگ با تحریفی بزرگ باید آغاز می شد و آن هم القای این دروغ بزرگ به افکار عمومی مردم منطقه و جهان که انقلاب نوپا با اتخاذ سیاست های زیاده خواهانه و تجاوزطلبانه، تهدیدی برای کشورهای همسایه و منطقه به شمار می آید!

جمهوری اسلامی متهم شد که با اتخاذ سیاست صدور انقلاب، درصدد خرابکاری و براندازی در کشورهای منطقه است. این در حالی بود که صدور انقلاب هیچ گاه در ذهن ملت ایران و بزرگان انقلاب اسلامی معنایی سخت نیافت. انقلاب نوپا آنقدر درگیر مشکلات امنیتی و سیاسی داخلی بود که فرصت دخالت و تهدید نظامی همسایگان را نداشته باشد. فراتر از این، آن که آموزه های اسلامی این انقلاب اجازه چنین کاری را نمیداد. ارتش به جا مانده از دوران پهلوی نیز دچار خانه تکانی اساسی شده بود و آمادگی دفاع از مرزها را نداشت، چه برسد به تجاوز و گسترش گرایی! همه توان کشور درگیر ایجاد ثبات و امنیت و استقرار جمهوری اسلامی بود تا هر چه زودتر عقب ماندگی های حاصل از نیم قرن حکومت فاسد و وابسته پهلوی جبران شود!

صدور انقلاب روندی طبیعی در عالم هستی بود؛ چرا که حقیقت میل به بسط و جاودانگی دارد و این قوانین هستی است که اعتلا و ارتقای آن را تضمین میکند! به تعبیر رهبر حکیم انقلاب «مفاهیم انقلاب و مفاهیم اسلام، مثل عطر گل هاى بهارى است؛ هیچ کسى نمی تواند جلوى آن را بگیرد؛ پخش می شود، همه جا م یرود؛ نسیم روح افزا و روان بخشى است که همه جا را به خودى خود می گیرد.» (6/9/1393)
 
انقلاب اسلامی، حقیقت نوپایی بود که آشنایی با آن ملت های دربند منطقه را بر سر شوق آورده بود! انقلاب آشکار کرده بود که می توان فارغ از ایدئولوژی های شرقی و غربی و مبتنی بر اندیشه اسلامی، حکومت های مقتدر دست نشانده را با دست های خالی و تنها با اراده ملت مسلمان سرنگون کرد!

از سویی دیگر، خانه ارتجاع عرب از پای بست ویران بود و با نسیمی در معرض فروپاشی بود! رعب و وحشت دربار حکام دست نشانده منطقه و حامیان غربی و شرقی آن را فرا گرفته بود. آنان معتقد بودند جمهوری اسلامی اگر بتواند از پس مشکلات پس از انقلاب سر بلند کند و الگویی از کشورداری اسلامی را ارائه دهد، بدون شک دیگر نمی توان جلوی انقلاب ملت های منطقه را گرفت.

به همین دلیل، هنوز دو روز از پیروزی انقلاب اسلامی نگذشته بود که «ﻓﺮاﻧﺴﻮا ﻣﯿﺘﺮان» رﻫﺒﺮ ﻣﻮﻗﺖ ﺣﺰب ﺳﻮﺳﯿﺎﻟﯿﺴﺖ ﻓﺮاﻧﺴﻪ، اعتراف کرد: «در ﮐﺸﻮرﻫﺎی ﻫﻤﺴﺎﯾﻪ ﻧﯿﺰ، اﻧﻘﻼبﻫﺎﯾﯽ از ﻧﻮع اﻧﻘﻼب اﯾﺮان، روی ﺧﻮاﻫﺪ داد. ﺷﯿﻌﯿﺎن زﯾﺎدی در ﻋﺮاق، آﺳﯿﺎی ﻣﺮﮐﺰی و ﺟﻤﻬﻮریﻫﺎی ﺷﻮروی زﻧﺪﮔﯽ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ و اﻧﻘﻼب اﯾﺮان رژﯾﻢﻫﺎی ﻣﻨﻄﻘﻪ را زﯾﺮ و رو ﺧﻮاﻫﺪ ﮐﺮد.»
 

تقلیل جنگ به منازعه ای مرزی منطقهای

31 شهریور 1359 ارتش بعثی تجاوز گسترده خود به ایران زمین را آغاز کرد. رسانه های بین المللی از همان ابتدا تلاش داشتند این تجاوز را در سطح منازعه میان دو کشور تحلیل کنند که از سال ها قبل درگیر اختلافات مرزی بوده اند. اما حقیقت چیز دیگری بود و در پس ارتش بعثی زیاده خواه، استعمارگران جهانی حضور داشتند که با همه توان به میدان آمده بودند تا انقلاب نوپای ملت ایران را سرنگون کنند. به واقع مصاف ایران و عراق، جنگ احزابی بود که همه قدرت های غربی و شرقی و منطق های در یک اردوگاه، علیه یک ملت به راه انداخته بودند. طرف حساب ایران، نه عراق و نه صدام که بلوک غرب و پیمان ناتو، بلوک شرق و پیمان ورشو و کشورهای مرتجع عرب بودند که با طراحی جنگی نیابتی، جاه طلبی چون صدام و حزب بعث را میدان دار این معرکه کردند!

خط تحریف نمی خواست اجازه دهد تا جهانی بودن جنگ آشکار شود. در این میان امام جبهه حق، پیشگام رسوا سازی طراحان خط تحریف بود! رئیس جمهور دفاع مقدس در این باره می فرمایند: «کار بزرگ امام این بود که از اول حجم واقعی این کارزار را شناخت، از اول فهمید که معنای این جنگ چیست؛ خیلی از ماها نمی دانستیم، نمی فهمیدیم. خب دو کشور همسایه خیلی اوقات می شود درگیری با هم پیدا می کنند؛ خیلی اهمیتی ندارد. امام نه، امام از اول فهمید که این یک درگیری عادی بین دو همسایه نیست، دشمن را شناخت و فهمید که دشمن اصلی در این جنگ کیست و تشخیص داد که صدام یک ابزار است. امام درباره جنگ، درباره دفاع مقدس متعدد سخنرانی می کرد؛ در سخنرانی هایی که مربوط به جنگ بود امام مثلاً می فرمود که آمریکا از شوروی بدتر، شوروی از آمریکا بدتر، انگلیس از هر دو بدتر؛ یعنی تعرض و خطابش به آن کسانی بود که شناخته بود که اینها عاملان اصلی هستند و پشت صحنه جنگ در واقع اینها هستند.» (31/6/1399)
 

جنگ در دو جبهه

تحریف کنندگان در طول جنگ تلاش کردند تا نگذارند ملت در خدمت دفاع قرار گیرند. از این رو با ابزارهای رسانه ای و شگردهای تبلیغاتی خود در میدان حاضر بودند. جهان نباید متوجه عظمت دفاع مقدس این ملت می شد و به همین دلیل فتوحات بزرگ این ملت در طول جنگ همواره مخفی ماند و بسیاری از ملت های جهان متوجه عظمت عملیات ها و فتوحات رزمندگان نشدند. رزمندگانی که با دست های خالی به مصاف ارتش تا دندان مسلح بعثی می رفتند و سرزمین های اشغالی را یکی پس از دیگری فتح می کردند.

دست اندرکاران تحریف ارتش عراق را پرقدرت و شکست ناپذیر جلوه می دادند، سپاه اسلام را ضعیف و ضربه پذیر معرفی می کردند، با سیاست ایجاد رعب و وحشت ملت را می ترساندند، موفقیت های بزرگ در عملیات های غرورآفرین را پنهان می کردند، فرماندهان جنگ را تخریب و تضعیف و ناکارآمد معرفی می کردند، ایستادگی را بی ثمر جلوه می دانند، اخلافات را بزرگ نمایی می کردند و تلاش داشتند تا با شگردهای خود مردم را در مسیر ایستادگی و مقاومت بیتاب و خسته جلوه دهند! به واقع در طول هشت سال، ملت ایران در دو جبهه جنگ نظامی و جنگ تحریف در حال مبارزه با دشمن بود! و خط تحریف توأمان با خط تجاوز و تحریم، در حال عملیات روانی علیه ملت ایران بود.
 

جنگ تحریفی که ادامه دارد ...

جنگ در تابستان 1367 به پایان رسید، اما جنگ تحریف هیچ گاه پایان نیافته است! پس از پایان جنگ، تحریف کنندگان جنگ به خانه بر نگشتند! آنان همچنان در صحنه ماندند تا درس ها و دستاوردهای این گنجینه عظیم ملت ایران را تخریب کرده و به غارت ببرند! این گونه بود که خط تحریف پس از پایان جنگ با شدت بیشتری دنبال شد. گسترش ابزار رسانه و شکل گیری فضای مجازی نیز به خدمت آمد تا هزاران پایگاه اینترنتی و کانال و گروه و دهها قلم به دست استخدام شده، چهره دفاع «مقدس» ملت ایران را «غیر مقدس» کند!

موفقیت ملت ایران در دفاع هشت ساله، مهمترین سرمایه ملتی بود که هنوز تا پیشرفت و آبادانی کشورش فاصله بسیار داشت. جنگ هشت ساله سرمایه بزرگی بود که اگر ابعاد آن برای ملت خوب ترسیم می شد، می توانست پیشرفت کشور را تضمین کند؛ از این رو ناکامان جنگ تحمیلی با همه توان خود به میدان آمده اند تا نگذارند میراث گران سنگ دفاع مقدس به دهه هفتادی ها و هشتادی ها به ارث رسد!

آنان در تلاشند برای نسل امروز اینگونه جا بیندازند که دفاع موفقیت آمیز نبود و ما پیروز جنگ نشدیم، بلد نبودیم که از شروع جنگ جلوگیری کنیم، مدیریت مان در جنگ خیلی ضعیف بود، اختلافات مان در درون جنگ زیاد بود، برخی کاسبان جنگ بودند و دوست داشتند تا جنگ تداوم داشته باشد، جنگ عقلانی و مدبرانه هدایت نشد و سرمایه های کشور بی دلیل به هدر رفت و...؛ به دنبال القای این گزاره باطل هستند که  هشت سال دفاع مقدس دوران تیره و تاری است که اگر کشور بخواهد پیشرفت کند، باید از حافظه این ملت به فراموشی سپرده شود!

مهمترین مؤلفه معنوی جنگ در این میان که در معرض تهاجم خط تحریف است، فرهنگی است که از دل آن هزاران جوان مؤمن انقلابی متولد شدند و در برابر همه جهانیان ایستادند و از انقلاب و سرزمین خود حراست کردند؛ فرهنگ ایثار و شهادت که در کنار مدیریتی جهادی معجزه قرن را رقم زد. الگویی که تداوم آن در زمانه ما می تواند به مهمترین موتور تحول در جامعه و عامل پیشرفت و آبادانی کشور و عبور از تنگناهای تحریم دشمنان قرار گیرد.
 

دفاع مقدسی که ادامه دارد ...

جوانان امروز این سرزمین می پرسند که چرا جنگیدیم! و این سؤال یعنی هنوز جنگ در منظومه فکری آنان حائز اهمیت است. این دغدغه با جواب های متقن و گزارش صحیح از دفاع مقدس همواره باید زنده نگه داشته شود و این مسئله باید فهم شود که نگاه نسل دهه هفتاد و هشتاد به گذشته انتقادی و پرسش گرانه است. خلق و خویی مقدس که می تواند موجب پیوند این نسل با نسل گذشته شود.

در مقابل خط تحریف در تلاش است کار را به آنجا بکشاند که دیگر پرسشگری حتی نپرسد که چرا جنگیدیم! از نگاه دست های پشت پرده جنگ تحریف، گنجینه دفاع مقدس با همه گوهرهایش باید به وادی فراموشی سپرده شود و جای آن را دغدغه های جدیدی که مولود سبک زندگی غربی است، پر کند! که اگر چنین شود دشمن پیروز میدان جنگ تحریف شده است!

راهکار مقابله با خط تحریف اجازه دادن، به رسمیت شمردن و جرئت دادن به جوانان این سرزمین است که با روحیه پرسش گرانه از همه ابعاد دفاع مقدس بپرسند و بکاوند و حتی انتقاد کنند و در مواجهه با آن، پاسخهایی ارائه شود که جوان پرشور و پرتلاطم این روزها را به آرامش فهم و یقین و ثبات برساند. آرامشی که محصول آن پیوند خوردن و عجین شدن با فرهنگ ایستادگی و مقاومت و جهاد است. پیوندی که آثار آن را در رویش جوانان مؤمن انقلابی در عرصههای علمی، نظامی، ورزشی، فرهنگی و هنری و... می توان مشاهده کرد؛ رویشی که در بوستان علمدارانی چون همت ها، باکری ها، تهرانی مقدم ها و سلیمانی ها ریشه دوانده و گل های معطری چون شهید مجید شهریاری ها، مصطفی احمدی روشنها، محسن حججی ها و صدها شهید مدافع حرم را در دهه چهارم و پنجم انقلاب برای این سرزمین به ارمغان آورده است.


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
اخبار مرتبط