هر چه به تاریخ سه نوامبر(13 آبان ماه) که قرار است انتخابات ریاست جمهوری2020 آمریکا برگزار شود نزدیک میشویم، بازار گمانهزنیها در مورد پیروز احتمالی این رویداد نیز داغتر میشود. از یکسو، تعداد زیادی از کارشناسان و تحلیلگران مسائل آمریکا با استناد به دادهها و اطلاعاتی که از نظرسنجیها و دیگر منابع میگیرند معتقدند که بایدن پیروز انتخابات خواهد شد و از دیگر سو، برخی از تحلیلگران معتقدند که اطلاعات ارائه شده از سوی نظرسنجیهای انتخاباتی آمریکا چندان قابل اعتماد نیستند و ترامپ همچنان شانس برتر پیروزی در انتخابات 2020 آمریکا است.
با این همه، آنچه که در این میان مهم و اساسی است پرداختن به این مساله اساسی است که دلیل اصلی پرداختن به موضع ضعیف ترامپ در برابر بایدن در جریانهای غالب رسانه ای آمریکا و جهان چیست؟
به بیان دیگر، چه دلایل و محرک هایی، کارشناسان و تحلیلگران را واداشته تا به طرح این گزاره بپردازند که بایدن در مقایسه با ترامپ، از شانس بیشتری جهت پیروزی در انتخابات2020 آمریکا برخوردار است؟ به نظر میرسد برای پاسخ به این پرسش میتوان سه دلیل و محرکه اصلی را مطرح کرد.
ترامپ و تخریب چهره آمریکا در عرصه بین المللی
دونالدترامپ از زمان پیروزی خود در انتخابات ریاست جمهوری 2016 آمریکا تاکنون(در جریان سه و نیم سال گذشته)، اقدامات و رویههایی را در پیش گرفت که عملا علاوه به تضعیف اصول و ارزشهایی که آمریکا برای سالها ادعای پیشتازی در آنها را داشت انجامید و موجب تخریب چهره و وجهه بینالمللی این کشور نیز شد.اقدامات ترامپ در تقویت یکجانبهگرایی در عرصه بینالمللی در مواردی نظیر خروج یکجانبه از توافق هستهای ایران، و همچنین مسئله پیدا کردن با شمار زیادی از توافقات سازمانهای بینالمللی، نظیر سازمان بهداشت جهانی، یونسکو، توافق آب و هوایی پاریس و همچنین پیمان موشکهای کوتاه برد و میانبرد هستهای با روسیه؛ موجب شده تا جهان به این تحلیل برسد که آمریکایِ ترامپ، اساسا قصد دارد تا با برهم زدن نظم و چهارچوبهای بینالمللی، قالبی جدید را برای افزایش قدرت خود، حتی به هزینه تخریب چهره بینالمللی آمریکا و ارزشهایی که این کشور سالها مدعی آنها بوده، تعریف نماید.
این مساله مخصوصا وقتی با جنگهای تجاری گسترده ترامپ بر علیه چین، روسیه، اتحادیه اروپا و حتی متحدان سنتی آمریکا نظیر کرهجنوبی و ژاپن همراه شد، بیش از پیش موجب بیاعتمادی جامعه بین المللی به آمریکا و تضعیف چهره آن در جهان شده است. از طرفی نباید فراموش کرد که ترامپ از همان روزهای ابتدایی حضور خود در کاخ سفید، رفتارهایی را نشان داده که به وضوح از بیاطلاعی او از اصول و قواعد و مقررات بینالمللی حکایت داشتند. در واقع، جهان با رئیسجمهوری در آمریکا روبهرو شد که هیچ تطابقی با تصور غالب آن از رئیسجمهور آمریکا به عنوان یک کشور تاثیرگذار و برجسته در جهان نداشت.
همه این مسائل موجب شد تا آمریکایِ ترامپ آنگونه که "پیتر نیکولاس" خبرنگار برجسته کاخسفید در نشریه آتلانتیک میگوید، به یک آمریکای تنها و منزوی در جهان تبدیل شود و وجهه و قدرت نرم آن در جهان، تا حد زیادی تضعیف شود. همین مساله به جوبایدن در جریان انتخابات 2020 آمریکا یک برگ برنده قوی داده و موضع ترامپ را در برابر وی تضعیف کرده است.
ترامپ و چالش بیبرنامگی در عرصه حکمروایی
یکی از ویژگیهای بارز ترامپ در جریان رقابتهای انتخاباتیاش، بیبرنامگی وی بوده است. ترامپ به وضوح در مصاحبهها و بهطور خاص در دو مناظره ریاستجمهوری آمریکا، به همگان ثابت کرده که هیچ طرح و برنامه مشخصی برای اداره آمریکا در صورت پیروزی مجدد در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا ندارد و فقط و فقط میخواهد که با استفاده از هر ابزاری، پیروز انتخابات شود.به طور خاص، ترامپ در جریان مناظره دوم ریاستجمهوری آمریکا در پاسخ به این پرسش که چه برنامهای برای حداقل دستمزدها در آمریکا دارد گفت که این موضوع را به مقامهای ایالتی واگذار خواهد کرد. این درحالی است که بایدن به وضوح و با جزئیات اعلام کرد که برنامهای مدون برای افزایش حداقل دستمزد در آمریکا از 7 دلار در ساعت، به 15 دلار دارد.
در مثالی دیگر وقتی از ترامپ پرسیده شد که چه برنامهای در حوزه بهداشت و سلامت برای جامعه آمریکا دارد؟ وی پاسخ روشنی نداد و فقط ابراز امیدواری کرد که واکسن ویروس کرونا خیلی زود عرضه خواهد شد و این بحران به پایان خواهد رسید.
این درحالی است که جوبایدن با جزئیات اشاره کرد که طرحی با عنوان "بایدنکِر" در حوزه بهداشت و سلامت دارد و میخواهد وضعیت مقابله آمریکا با ویروس کرونا و همچنین ساختار بیمهای شهروندان آمریکایی را تا جای ممکن بهبود بخشد. صِرف اینکه بایدن خود را انسان با طرح و برنامهای نشان میدهد و در مقابل، ترامپ صرفا اقدام به جنجال افکنی میکند و در جریان مناظرات و گفتگوها، فقط و فقط سخنان بایدن را قطع میکند و به وی بیاحترامی میکند، جایگاه وی(بایدن) را در برابر ترامپ تقویت می نماید.
چالش بیکفایتی ترامپ در مدیریت بحرانهای آمریکا
دونالدترامپ از ابتدای شیوع جهانی ویروس کرونا، همواره رویکردی با تساهل و بیاعتنایی را در برابر آن در پیش گرفت و حتی سعی کرد آن را تا حد یک سرماخوردگی ساده و آنفلوانزا تقلیل دهد. این درحالی است که "باب وودوار" در کتاب افشاگرانه اخیر خود به نام "خشم/Rage" که به تازگی چاپ شده، به صراحت می گوید که ترامپ اعتراف کرده که از شدت بحران از همان ابتدا آگاه بوده، اما به عمد از اطلاعرسانی درست در مورد آن خودداری کرده است.این مساله موجب شده تا بحران شیوع ویروس کرونا در آمریکا تا جایی پیشرود که نه تنها خودِ ترامپ به این ویروس مبتلا شود، بلکه قریب به 10 میلیون آمریکایی نیز به ویروس کرونا مبتلا شوند و حدودا نیم میلیون نفر نیز بر اثر ابتلا به کرونا جان خود را از دست بدهند. امری که آمریکا را به کشوری با بیشترین میزان تلفات جانی در برابر ویروس کرونا در جهان تبدیل کرده است.
از طرفی، اصرارهای مکرر ترامپ مبنی بر بازگشایی هرچه سریعتر فعالیتهای اقتصادی و لغو محدودیتهای کرونایی در آمریکا نیز نقش قابل توجهی در آغاز موجهای جدید شیوع ویروس کرونا در این کشور بازی کرده است. همین مساله نیز علاوه بر تبعات گسترده بهداشتی و سلامتی برای جامعه آمریکا، خسارتهای اقتصادی فراوانی را نیز برای آن به همراه داشته است به نحو که دولت ترامپ در بحبوحه شیوع ویروس کرونا شاهد نامنویسی قریب به 40 میلیون نفر برای بیمهبیکاری بوده که در نوع خود، در کل تاریخ آمریکا بیسابقه است.
از چشماندازی کلی، بیکفایتیهای ترامپ در مدیریت بحران شیوع ویروس کرونا در آمریکا و ایجاد یک بحران اقتصادی عمیق در این کشور موجب شده است تا دستان وی در برابر جوبایدن تا حد زیادی خالی باشد. در جبهه مقابل، بایدن با استفاده از خشم و ناراحتیهای گسترده مردم از ترامپ به دلیلی بیکفایتیهایش در بحث مدیریت بحران کرونا و بهبود اقتصاد کرونا زده آمریکا، سعی کرده تا با ارائه طرحها و برنامههای مشخص، توجه افکار عمومی را به خود جلب کند و ترامپ را بیش از پیش منزوی سازد.
به عبارتی بایدن با اتکا به روشهای پوپولیستی توانسته در ظاهر خود را پیشتاز انتخابات امریکا کند. وگرنه به جز ژست آراستهاش در نظرات، تفکرات، ایدهها و برنامهها تفاوت چندانی با ترامپ نمیکند. به طور مثال ترامپ بسیاری از تصمیماتش بدون هماهنگی با کنگره امریکا صورت میگرفت و بایدن اگر وارد کاخ سفید شود، همان تصمیمات را با رای کنگره صورت میدهد. پس تفاوت این دو فقط در نشان دادن و مخفی کردن سیستم آلوده ایالات متحده است.