یادداشت روزنامهها 25 فروردین ماه
روزنامه کیهاننعل وارونه صهیونیستها در مذاکرات وین! /حسین شریعتمداری
۱- برخلاف برخی از گمانهها که هدف از خرابکاری اخیر در تاسیسات نطنز را، اخلال در مذاکرات وین میدانند، شواهد بسیاری حاکی از آن است که این خرابکاری با هدف ادامه روال کنونی مذاکرات در وین صورت گرفته است و نه اخلال و یا مخالفت با آن!اخبار و گزارشهایی که از مذاکرات وین میرسد، این تردید جدی را پدید آورده است که مذاکرهکنندگان کشورمان اصرار چندانی به رعایت خطوط قرمز نظام ندارند و مفهوم «لغو کامل همه تحریمها» که نظر رسماً اعلام شده نظام است را به میل خود و در جهتی که با مفهوم و مقصود اصلی آن فاصله فراوانی دارد تفسیر میکنند! توضیح آنکه، در دستورالعمل رهبر معظم انقلاب و مصوبه مجلس که برگرفته از نظر حضرت ایشان است، روی لغو کامل همه تحریمها، اعم از تحریمهای هستهای و تحریمهایی که به بهانههای مضحکِ نقض حقوق بشر! و یا حمایت از تروریسم وضع شده تاکید دارند، ولی آقایان ظریف و عراقچی از لغو تحریمهایی که در دوران ترامپ وضع شده است سخن میگویند که همسو با نظر مقامات آمریکایی است و نتیجه آن ادامه تحریمها خواهد بود!
۲- نگاهی هرچند گذرا به روند مذاکرات هستهای که برجام نتیجه آن بود به وضوح نشان میدهد که تیم مذاکرهکننده کشورمان در چندین مورد (نزدیک به ۱۰ مورد) از خطوط قرمز اعلام شده نظام عبور کرده است که تحمیل فاجعه برجام و خسارتهای سنگین به ملت و نظام نتیجه این بیتوجهی بوده و هست. در مذاکرات وین نیز نشانههای روشنی از نادیدهگرفتن خطوط قرمز و رسماً اعلام شده نظام دیده میشود که تحریف مصوبه «لغو همه تحریمها» به «لغو تحریمهای دوران ترامپ»! بارزترین نمونه آن است.
۳- و اما، درباره خرابکاری اخیر رژیم صهیونیستی در تاسیسات نطنز گفتنی است که؛ بعد از تاکید ایران بر لغو همه تحریمها که موضوع مصوبه مجلس شورای اسلامی است و حضرت آقا نیز آن را قاطع و غیرقابل تغییر معرفی کرده بودند، آمریکا و اروپا و اسرائیل خود را در مقابل دو گزینه میدیدند که هر دو شکست سنگینی برای آنان در پی داشت چرا که اگر تحریمها لغو میشد، یکی از اصلیترین اهرمهای خود علیه کشورمان را از دست داده بودند و اگر تحریمها را لغو نمیکردند، باید مطابق وعدهای که داده بودند به گزینه بعدی (SECOND PLAN) که اقدام نظامی بود، روی میآوردند که توان و موقعیت آن را نداشته و ندارند. در این حالت اگر رژیم صهیونیستی -بخوانید مجموعه آمریکا و اروپا و اسرائیل- دست به عملیات تخریبی میزد نشانه آن بود که روند امور را به نفع خود نمیداند و از این روی به اقدام تروریستی روی آورده است. این اقدام در آن حالت نشانه آن بود که ایران مسیر خود را دقیق انتخاب کرده و دشمن را به بنبست کشانده است و بدیهی است که ادامه آن را به سود خود ارزیابی میکرد. اما اکنون که نشانههایی از نادیده گرفتن خطوط قرمز جمهوری اسلامی از سوی تیم مذاکرهکننده دیده میشود، حریف احساس میکند که ورق به نفع او در حال رقمخوردن است، بنابراین برای تشویق ایران به ادامه این مسیر انحرافی باید دست به اقدامی بزند که انگار از روال کنونی مذاکرات ناراضی است! و این توهم را به طرف مقابل، یعنی جمهوری اسلامی ایران القاء کند که ادامه کنونی مذاکرات را به نفع خود نمیداند! عملیات تروریستی و تخریبی رژیم صهیونیستی در نطنز با این انگیزه صورت گرفته است. وقتی آقایان ظریف و عراقچی به جای تاکید بر لغو همه تحریمها، از لغو تحریمهای دوران ترامپ که خواسته اعلام شده آمریکاست، سخن میگویند، چگونه میتوان تصور کرد که حرکت روی این ریل به زیان رژیم صهیونیستی است؟! مگر خواست آمریکا و اروپا با آنچه اسرائیل در پی آن است تفاوتی دارد؟!اسرائیل در این میان نعل وارونه میزند!
۴- تاسفآور در این میان -و البته قابل بررسی امنیتی و اطلاعاتی- موضع جریان سیاسی آلوده و بدسابقهای است که وقتی تاکید ایران بر لغو تمامی تحریمها بود، مُهر سکوت بر لب زده و کمترین اظهار نظری در تایید آن بر زبان و قلم نمیآوردند، ولی بعد از آنکه نشانههای انحراف از «لغو همه تحریمها» به «لغو تحریمهای دوران ترامپ»! پدیدار شد (یعنی باقیماندن تحریمها) بَه بَه و چَه چَه آغاز کردند و عملیات تخریبی اسرائیل در نطنز را دقیقاً همانگونه که خواست مثلث آمریکا و اروپا و اسرائیل بود، نشانه عصبانیت دشمن از روند کنونی مذاکرات وین، یعنی روند منحرف شده آن تفسیر و تحلیل کردند! و این پرسش را بیپاسخ گذاشتند که چرا باید اسرائیل از لغو همه تحریمها (نظر رسماً اعلام شده ایران) خشنود باشد! ولی با لغو تحریمهای دوران ترامپ (نظر آمریکا و متحدانش) ابراز ناخشنودی کند؟! این نکته نیز خواندنی است که دیروز، روزنامه صهیونیستی جروزالمپست نوشت «هدف از حمله نطنز، جلوگیری از فشار ایران روی آمریکا در مذاکرات بود»!
۵- جریان سیاسی یاد شده که سابقه آلودهای در کارنامه خود دارد، بعد از اقدام تروریستی اسرائیل در نطنز، نیروهای مسلح ایران را از واکنش متقابل و انتقام از دشمن صهیونیستی که حق طبیعی و قانونی ایران است منع کرده و برحذر میداشتند! و برای توجیه این حرکت خود که حمایت و همراهی با رژیم وحشی اسرائیل بود، اظهار میداشتند که عملیات تروریستی اسرائیل در نطنز یک «تله»! است و بازهم دقیقاً مانند آمریکا و اروپا، ایران را به خویشتنداری توصیه میکردند! به بیان دیگر، این طیف آلوده که مقامات اسرائیلی در جریان فتنه آمریکایی- اسرائیلی ۸۸ از آنها با عنوان سرمایه بزرگ اسرائیل در ایران یاد کرده بودند، همه توان تبلیغاتی خود را به کار گرفته بودند تا اولاً مذاکرات وین با روال به انحراف افتاده ادامه پیدا کند و ثانیاً رژیم کودککش اسرائیل را از انتقام ایران که سخت و پشیمانکننده خواهد بود نجات بدهند! فاعتبروا یا اولیالابصار!
۶- و در خاتمه با توجه به نمونههای فراوان عبور تیم مذاکرهکننده کشورمان از خط قرمزها در مذاکرات هستهای منجر به برجام، خسارتبار بودن روند کنونی مذاکرات وین دور از انتظار نیست؛ بنابراین فقط دو گزینه پیشروی داریم. گزینه اول پایان دادن به مذاکرات وین و باز گرداندن تیم کشورمان از وین است و گزینه دوم اینکه دو تن از نمایندگان مجلس، ترجیحاً از اعضای کمیسیون خارجی نیز برای کمک به تیم مذاکرهکننده، در مذاکرات حضور پیدا کنند تا از نزدیک بر انطباق مذاکرات با مصوبه لغو تحریمها نظارت داشته باشند.
گفتنی است که آمریکا در مذاکرات هستهای با یکصدوچند کارشناس حضور پیدا میکند و ایران تنها با ۱۶ نفر و اکنون نیز «ریچارد نفیو» که با عنوان معمار تحریمهای ضد ایرانی شناخته میشود، همراه تیم آمریکا در وین حضور دارد و ...
روزنامه وطن امروز
آرامش انتخابات انتخاب عاقلانه/علی هدایتی
شامگاه دوشنبه سیدیاسر خمینی طی خبری گفت اخوی بزرگتر او سیدحسن خمینی، برنامهای برای کاندیداتوری در انتخابات ریاستجمهوری امسال ندارد. سیدیاسر خمینی گفت برادرش سیدحسن، روابطی عاطفی و نزدیک با رهبر انقلاب دارد و در دیداری که روز دوشنبه با رهبر معظم انقلاب داشته است، با اصرار از معظمله خواستهاند درباره موضوع کاندیداتوری او اعلام نظر کنند و رهبر انقلاب نیز در پاسخ به اصرارهای وی، صلاح را در این کار تشخیص نمیدهند.روز گذشته سیدیاسر خمینی جزئیات بیشتری از این دیدار مطرح کرد. وی درباره دیدار روز دوشنبه به سایت جماران گفت: «مطابق رویهای که اخوی دارند، به دیدار رهبر معظم انقلاب رفتند. نزدیکان میدانند رابطه ایشان با رهبری، رابطهای است که همانند پدر و فرزند است. در ضمن مباحث مطرح شده، طبیعی است که بحث به مسائل انتخابات و حضور مردم میکشد. اخوی میگویند بسیاری از بزرگان و جریانات سیاسی از ایشان خواستهاند کاندیدای انتخابات شوند و از رهبری جویای نظر میشوند، ایشان هم بهرغم اینکه معمولا به اینگونه امور وارد نمیشوند، اما به جهت رابطه خاصی که با اخوی دارند و تأکید اخوی بر اطلاع از نظر ایشان، صلاح را در این کار تشخیص نمیدهند و میفرمایند اگر هر یک از فرزندان من از من مشورت میگرفتند، من همان را میگفتم. البته اخوی در پایان از ایشان اجازه میگیرند که مسأله را اعلام کنند و ایشان بزرگوارانه میپذیرند. با توجه به این توصیه، طبیعی است تصمیم ایشان روشن است و اخوی یقینا تصمیمی برای کاندیداتوری ندارند».
دلسوزانه برای مردم
درباره دیدار سیدحسن خمینی با رهبر انقلاب و اصرار وی بر دریافت نظر رهبر معظم انقلاب درباره کاندیداتوری وی در انتخابات، چند نکته را باید مورد توجه قرار داد.۱- سیدحسن خمینی از ماجرای انتخابات مجلس خبرگان تجربه مهمی اندوخته است. آن زمان وی به پیشنهاد اصلاحطلبان و نزدیکان مرحوم هاشمیرفسنجانی وارد عرصه شد و وقتی با سازوکارهای قانونی شورای نگهبان برای بررسی صلاحیت کاندیداها مواجه شد متوجه این نکته شد که فضای محافل و گعدههای سیاسی با ساختار و سازوکارهای قانونی بسیار متفاوت است. نواده امام (ره) احتمالا از سوءاستفاده تبلیغاتی و انتخاباتی آن روزهای جریان اصلاحطلب از ردصلاحیت خود تجربه اندوخت و متوجه نوع نگرش این جریان به وی و نام و نسبش شد.
این بار سیدحسن خمینی مسیری عقلانی در پیش گرفت. به واسطه روابط عاطفیای که با رهبر انقلاب دارد و با اطلاع از نگاه پدرانه معظمله به خود، بحث طرح مجدد کاندیداتوری خود توسط برخی افراد و طیفها را مطرح و با اصرار از رهبر انقلاب خواست ایشان در این باره نظر بدهند. رهبر انقلاب نیز در مقابل اصرار سیدحسن، صلاح و مصلحت نوه حضرت امام (ره) را توصیه کردند. اعلان این موضوع توسط سیدیاسر خمینی نیز بسیار مهم است. اینکه نوه امام خمینی (ره) بگوید به ملاقات رهبر معظم انقلاب رفته است، با اصرار نظر ایشان را درباره موضوع کاندیداتوری جویا شده است و تابع توصیه رهبر انقلاب است، بسیار مهم و معنادار است. عصبانیت جریانهای رادیکال و همینطور اپوزیسیون پس از انتشار این موضوع نیز موید همین موضوع است.
۲- اهداف جریان رادیکال برای کاندیدا کردن سیدحسن خمینی در انتخابات ریاستجمهوری آتی، موضوعی پنهان نیست. آنها به دنبال آن بودند چه در صورت تایید صلاحیت و چه در صورت عدم تایید صلاحیت وی توسط شورای نگهبان، موضوعات و مسائل انحرافی را در انتخابات مطرح کنند. به عبارتی نوعی التهاب در انتخابات به وجود بیاورند. یکی از تبعات این التهاب آفرینی، ایجاد یک فضای کاذب و احتمالا دوقطبیسازی حول مسائل سیاسی غیرمرتبط با جایگاه و تکالیف ریاستجمهوری بوده است. به عنوان نمونه، تلاش میشد فضای انتخابات حول مطالبات اصلی مردم یعنی موضوع اقتصاد، معیشت و کارآمدی شکل نگیرد. از این حیث، مطالبات واقعی مردم به حاشیه میرفت؛ بنابراین به نظر میرسد موضوع ایجاد التهاب سیاسی در انتخابات، یکی از مسائلی است که جریانهای رادیکال و اپوزیسیون قطعا راهبرد خود را بر آن استوار کردهاند. از این رو، ایجاد آرامش در انتخابات و مراقبت کردن از مطالبات اصلی جامعه، یکی از بایستههای مهم انتخابات پیش رو است.
۳- آرامش در انتخابات، منجر به واقعی شدن عرصه رقابت میشود و واقعی شدن رقابت، باعث در اولویت قرار گرفتن مطالبات اصلی مردم خواهد شد. این فضای مطلوب و سالم و پاک، موجب تثبیت عقلانیت در انتخابات و نیز قطعا منجر به انتخاب یک مدیر کارآمد میشود. با توجه به وضعیت فعلی کشور و وضعیت نابسامان اقتصاد و معیشت و همینطور با توجه به تجارب ۲ دوره گذشته انتخابات ریاستجمهوری این تکلیف بیش و پیش از همه بر دوش جریان انقلابی است که نسبت به حراست از فضای انتخابات و ایجاد یک فضای رقابت سالم اهتمام داشته باشد. فضای مطلوب، همانگونه که مطرح شد، رقابت حول مطالبات اصلی مردم یعنی اقتصاد و معیشت و کارآمدی است. در صورت تحقق این شرایط، قطعا سود و فایده این رقابت و نتیجه آن برای مردم خواهد بود. باید در سنگر مردم نشست.
روزنامه خراسان
ضرب شست هستهای/دکترسیدعلی علوی
«ما برای کسب تواناییهای هستهای متناسب با نیازهای کشور مصمم هستیم و به همین علت، حد غنیسازی ایران ۲۰ درصد نخواهد بود و تا هرجا که لازم و نیاز کشور باشد اقدام خواهد کرد مثلاً برای پیشران هستهای یا کارهای دیگر ممکن است غنیسازی را به ۶۰ درصد هم برسانیم». این بخشی از بیانات رهبر انقلاب در اسفند ۹۹ بود موضعی که واکنشهای زیادی را در رسانههای داخلی و خارجی در پی داشت و به عنوان یک ضرب الاجل به طرف آمریکایی از آن یاد شد، اما این اولتیماتوم در کمتر از ۵۰ روز عملیاتی شد در واقع کمتر از ۷۲ ساعت پس از اقدام تروریستی رژیم صهیونیستی علیه سایت هستهای نطنز ایران اعلام کرد غنی سازی ۶۰ درصد را آغاز خواهد کرد موضوعی که به یک بمب خبری تبدیل شد تجربههای قبلی نشان میدهد که طرف غربی در برخورد اول با هر گونه افزایش توان هستهای ایران ابتدا یک موج سنگین و جو رسانهای را به راه میاندازد، اما کم کم میپذیرد تا با این واقعیتها که پیوست بومی نیز دارد کنار بیاید. همچون شهریور سال ۸۹ در آغاز غنی سازی ۲۰ درصد یا در همان سال در تولید صفحات سوخت شاهد این روند بودیم.واقعیت آن است که اقدام اسرائیلیها در نطنز بخشی از خط غنی سازی ایران را از مدار خارج کرد، اما توان دانشمندان هستهای در راه اندازی خط تولید غنی سازی ۶۰ درصد نشان میدهد دانش بومی را نه تنها با تروریسم پیچیده هستهای نمیتوان نابود کرد بلکه اراده ایران بر ادامه این مسیر را جدیتر میکند.
طی ۱۷ سال گذشته در موضوع هستهای طرف آمریکایی نشان داده از همه ابزارهای خود استفاده میکند از توان صهیونیستها در اقدامات خرابکاری و تروریستی تا مذاکره و فشار همپیمانان اروپایی شان از ظرفیتهای منطقهای تا تحریمهای حداکثری شان استفاده کرده اند. رویکردی که اگر طرف ایرانی در آن اقدام متقابلی نداشته باشد میدان مبارزه را واگذار خواهد کرد.
به نظر میرسد برای رسیدن به یک توافق خوب ما نیز باید از همه ظرفیتهای خود استفاده کنیم از پاسخ به اقدامات نظامی و خرابکاری تا ظرفیتهای همپیمانان منطقه ای. از شکست سیاستهای تحریمی تا ترکیبی از ظرفیتهای هستهای همچون رونمایی از دستاوردهای هستهای ۲۰ فروردین و غنی سازی ۶۰ درصد.
اما حادثه نطنز نشان داد که طرف آمریکایی برای به نتیجه رساندن مذاکرات با حداقل امتیاز عجله دارد موضوعی که به نظر میرسد باید مورد توجه تیم مذاکره کننده قرار گیرد. اینک گسترش غنیسازی ۲۰ درصد، رونمایی از سانتریفیوژهای نسل جدید و آغاز غنیسازی ۶۰ درصد برگهای برنده ایران در مذاکرات هستهای هستند که با توجه به صدمات تاسیسات نطنز تمرکز بر گسترش غنی سازی ۶۰ درصد، عدم تعجیل در مذاکرات هستهای و رساندن این پیام که انتخابات ضرب الاجل طرف ایرانی نیست موضوعیتی دو چندان دارد.
روزنامه ایران
نقش علوم نوین در افزایش بهرهوری منابع انسانی/منصورغلامی
بـدون شک دنیای کنـونـی، دنیای پیچیدگـــیهـاســت دنیایی سرشار از نیاز به سازمانها؛ سازمانهایی که متولیانشان تماماً انســانهــا هســـتند؛ انسانهایی که در کالبد سازمان روح میدمند، آن را به حرکت درمیآورند و اداره میکنند. سازمانها بدون وجود نیروی انسانی نه تنها مفهومی ندارند، بلکه اداره آنها نیز میسر نخواهد بود. حتی با وجود فناور شدن سازمانها و تبدیل آنها به تودهای از سختافزار، همچنان نقش انسان به عنوان عاملی حیاتی و راهبردی در بقای سازمان، کاملاً مشهود است. براین اساس منابع انسانی ارزشمندترین منبع سازمانهای امروزی به شمار میآیند، چرا که به تصمیمات سازمانی شکل داده، مسائل و مشکلات سازمان را حل نموده و بهرهوری را عینیت میبخشند. افزایش بهرهوری سازمانها و توسعه روزافزون آنها، مستلزم رشد و بهرهوری کارکنان و نیز تقویت نیروی انگیزش آنان است. برخی اندیشمندان دانش مدیریت، از انگیزش به عنوان موتور محرک یا نیروی پیشبرنده انسان یاد کردهاند، چرا که با انگیزش حیات واقعی سازمان تأمین میشود و روح فعالیت در کل بدنه سازمان جاری میشود. از طرفی در دنیای امروز همراه با تغییرات پرشتاب به سمت آینده در حرکت هستیم و سازمانهایی در این دنیا میتوانند به بقای خود ادامه دهند...که با تکنولوژی روز و شانه به شانه با سایر رقبا حرکت کنند، با توجه به اینکه منابع انسانی بهعنوان مهمترین نیروی محرکه سازمانها مطرح هستند و اتلاف وقت نیروی انسانی برای انجام کارهای روزمره پرسنلی موجب کاهش بازدهی سازمان میشود؛ لذا بهکارگیری علوم نوین و سیستمهای الکترونیکی میتواند از اتلاف وقت نیروی انسانی کاسته و بازدهی سازمان را افزایش دهد. امروزه فناوری اطلاعات به عنوان یکی از فناوریهای نوین بشری، بخصوص در دوران همهگیری ویروس کووید ۱۹، نه تنها خود دستخوش تغییراتی ژرف شده است بلکه در حال تأثیرگذاری روی تمام جنبههای مختلف زندگی اجتماعی، اقتصادی و سیاسی است. بالطبع از مهمترین قسمتهایی که فناوری اطلاعات با ورود خود به سازمان در آن تأثیرگذار خواهد بود، منابع انسانی و عملکردهای مدیریت منابع انسانی میباشد. این تغییرات در فناوری اطلاعات بدان معنی است که اطلاعات بیشتری در سازمانها ایجاد شده و گردش آن نیز سریعتر بوده است.
بسیاری از فرایندهای دستی قدیمی بهطور کامل مکانیزه شدهاند، این تحولات موجب تغییرات مهمی در ساختار شغلی و تخصصی منابع انسانی شده است. با توجه به مطالب فوق حتی بیان این مطلب که در آینده سازمانها بدون فناوری اطلاعات و ارتباطات بتوانند به حیات ساختاری خود ادامه دهند تقریباً دور از تصور است. تأثیرات فناوری اطلاعات، ساختار را به گونهای دگرگون میسازد که با شکل امروزی آن متفاوت خواهد بود. ساختار سازمانی مناسب با پیشرفت فناوریها، توان مدیریت را در تحصیل مأموریتها و هدفهای راهبردی افزایش خواهد داد. در سازمانی که فرایند گردش اطلاعات در آن رکن اساسی را ایفا میکند (یا اطلاعات نگر و اطلاعات بر است) بدون شک فناوری اطلاعات و ارتباطات در ساختار آن تأثیر خواهد گذاشت. در این میان، یکی از پیامدهای فناوری اطلاعات، جهانی شدن نیروی کار میباشد.
در واقع محیطی که مدیریت منابع انسانی میتواند نیروهای مورد نیاز خود را جذب نماید فراتر از مرزهای جغرافیایی خواهد بود؛ لذا مدیریت سازمانها در زمینه جذب و بهکارگیری نیروی کار در سطح جهانی (از نظر گزینش، آموزش و اجرای سیاستهای پرداخت پاداش، حقوق و...) با چالشهای بسیاری روبهرو خواهد شد. جهانی شدن نیروی کار و سایر عوامل موجب شدهاند که ماهیت مشاغل و کارها، دستخوش تغییرات شدید قرار گیرد و شرکتها با بهرهگیری از شبکههای ارتباطی و امکاناتی که در آنها وجود دارد سعی میکنند فعالیتهای خود را در نقاطی از دنیا که نرخ دستمزد با آهنگی کندتر رشد میکند، دایر کنند؛ لذا در این میان توجه هر چه بیشتر به توسعه منابع انسانی در راستای عمل به وظایف سازمانی از سوی تکتک همکارانم در خانواده بزرگ آموزش عالی کشور وظیفهای است که این مجموعه را در جهت پیشبرد مأموریتها و برنامههای کاری وزارت متبوع در مسیر تعالی، متعهدتر و مصممتر میکند. اینجانب ۲۵ فروردین مصادف با روز منابع انسانی را به همه تلاشگران این عرصه تبریک عرض نموده و امیدوارم با تدبیر و تلاش، افقهای روشنتری را در این حوزه به نظاره بنشینیم.
روزنامه شرق
مهمترین مسئله جامعه ایران/حمزه نوذری
مسئله اصلی جامعه ایران کدام است؟ چالش و مانع اصلی ساماندهی مناسب جامعه ایران در صد سال گذشته چیست؟ بدون تردید فهرست بلندبالایی از مسائل میتوان ارائه کرد، اما دقیقتر باید سخن گفت. برخی مسائلی که در جامعه شاهد هستیم و درد و رنج بسیاری هم ایجاد کرده، معلول مسئله بنیادیتری است. برخی معتقدند مهمترین مسئله جامعه ما، چالشهای اقتصادی است. تورم بالا و پرنوسان، بیکاری، رشد اقتصادی پایین و بهطور کلی بیثباتی اقتصادی مردم ایران را در صد سال گذشته بهشدت تحت فشار قرار داده است؛ بهویژه گروههای فقیر و کمدرآمد جامعه بیشترین سختی را از مسائل اقتصادی تحمل کردهاند. برخی فساد اقتصادی و اداری را نیز به مهمترین مسائل اقتصادی ایران اضافه میکنند و معتقدند با حل مسئله فساد اقتصادی، سایر مسائل نیز تا تا حدی فروکش میکند. برخی دیگر مهمترین مسئله ایران در سالهای اخیر را نوسان شدید در جمعیت تلقی میکنند.از نظر این گروه از افراد، رشد یا کاهش شدید جمعیت، چالش اصلی ایران است که مسائل زیادی در جامعه ایجاد کرده و میکند. همانگونه که بیکاری بالای جمعیت جوان محصول رشد شدید جمعیت در دهه ۱۳۶۰ بوده است، کاهش شدید جمعیت در این سالها نیز میتواند خطر بزرگی برای سالهای آینده ایران باشد. به نظر برخی، نابرابری مهمترین مسئله در جامعه ایران است. سیاستگذاریها و بوروکراسی که توزیع منابع در ایران را بر عهده دارد، نابرابریهای عمیقی ایجاد کرده است و اکثر مردم احساس ناعدالتی میکنند. اکثرا احساس میکنند شایستهتر از وضعیت فعلی هستند، به همین دلیل شاهد فوران مطالبات عدالتخواهانه در جامعه هستیم؛ درحالیکه هیچ چارچوب و دورنمای مشخصی برای کاستن از نابرابریهای موجود وجود ندارد. برخی فشار، مداخله و نفوذ کشورهای دیگر را مسئله بزرگی میدانند؛ همانگونه که در گذشته مداخلات کشورهایی مانند روسیه، انگلستان و ... آثار زیانباری برای کشور به وجود آورده است. در این میان، گفته میشود نحوه تعامل ما با نظام بینالمللی نادرست است.
از نظر این افراد، در صد سال گذشته دولتها نتوانستهاند مسیر مناسبی را برای ارتباط با سایر کشورها ایجاد کنند. شکاف نسلی و فاصله بسیار زیاد بین نسل نوجوان و جوان با ارزشها و هنجارهای رسمی حاکم بر کشور نیز از نظر برخی مهمترین چالش پیشرو است. نسل دهه هشتادی در دنیایی کاملا متفاوت زیست کردهاند و ارزشها و هنجارهای متفاوتی دارند. نشناختن و جدینگرفتن نیازهای آنها، مهمترین مسئله است. کم نیستند افرادی که مسئله زیستمحیطی را مهمترین چالش کشور تلقی میکنند. نابودی جنگلها، فرسایش خاک، خشکشدن تالابها، ورود فاضلابهای سمی به آب و خاک و به خطر انداختن زیست حیوانات و امنیت غذایی انسان فاجعهبار است که بیتوجهی به آن ایران را به برهوت تبدیل میکند. به جهت بیتوجهی سالهای گذشته، چالش محیط زیست شدت پیدا کرده است. گاهی خلقیات ایرانی چالش اصلی جامعه ایران معرفی میشود. در برخی آثار فهرستی از خلقیات نامناسب ارائه شده که نویسندگان آن معتقدند تا تغییر نکند، مسائل اصلی جامعه پابرجا میماند. گروهی از پژوهشگران بازآفرینی مدام و مستمر سنت مخالف تجدد در دنیای مدرن ایران را مهمترین مانع برای تحقق جامعه پیشرفته تلقی میکنند. گاهی گروههای دلبسته به سنت، هیچ خطری را به اندازه فضای مجازی بزرگ نمیدانند؛ از نظر این گروهها، خطر فضای مجازی بسیار جدی است.
تعداد زیادی از گروههای تحصیلکرده جامعه معتقد هستند نبود آزادی و شفافیت در صد سال گذشته سبب توسعهنیافتگی شده است. گروهی مسئله تاریخی حاکمیت اندیشه جمعگرایی (تفکر سوسیالیستی و ناسیونالیستی) و عدم تحقق فردگرایی بازارمحور در میان روشنفکران و سیاستگذاران را بسیار چالشبرانگیز میدانند و در مقابل، گروه دیگر سیاستهای لیبرالی و نئولیبرالی را مسئله بنیادی جامعه ایران میپندارند. به نظر میرسد مسئله بنیادیای که بسیاری از مسائل اشارشده معلول آن هستند، در جای دیگری است و آن این است که دولت و بازار از جامعه مدنی فک شدهاند. بهترین راهحل، حکشدگی مجدد این دو در جامعه مدنی است. آرایش مناسب میان سه عرصه جامعه مدنی، دولت و اقتصاد در ایران شکل نگرفته که مسائل زیادی را در جامعه شکل داده است.
همهگیری ویروس کرونا این آرایش نامناسب را برملا کرده است. تصمیمگیریهای مهم جامعه، سازماندهی کار و اقتصاد، مناسبات اجتماعی و زندگی روزمره باید به وسیله افراد، گروههای مختلف، انجمنها و سازمانهای محلی و ملی صورت گیرد. همه باید امکان بیان و پیگیری منافع فردی و اجتماعی خود را داشته باشند. بهرسمیتشناختن کثرتها، به حداقل رساندن دوگانهانگاریها در مناسبات اجتماعی و حکشدگی اقتصاد و دولت در جامعه مدنی، گام نخست در آرایش مناسب بین جامعه مدنی، دولت و اقتصاد (بازار) است. رنج ما نداشتن پروژه اجتماعی یا همان آرایش مناسب بین جامعه مدنی، دولت و اقتصاد (بازار) است. داشتن آرایش مناسب، وضعیت ما را در عرصه بینالمللی بهبود میبخشد. وقت آن است که به جامعه بیندیشیم. وقت آن است که به آرایش مناسب بین سه عرصه بیندیشیم. همزمان با دولت قوی، جامعه مدنی قوی نیز نیاز است.
در صد سال گذشته همیشه نیاز به دولت قوی محل بحث بوده، اما نیاز به جامعه مدنی قدرتمند به مثابه بینظمی و مخاطره تلقی شده است. در آرایش و ارتباط مناسب بین جامعه مدنی و دولت، فساد اقتصادی و اداری کم میشود. جامعه مدنی قوی اجازه فساد نمیدهد. در ارتباط مناسب بین این دو است که مسائلی مانند شکاف نسلها، فاصله میان ارزشهای عمومی و رسمی کم میشود و فضای مجازی خطر بزرگی تلقی نمیشود. در آرایش و ارتباط مناسب بین جامعه مدنی و دولت، بیاعتمادی از بین میرود. با حکشدن دولت در جامعه مدنی میتوان برای محیط زیست تدبیر کرد و توافق عمومی و همبستگی اجتماعی به وجود آورد. در آرایش مناسب بین جامعه و دولت، شفافیت و آزادی توسعه پیدا میکند. اندیشیدن به آرایش مناسب بین جامعه مدنی، دولت و اقتصاد مهمترین نیاز امروز جامعه ایران است.
اخبار ویژه 25 فروردین ماه
روزنامه کیهان
مجازات اسرائیل و آمریکا در کنار آغاز غنیسازی ۶۰ درصد
واکنش جمهوری اسلامی ایران به خرابکاری آمریکایی - صهیونیستی در نطنز، منحصر به انجام غنیسازی ۶۰ درصدی و استفاده از سانتریفیوژهای پیشرفته نخواهد بود. سیدعباس عراقچی معاون وزیر امور خارجه دیروز در وین از آغاز غنیسازی ۶۰ درصدی در تاسیسات هستهای کشورمان خبر داد. ایران پیش از این تا سقف ۲۰ درصد غنیسازی را انجام داده است. اورانیوم ۶۰ درصد غنیسازی شده در زیردریاییها و کشتیها استفاده میشود. عراقچی همچنین اعلام کرد هزار سانتریفیوژ دیگر با ۵۰ درصد ظرفیت بیشتر به ماشینهای موجود در نطنز، علاوه بر جایگزینی ماشینهای صدمهدیده، اضافه میشود.عراقچی گفت: ایران امروز در نامهای به مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی اعلام کرده است که غنیسازی ۶۰ درصدی را آغاز میکند. اگرچه این اولین بار است که ایران اقدام به غنیسازی اورانیوم در سطح ۶۰ درصد میکند، اما پیش از این نیز از توانایی غنیسازی ۶۰ درصدی برخوردار بوده است. اکنون با توجه به اقدامات خرابکارانه رژیم صهیونیستی و آمریکا - که مدعی تلاش برای احیای برجام است - ایران تصمیم گرفته است که از این توانمندی خود استفاده کند. منابع مطلع در عین حال گفتند واکنش ایران به خرابکاری تروریستی در تاسیسات نطنز که آمریکا و اسرائیل متهم آن هستند، به گسترش فعالیتهای هستهای محدود نخواهد ماند و بیتردید اسرائیل و آمریکا باید تاوان این خرابکاری مشترک را بپردازند؛ بنابراین مجموعههای متعلق به اسرائیل و آمریکا در منطقه، باید منتظر انتقام سخت ایران باشند.
«تله تنش»؛ اسم رمز ممانعت از اقدام بازدارنده
مرور برخی اظهارات و تیتر رسانهها با این محور که «پاسخ عاملان اقدام تروریستی در نطنز را ندهید»، از تقسیمکار میان آمریکا و اسرائیل و برخی عناصر سیاسی داخلی حکایت میکند؛ تقسیمکاری که هدف آن به ضعف کشاندن موضع اقتدار ایران است. در این زمینه «جلال میرزایی عضو فراکسیون امید در مجلس دهم گفته است: خرابکاری اسرائیل در تاسیسات نطنز نه برای اعمال فشار به آمریکا و اروپا، بلکه برای اعمال فشار به مسئولان ایرانی برای تجدیدنظر در محاسبات خود است» (!)در همین زمینه، «حسامالدین آشنا» مشاور رئیسجمهور طی توئیتی با تقلیل یک حادثه تروریستی به قطعی برق مینویسد: «آیا باید پاسخ قطع برق در نطنز را با قطع مذاکرات در وین داد؟» روزنامه اصلاحطلب آفتاب یزد نیز طی مطلبی به این موضوع اشاره کرد و با عنوان «ترک مذاکره به صلاح نیست» روی پیشخوان روزنامه فروشیها رفت. این در حالی است که کارشناسی که با این روزنامه اصلاحطلب گفتگو کرده است بیان میکند که نباید اجازه دهیم مذاکرات هستهای بینتیجه و فرسایشی شود. آمریکاییها میخواهند ما را قورباغه آبپز کنند.
به گزارش جهاننیوز همچنین «سیدمحمد صدر» در روزنامه اعتماد نوشت: «نه تنها قابل پذیرش نیست که در پی حادثه نطنز «مذاکرات وین را لغو کنیم» که به نظر میرسد اجرای چنین سیاستی دقیقا میتواند در راستای منافع اسرائیل باشد.» بسیاری از کارشناسان مطرح میکنند که یک نوع تقسیم کار سخت و نرم از سوی آمریکا و اسرائیل و اروپاییها انجام شده است. آمریکا وعده لغو تحریمها را میدهد، اروپاییها ایران را در پای میز مذاکره معطل میکنند و اسرائیل نیز به اقدامات خرابکارانه و ترور دانشمندان هستهای روی آورده است. یادآور میشود در زمان اولین اقدام تروریستی در مجتمع نطنز برخی چهرههای سیاسی گفته بودند که «در زمین آمریکا بازی نمیکنیم»! روزنامه اجارهای آرمان همان زمان، تیتر «تله تنش» را انتخاب کرد. این گروه توضیح نمیدهند که اگر آمریکا و اسرائیل مرتکب کدام جنایت و خسارت شوند، باید واکنش نشان داد و حال آنکه این دو، با یکدیگر همکاری راهبردی بهویژه علیه ایران دارند.
کدام انفجار موجب ۲ انفجار در نطنز ظرف ۹ ماه شد؟!
نتیجه ملموس سیاست انفعال در پوشش «صبر راهبردی»، دو خرابکاری در نطنز به فاصله ۹ ماه بود. رجانیوز در گزارشی با اشاره به ادعای برخی سیاسیون مبنی بر این که در دام اسرائیل برای تلافی انفجار نطنز نمیافتیم یا میز مذاکره را ترک نمیکنیم، نوشت: در روزهایی که آقای روحانی به دنبال انعقاد توافق برجام با غربیها بود، حامیان اصلاحطلبش عدم امضای برجام را مساوی با شروع جنگ میخواندند و پس از توافق نیز برجام را دورکننده سایه جنگ از کشور میدانستند.عطش مذاکره آنقدر زیاد بود که سرنوشت کشور را، به طور تمام و کمال به توافق با ایالات متحده، ولو توافق بد، گره زدند.
اما یک روز پس از اعلام راهاندازی دوباره «مرکز مونتاژ سانتریفیوژهای پیشرفته» از سوی حسن روحانی، تأسیسات هستهای نطنز دچار حادثه شد. حادثهای که دو روز قبل در نطنز اتفاق افتاد، در طول نه ماه گذشته، دومین خرابکاری در این سایت هستهای است. به علاوه اینها، از سال ۹۸ تاکنون، ترور شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی به دست آمریکاییها و همچنین ترور دانشمند هستهای کشورمان شهید فخریزاده از دیگر اقدامات رژیم صهیونیستی و ایالات متحده بوده است. اکنون سؤالی که مطرح میشود این است که چرا دولت پاسخ درخوری به اقدامات خرابکارانه آمریکا و به ویژه رژیم صهیونیستی نمیدهد؟
از زمان خروج آمریکا از برجام تا به امروز، در مقابل هر اقدام رژیم صهیونیستی و آمریکا، دولت و حامیان غربگرایش، پاسخگویی به اقدامات رژیم صهیونیستی را بازی در پازل نتانیاهو دانسته و اعلام کردهاند که پاسخ متقابل جمهوری اسلامی ایران به خرابکاریها، اثرات منفی در برجام خواهد گذاشت و جمهوری اسلامی با در پیش گرفتن صبر راهبردی و استراتژیک نباید در این دام بیفتد. برعکس ادعای جریان غربگرا که خرابکاریهای رژیم صهیونیستی را در جهت مخالفت این رژیم با توافق ایران و آمریکا میداند، باید گفت که اطمینان آمریکا و رژیم صهیونیستی از برهم نخوردن میز مذاکرات از طرف ایران، باعث میشود که با خیال راحت و بدون پرداخت هیچ هزینهای اقدام به خرابکاری میکنند تا به زعم خود دست ایران در مذاکرات را خالی کنند. خرابکاری اخیر را نیز در همین راستا میتوان تحلیل کرد.
یادآور میشود: پس از ترور دانشمند هستهای کشورمان شهید فخریزاده هم برخی سیاسیون ابتدا سعی کردند تا هویت هستهای شهید را انکار کنند. سخنگوی سازمان انرژی اتمی به سرعت با خبرگزاری ایسنا مصاحبه کرد و در موضعی عجیب گفت: «کلیه دانشمندان صنعت هستهای کشور در سلامت کامل به سر میبرند و برای هیچ کدام آنها حادثهای پیش نیامده است!» صالحی نیز پیام تسلیت خود را خطاب به وزیر دفاع صادر کرد. حتی برخی دولتیها با فشار بر رسانه ملی سعی داشتند تا خط تحریف را پیگیری کنند. این خط تحریف تا جایی ادامه داشت که دوستان و همکاران شهید فخریزاده به شدت انتقاد کردند. اما پیام رهبر انقلاب که در آن شهید فخریزاده را دانشمند ممتاز و برجسته دفاعی و هستهای توصیف کردند و خواهان مجازات عاملان و آمران این جنایت شدند مانع از این خط تحریف شد. در همان زمان حسن روحانی با ذکر این جمله که «در دام توطئه صهیونیستها نمیافتیم و آنها برای ایجاد بلوا و آشوب دنبال بهانه هستند» بار دیگر این پیغام را مخابره کرد که واکنش جدی به جنایت صهیونیستها نخواهد داشت.
بدهی ۱۷۷ هزار میلیارد تومانی میراث روحانی برای دولت آینده
دولت روحانی پس از ۸ سال، بدهی ۱۳ رقمی معادل ۱۷۷ هزار میلیارد تومان برای دولت بعدی برجای میگذارد که قرار است مرداد ماه امسال تشکیل شود. روزنامه آرمان ضمن انتشار این خبر مینویسد: تقریبا از ۳ ماه دیگر، موعد بازپرداخت اصل و سود بدهی دولت بابت انتشار اوراق مالی در سال گذشته فرا میرسد و با توجه به کسری شدید بودجهای مشخص نیست که رقم ۱۷۷ هزار میلیارد تومان اوراق که در سال گذشته منتشر شده، قرار است چگونه و با چه پولی تسویه شود. گفته میشود که دولت برای بازپرداخت تعهدات ناشی از بازپرداخت اصل اوراق ۸۰ هزار میلیارد و ۶۰۰ میلیون تومان همچنین ۴۹ هزار میلیارد و ۳۰۰ میلیون تومان برای بازپرداخت تعهدات بازپرداخت سود اوراق و هزینههای انتشار در بودجه امسال پیشبینی کرده است.اما در شرایطی که بودجه سال ۱۴۰۰ برای تحقق در بسیاری از بخشها نیاز به «انتشار اوراق» و جمعآوری پول و نقدینگی از سطح جامعه دارد؛ تعهدات قبلی، بار سنگینی است که به عهده دولت بعدی خواهد بود. به گفته مسئولان دولتی، ساز وکار عمده برای تامین مالی پروژههای مختلف در سال ۹۹ استفاده از منابع اوراق مالی بوده است. این اوراق به شدت متنوع هستند و طیف وسیعی از قراردادها را دربر میگیرند. به طور مثال تا پایان سال گذشته ۱۲۵ هزار و ۷۰۰ میلیارد تومان اوراق مرابحه عام و ۵۱ هزار و ۷۰۰ میلیارد تومان اسناد خزانه منتشر شده است.
انتشار اوراق در نگاه اول مشکلی ندارد و خیلی هم خوب است. نقدینگی از سطح جامعه جمع شده و به بخشهای مورد نیاز تزریق شده است. اما وقتی فروشنده این اوراق با ورشکستگی مالی وکسری بودجه مواجه است چطور؟ اوایل ماه فروردین، رییس کل بانک مرکزی به صراحت اعلام کرده که برای جبران کسری بودجه دولت اقدام به چاپ پول کرده است. به نظر میرسد که دولت با انتشار بیش از ۱۷۷ هزار میلیارد تومان اوراق در سال گذشته توانست بخش بزرگی از منابع مالی مورد نیاز خود را بدون چاپ پول تأمین کند. از طرف دیگر گفته میشود که بیش از ۲۳۹ هزار میلیارد تومان نیز از طریق بورس برای دولت درآمدزایی شده است. با این حال نگرانی بزرگ سرجای خود باقی میماند. این درست است که دولت توانسته با ابزار انتشار اوراق، بخشی از کسری بودجه خود را بپوشاند و پروژههای مختلف را تأمین مالی کند؛ اما تقریباً ۳ ماه دیگر سررسید این اوراق فرا میرسد و علاوه بر اصل پولی که به دولت داده شده، سود آن نیز باید به خریداران اوراق پرداخت شود.
عارف: ارتباط یکسویه بود مجبور بودیم از دولت حمایت کنیم
رئیس مستعفی شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان گفت ما هزینههای غیرضروری در حمایت از دولت پرداختیم. محمدرضا عارف که قصد نامزدی در انتخابات را دارد، به «جماران» گفت: بههر حال دولتی که روی کارآمده بود مورد حمایت اصلاحطلبان قرار داشت و بیش از اندازه نیز برای حمایت از آن مایه گذاشتیم. باید بگویم ما هزینههای غیرضروری را در حمایت از این دولت پرداختیم، ولی به هر حال شرایط طوری رقم خورد که این دولت هم در سال ۹۲ و هم ۹۶ با رأی اصلاحطلبان روی کار بیاید. از این رو، در استیضاحها، تذکرها و تحقیق و تفحصهای انجام شده این موضع را دنبال کردیم و موفق هم شدیم و خوشبختانه میتوانم بگویم فراکسیون امید منویات و برنامههای خود را تا حدود زیادی پیش برد. وی افزود: ما یک برنامه ۱۲۶ بندی تحت عنوان برجام داشتیم که درچارچوب آن حرکت کردیم و نتیجه خوبی هم گرفتیم. حالا ممکن است نمایندهای بیشتر به میدان بیاید و در این باره حرف بزند و عدهای هم موضعگیری رسانهای نداشته باشند. اما این به معنای بیعملی نیست.وی در ادامه گفت: همه در ایجاد این شرایط سهیم هستیم. فارغ از جریانات سیاسی، نظام اداری کشور نیز در ایجاد شرایط فعلی مسئول است. همه جریانات سیاسی و نهادهایی که میتوانستند در حل مشکلات مردم مؤثر باشند، سهیم هستند. اینکه سهم هر کدام چقدر است موضوع متفاوتی است. اما وزن دولت در اداره کشور بیشتر از بقیه است به همین نسبت مسئولیت بیشتری هم دارد.
عارف در پاسخ به این سؤال که «وقتی شما راهبرد اصلی خود را در حمایت از دولت تعریف میکردید، چگونه امکان دارد وقتی دولت در برخی امور با اصلاحطلبان همکاری نمیکرد باز هم این حمایت ادامه پیدا کند؟»، گفت: چارهای جز این نبود. اولاً فراکسیون امید بخشی از جریان اصلاحات است و نباید فراموش کنیم کسانی که نامشان در لیست فراکسیون امید بود، باید در چارچوب سیاستهای اصلاحطلبان حرکت میکردند، ولی اگر قرار باشد افراد از برند یک جریان استفاده کنند و برخلاف نظر آن جریان قدم بردارند این چه معنایی دارد؟ دوستان ما باید در همین راستا حرکت میکردند. ما چنین همراهیای از دولت ندیدیم.
رئیس فراکسیون امید در مجلس دهم اضافه کرد: آقای روحانی از این مسئله استقبال کردند و گفتند این پیشنهاد تعامل بسیار خوبی است، اما متأسفانه به مدت یک سال هیچ اقدامی در این زمینه انجام نشد. متأسفانه آقای روحانی وقت دیدار بسیار کم میداد و ما در مجلس جلسات بسیار کمی با ایشان داشتیم. در سال بعد این موضوع به صورت گلهمطرح شد و آقای روحانی، آقای واعظی را مسئول پیگیری این موضوع کرد، ولی باز هیچ اتفاقی نیفتاد. در بحث گرانی بنزین که در آستانه انتخاب مجدد آقای روحانی بود، من خودم شخصاً با ایشان درباره ضرورت اصلاح قیمت بنزین صحبت کردم و گفتم فراکسیون امید این آمادگی را دارد که طراح اصلاح قیمت باشد و دولت مخالفت نکند، اما اتفاقی نیفتاد. حتی ما درباره نرخ بنزین نیز با آقای روحانی صحبت کرده بودیم، اما متأسفانه ارتباط ما با ایشان بعضاً یکسویه بود. ما این مسئله را با تمام وجود در مجلس احساس میکردیم، اما دستکم بخشی از جریان اصلاحات در بیرون از مجلس چنین احساسی نداشت.
چرا رکوردهای تورمی بیسابقه متعلق به دولت روحانی است
بر اساس آمار منتشره، نرخ تورم سال ۹۹ در نقطه ۴۴ درصد ایستاده و این یعنی تورم ۹۹، دو برابر میزان پیش بینی خود بانک مرکزی است. به گزارش روزنامه رسالت، رئیس کل محترم بانک مرکزی، در نیمه بهار ۹۹، برنامه خود برای میزان تورم سالانه کشور را ۲۲ درصد اعلام کرد و چند ماه بعد یعنی در پایان تابستان، نرخ تورم به عدد تخمین سالانه رسید. این یعنی دولت باوجودآنکه برنامه خود برای نرخ تورم مورد انتظار را دو ماه دیر اعلام کرده بود، ۶ ماه زودتر هم آن را محقق کرد و تا پایان سال، تورم به دو برابر برنامه اعلامی رسید.نکته دیگر آن که در سال ۹۹ و به ویژه نیمه اول آن، هیچ بحران جدیدی اعم از همه گیری بیماری کووید ۱۹ یا تشدید تحریمها رخ نداده است، به این معنی که هرچه بوده، بازمانده سال ۹۸ بوده و در سال ۹۹ اتفاق جدیدی رخ نداده است، بنابراین موارد پیش گفته طبیعتا نمیتواند در برنامه دولت برای نرخ تورم لحاظ نشده باشد.
تفاوت بین ۲۲ درصد اعلامی و ۴۴ درصد که به وقوع پیوسته، ابدا قابل چشم پوشی نیست. این یعنی دولت در برنامه ریزی برای یکی از مهمترین شاخصهای اقتصادی، تنها ظرف یک سال که کوتاه مدت هم محسوب میشود، ۱۰۰ درصد خطا کرده است. نکته بعدی تکرار تورم شدید در چند سال پیاپی است. طی چند دهه گذشته سابقه نداشته که نرخ تورم کشور، برای سه سال متوالی بالای ۳۰ درصد یا برای دو سال متوالی بالای ۴۰ درصد بوده باشد. شدت بی ثباتی و تداوم تورم باعث شده تا عموم مردم و فعالان اقتصادی، به جای سرمایه گذاری به سفته بازی گرایش پیدا کنند و به دنبال رانتهایی همچون ارز ۴۲۰۰ تومانی باشند. از سوی دیگر سهم سرمایه گذاری از تولید ناخالص ملی از بالای ۳۰ درصد به زیر ۲۰ درصد در دولت فعلی رسیده و گاهی حتی از استهلاک داراییها کمتر بوده و این به معنی قرارگیری کشور در پرتگاه تله فقر است.
روزنامه وطن امروز
در انتخابات نباید خود را از پیش پیروز تلقی کنیم
رئیس شورای ائتلاف نیروهای انقلاب اسلامی با بیان اینکه برای ریاستجمهوری، جبهه انقلاب با عقلانیت و بررسی همهجانبه تلاش میکند تا بهترین تصمیم در زمان مناسب گرفته شود، تصریح کرد: خطای راهبردی برخی در جریان انقلابی این است که این رقابت را ساده و پیروزی را پیشفرض تلقی کردهاند. غلامعلی حدادعادل در نشست شورای مرکزی ائتلاف نیروهای انقلاب اسلامی گفت: این سوال از سوی مردم و رسانهها مطرح میشود که کاندیدای ائتلاف چه کسی خواهد بود؟ وی اظهار داشت: ضمن بررسی دقیق و هوشمندانه عرصه سیاسی و اجتماعی کشور و اخبار فعالیتهای چهرههای در معرض کاندیداتوری، صبر میکنیم تا تکلیف ثبتنامها مشخص شود و طبق سازوکاری مشخص با معیارهای منطقی تصمیم خواهیم گرفت. حدادعادل با تاکید بر اینکه آنچه مشخص است، ما ۲ ماه پرکار و عملیاتی را در پیش داریم، با اشاره به اظهارات مداخلهجویانه اخیر سفیر فرانسه تصریح کرد: ضلع خارجی در این انتخابات بیش از همه ادوار مشغول فعالیت است و تلاش میکند در فضای عمومی اثرگذار باشد. اگرچه مردم تجربه گذشته را درباره این روشها فراموش نمیکنند، اما میطلبد رسانههای داخلی و نخبگان ضمن روشنگری، عملیات روانی آنها و طرفداران این جریان را خنثی کنند. رئیس شورای ائتلاف نیروهای انقلاب اسلامی با بیان اینکه برای ریاستجمهوری، جبهه انقلاب با عقلانیت و بررسی همهجانبه تلاش میکند تا بهترین تصمیم در زمان مناسب گرفته شود، تصریح کرد: خطای راهبردی برخی در جریان انقلابی این است که این رقابت را ساده و پیروزی را پیشفرض تلقی کردهاند.لاوروف: تحریمهای اتحادیه اروپایی علیه ایران «غیرقابل قبول» است
وزیر خارجه روسیه جدیدترین تحریمهای اتحادیه اروپایی علیه نهادها و شخصیتهای ایرانی در آستانه مذاکرات کمیسیون مشترک برجام در وین را غیرقابل قبول خواند. سرگئی لاوروف که روز گذشته وارد تهران شد، در کنفرانس خبری مشترک با محمدجواد ظریف با اشاره به این تحریمها تأکید کرد: امیدواریم اتحادیه اروپایی غیرقابل قبول بودن اقدام به اعمال تحریم علیه ایران در شرایط مذاکرات را درک کند. مسکو هرگونه تلاش برای تضعیف مذاکرات درباره برجام در وین را محکوم میکند. لاوروف همچنین با انتقاد از تحریمهای یکجانبه و غیرقانونی ایالات متحده علیه ایران تأکید کرد واشنگتن باید تمام تحریمهای یکجانبه علیه ایران را بردارد. دیپلمات روس در این باره ادامه داد: موضع ما روشن است، موضع ما کاملا در راستای موضع دوستان ایرانی ما است. تمام تحریمهای یکجانبهای که واشنگتن در تناقض با برجام تحمیل کرده است، بدون شک باید لغو شود. لاوروف بعد از ظهر روز گذشته پس از دیدار با رئیسجمهور با محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس شورای اسلامی نیز دیدار و گفتگو کرد. لازم به ذکر است در سفر وزیرخارجه روسیه به تهران، سند گسترش همکاریهای فرهنگی ایران و روسیه، به امضای وزیران خارجه ۲ کشور رسید.تصمیم قطعی درباره راهپیمایی روز قدس اتخاذ نشده است
شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی با صدور اطلاعیهای اعلام کرد تاکنون تصمیم قطعی در ارتباط با برگزاری راهپیمایی روز جهانی قدس اتخاذ نشده و هماهنگیهایی در حال انجام است. شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی با صدور اطلاعیهای اعلام کرد تاکنون تصمیم قطعی در ارتباط با برگزاری راهپیمایی روز جهانی قدس اتخاذ نشده و هماهنگیهایی در حال انجام است. متن اطلاعیه شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی بدین شرح است:بسماللهالرحمن الرحیم
در پی انعکاس برخی اخبار نسبت به برگزاری راهپیمایی روز جهانی قدس، به اطلاع میرساند تاکنون تصمیم قطعی در ارتباط با برگزاری راهپیمایی روز جهانی قدس اتخاذ نشده و هماهنگیهایی در حال انجام است که پس از نهایی شدن نسبت به چگونگی و نحوه برگزاری مراسم، به نحو شایستهای اطلاعرسانی خواهد شد.
۲۰۴ نماینده مجلس در بیانیهای خواستار شدند: بازگشت به برجام پس از لغو تحریمها و راستیآزمایی
۲۰۴ نفر از نمایندگان مجلس با صدور بیانیهای اعلام کردند امروز با شعار پرهیز از فرصتسوزی در حال ورود به خسارت دیگری مانند برجام هستیم تا با دادن امتیازهای نقد، وعدههای نسیه دریافت کنیم، ولی تنها زمانی به تعهدات برجامی خود بازمیگردیم که تحریمها به صورت واقعی و کامل برداشته شده و مورد راستیآزمایی قرار گیرد. در بخشی از این بیانیه آمده است: جمهوری اسلامی ایران تنها زمانی به تعهدات برجامی خود بازمیگردد که تحریمها به صورت واقعی و کامل برداشته شده و مورد راستیآزمایی قرار گیرد. بازی با لفظ راستیآزمایی و سخن گفتن از راستیآزمایی سریع نشان از تله جدیدی است که آمریکا و طرف غربی برای مذاکرات تدارک دیدهاند. همزمانی تحریمهای اخیر اتحادیه اروپایی علیه ایران و نیز خرابکاری در سایت نطنز دقیقا زمانی که طرف مقابل باید حسن نیت خود را به اثبات برساند به همه ما گوشزد میکند که نباید به وعده غرب و لبخند دیپلماتیک آن اعتماد کرد. اصل عزت، حکمت و مصلحت ایجاب میکند که مذاکره با طرف غربی از موضع اقتدار و قدرت پیگیری شود و هر گونه انفعال و احساس نیاز به مذاکره، لطمه به حیثیت ملی ایرانیان و موجب وقیحتر شدن طرف غربی خواهد شد.
روزنامه خراسان
ممنوعیت سرمایه گذاری بدون مجوز دولتیها در سهام شرکتها
یک نهاد نظارتی با ارسال ابلاغیهای در روزهای اخیر خطاب به تعدادی از ادارات و نهادهای دولتی، به آنها متذکر شده که برخی از موسسات وابسته به دولت بر اساس برخی مقررات و مجوزها، امکان سرمایه گذاری در سهام شرکتها از محل وجوه اختصاصی خود را دارند که اغلب کوتاه مدت انجام میشود، اما بر اساس بررسیهای صورت گرفته، پیش از انجام این سرمایه گذاری باید مجوزهای قانونی لازم را از مراجع ذی صلاح دریافت کنند که دستورالعمل جدید مربوط به این موضوع در روزهای اخیر در اختیار مدیران امور مالی آن مجموعهها قرار میگیرد.روزنامه ایران
اظهار نظر عجیب فریدون عباسی درباره حادثه نطنز
خبر اول اینکه، رئیس کمیسیون انرژی مجلس در اظهار نظری عجیب درباره اقدام خرابکارانه و تروریستی انجام شده در سایت هستهای نطنز گفت: طراحی دشمن خیلی قشنگ بوده است. فریدون عباسی که این جمله را همراه با خنده و لحنی طعنهآمیز بیان میکرد البته بلافاصله جمله تعجب آور خود را با این توضیح توجیه کرد «من علمی به قضیه نگاه میکنم».بهگزارش تسنیم، عباسی درباره حادثه نطنز با بیان اینکه خرابکاری در محل توزیع برق و کابل مربوط به باطریهای برق اضطراری بوده است، گفت: «یک پست برق در سایت نطنز داریم که از آنجا برق به زیرزمین میرود که حدود ۴۰، ۵۰ متر زیر زمین است. آن محل زیرزمین و مستحکم ساخته شده تا حملات هوایی و موشکی نتواند این مکان را از بین ببرد. دشمن وقتی که ببیند وضعیت اینگونه است، اقدام به خرابکاری سایبری یا خرابکاری از طریق افراد و در تجهیزات خواهد کرد. این کار هم زمان میبرد و ممکن است ۵ تا ۱۰ سال طول بکشد و تجهیزات معیوب ارسال کند، تا بتدریج از آن استفاده شود».
عباسی با این توضیح که در اینجا قسمت توزیع برق و کابلی که از قسمت دیگر میآید و مربوط به باطریهایی است که اگر برق قطع شود، آنها را قطع کند، ادامه داد: «آنها فکر کردند و متخصصان خود را بهکار گرفتند و به گونهای انفجار صورت گرفته است که هم آن سیستم توزیع برق آسیب ببیند و هم کابلی که از سوی باطریها میآید. به این دلیل که ماشین سانتریفیوژ نباید برقش قطع شود». رئیس سابق سازمان انرژی اتمی سپس در مقدمهای برای منکوب کردن مسئولان فعلی این سازمان به جای محکوم کردن اقدام دشمنان، به ماجرای خرابکاری در فردو در سال ۹۱ اشاره کرد و گفت: «در ماجرای فردو برق را از ۳۰ کیلومتری فردو قطع کردند. دکلها و کابلهای برق را با مواد منفجره قطع کردند و نفوذیها در داخل از قسمتهایی که دوربین نبوده، آن بخش باطریها را منفجر کردند. یعنی همزمان که برق قطع شد، باطریها را هم قطع کردند. اما ما آن موقع پیشبینی کرده بودیم و برق را از پست جماران نگرفتیم. گرفته بودیم، اما برای سانتریفیوژها استفاده نمیکردیم. برای برق داخلی نیز گازوئیل برای سه ماه ذخیره کرده بودیم. مانند یک عملیات که باید پشتیبانی بکنیم، این کارها را پیشبینی کرده بودیم. ضربه زدند، اما هیچ اتفاقی برای ماشینهای ما نیفتاد».
عباسی سپس اظهارات خود را اینگونه به پایان برد که «در اینجا پیشبینی نشده بود که وقتی میروی گفتگو میکنی و یک مصوبه مجلسداری که اقتدار را به تیم مذاکرهکننده برمیگرداند. یعنی یک عقبهای را ایجاد میکند تا تکالیفی که به ما تحمیل شده در برجام و از حقوقمان بهرهمند نشدیم، تکالیف را کنار میگذاریم و میخواهیم با عدد بیشتری در ماشین سانتریفیوژ و غنیسازی جلو برویم و باید انتظار میداشتیم چنین اتفاقی رخ بدهد».
بهرهگیری از خرابکاری نطنز برای حمله به رقبا، مسئولان سازمان انرژی اتمی و دولت و به کار بردن توصیف «قشنگ» برای یک اقدام تروریستی البته با واکنش کاربران شبکههای اجتماعی مواجه شد و اغلب کاربران از چنین رویه ابراز تأسف کردند.
اعتراض هالک بانک به کیفرخواست امریکا
خبر دیگر اینکه، وکیل هالک بانک ترکیه تأکید کرد که کیفرخواست امریکا علیه این بانک باید پس گرفته شود. به گزارش ایلنا، «سیمون لاتکوویچ» در دادگاه تجدیدنظر این بانک برای رسیدگی به اتهام کمک به ایران در دور زدن تحریمها گفت: هالک بانک، بانک دولتی است و در امریکا مصونیت قضایی دارد. پس اتهام کمک به ایران برای دور زدن تحریمهای امریکا رد میشود و اینکیفر خواست، باید پس گرفته شود.روزنامه شرق