یادداشت روزنامهها 31 فروردین ماه
روزنامه کیهان
نابودی تولید با فرش قرمز برای عهدشکنها/کمال احمدی
«هرچند بدعهدی شرکتهای خارجی ناشی از مسائل سیاسی بوده و باید در جای خود بحث شود، اما مشارکت با خارجیها سبب ارتقای کیفیت تولیدات داخلی میشود»، «آمادهباش رنو برای بازگشت به ایران»، «آیا این بار هم فرصت طلایی سرمایهگذاری مستقیم و حضور مستقل خارجیها در صنعت و بازار خودرو کشور از دست خواهد رفت؟»، «شانسی دوباره به صنعت و بازار خودرو ایران رو کرده تا حضور مستقل یک خودروساز خارجی را تجربه کند»، «امکان ندارد بدون حضور خارجیها در تولید قطعاتی همچون کمپروسور موفق شویم»، «اینکه برخی میگویند این برندها (سامسونگ، الجی، کیا، رنو، پژو، بوش، و...) ناجوانمردانه ما را ترک کردند، در حقیقت با ادبیات اولیه اقتصاد جهانی آشنایی ندارند.»» اینکه دیواری به دور خود کشیده و واردات همه چیز را ممنوع کنیم، راهحل درستی نیست». «نمیتوان ۱۰۰ درصد لوازم خانگی را در داخل تولید کرد» و...اینها فقط بخش بسیار اندکی از پمپاژ رسانههای غربگرا در روزهای اخیر است که با هدف بسترسازی جهت بازگشت دوباره شرکتهای بدعهد کرهای، فرانسوی، آلمانی و... صورت گرفته است. درباره این زمینه چینیها که به بهانه مذاکرات وین و توافقات توخالی آن مطرح میشود گفتنی است:
اوایل سال ۹۷ و پس از اعمال تحریمهای جدید آمریکا که به واسطه خروج ترامپ از برجام صورت گرفت شرکتهای خارجی همچون دوقلوهای کرهای، چند قلوهای فرانسوی (پژو، رنو، سیتروئن، توتال) ودیگر شرکتهای ریز و درشت غربی مجبور به ترک بازارایران شدند. این عهدشکنی که از سوی برخی از این شرکتها مثل سامسونگ، الجی، رنو و توتال مسبوق به سابقه نیز بود هرچند بازار ایران را خصوصا در بخش خودرو و لوازم خانگی دچار التهاب و تنش کرد، اما فرصت نابی برای تولیدکنندگان داخلی فراهم آورد تا از رهگذر این بدعهدی خارجیها اندکی از حاشیهنشینی درآیند و بتوانند ظرفیتها و توانمندیهایشان را به رخ دولتی بکشند که اغلب نگاهش به خارج بود؛ به طور مثال بررسی آمارهای وزارت صمت در هشت ماه ابتدایی سال ۹۹ نشان داد درهمان مدت یک میلیون و ۳۳۴ هزار و ۳۰۰ دستگاه یخچال و فریزر در کشور تولید شد که در همسنجی با سال ۹۸ رشد ۲۹.۲ درصدی داشت همچنین مطابق این آمارها، در همان بازه زمانی ۶۶۵ هزار و ۲۰۰ دستگاه ماشین لباسشویی توسط کارخانجات داخلی تولید شد که این میزان تولید هم در مقایسه با مدت مشابه سال قبلاش رشد ۵۸.۲ درصدی داشت.
نکته مهم در این میان اینکه داخلی سازی لوازم خانگی کوچک در همین مدت طبق گفته فعالان صنعت مزبور به ۷۰ درصد رسید که اگر فرصت داده شود قطعا ۳۰ درصد مابقی هم با توجه به توانایی صنعتگران و جوانان دانشمند ایرانی دست یافتنی است. همچنین در بخش داخلی سازی قطعات خودرو نیز مهرماه سال گذشته رسما اعلام شد که با برگزاری ۴ میز ساخت داخل در حوزه قطعهسازی خودرو، ۳۴۳ میلیون یورو صرفهجویی ارزی شده است. یک خودروساز داخلی هم در همان ایام اعلام کرد مهندسان ایرانی با تلاش خود توانستند یکی از پروژههای مشارکتی با پژوی فرانسه را بدلیل بدقولی طرف غربی با اعمال تغییرات و تبدیل آن به خودرویی جدید، با داخلیسازی ۹۲.۳ درصدی عرضه کنند، در این طرح ۱۳۹ قطعه ساز داخلی فعال شده بودند. در کنار این ظرفیتهای بالفعل شده که تا قبل از خروج خارجیها چه بسا اصلا دیده نمیشدند هزاران فرصت شغلی نیز برای کارگران ایرانی پدید آمد که سبب شد برخی کارخانهها برای تولید بیشتر به سه شیفت کاری روی بیاورند.
حالا و با وجودی که هنوز مدت زمان زیادی از سرکارآمدن این کارگران و رونق اندک کارخانههای داخلی نمیگذرد عوامل داخلی همان عهدشکنهای غربی و کرهای به خط شده و مدام در رسانهها و تریبونهایشان با اسم رمز «کیفیت» به تولید داخلی حمله میکنند و ساز ناکوک و تکراری «نمیشود» و «نمی توانیم» را سرمیدهند. این رسانهها در مطالبی که به شدت بوی سفارش و آگهی میدهد با آب و تاب فراوان بازگشت شرکتهای خارجی را مایه رفاه خانواده ایرانی جا میزنند و حتی مقصر رفتن آنها را هم به عوامل داخل نسبت میدهند! نکته تاسف بار اینکه یکی از افرادی که این روزها در کسوت دبیرکلی انجمن یکی از صنایع مدام مشغول مصاحبههای پی درپی برای زمینه چینی جهت بازگشت شرکتهای بدعهد سامسونگ و الجی است چند سال پیش زمانی که این دوشرکت به سادگی قوانین کشور ما را زیر پا گذاشتند و ۴۷۰۰ میلیارد تومان تخلف گمرکی کردند در مقام مدیرکل صنایع لوازم خانگی وقت وزارت صمت، نه تنها به توجیه تخلف کرهایها پرداخت بلکه از اساس زیر این تخلف چند هزار میلیاردی زد و به تعریف و تمجید از متخلفین پرداخت و مدعی شد شرکت کرهای در حال افزایش عمق ساخت داخل است! وی حتی وقتی با این سؤال مواجه شد که این وعدهها را سالهاست شرکتهای کرهای دادهاند، ولی دریغ از یک جو عمل، گفت: انتقال تکنولوژی یک شبه امکانپذیر نیست! جالب اینکه همین جناب مدیرکل اخیرا در مستند «ساید بای ساید» گفت:اصلا چه کسی این تخلف را رسانهای کرد؟!
در پاسخ به این حضرات خودباخته باید اولا گفتههای خودشان را تکرار کرد که ارتقای کیفیت یک شبه امکانپذیر نیست بنابراین همانقدر که به خارجیها فرصت دادید حداقل به تولیدکننده داخلی هم چند سالی مجال دهید تا با وجود تمام سختیهای عرصه تولید، خودش را نشان دهد. چه بسا اگر این فرصت چند سال پیش به کارخانههای ایرانی ارج، آزمایش و... داده میشد امروز شاهد تعطیلی آنها نبودیم ثانیا کسی با واردات مخالف نیست، اما وقتی محصولی در کشور تولید میشود و یا امکان تولید دارد، چرا باید وارد شود؟ چرا با وجود ممنوعیت ورود کالای لوکس آنهم از نوع آمریکاییاش فقط سال گذشته بیش از ۶۰۰ میلیون دلار صرف واردات گوشی لوکس آمریکایی شد؟
ثالثا به اعتقاد اکثر کارشناسان، همکاری با شرکای خارجی بدون در نظر گرفتن ظرفیتهای ایجاد شده طی ۳ سال اخیر، بازگشت به عقب است و خسارت جبران ناپذیری به صنعت نیمه جان کشور وارد میکند که فقط یک موردش بیکاری صدها هزار کارگر داخلی است. رابعا تا چه زمانی خارجیهای بدقول همچون پژو و توتال فرانسه و سامسونگ و الجی کره باید بدون پرداخت هیچ هزینه و غرامتی به سادگی به بازار ۸۵ میلیون ایران برگردند و به ریش رقبای داخلی شان بخندند؟ مگر همین شرکت توتال نبود که با سرقت اطلاعات گرانبهای میادین نفتی ما بدون پرداخت هیچ غرامتی زیر قراردادش زد و بعد هم با همین اطلاعات ارزشمند به سراغ رقیب ایران در پارس جنوبی رفت و سود هنگفتی از آن ناحیه به جیب زد؟ مگر همین سامسونگ و الجی نبودند که فقط در همین دهه ۹۰ دوبار با بدعهدیشان بازارلوازم خانگی کشور را با التهاب مواجه کردند؟ مگر همین کرهایها نبودند که در یک دزدی آشکار حداقل ۷ میلیارد دلار از پول ملت ایران را به بهانه تحریم، چندسال پیش بلوکه کردند و تا همین حالا سودش را هم میخورند؟ حالا چرا ما باید برای چنین شرکتهای عهدشکن و بعضا دزد، فرش قرمز پهن کنیم؟
یقینا آحاد ملت شریف ایران هرگز تمایلی به بازگشت چنین شرکتهای سودجو و مفت خوری ندارد واجازه نخواهد داد خودباختگان نفوذی در برخی دستگاههای اجرایی و یا رسانههای زنجیرهای با سانسور و تقلب جای شاکی و متشاکی را عوض کنند. مردم اتفاقا خواهان برخورد قاطع دستگاههای نظارتی و قضایی با افراد و رسانههایی هستند که با جعل و فریبکاری مشغول مالهکشی بر سابقه سوء شرکتهای مزبور هستند. مردم نمیخواهند به بهانههای واهی برجامی راه برای واردات بیرویه کالاهای خارجی باز شود و شاهد بیکاری دوباره جوانانشان باشند. ایرانیان از مدیرانشان میخواهند برای یکبارهم که شده قانون ممنوعیت ورود کالاهای مشابه تولید داخل را در عمل اجرا کند بدون هیچ بهانهجویی.
رهبر حکیم انقلاب چندی پیش در انتقاد از همین بهانه جوییها فرمودند: «در برخی مواقع، برخی دستگاههای اجرایی، به بهانههایی به دنبال باز کردن راه واردات بیمورد هستند. به عنوان مثال میگویند برای اینکه کیفیت خودروی داخلی ارتقا یابد، باید خودروی خارجی وارد شود در حالیکه باید کیفیت خودروی داخلی از راههای دیگر افزایش یابد و نه از طریق واردات خودروهای خارجی و به خاک سیاه نشاندن تولید داخلی... متأسفانه عدهای در کشور بهطور دائم میگویند «نمیشود و نمیتوانیم» در حالیکه «میتوانیم» و دلیل آن هم این است که ما وقتی میتوانیم یک ماهوارهبر را با سرعت ۷۵۰۰ متر بر ثانیه به فضا پرتاب کنیم و ماهواره را در مدار قرار دهیم، و یا در صنایع دفاعی آن پیشرفتهای بزرگ را داشتهایم، پس در تولید هم میتوانیم به جهش دست پیدا کنیم.»
روزنامه وطن امروز
سردار شهید حجازی پاسدار تراز انقلاب/سردار محمداسماعیل کوثری
در دوران ۸ سال دفاعمقدس با سردار حجازی آشنا شدم. سردار آن زمان جانشین فرمانده قرارگاه قدس بود. از همان زمان اخلاق، رفتار، اعمال و کردار ایشان از همه لحاظ در شأن یک انسان مسلمان به معنای واقعی کلمه بود. از آن پس هم باید بگویم سیر صعودی را هم در اخلاق و رفتار و هم در مسؤولیت داشتند و در نهایت یک پاسدار حقیقی و واقعی بودند.سردار حجازی همیشه در سکوت، به دور از تنش و هیجانزدگی و خودنمایی در حال خدمت، مجاهدت و پیشبرد اهداف انقلاب اسلامی بودند و در موارد متعددی اثرگذاری بسیار داشتند.
سردار پس از جنگ هم مسؤولیتهای مختلفی همچون فرماندهی نیروی مقاومت بسیج و معاونت ستاد کل نیروهای مسلح را برعهده داشتند و مقطعی در سپاه نیز رئیس ستاد بودند، اما مهمتر از همه اینها، سردار شهید حجازی در اصل نماینده تامالاختیار شهید والامقام حاجقاسم سلیمانی در مباحث مربوط به لبنان و سوریه بودند و پس از شهادت حاجقاسم به جانشینی فرماندهی نیروی قدس منصوب شدند. سردار در تمام این مسؤولیتها اقداماتی بسیار شایسته و بارز انجام دادند و در زمان قبل و بعد از انقلاب و در همه طول عمر خویش در راستای خدمت به اسلام، ایران و ملت عزیز گام برداشتند. سردار حجازی به واسطه ارتباطاتی که با نهضتهای آزادیبخش، حزبالله و حماس داشتند، در لبنان و فلسطین بسیار اثرگذار بودند.
اطمینانی که حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای فرمانده معزز کل قوا، سردار شهید حاجقاسم سلیمانی و ستاد کل نیروهای مسلح نسبت به ایشان و اقداماتی که در لبنان انجام میدادند، داشتند، نشاندهنده درست پیش بردن برنامهها و فعالیتها بود. سردار حجازی همواره در جهت اهداف بلندی که سپاه، نیروی قدس و نیروهای مسلح مشخص کرده بودند، گام بر میداشتند و حضور ایشان در منطقه بسیار مثبت و اثرگذار بود. فقدان سردار حجازی دردناک است، اما به لطف خداوند کسانی هستند که مانند سردار حجازی در جهت و راستای اهداف مقدس نظام جمهوری اسلامی خدمت میکنند و بدون سر و صدا و تنها برای رضای خداوند کار میکنند. امیدوارم ما هم بتوانیم ادامهدهنده راه این عزیزان باشیم و همه در جهت خدمت به این نظام گام برداریم و سربازان کوچکی برای، ولی امر مسلمین جهان باشیم، ان شاءالله.
روزنامه خراسان
جنگ سرد برسر آینده خاورمیانه/مصطفی منتظر
اتفاقات مربوط به درگیری غیرمستقیم ایران و رژیم صهیونیستی را نباید صرفا در چارچوب شرایط گذشته دید. این وضعیت، زاده شرایطی جدید و واقعیاتی به روز شده است. پس از تغییر راهبرد آمریکا مبتنی بر کاهش حضور در جنوب غرب آسیا و همچنین کاهش قدرت این کشور در کنترل دولتها در این نقطه از جهان و راهبرد ایران مبتنی بر اخراج نظامیان این کشور از پایگاههای خاورمیانه، وضعیت در خاورمیانه با خلأ قدرت سابق و درگیری دولتها بر سر تعیین حدود عمل یکدیگر مواجه شده است. این شرایط در دولت ترامپ که نوع عجیبی از حماقت در سیاست خارجی را دنبال میکرد شدیدتر شد و دایره رفتارهای این کشورها را تهاجمیتر کرد.از همین نظر است که جنگ غیرمستقیم حمله به کشتیها مسئله نه صرفا مرتبط با مسائل سابق که کمی فراتر از آن است. به بیان دیگر صهیونیستها سعی دارند با این تحرکات، نقش خود در آینده منطقه را ترسیم کنند و دقیقا به همین علت است که ایران نیز بدون چشم پوشی در موارد لازم، پاسخ میدهد. گرچه به نظر میرسد هر دو طرف از یک جنگ مستقیم و گسترده به شدت اجتناب میورزند، اما این زد و خوردهای غیرمستقیم حیطه قدرت در آینده را ترسیم میکند. سیاست خارجی ترامپ که یک بلبشوی کامل و مبتنی بر احساسات ضدایرانی چند تندرو در واشنگتن بود، تلاش داشت ایران را از مسابقه توازن قوا در خاورمیانه بیرون اندازد. فشار حداکثری برای یک مسیر قطعا برد طراحی شده بود، براساس این طرح یا ایران به مفاد خواستههای دولت آمریکا تن میداد و عملا استقلال و جمهوریت خود را میفروخت یا آن قدر تحت فشار اقتصادی میرفت که از درون تضعیف شود.
براین اساس در حالت تضعیف داخلی دو حالت دنبال میشد؛ یا فروپاشی اقتصاد و به تبع آن فروپاشی سیاسی و سقوط جمهوری اسلامی رخ میداد یا ایران عملا از فضای اثرگذاری در منطقه بیرون میرفت و دیگر توان چندانی برای پاسخ خارجی نمیداشت. این طرح به وضوح با مقاومت ایران با شکست مواجه شد، اما نتیجه آن سیاست با وجود شکست در هر دو حالت، طبیعتا به نوعی ضعف منجر شد (که مدیریت داخلی نیز بر عمق آن افزود) و نتیجه آن برخی اتفاقات داخلی و برخی تحرکات و جنایات خارجی ترامپ از جمله ترور سردارشهید حاج قاسم سلیمانی را در پی داشت. ائتلاف عبری-عربی نیز دقیقا در همین مسیر بود تا پس از خروج آمریکا از منطقه یک بلوک قوی در مقابل ایران و محور مقاومت قد علم کند، اما با رفتن ترامپ و شکست برخی سیاستها به ویژه دربارسعودی، این شرایط به شکل مطلوب پیش نرفت.
برخی از همان دولتهای تهاجمی حتی قبل از آمدن بایدن تغییراتی را در سیاست خارجی خود اعمال کردند و حتی این روزها خبرهای ضد و نقیضی از اقدام سعودیها برای مذاکره با ایران درباره مسائل منطقه و به ویژه جنگ یمن منتشر میشود. بایدن نیز پس از حضور در کاخ سفید اگرچه به شعارهای خود در مقابله با شاهزاده وحشی سعودی عمل نکرد و به چند هشدار زبانی و عملی کم بسامد بسنده کرد، اما حداقل در سطح اعلامی راهبرد خود درباره تمرکز سیاست خارجی آمریکا را مشخص کرد و به جای خاورمیانه از مهار چین سخن گفت هر چند قطعا این به معنی خارج شدن خاورمیانه از اولویتهای سیاست خارجی کاخ سفید نخواهد بود بلکه اکنون به نظر میرسد دولت جدید آمریکا خطر چین را به عنوان خطر اولویت دار سیاست خارجی خود در نظر گرفته است.
وضعیت قدرت آزمایی بین ایران و رژیم صهیونیستی علاوه بر تضاد ذاتی ایران اسلامی با آن دولت غاصب، باید در این چارچوب نیز دیده شود. در واقع در این فضا اگر اجازه ورود طرف مقابل به حیطه خود را بدهیم، عملا برای یک دهه آینده چراغ سبزی به دشمن خود داده ایم. بدیهی است ایران هیچ گاه به دنبال تنش و درگیری نیست و با وجود آن که در شرایط فعلی نیز مشکلات اقتصادی و انتخاباتی بسیار مهم را پیش رو دارد، اما قطعا در مقابل تحرکاتی که به طور جدی منافع ملی اش را به مخاطره افکند ساکت نخواهد ماند. ضمن این که در این شرایط صهیونیستها پس از چهار دوره انتخابات به یک دولت مستقل نرسیده اند و قطعا در هر درگیری نظامی تمامی زیرساختهای خود را از دست خواهند داد چرا که عمق سرزمینی ندارند و دوستان ایران نیز در تمام منطقه حضور دارند.
در این جا لازم است یادآوری شود که دشمن اصلی و قدرتمند برای صهیونیست ها، ایران است درحالی که اسرائیل برای ایران یکی از دشمنان و رقبای منطقه است و دشمن اصلی اش آمریکاست. به بیان دیگر صهیونیستها با تمام مجیزگویی شان، اساسا در حد هماوردی با ایران نیستند، اما تلاش دارند در پازل قدرت شانی برای خود دست و پا کنند. باید توجه کرد که سطح و عمق قدرت ایران بسیار بیشتر از آن رژیمی است که با حمایت همه جانبه دولتهای غربی و همکاری علنی و غیرعلنی دولتهای منطقه هنوز نتوانسته حداقل ظرفیتهای امنیتی را برای خود ایجاد کند و ایران دقیقا در نقطه مقابل و در برابر همه هجمههای شدید آمریکا و برخی دول غربی و دشمنی برخی نوچههای منطقه ای، توانسته در چند جبهه به رقابت و پاسخ به دشمنی بپردازد. خط و خطوط این پاسخها در سطوح مختلف، آینده قدرت در خاورمیانه را ترسیم میکند.
روزنامه ایران
وقتی کرونا میگیریم مقصر کیست! /شیرین احمدنیا
خیلی خوب و راحت است اگر بتوانیم به سادگی دنبال یک مقصر بگردیم و تمام تقصیرات را بر گردن او بیندازیم و به آرامش برسیم، اما این بار با این کار همیشه به آرامش نمیرسیم و ممکن است در عوض نابهنگام به لقاءالله بپیوندیم. از نگاه جامعه شناختی، میتوان ساختارها را مقصر تشخیص داد و انتظار داشت که همه امور از بالا به خوبی بچرخد و مدیریت شود؛ تا ما افراد جامعه سالم و سلامت زندگی کنیم، اما واقعیت این است که هرچند مسلماً ساختارها نقشی کلیدی ایفا میکنند و مدیران و مسئولان باید همواره هوشیار و بیدار باشند، به وظایف خود پایبند بوده و با مسئولیتپذیری مداخلات لازم را تدارک ببینند، پروتکلها را طراحی کرده و آموزش دهند و قواعد رعایت آنها را پیشبینی و اطلاعرسانی کنند از سوی دیگر البته؛ نظام بهداشتی درمانی را برای پیشگیری و درمان بسیج کنند و ابعاد مخاطره را تشخیص دهند و تدارکات را هم متناسب با همهگیری کرونا ببینند و بچینند، اما همه اینها چیزی از مسئولیتپذیری متقابل آحاد مردم یا همان شهروندان کم نمیکند.ماه هاست که همه ما شاهد نسبتهای چشمگیر کشتار این عامل بیماری زا و مرگبار بوده ایم، با هر کس که گفتگو میکنیم و خبری میگیریم از ابتلای خود یا همسایه یا اقوام خود گفته که شرایط دردناک و نامطلوبی را هم تجربه کرده و در مواردی هم با ناباوری خبر فقدان این یا آن دوست و آشنا و عزیز را دریافت کردهایم. من روی سخنم با افراد طبقات فرودست نیست که اختیار حضور یا عدم حضورشان در عرصه عمومی دست خودشان نیست و برای دستیابی به یک لقمه نان باید هر روز از منزل خارج شوند و قوت روزانه خود و خانواده را با دسترنج خویش تهیه کنند، چون در تلاش برای بقا از این فعالیت روزانه گریزی نیست.
اگر این افراد در کشوری دیگر بودند دولت به ایشان میگفت که در منزل بمانید و ما خودمان حداقل نیازهای مسکن و خورد و خوراک و بهداشتی را در چارچوب حمایتهای مادی و رفاهی که در بودجه دیدهایم، فراهم کرده و دست کشیدن از کار روزانه را جبران میکنیم، اما اینچنین نیست؛ بنابر این، اقشار فرودست؛ کارگران روزمزد، شاغلان بازار غیررسمی، زباله گردها و نظایر آنها، خود را ناگزیر از این میبینند که برخلاف من و شما از منزل خارج شوند تا در عالم خود زنده بمانند غافل از این که این مسیر هم در واقع مسیری برای تهدید بقای ایشان است.
روی سخن من با کسانی است که میتوانند منزل نشینی کنند و نمیکنند، کسانی است که از فرصت تعطیلات و غیرتعطیلات، برای معاشرت، سفر و دید و بازدید از اقوام استفاده میکنند آن هم در کشوری که به هر دلیل هنوز خبری از توزیع واکسن به طور گسترده برای کادر درمانی بهداشتی، چه برای بیماران بیماریهای خاص، چه برای سالمندان و چه برای هر کس دیگری نیست. کسانی که حقوق ثابت دریافت میکنند و کسانی که سقفی بالای سرشان است و کسانی که حداقل آموزش و تحصیلاتی دارند که از آمار و اخبار موثق وضعیت سری در بیاورند.
از ایشان انتظار بالاتری میرود که حواسشان به وخیم بودن اوضاع باشد و مانند برخی خشکه مذهبیهای امریکایی، برخی کاتولیکهای مشابه در اروپا یا برخی هندوها در هندوستان که احتمالاً تصاویرشان را دیده اید، نباشند که وقتی از آنها میپرسند چرا با این که خطر این همه نزدیک است باز هم به تجمعات میروند و عین خیالشان هم نیست پاسخ میدهند که خب من از کرونا نمیترسم بلکه از خدا میترسم. فکر میکنند، فرد و اراده او سهم و تأثیری در سرنوشت ندارد و آن بالاها چیزهای دیگری رقم خورده است. خلاصه تصور این افراد این است که مسئولیت جای دیگری است، هرجای دیگری غیر از شانههای خودشان. خوب است باز هم به این سؤال بیندیشیم که وقتی کرونا میگیریم فکر کنیم مقصر کیست.
روزنامه شرق
بارقههای عبور از بحران بارقههای عبور از بحران/جاوید قرباناوغلی
تحولات هفته گذشته بهطور مشخصی نمایانگر اراده طرفهای دیگر برای عبور از بحران و رسیدن به توافق در مناقشه هستهای و پایاندادن به بحرانهای تأثیرگذار در منطقه است.۱- رویداد تلخ و غیرقابلقبول هستهای در سایت نطنز که توسط عوامل رژیم صهیونیستی طراحی و به اجرا گذاشته شد، درواقع چاشنی تخریب و انهدام مذاکرات هستهای بود. اسرائیل که درپی تغییر شرایط سیاسی در آمریکا و اعلان رئیسجمهور جدید برای بازگشت به برجام، تلاشهای خود را برای شکست مذاکرات و ممانعت از احیای توافق هستهای متمرکز کرده، اینبار به اقدامی دست زد که فارغ از جنبههای امنیتی و پیامدهای احتمالی فاجعهبار در ابعاد انسانی، بهطور مشخصی با قوانین بینالمللی مغایرت دارد. اسرائیل تصور میکرد آستانه تحمل ایران در واکنش به انفجار در سایت نطنز، به سر آمده و درصدد مقابلهبهمثل بر خواهد آمد یا در واکنشی هیجانی بلافاصله با خروج از مذاکرات وین، شروطی را برای بازگشت به گفتگو قرار خواهد داد که طرفهای مذاکره قادر به عملیکردن آن نخواهند بود.
از منظر طراحان انفجار در نطنز، نتیجه محتوم هر یک از واکنشهای ایران، تأخیری طولانی در احیای توافق هستهای است که منطبق با خواست نتانیاهو است. واکنش هوشمندانه و صبورانه ایران به این اقدام تروریستی، بهرغم اهمیت و تأثیرات منفی آن نشان داد ایران حاضر نیست در دام اسرائیل افتاده و در زمین او بازی کند. روشن است قوانین ناظر بر دفاع مشروع این حق را به ایران میدهد که در زمان مقتضی به این شرارت پاسخ دهد. مضافا اینکه اتفاقاتی مانند دو انفجار در نطنز و ترور دانشمندان هستهای رویدادهایی بههیچوجه قابل پذیرش نبوده و به عزت ملی کشور و کرامت انسانی ملت بزرگ ایران لطمه وارد کرده و در همین راستا یکی از مهمترین اقدامات ایران باید پرکردن شکافهای نفوذ، انهدام شبکه جاسوسی اسرائیل و پایاندادن به اینگونه اقدامات شرورانه در داخل کشور باشد.
۲- اخبار منتشرشده از وین با وجود اختلافات عمیق ایران و آمریکا در چگونگی لغو تحریمها و گامهای پنجگانه ایران و بازگشت به شرایط قبل از خروج آمریکا از برجام، از پیشرفت در مذاکرات حکایت میکند. عباس عراقچی، مذاکرهکننده ایران، از آغاز نگارش متن توافق صحبت کرده است. معنای این سخن بهطور محسوسی یادآور دور قبلی مذاکرات شش سال قبل ایران با ۱+۵ در ژنو و وین است. نگارش متن توافق بهطور اصولی متضمن چگونگی و زمانبندی لغو تحریمها و عقبنشینی ایران در گامهای اقدامات هستهای، کنارگذاشتن مناقشه اولویت مرغ یا تخممرغ و قبول حرکت واقعگرایانه «اقدام در برابر اقدام» و عقبنشینی از خواستههای حداکثری از سوی طرفهای مذاکرهکننده است.
عراقچی که بهکرات «هرگونه مذاکره مستقیم یا غیرمستقیم با آمریکا» را مردود اعلام و شرط اولیه ایران را بازگشت آمریکا به برجام و لغو تحریمها اعلام کرده بود، اکنون از پیشرفت در مذاکرات و نگارش متن توافق سخن میگوید. کمااینکه برخلاف لفاظی اخیر جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی آمریکا، اراده کاخ سفید در حلوفصل مناقشه هستهای با ایران است. هرچند نباید زیاده از حد دچار خوشبینی شد و احتمال اینکه مذاکرات به دلیل فشارهای اسرائیل و کنگره به تیم بایدن، طولانیتر از پیشبینیهای اولیه باشد، باوجوداین، نشانههای «اراده جمعی برای توافق» بهطور روشنی در افق نمایان است.
۳- روزنامه بریتانیایی فایننشالتایمز از «گفتگوهای مستقیم» بین مقامات «ارشد» ایران و عربستان سعودی در تلاش برای اصلاح روابط فیمابین دو کشور خبر داده است. به نوشته این روزنامه و به نقل از یک منبع دیپلماتیک این مذاکرات در نهم آوریل (۲۰ فروردین) با میانجیگری نخستوزیر عراق در بغداد انجام شده و قرار است دور دوم این مذاکرات هفته آینده انجام شود.
گفته میشود این مذاکرات بین مقامات امنیتی دو کشور صورت میگیرد و سرپرستی هیئت عربستان با خالد بن علی الحمیدان، رئیس اداره اطلاعات این کشور است. اگر این اخبار صحت داشته باشد، درواقع همه اطراف درگیر بحران منطقه بر خاتمهدادن بر آن بهطور نانوشته توافق کرده و درصدد دستیابی به راهحلی «مرضی الطرفین» هستند. عربستان از اصرار بر حضور در مذاکرات هستهای دست برداشته و به رغم هشدارهای کودکانه محمد بنسلمان در کشاندن جنگ به داخل ایران، برای رهایی از جنگ یمن و خلاصی از فشارهای تیم جدید حاکم بر کاخ سفید به مذاکره مستقیم با ایران تن در داده است. جو بایدن که درصدد خروج کمهزینه از منطقه است، میتواند در مقابل فشارهای داخلی مبنی بر ضرورت شاملشدن مسائل منطقه و برنامه موشکی در مذاکره با ایران، برگ برنده مذاکرات ایران و عربستان را روی میز بگذارد. علاوه بر این موارد، چنانچه بارها گفته شده، ترمیم روابط ایران و عربستان بهعنوان دو بازیگر تأثیرگذار برای ثبات منطقه اهمیت فراوانی دارد.
درحالحاضر تهران و ریاض هزینههای گزافی را در خصومت میپردازند. کمک ایران به خروج آبرومندانه عربستان از باتلاق یمن، تا حد قابل قبولی از سرعت نزدیکی ریاض به اسرائیل خواهد کاست. ضمن اینکه پایان جنگ و رهایی از شرمساری ناشی از جنگ یمن و فاجعه انسانی ناشی از آن، یکی از مهمترین اولویتهای بایدن و همچنین برخی از کشورهای اروپایی است. به تعبیر بهتر، رویکرد مذاکره با ایران با وجود تندرویهای شاهزاده قدرتطلب آن کشور، مطالبهای از سوی بخش بزرگی از حاکمیت ریاض و همچنین کشورهای متحد پادشاهی است. منطقی است که ایران نیز در این شرایط از خواستههای حداکثری در مقابل عربستان صرفنظر کرده و مسیر مذاکره را تا اعاده روابط که در راستای منافع دو کشور و ثبات در منطقه است، ادامه دهد.
۴- در کنار این تحولات، اخباری مبنی بر عصبانیت آمریکا از اقدامات ماجراجویانه اسرائیل به گوش میرسد. به نقل از منابع رژیم صهیونیستی، دولت بایدن به اسرائیل هشدار داده است که از «حرافی» درباره خرابکاری در تأسیسات هستهای ایران دست بردارد. به گزارش کانال ۱۲ اسرائیل پیام آمریکا دراینباره «قاطع» بوده و از چند کانال به تلآویو منتقل شده است. با وجود اینکه نمیتوان به صحت اینگونه اخبار مطمئن بود و ممکن است بخشی از جنگ روانی برای اهدافی خاص باشد، ولی نمیتوان در این دو واقعیت تردید کرد، اول عزم و نیت شرورانه نتانیاهو در ممانعت از توافق آمریکا با ایران و احیای توافق هستهای که نتانیاهو کاملا شفاف از آن سخن گفته و در عرصه عمل نیز با حملات هوایی در سوریه و خرابکاری در سایت نطنز قصد وادارکردن ایران به مقابلهبهمثل و کشاندن پای آمریکا به جنگ با ایران را در سر میپروراند و دوم اینکه بایدن نیز مانند سلف خود، باراک اوباما، از اقدامات ماجراجویانه اسرائیل عصبانی است و این اقدامات را در راستای تضعیف تلاشهای آمریکا در مذاکره با ایران و دستیابی به توافق در مناقشه هستهای ارزیابی میکند؛ بنابراین از این منظر میتوان فارغ از چگونگی انتقال نگرانی آمریکا به اسرائیل، تا حدودی درباره صحت اخبار فوق گمانهزنی کرد.
اخبار ویژه 31 فروردین ماه
روزنامه کیهان
تندیس که ساخته شد، اما دریغ از برداشته شدن تحریمها
داماد رئیسجمهور میگوید ظریف و عراقچی هر جای دنیا بودند، از آنها تندیس میساختند، اما اینجا متهمشان میکنند که چرا رفع تحریم کردهاید.کامبیز مهدیزاده ضمن یادداشتی در روزنامه آرمان نوشت: «به راستی چرا عدهای از موفقیت مردم ناراحت میشوند؟ ریشه این شعارها کجاست؟ فحش میدهند، فیلم میسازند، کاریکاتور میکشند تا هموطن خود را خوار و ذلیل کرده و خوراک رسانه بیگانه را فراهم کنند، این کار خود به دشمن گرا دادن است! وزیر و معاونی که رهبر یک کشور از آنها تمجید کرده را هر روز به بهانهای خوار و ذلیل میکنند و به آنها انگ میزنند. اگر این افراد در هر جای دنیا بودند تندیس و نمادشان را میساختند و از آنها تکریم میکردند، اما اینجا کاریکاتور آنها را میسازند و تهمت میزنند که چرا مقابل دشمن ایستادهای و رفع تحریم کردهای؟»
وی در بخش دیگری از یادداشت خود نوشته است: «انقلابیگری به شعار نیست، به داد زدن پشت تریبون نیست، به پاچهخواری و چاپلوسی نیست! انقلابیگری به عمل و اعتقاد عملی به نظام است.»
جهاننیوز درباره این اظهارات نوشت: کدام رفع تحریم؟ ظاهرا آقای مهدیزاده خبر ندارد که آقای عراقچی از شش سال پیش هنوز در حال مذاکره است و به تازگی هم به عنوان رئیس تیم مذاکرهکننده ایران به وین رفته تا شاید در هفتههای پایانی دولت کاری انجام دهد.
در کماطلاعی آقای داماد همین بس که از ظریف و عراقچی تقدیر هم شد. در همان موقع «بهبه» گفتنها برای برجام خسارتبار، آقایان مذاکرهکننده حتی دری اصفهانی دهها سکه تمام بهار آزادی گرفتند و تندیس افرادی نظیر ظریف هم ساخته شد، اما این در حالی بود که امتیازات نقد هستهای دادند و صرفا وعدههای نسیه گرفته بودند.
۳ هزار روز ریاست به تأیید و تکذیب وعده ۱۰۰ روزه گذشت! وعده ۱۰۰ روزه روحانی برای تحول و رونق اقتصادی به ۳ هزار روز نزدیک شده، اما او وعده یک ۱۰۰ روز دیگر را میدهد!
آقای روحانی اخیراً گفت «در ۱۰۰ روز اول دولت یازدهم افتخاراتی داشتیم و امیدواریم در برنامه ۱۰۰ روزه پایانی، برای خدمت به مردم قدمهایی برداریم». روزنامه رسالت در نقد این سخنان نوشت: یکی از گزارههای معروف ایام انتخابات سال ۹۲ «وعده حل ۱۰۰ روزه مشکلات» بود که علیرغم گذشت ۸ سال که معادل حدود ۳ هزار روز میشود، نه تنها محقق نشده که بلکه مجدداً در ایام پایانی دولت به اصطلاح تدبیر و امید شاهد تکرار آن هستیم.
روحانی در ایام انتخابات ۹۲ در یک برنامه تلویزیونی مدعی شد «راهحلهای کوتاه مدت یک ماه و ۱۰۰ روزه برای حل مشکلات و معضلات اقتصادی، اجتماعی و سیاست داخلی و خارجی در دولت تدبیر و امید پیشبینی شده است که با این برنامه ما میتوانیم در یک فرصت کوتاه شاهد تحول اقتصادی باشیم.»
روزها گذشت تا اینکه روحانی به قدرت رسید و ۱۰۰ روز هم ماه عسل تکیه بر صندلی سنگین پاستور را پشت سر گذاشت، اما خبری از تحول ۱۰۰ روزه نشد. با افزایش مطالبات مردمی از نتایج وعده ۱۰۰ روزه، جناب رئیس قوه مجریه حاشا کرد و در یک گفتوگوی تلویزیونی دیگر گفت «من در ایام تبلیغات انتخاباتی، به مردم بزرگ ایران وعده داده بودم که علاوه بر برنامه چهار ساله دولت تدبیر و امید، برنامه کوتاهی هم برای یک دوره ۱۰۰ روزه داشته باشم و در پایان ۱۰۰ روز کار دولت، عملکرد دولت را در طول آن ۱۰۰ روز، به ملت عزیز گزارش دهم.»
البته خبری هم از گزارش منظم ۱۰۰ روزه نشد. این همه ماجرا نیست. روحانی یک بار دیگر در دوره دوم ورود به پاستور، به مطالبهگران وعده ۱۰۰ روزه برای حل مشکلات داد و مدعی شد «مگر کسی عقل نداشته باشد که بگوید ۱۰۰ روزه مشکلات را حل میکنم. این دروغ بزرگی است که برخی آدمهای مخرب آن را تکرار میکنند.» حال روحانی بار دیگر در ایام منتهی به پایان ریاست هشت ساله آن هم با اختیارات گسترده و فراقانونی در دیدار جمعی که فعالان حوزه زنان و خانواده معرفی شدند، برای چندمین بار وعده ۱۰۰ روزه در پایان دولت خود میدهد.
کشور را از درآمدهای ۱۰۰ میلیارد دلاری به اینجا رساندید آقای جهانگیری
معاون اول رئیسجمهور میگوید: دولت در سال گذشته یکی از دشوارترین سالهای پس از انقلاب را به لحاظ درآمد ارزی حاصل از فروش نفت پشت سر گذاشت، اما نگذاشت تورم ایران، تورمی ونزوئلایی شود(!)اسحاق جهانگیری در جلسه ستاد فرماندهی اقتصاد مقاومتی گفت: در چند سال اخیر با خروج آمریکا از برجام و شیوع بیماری کرونا کشور با دو تکانه بزرگ و سهمگین که منابع ارزی و ریالی کشور را تحت تاثیر قرار میداد مواجه شد بهطوری که در سال ۱۳۹۹ یکی از دشوارترین سالهای پس از انقلاب از نظر بودجه و اقتصادی بود، درآمد ارزی دولت از محل فروش نفت که به بانک مرکزی واریز شد حدود ۵ میلیارد دلار ارز بود این در شرایطی است که در سالهای نه چندان دور درآمد ۱۰۰ میلیارد دلاری نصیب کشور شده و بهدنبال آن واردات و اقتصاد اداره میشد.
معاون اول رئیسجمهور افزود: اگر آمریکا از برجام خارج نمیشد و کشورمان با ویروس منحوس کرونا دست و پنجه نرم نمیکرد قطعا وضعیت اقتصاد کشور بسیار متفاوتتر با شرایط کنونی بود. در این زمینه لازم است که بخشهای مختلف دولت برای تنویر افکار عمومی گزارشهای مقایسهای تهیه و منتشر کنند. این نکته مهمی است که علاوه بر آمریکاییها که بهدنبال فروپاشی اقتصاد ایران در وهله نخست بودند بسیاری از اقتصاددانان داخلی نیز شرایط اسفناکی را برای ایران پس از وقوع تحریمها و کرونا پیشبینی میکردند.
وی گفت: پیشبینی بسیاری از اقتصاددانان این بود که تورم ایران تورمی ونزوئلایی میشود یعنی تورم رشد ۱۰۰۰ درصدی خواهد شد که قطعا به لحاظ اقتصادی، اجتماعی و سیاسی غیرقابل کنترل است، اما به فضل الهی و تدبیرهایی که صورت گرفت نرخ تورم در عدد ۳۶ درصد متوقف شد. دولت میداند که این نرخ نیز زندگی مردم را با دشواری مواجه کرده و مردم بسیار اذیت شدهاند، اما نباید آن سوی معادله که قرار بود اقتصاد ایران فرو بریزد را فراموش کنیم.
جهانگیری تصریح کرد: واقعیت این است که ما نتوانستهایم با مردم خوب ارتباط برقرار کنیم و به آنها بگوییم که قرار بود با طراحیهای دشمنان چه بلایی بر سر کشور بیاورند. البته کسانی که در حوزه اقتصاد فعال هستند میدانند که چه دستاوری برای کشور رقم خورده است، ولی باید بتوانیم با زبان ساده این واقعیتها را به جامعه نیز منتقل کنیم. آقای جهانگیری و همطیفانش حاضر نیستند توضیح دهند که چرا با برجام، رکورد بدترین درآمدی ارزی در طول چند دهه گذشته را برجای گذاشتند، مضیقه اقتصادی بیسابقه را به مردم تحمیل کردند و حال آنکه پیش از برجام و بدون آن، وضعیت اقتصادی کشور و درآمدهای ارزی به مراتب بهتر از وضعیت ترسیمی آقای جهانگیری برای سالهای اخیر است.
او توضیح نمیدهد که راز درآمدهای ۱۰۰ میلیارد دلاری با وجود تحریمهای آمریکا چه بود و چرا پس از توافق با آمریکا (و اعتماد به آمریکا و بسته شدن تدریجی مجاری دور زدن تحریمها) آن درآمد ۱۰۰ میلیارد دلاری هرگز تکرار نشد؟! چرا از وضعیت صادرکننده به ونزوئلا و هجدهمین اقتصاد بزرگ دنیا، به جایی رسیدیم که باید تورم خود را با ونزوئلا مقایسه کنیم یا هشت رتبه پسرفت اقتصادی در دنیا داشته باشیم؟!
این موضوع هم جای سؤال است که در همان دوره اوباما و اجرای برجام، چرا نه وعده بازگشت ۱۰۰ میلیارد دلار پول بلوکه شده به کشور و جلب ۱۵۰ میلیارد دلار سرمایهگذاری - جز در حد چهار پنج میلیارد دلار- عملی نشد؟ اما از آن طرف با آرامش بخشیدن یکطرفه به بازارهای نفتی، قیمت تا ۴۰ دلار در بشکه سقوط کرد؟!
در حقیقت مشکل آقای جهانگیری و دوستانش این است که عمداً یا سهواً، دشمن را در ترامپ خلاصه میکنند و بعد میگویند این دشمن قصد داشت کدام نقشه را اجرا کند! اما هرگز اوباما و سیاستهایش را به عنوان دشمن و دشمنی معرفی نمیکند. این در حالی است که تحریمهای فلج کننده میراث دولت اوباماست؛ و همچنین تحریمهای پسابرجامی ویزا، سیسادا و آیسا و تهدید سرمایهگذاران خارجی و طرفهای تجارت با ایران.
آنچه دولت اوباما مد نظر داشت و متأسفانه با غفلت و کوتاهی دولت تا حدودی به آن رسید، کانالیزه کردن اقتصاد ایران، بستن مجاری دور زدن تحریمها و نگه داشتن اقتصاد کشور در شرایط تعلیق و انتظار بود که «رکود تورمی» را نتیجه میداد و از دل این نقشه، تورم بالای ۸۰۰ درصد برای ۸ سال دولت آقای روحانی ثبت شد و عجیب است که با این همه، حضرات میگویند ما نگذاشتیم در کشور قحطی شود یا تورم ونزوئلایی پدید آید؟! مرحبا به این اعتماد به نفس و تواضع!
این آمارهای اقتصادی خلاف ادعای دولت را ثابت میکنند
در حالی که آقای روحانی ادعا میکند دوره مدیریت او دوره نجات ملی بود، آمارهای اقتصادی خلاف این ادعا را نشان میدهد. رئیسجمهور در جدیدترین اظهارات خود با اشاره به مدیریت دولت یازدهم و دوازدهم در دهه ۹۰، از این دهه به عنوان دهه «پیروزی» و «نجات ملی» یاد کرد. به گزارش «وطن امروز»، سریال تعریف دولتیها از عملکرد خود با سرعت بیشتری در حال تولید است. دیگر کمتر روزی را میتوان پیدا کرد که یکی از مقامات عالیرتبه دولتی به عملکرد ۸ ساله مباهات نکند. بخشی از دولتیها سعی میکنند عملکرد دولت را به عنوان عملکردی بیسابقه و تکرارنشدنی مورد مدح قرار دهند و بخش دیگری با استناد به شرایط سخت موجود، از وقوع شرایطی به مراتب دشوارتر در صورت روی کار بودن رقبا خبر میدهند.سطح بالای رضایت مقامات دولتی از عملکرد دولت در یک سال گذشته با واکنشها و بازخوردهای منفی زیادی در فضای عمومی جامعه مواجه شده است. با این حال در بسیاری مواقع، مقامات دولتی حتی منت وضعیت موجود را بر سر مردم گذاشتهاند و بابت رخ ندادن شرایط سختتر به عملکرد خود مباهات کردهاند. برای نمونه فروردینماه سال جاری اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیسجمهور و کاندیدای پوششی انتخابات ۹۶ که وعده ریشهکن کردن فقر مطلق را تا پایان سال ۱۴۰۰ داده بود، رخ ندادن قحطی در کشور را نشانه کارآمدی دولت دانست. این ادعا البته از سوی عباس آخوندی، وزیر راه و شهرسازی نیز تکرار شد.
علی ربیعی، سخنگوی دولت نیز در اظهارنظری مشابه گفته بود: اگر این دولت نبود، وضع ۱۰۰ برابر خرابتر میشد. اما با وجود این روحیه از خود متشکری، آمارها چیز دیگری میگویند. با آنکه میزان سرمایهگذاری خارجی در سالهای ۹۰ و ۹۱ در اوج تحریمهای نفتی و هستهای بیش از ۴ میلیارد دلار در سال بود، اما پس از برجام روندی نزولی به خود گرفت به طوری که سال ۹۵ به ۳ میلیارد و ۲۲۳ میلیون دلار و سال ۹۶ به ۲ میلیارد و ۴۳۰ میلیون دلار رسید. درآمد سرانه هم در یک دهه اخیر از ۹/۲ میلیون تومان در سال ۹۰ به ازای هر نفر در سال ۹۸ به ۸/۴ میلیون تومان (به قیمت ثابت سال ۹۰) کاهش یافته است.
طبق گزارشهای بانک مرکزی میانگین قیمت هر متر مربع واحد مسکونی در تهران به ۳۰ میلیون و ۲۰۰ هزار تومان رسیده است. این در حالی است که سال ۹۲ میانگین هر متر مربع واحد مسکونی در شهر تهران تنها ۴ میلیون تومان بود. کارشناسان دلیل اصلی این رشد ۷۰۰ درصدی قیمت مسکن را توقف نهضت تولید و عرضه مسکن مهر و بیاعتنایی دولت به خانهدار کردن مردم میدانند. در همین دوره، نقدینگی هفت برابر شده، ضریب جینی (شکاف طبقاتی) از ۳۶ درصد به ۴۰ درصد رسیده، و تورم رکورد دو دهه اخیر را شکسته است.
رسولی: عارف نامزد میشود نامزدی ظریف منتفی است
عضو نهاد انتخاباتی اصلاحطلبان میگوید: نامزدی ظریف منتفی است، اما عارف در تدارک برپایی ستاد انتخاباتی است. حسن رسولی که سابقه مدیریت در ستاد انتخاباتی عارف را دارد و ضمنا عضو نهاد اجماعساز اصلاحطلبان هم هست، به خبرآنلاین گفت: ما در بین جریان اصلاحات افراد زیادی داریم که به صورت بالقوه با خودشان اعلام آمادگی کردهاند یا احزابشان آنها را معرفی کردهاند و طبعا آقای حسن خمینی یکی از چهرههای برجسته بود، هرچند ایشان تمایلی برای حضور در انتخابات ریاستجمهوری نداشت، اما به عنوان فرد ارشد بین فرزندان امام در بین نیروهای انقلاب از محبوبیت و مقبولیت خوبی برخوردار بود که با آنچه که طی ۴۸ ساعت گذشته سپری شده است، حضور ایشان عملا منتفی شد.وی در پاسخ این سوال که شرایط کاندیداتوری آقای عارف و آقای ظریف در بین اصلاحطلبان چگونه است؟، گفت: آقای عارف به صورت بالقوه نامزد انتخابات هستند و مقدمات ستاد ایشان هم فراهم شده است و بستگی به این دارد که شرایط پیش رو چگونه خواهد بود. زیرا ایشان همواره منادی وحدت و انسجام و ۳ دور رئیس شورای عالی سیاستگذاری بودند و تقریبا و عملا به بحث انسجام اصلاحطلبان پایبند بوده و هستند، طبعا با رصد شرایط آتی، چنانچه فضا مناسب باشد در موعد مقتضی اعلام کاندیداتوری خواهند کرد. رسولی افزود: من کاندیداتوری آقای ظریف را منتفی شده میدانم.
عضو ستاد عارف درباره کارکرد عارف در ریاست فراکسیون امید مجلس و نگاه افکار عمومی به آن اظهار داشت: لیست امید ما اکثریت داشت، اما فراکسیون امید اکثریت نداشت، با این وجود اقدامات ارزشمند و تاریخی از سوی مجلس دهم باقی مانده است، به عنوان مثال این مجلس توانست یکی از معضلات مهم فرزندان متولد شده از مادران ایرانی و پدران غیرایرانی را حل کند، در ارتباط با تغییر قانون مجازات متهمین به مواد مخدر جلوی بسیاری از اعدامهایی که به تجربه دریافتیم بیحاصل بود را گرفت، در حوزه برجام یکی از محکمترین استوانههای دولت در به سرانجام رسیدن برجام فراکسیون امید مجلس بود.
در همین روزنامه آرمان از قول احمد زیدآبادی نوشت: دکتر محمدرضا عارف در طول چند سال اخیر به شدت مورد حمله و هجوم و انتقاد بسیاری از اصلاحطلبان بوده است، اما اگر بگویم کاندیدای اصلاحطلبان در انتخابات خردادماه سال جاری، در وجود همین آقای عارف «متعین» شده است. راهبرد و راهکار تعریف شده و مشخص و اجماعی در بین اصلاحطلبان دیده نمیشود، اما اصول زیر از فحوای کلام اکثر آنها قابل استخراج است:
یک- انتخابات مهمترین؛ بلکه تنها ابزار سیاستورزی اصلاحطلبانه است.
دو- به هیچ بهایی نباید از حضور در انتخابات شانه خالی کرد ویا به عبارت دیگر، به هر بهایی باید در انتخابات شرکت کرد.
سه- نامزدهای دسته اول اصلاحطلبان شانس عبور از فیلتر شورای نگهبان را ندارند، بنابراین باید حمایت از نامزدی در دستور کار قرار گیرد که از این شانس برخوردار باشد.
چهار- انتخاب بین بد و بدتر اصلی عقلایی است و در واقع سیاست عملی هم چیزی جز این نیست. با توجه به این اصول چهارگانه به نظرم دکتر عارف تنها نامزدی است که نهایتا برای جریان اصلاحطلب در صحنه انتخابات باقی میماند. با این همه، شاید اصلاحطلبان به دلیل کوششی که برای بیاعتبار کردن آقای عارف به خرج دادهاند، حاضر به حمایت از وی نشوند، اما در آن صورت، خلاف اصول چهارگانه خود عمل کردهاند! بنابراین عارف میتواند بدون تشویش و دغدغه در انتخابات ثبتنام کند و اگر اصلاحطلبان به حمایت از او برنخاستند، با تکیه بر همین اصول چهارگانه آنان را به چالش بکشد! بلانسبت آقای عارف، او مصداق ضربالمثلی برای اصلاحطلبان خواهد شد که میگوید: هرچیز که خوار آید یک روز به کار آید!
روزنامه وطن امروز
شروط سهگانه قالیباف برای کاندیداتوری تکذیب شد
مهدی چمران، نایبرئیس شورای مرکزی ائتلاف نیروهای انقلاب در گفتگو با تسنیم، درباره ادعای روزنامه سازندگی که از شروط سهگانه قالیباف برای کاندیداتوری در انتخابات ریاستجمهوری در جلسه با اصولگرایان سخن گفته بود، اظهار داشت: روز گذشته جلسهای با حضور رئیس و دبیر شورای ائتلاف که در آن برخی چهرههای نزدیک به آقای قالیباف هم حضور داشتند، برگزار شد، اما در این جلسه به هیچ عنوان ادعاهای روزنامه سازندگی طرح نشده بود. روزنامه سازندگی در خبری که دیروز تیتر یک کرده بود مدعی شد آقای قالیباف برای نامزدیاش در انتخابات ریاستجمهوری، ۳ شرط برای اصولگرایان گذاشته است!جهانگیری: دولت در کمال مظلومیت به ناکارآمدی متهم میشود
معاون اول رئیسجمهور گفت: دولت بدون توجه به اتهامات، وظیفه خود را که خدمت به مردم و جلب رضایت خداوند است ادامه میدهد و در عین حال ضروری است برای افزایش امید و نمایش تلاشهای بیوقفه انجام شده روشنگری شود. اسحاق جهانگیری در جلسه ستاد فرماندهی اقتصاد مقاومتی اظهار داشت: اگر آمریکا از برجام خارج نمیشد و کشورمان با ویروس منحوس کرونا دست و پنجه نرم نمیکرد قطعا وضعیت اقتصاد کشور بسیار متفاوتتر از شرایط کنونی بود. در این زمینه لازم است که بخشهای مختلف دولت برای تنویر افکار عمومی گزارشهای مقایسهای تهیه و منتشر کنند. این نکته مهمی است که علاوه بر آمریکاییها که به دنبال فروپاشی اقتصاد ایران در وهله نخست بودند بسیاری از اقتصاددانان داخلی نیز شرایط اسفناکی را برای ایران پس از وقوع تحریمها و کرونا پیشبینی میکردند.وی گفت: پیشبینی بسیاری از اقتصاددانان این بود که تورم ایران تورمی ونزوئلایی میشود، یعنی تورم رشد ۱۰۰۰ درصدی خواهد داشت که قطعا به لحاظ اقتصادی، اجتماعی و سیاسی غیرقابل کنترل است، اما به فضل الهی و تدبیرهایی که صورت گرفت نرخ تورم در عدد ۳۶ درصد متوقف شد. دولت میداند که این نرخ نیز زندگی مردم را با دشواری مواجه کرده و مردم بسیار اذیت شدهاند، اما نباید آن سوی معادله که قرار بود اقتصاد ایران فرو بریزد را فراموش کنیم. جهانگیری با قدردانی از صبوری، بردباری و همراهی مردم در این مقطع گفت: اگرچه با وجود همه آمارها و شاخصها دولت در کمال مظلومیت به ناکارآمدی متهم میشود، اما آنچه مهم است این است که این دستاوردها ثبت شود و قطعا در آینده بیش از پیش روشن خواهد شد که تا چه میزان دولت در انجام وظایف خود موفق بود. دولت بدون توجه به اتهامات وظیفه خود را که خدمت به مردم و جلب رضایت خداوند است ادامه میدهد و در عین حال ضروری است که برای افزایش امید و نمایش تلاشهای بیوقفه انجام شده روشنگری شود.
سردار فلاحزاده جانشین فرمانده نیروی قدس سپاه شد
در پی عروج شهادتگونه سردار سرلشکر پاسدار سیدمحمد حسینزادهحجازی، به پیشنهاد فرمانده کل سپاه و با موافقت و تصویب فرمانده معظم کل قوا، سردار سرتیپ پاسدار محمدرضا فلاحزاده به سمت جانشین فرمانده نیروی قدس سپاه منصوب شد. سردار محمدرضا فلاحزاده پیش از این عهدهدار مسؤولیت معاون هماهنگکننده نیروی قدس سپاه بود. وی همچنین فرماندهی لشکر ۳۳ المهدی، فرماندهی لشکر ۱۹ فجر و فرماندهی سپاه در استانهای یزد، اصفهان، فارس و نیز فرماندهی قرارگاه سازندگی کربلا را در کارنامه خود دارد.غنیسازی ۶۰ درصد تنها بخشی از توانمندی کشور در حوزه هستهای است
حجتالاسلام نصرالله پژمانفر، نماینده مردم مشهد در مجلس شورای اسلامی در گفتگو با فارس، گفت: غنیسازی ۶۰ درصدی اورانیوم در واقع برگ برنده ما در این مقطع حساس است که دشمن ما با تمام توان و ظرفیت تروریستی خود درصدد است اقدام به خرابکاری کند که البته در زمان مناسب پاسخ مناسب به این خرابکاری داده خواهد شد. وی افزود: تا زمانی که آمریکاییها تمام تعهدات خودشان را اجرایی نکنند، به مسیر فعلی خود با جدیت ادامه خواهیم داد و مطمئن باشند ایران در این مسیر تصمیم دیگری نخواهد گرفت. رئیس کمیسیون اصل ۹۰ مجلس در پایان گفت: همانطور که گفتم دانش هستهای در کشور ما بومی شده و غنیسازی ۶۰ درصدی اورانیوم تنها بخشی از این توانمندی در کشور ماست.بیانیه ۲۰۰۰ استاد دانشگاه:غلبه بر تحریم و خنثیسازی آن اولویت بیشتری نسبت به رفع تحریم دارد.
۲هزار نفر از اساتید دانشگاههای کشور در بیانیهای خطاب به مذاکرهکننده تیم هستهای تاکید کردند: غلبه بر تحریم و خنثیسازی آن از اولویت بیشتری نسبت به رفع تحریمها برخوردار است. در بخشی از این بیانیه آمده است: عدم وابستگی اقتصادی به فروش نفت خام و تبدیل آن به کالاهای دارای ارزش افزوده، عدم وابستگی به دلار در مبادلات کشورهای دیگر، استفاده از ظرفیت دانشگاهها و شرکتهای دانشبنیان در جهت تأمین نیاز داخلی و عدم نیاز به واردات و اقدامات دیگری که میتواند عامل خنثیسازی تحریم شود، از اهمیت بالاتری برخوردار است. همچنین تقویت همکاریهای اقتصادی با کشورهای منطقه، ارتقای بازدارندگی نظامی، کاهش سوء حکمرانیهای اقتصادی در داخل و وحدت نظر مسؤولان بویژه درباره سیاست خارجی اقدامات مؤثر دیگری است که در کنار رفع تحریم باید مورد اهتمام جدی باشد.روزنامه خراسان
درس خواندن بی فایده کارمندان بدون تایید مدیران
طبق نامه جدید برخی وزارتخانهها و سازمانهای دولتی به زیرمجموعههای خود، با اشاره به مشخص شدن مشاغل عمومی دستگاههای اجرایی و ضرورت تعیین مدارک تحصیلی کارمندان حائز این مشاغل، تاکید شده در صورتی که مستخدمان دستگاههای مربوط قصد ادامه تحصیل در مقاطع تحصیلی بالاتر برای استفاده از مزایای استخدامی را دارند، مکلف اند درخواستهای خود را برای بررسی و تصویب ارسال کنند تا با رعایت ضوابط، امکان ادامه تحصیل شان فراهم شود، اما به مدارکی که بدون رعایت این بخشنامه و طرح در کمیتههای مصوب، اخذ و ارائه شود، ترتیب اثر داده نخواهد شد.روزنامه ایران
نگرانی کابینه نتانیاهو از مذاکرات وین
خبر اول اینکه، رسانههای اسرائیل از نشست ویژه «کابینه امنیتی» این رژیم در ارتباط با ایران خبر دادند که شامگاه یکشنبه ۲۹ فروردین انجام شد. گزارش این رسانهها میگوید که مقامات اسرائیل نسبت به بازگشت احتمالی امریکا به برجام ابراز نگرانی کردهاند. به گزارش «انتخاب»، نشست سه ساعته این کابینه با ریاست بنیامین نتانیاهو و با شرکت وزیران خارجه، دفاع، رئیس موساد، رئیس ستاد ارتش، مشاور امنیت ملی و شمار دیگری از مقامات پستهای حساس امنیتی، اطلاعاتی و نظامی با محوریت ایران برگزار شد. این نخستین جلسه از این نوع در حدود سه ماه گذشته بود که یک هفته پس از خرابکاری جدید منتسب به اسرائیل در سایت هستهای نطنز در ایران، انجام گرفت.شبکه دولتی کان، سایت وای. نت و روزنامه جروزالم پست در رشته گزارشهایی به نقل از «مقامات ارشد امنیتی» خبر دادند که اسرائیل نسبت به جدیت امریکا در بازگشت به برجام «اطمینان» یافته است. به نوشته وای. نت، مقامات حاضر در این جلسه گفتهاند، ایران با بازی «ماهرانه» خود با برداشتن گامهایی پیاپی در جهت عدول از برجام، توانسته امریکا را بهدنبال خود بکشاند و از شواهد چنین پیداست که واشنگتن برای احیای برجام «عزم راسخ» دارد. این گزارش، مقامات امریکا را در «حال دویدن» برای دستیابی به توافق با ایران، توصیف کرده است. مقامات ارشد دولتی اسرائیل که نامشان در گزارش وای. نت برده نشد، افزودند که «امریکاییها بسیار بیشتر از آنچه که ایرانیها طلب کنند، آماده نرمش هستند؛ آنها میخواهند به هر قیمتی، برجام احیا شود.» رسانههای اسرائیل و امریکا میگویند سردی روابط جو بایدن با بنیامین نتانیاهو که از اختلاف مواضع دو طرف بر سر ایران ناشی میشود، آشکارتر شده است؛ در سه ماه ریاست جمهوری جو بایدن، او تنها یکبار با بنیامین نتانیاهو گفتوگوی تلفنی داشته است.
تکذیب طرح استیضاح وزیر بهداشت در مجلس
خبر دیگر اینکه، پس از آنکه خبرگزاری تسنیم از امضای طرح استیضاح سعید نمکی وزیر بهداشت از سوی تعدادی از نمایندگان خبر داد، عضو هیأت رئیسه مجلس آن را شایعه خواند و تأکید کرد که این ادعاها صحت ندارد و چنین طرحی توسط هیأت رئیسه دریافت نشده است. در خبری که این خبرگزاری منتشر کرد، آمده بود: «روز گذشته تعدادی از نمایندگان مجلس طرح استیضاح سعید نمکی وزیر بهداشت و درمان را تدوین و در کارتابل هیأت رئیسه قرار دادند. این طرح که از سوی جلیل رحیمی جهان آبادی نماینده تربت جام تدوین و در حال امضا گرفتن از نمایندگان است دارای محورهایی در مورد شیوع موج چهارم کرونا و افزایش فوتیها، عدم شفافیت وضعیت هزینه کرد اعتبارات کرونا و رسیدگی به مناطق محروم کشور، است.»، اما دیروز عضو هیأت رئیسه مجلس در گفتگو با خانه ملت ضمن تکذیب برخی مطالب مبنی بر طرح استیضاح وزیر بهداشت تأکید کرد هیچ طرح استیضاحی برای وزیر بهداشت در هیأت رئیسه اعلام وصول نشده است. علی کریمی فیروزجایی تأکید کرد: مرجع رسمی خبرها مربوط به طرحهای استیضاح وزرا، مجلس شورای اسلامی است و هرگونه خبر در این باره بهصورت رسمی از سوی هیأت رئیسه مجلس اطلاعرسانی میشود. وی افزود: نباید اجازه داد برخی شایعات و فضاسازیها در مسیر وزارت بهداشت برای مقابله با موج چهارم کرونا اختلال ایجاد کند.مقام عراقی گفتوگوی تهران- ریاض را تأیید کرد
دست آخر اینکه، یک مقام مسئول در دفتر نخستوزیر عراق دیدار مسئولان ایرانی و سعودی در بغداد را تأیید کرد. بهگزارش ایسنا، یک مسئول عراقی بلندپایه در گفتگو با العربی الجدید تأکید کرد که اخبار منتشر شده در رابطه با دیدار چند روز پیش مسئولان سعودی با مسئولان ایرانی درست است و این دیدار در منطقه سبز بغداد و در سطح مسئولان امنیتی و با برنامهریزی دولت عراق انجام شد. این مقام مسئول در دفتر نخستوزیر عراق گفت: این دیدار تقریباً ده روز پیش در منطقه سبز بغداد و تحت نظارت قاسم الاعرجی، مشاور امنیت ملی عراق و مصطفی الکاظمی، نخستوزیر به منظور حل اختلافات تهران و ریاض برگزار شد. خبرگزاری رویترز هم در همین باره مدعی شد: در حالی که واشنگتن در تلاش است توافق هستهای را احیا کرده و به جنگ یمن پایان ببخشد، یک مقام ارشد ایرانی و دو منبع مطلع از منطقه گفتند که مقامات عربستان سعودی و ایران مذاکراتی مستقیم در راستای کاهش تنش میان این دو کشور انجام دادند. مقام ایرانی با گفتن این که «این یک دیدار رده پایین به این منظور بوده است که ببینند آیا میشود راهی برای تنشهای جاری در منطقه پیدا کرد یا نه»، مطرح کرد که این دیدار به درخواست عراق انجام شده است.روزنامه شرق